مصباح دوباره کدام راه متفاوت را میرود؟
بیرقهای یک انتخابات دیگر بالا رفته است و اصولگرایان در تلاشند تا همگی زیر این یک سقف به وحدت برسند. نشانهها اما این را روایت نمیکند، خاصه آنجا که آیتالله مصباح و شاگردانش همچون گذشته سازی متفاوت از اصولگرایان کوک کردهاند.
خبرآنلاین: بیرقهای یک انتخابات دیگر بالا رفته است و اصولگرایان در تلاشند تا همگی زیر این یک سقف به وحدت برسند. نشانهها اما این را روایت نمیکند، خاصه آنجا که آیتالله مصباح و شاگردانش همچون گذشته سازی متفاوت از اصولگرایان کوک کردهاند.
دوباره برای ورود به سیاست آماده شده است. انتخابات در پیش است، او همیشه در ادوار اخیر تمام تلاشش را کرده تا در این رقابت بزرگ سیاسی اثرگذار باشد. دفتر او در قم البته چند ماه است که مهمان های ویژه از تهران دارد. لابی و گعده های مهمی هم در چند وقت اخیر در همین دفتر صورت گرفته است. آیت الله مصباح یزدی برای این انتخابات ایده دارد؛ ایده ای که هنوز کسی جزییات آن را نمی داند. نکته اما این است که با مرور نقش سیاسی او در چند دوره از انتخابات و حرفهایی که این روزها زده است میتوان حدس زد او چه در ذهن دارد.
آیتالله مصباح و اصولگرایان
آیتالله مصباحیزدی یکی از اعضای جامعه مدرسین قم و رئیس موسسه امام خمینی(ره) قم است که شاگردان او اکنون حضور محسوسی در سیاست پیدا کردهاند. آیتالله در زمان دولتهای هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی نقدهایی به اوضاع وقت داشت و همین مساله موجب میشد تا او به صورتی تمامعیار قرابتهایی با طیفهای مختلف اصولگرا داشته باشد. اما نظرات او آنجا نمود بیشتری پیدا کرد که به حمایت کامل از محمود احمدینژاد پرداخت. این حمایت در حالی صورت گرفت که برخی از سران اصولگرا در جامعه روحانیت و جامعه مدرسین نظری متفاوت داشتند.
آیتالله مصباح در اولین دیدار خود پس از انتخابات با احمدینژاد میگوید:«خدای متعال را شاکریم که زمینه انتخاب چنین شخصیتی برای این دوره خاص از انقلاب را فراهم کرد و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولیعصر(عج) یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشههای اسلامی ظهور یافته، مرتبهای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام(ص) تحقق پیدا کرد و انشاءالله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت ولیعصر(عج) تحقق خواهد یافت. .
یا در اظهارنظری دیگر قاسم روانبخش از شاگردان آیتالله مصباح روابط را اینگونه توصیف میکند: «آیتالله مصباحیزدی در انتخابات ۸۴ و ۸۸ هیچ بیانیهای رسمی در حمایت از احمدینژاد صادر نکردند اما این خانواده علامه مصباح بودند که برای کمک به ستاد احمدینژاد در سال ۸۸ طلاهای خود را فروختند و پول آن را به ستاد انتخاباتی احمدینژاد دادند. همچنین در آن دوران شاگردان آیتالله مصباح نیز درمکانهای مختلف برای سخنرانی میرفتند و این مسائل باعث شد که مردم متوجه گرایش ایشان شوند.»
چنین دیدگاهی به رئیس دولت وقت، تفاوت در آرا و نظر را میان ایشان و طیفهایی از اصولگرایان به وجود میآورد که البته زمان چندان طول نمیکشد و با تغییر عقاید محمود احمدینژاد نظر آیتالله مصباح هم تغییر میکند. او بعدها درمورد احمدی نژاد چنین گفت:«یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از ۹۰درصد معتقدم که او سحر شده است! این وضعیت ابدا طبیعی نیست. هیچ آدم عاقلی چنین کارهایی نمیکند، مگر آنکه اختیار از او سلب شده باشد. این کارها هیچ توجیهی ندارند. »
چند سال بعد وقتی کارهای تشکیلاتی اصولگرایان برای انتخابات مجلس نهم آغاز میشود، مدلی شبیه انتخابات مجلس هشتم در دستورکار قرار میگیرد.
