سال نیکو برای پارسا پیروزفر
رضا آشفته، منتقد تئاتر در یادداشتی در سالنامه «شرق» در مورد یارسا پیروزفر نوشته است: پارسا پیروزفر در سال ۱۳۷۴ دوره بازیگری را در آموزشگاه سمندریان پشت سر گذاشت. این شاید همان برگ برندهای باشد که باعث موفقیتش نه تنها در سینما و تلویزیون که در تئاتر شده است.
رضا آشفته، منتقد تئاتر در یادداشتی در سالنامه «شرق» در مورد یارسا پیروزفر نوشته است: پارسا پیروزفر در سال ۱۳۷۴ دوره بازیگری را در آموزشگاه سمندریان پشت سر گذاشت. این شاید همان برگ برندهای باشد که باعث موفقیتش نه تنها در سینما و تلویزیون که در تئاتر شده است.
«امسال برای پارسا پيروزفر سال نيكويی بوده است؛ اين كه در جشنواره سیوپنجم تئاتر فجر برنده جايزه بهترين بازيگر مرد در بخش بينالملل شد، خود حركتی باشكوه است برای اوجگرفتن بيش از ٢٠ سال زحمت او در بازيگری.

پارسا پيروزفر تئاتر را از خوب جايی آغاز كرده است وگرنه نمیتوانست برای تئاتر اين همه ارزش و اعتبار قائل شود و در آن به مراحل و مدارج عاليهاش پا بگذارد. او با آن كه در آغاز دهه ٧٠ در دانشگاه تهران شروع به خواندن نقاشی كرد اما از همان آغاز علاقهمندیاش را با بازی در نمايشهای دانشجويی نشان داد و مهمتر اين كه برای آموختن تئاتر، در سال ۱۳۷۴ دوره بازیگری را در مؤسسه هنرهای نمایشی استاد سمندریان پشت سر گذاشت. اين شايد همان برگ برندهای باشد كه باعث موفقيتش نه تنها در سينما و تلويزيون كه در تئاتر شده است.
پيروزفر در سال ١٣٧٥ موفق به بازی در «بینوایان»، نوشته و كار بهروز غريبپور در فرهنگسرای بهمن شد. در آن سالها، تئاتر بیرنگ و محتضر شده بود و اين نمايش و بازی در آن خيلیها را حسرتبهدل میكرد كه ای كاش ما هم در آن نقشی داشتيم. غريبپور متأثر از فضای رمان بزرگ ویکتور هوگو موفق به جذب مخاطب از چهار گوشه شهر تهران شد. پيروزفر نقش داماد ژان والژان (حسن فتحی) را بازی میكرد كه حضورش را در تئاتر رسميت بخشيد؛ با آن كه خودش در آن سالها وقتش را صرف تلويزيون و سينما كرد.
«بانو آئویی» نمایشی است که بهرام بیضایی در سال ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ در تهران روی صحنه برد. يوکیو میشیما، «بانو آئویی» را به سال ۱۹۵۴ نوشت. بازیگران نمایش مژده شمسایی (روکوجو)، پارسا پیروزفر (هیکارو) و مهشاد مخبری (پرستار) بودند. شهرام جعفرینژاد منتقد، بازی زنان را بهتر از بازی بازیگر مرد دیده و چنین نوشته بود: «پارسا پیروزفر نیز کموبیش موفق میشود هیکارویی مستأصل و بر مرز خرد و جنون بیافریند.» نمايش «هنر» بعد از كارگردانی داوود رشيدی، در سال ٨٠ به كارگردانی پارسا پيروزفر در آمفیتئاتر فرهنگسرای شفق به صحنه رفت. اين نمايشنامه، نوشته نويسنده ايرانیتبار ياسمينا رضا، است كه داريوش مؤدبيان آن را ترجمه كرده و پارسا پيروزفر، اميد جعفری و سياوش چراغیپور در آن بازی كردند. «هنر» درباره خريد يک تابلو به قيمت ٢٠٠ هزار فرانک است كه تبديل به يک بحران در رفاقت سه دوست (سرژ، مارک و ايوان) میشود. «گلن گری گلن راس» از نوشتههای معتبر ديويد ممت آمريکايی است که در نقد نظام سرمايهداری آن کشور کوشيده است. در اين نمایش هومن برقنورد، رضا بهبودی، سیاوش چراغیپور، مسعود میرطاهری، پوریا میاندهی، مهدی میلانی، ایوب محمودنیا و پارسا
پیروزفر، در تماشاخانه ایرانشهر بازی كردند. نمايش پيروزفر وابستگی به متن ممت داشت. هدف هم ارائه متن براساس انطباق معنايی است. بازی هم طبيعی و بدون اغراق بود. اين جريان مينیماليستی تا حد زيادی رنگولعاب اجرا را نوتر میکرد. برای همين رفتار بازيگران دقيق و با تأکيد بر ديالوگها پيش میرفت.
نمایشنامهخوانی پارسا پیروزفر با استقبال کمنظیر هنردوستان در خانه هنرمندان ایران مواجه شد. بیش از ٥٠٠ نفر در مدت سه شب به تماشای «خدای کشتار» با اجرای پارسا پیروزفر، رضا بهبودی، سوگل قلاتیان، بهاره مصدقیان و سیاوش چراغیپور به کارگردانی پارسا پیروزفر که از یکم تا سوم خرداد ٩١ در خانه هنرمندان ایران دورخوانی میشد، نشستند.
نمایش «سنگها در جیبهایش» نوشته مری جونز، بازیگر و نمایشنامهنویس ایرلندی است که با بازی پارسا پیروزفر و رضا بهبودی در سالن استاد ناظرزادهکرمانی در سال ٩٢ روی صحنه رفت. پیروزفر در سومین تجربه کارگردانیاش این نمایش را بهگونهای اجرا كرد که تماشاگر نمایش علاوه بر ابعاد کمیک اثر، با جنبه تراژیک نیز آشنا شود. اين نمایش درباره دو هنرور است که با بازی در نقشهای متفاوتی از یک فیلم هالیوودی، در مقام کارگردان، سیاهیلشکر، دستیار کارگردان و... تضاد آشکار میان زندگی واقعی با فضاسازی فیلم را نشان میدهند.
«در پهنه دريا» در سال ٩٣ چهارمين كارگردانی پيروزفر بود. سه نفر (چاق، متوسط و لاغر) در ميان اقيانوس گرسنه میشوند و حالا بايد يكی از خودشان را بخورند و... سیاوش چراغیپور، هوتن شکیبا، پارسا پیروزفر، علی ابداعی و هوشنگ قوانلو در اين نمايش بازی میكردند. داريوش مؤدبيان درباره اين اجرا معتقد است: «اجرای پیروزفر ناکام میماند و هنوز نیاز است که جاهایی از کار پختهتر شود و بیش از هر چیزی رنگ اجرائی داشته باشد. من اجراهایی در فرانسه دیدهام که در آنجا مروژک را انتزاعی دیدهاند و دیگر به سراغ سروصدای دریا و کشتی شکسته هم نرفتهاند و...»
نمایش «ماتریوشکا» پنجمين كارگردانی اوست كه براساس هشت داستان کوتاه آنتوان چخوف، نوشته و اجرا شده است. او در واقع ٣٣ نقش متفاوت را با دگرگونی ميميک، لحن و بيان و ايجاد فيگورهای متنوع بازی میكند؛ يكی از سختترين بازیهايی كه تاكنون در ايران انجام شده است و شايد اين خود دليل عمدهای باشد برای اين كه داوران مسابقه بينالملل تئاتر فجر در سیوپنجمين دورهاش بهعنوان بهترين بازيگر مرد پارسا پيروزفر را انتخاب كنند. پيش از اين، ركورددار بازی در نقشهای متعدد ميكائيل شهرستانی با ارائه ٢٥ نقش در نمايش «مويه جم» كار قطبالدين صادقی در سال ٧٥ بود.
این تئاتر سال گذشته در لسآنجلس، سندیهگو، برکلی، تورنتو، ونکوور و مونترال با اقبال روبهرو شده است. امسال در دو نوبت در تالار ناظرزادهكرمانی و بعد پاليز اجرا شد و میگويند نزديک به ٥/١ ميليارد تومان فروش داشته است.»
ارسال نظر