اینبار اما شرایط اصولگرایان با مجلس هشتم تفاوتهایی داشت. حالا در میان آنها گروهی با عنوان جبهه پایداری اعلام موجودیت کرده بود. این جبهه از دو بخش تشکیل میشد، شاگردان آیتالله مصباح در موسسه امامخمینی(ره) و برخی دیگر از اعضای کابینه احمدینژاد. آنها آیتالله مصباح را بهعنوان پدر معنوی خود معرفی کرده بودند. این تشکل تازهتاسیس در ماجرای انتخابات مجلس نهم دچار اختلافاتی با اعضای کمیته تصمیمگیر جبهه متحد میشود و با وجود درخواستهای مکرر حضرات آیات مهدویکنی و یزدی، به دلیل آنچه مخالفت با ساکتین فتنه و پرهیز از سهمخواهی نامیدند، حاضر به وحدت با جبهه متحد اصولگرایان نشدند.
انتخابات مجلس با همه حاشیههایش به پایان رسید. حالا مهمترین دستورکار اصولگرایان انتخابات ریاستجمهوری بود. همه نگاهها به تشکل مهم اصولگرا یعنی جامعه روحانیت و جامعه مدرسین دوخته شده بود. صرفنظر از کاندیداتوری شخصیتهای مختلف اصولگرا اما مهمترین مساله و موضوع ائتلاف سه گانه پیشرفت بود. ائتلافی که جامعیتن هم آن را به رسمیت شناخته و منتظر به نتیجه رسیدن آن بودند. این اما درست همانجایی است که آیتالله مصباح نظری متفاوت با سایرین پیدا میکند. او ابتدا به حمایت از باقرلنکرانی، وزیر بهداشت کنار گذاشته شده از دولت احمدینژاد پرداخت که با بالا گرفتن زمزمه های ردصلاحیت او از سوی شوراینگهبان خودش از صحنه کنار رفت تا آیت الله مورد انتقاد اصولگرایان قرار بگیرد. اصولگرایان معتقد بودند که آیتالله مصباح نباید پیش از تایید صلاحیت یک نامزد از سوی شورای نگهبان اعلام حمایت خود را علنی میکرد. پس از کنارهگیری لنکرانی، سعید جلیلی گزینه جبهه پایداری و مصباح یزدی در انتخابات ریاستجمهوری شد. این مسائل موجب شد تا بحث به جلسات مهمتری کشیده شود.
رئیس شورایعالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در روایت خود از جلسه سه نفره آیات مهدویکنی و مصباح برای اجماع در انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری میگوید: «در آن جلسه که بیش از یک ساعت به طول انجامید، بنده خطاب به جناب آقای مصباح عرض کردم جناب آقای مصباح اگر جامعه مدرسین و روحانیت مبارز در مسائل انتخاباتی آینده که در پیش داریم به یک نقطه واحدی رسیدند شما که در جامعه اثرگذار هستید آمادگی آن را دارید که همراهی و کمک کنید تا اختلاف کمتر شود تا با همراهی شما این دو نهاد که اثرگذار هستند یکی شوند و اختلافات بین آنها کمتر شود؟ ایشان فرمودند که در آن زمان هر تکلیف شرعی که داشته باشم عمل خواهم کرد. آیتالله مهدوی فرمودند که همه ما موظفیم که تکلیف شرعی را عمل کنیم. بنده مجددا عبارات خود را تغییر دادم و عرض کردم جناب آقای مصباح این مشخص است که همه ما تکلیف شرعی را عمل خواهیم کرد. هیچکس قصد ندارد تکلیف غیرشرعی عمل کند، بحث این است که از نظر سیاسی فرمایشات شما در جامعه تاثیر دارد و مردم به این مسائل توجه دارند هرچه شکاف کمتر باشد و اگر به یک نقطه رسیدیم شما حاضر هستید همراهی و کمک کنید تا هر سه به یک نقطه مشترک برسیم؟
ایشان فرمودند صحبتهای شما درست و عاقلانه است. به هر حال شرایط زمانی باید بررسی شود. باید در زمان خودش بررسی کنم. دفعه سوم که بنده اصرار کردم و جواب درستی نگرفتم یکی از آقایان گفتند که این موضوع را ادامه ندهید چون به نتیجهای نخواهیم رسید.»
بنا به روایت آیتالله محمد یزدی «سه روز بعد در تهران آیتالله مصباح یزدی در یکی از حسینیههای تهران جلسه گرفتند و آقای لنکرانی را بهعنوان منتخب خود معرفی کرد، در حالی که هنوز شورای نگهبان نظر نداده بود که چهکسی صلاحیت دارد یا صلاحیت ندارد. این کار درستی به نظر نمیرسید. ما دنبال این بودیم که شکافی وجود نداشته باشد. بنده واقعا متاسفم که یک سرمایه گرانقدر حوزه بخواهد به این شکل آسیب ببیند.» حاصل آن جلسه چیزی جز به نتیجه نرسیدن اصولگرایان نبود.
برنامه ریزی برای یک انتخابات دیگر
آیت الله مصباح یزدی اما به فاصله چند روز بعد از آن شکست حرف های مهمی زد. نکاتی گفت که از آینده سیاست ورزی اش حکایت داشت.او گفت :«اینکه فردی با کمترین امکانات و هزینهها، رأیی نزدیک به کسانی بیاورد که میلیاردها خرج کردند، تأثیر نیست؟ مخصوصا اینکه تنها همین چند روز کار شد و اگر مدت بیشتری با این اخلاص و جدیت کار میشد، نتیجه کیفی کار نیز بالاتر بود. پس نمیتوان گفت این کارها اثری ندارد و تکلیف از ما ساقط است، و اگر از حالا برای ۴ سال بعد فکر کنیم تأثیر آن چندین برابر خواهد شد.»
به محمد باقرقالیباف نامزد اول اصولگرایان طعنه زد و از یارانش خواست از همین راهی که آمده اند سیاست ورزی خودشان را دنبال کنند تا ۴ سال بعد یعنی همین اردیبهشتی که از راه می رسد گزینه خودشان را به پاستور برسانند. آیت الله مصباح می گوید :« عدهای رأی آوری را از مهمترین ویژگیهای اصلح عنوان میکنند. از طرف دیگر اگر کسی رأی آورد که او را اصلح نمیدانیم، وظیفه ما چیست، آیا باید تسلیم وی شویم یا تحمل کنیم یا برخورد کنیم؟ چرا که تکلیف هرچند به خاطر مصالح واقعی است و برای تحقق امور مطلوب است، اما اینکه تا چه میزان این مطلوب، محقق شود، به اراده ما نیست، بلکه به میدان رفتن و شمشیر زدن تا پای جان در اختیار ماست، اما اینکه بعد چه خواهد شد، تابع اراده ما نیست. لذا همواره باید ببینیم که تکلیفی متوجه ما هست یا خیر؟»
حالا زمان دیگری برای سیاست ورزی او فرا رسیده است . گویا اراده ای دارد . پیش تر در دیداری گفته بود از ائتلاف حمایت می کند حالا اما حرف دیگری دارد . سخنی شبیه همان چیزی که بارها گفته . دقیقا چیزی را می خواهد خلاف آنچه ائتلاف اصولگرایان می خواهد . او همه حرف هایش را با این جملات گفت :« بنده به دنبال شناخت وظیفهای هستم که بتوانم در مقابل خدا جواب بدهم؛ هر گاه تشخیص بدهم کسی اصلح است، از او حمایت میکنم، اگر رسید به جایی که قرار است کسی رأی بیاورد که ضررش بیشتر است و رأی به رقیب، سبب دفع ضرر بیشتر میشود، دفع افسد به فاسد میکنم؛ اما قرار نیست از اول فاسد را ترویج کنم؛ در صورتی میتوانم رأی بدهم که بینی و بین الله بدانم بین افراد، فردی اصلح است؛ به قول کسی هم نمی توانم اعتماد کنم و هیچ ائتلافی هم نمی پذیرم، چون این امور شوخی بردار نیست و باید روزی پاسخ آن را در برابر خدا بدهم؛ آری؛ رفت و آمد، بحث و گفتگو با دوستان گرامی را با کمال میل انجام میدهم، اما نمیتوانم به کسی قولی بدهم که از فلانی حمایت میکنم؛ چون حجتی پیش خدا ندارم. » آری او گفته هیچ ائتلافی را نمی پذیرد . او دوباره برنامه ای دیگر دارد برای انتخابات
. فرد مورد نظر او کیست ؟
نظر کاربران
روحانی رای نمیاره .مخصوصا این اخر که خیلی خودش و خراب کرد