خالکوبی، هنر روی بدن مجرمان
خالکوبیها روی بدن نقش میبندند یا پاک میشوند صرفا به این خاطر که معنای خاصی برای فرد دارند. در ایالات متحده آمریکا این کار آنقدر شدید است که میتوان فرمول یا قانونی را تعریف کرد تا بر اساس آن، آنچه فرد قصد داشته با بدن خود به دیگران بگوید، مورد تحلیل قرار داد.
برنامههایی از جنس اقدامات پدر روحانی در ایالات متحده آمریکا بیش از هر جای دنیا رواج پیدا کرده است. همه زندانیانی که رفتارشان تغییر میکند و راه درست را انتخاب میکنند، در اولین قدم خالکوبیها را از بدنشان پاک میکنند. یکی از کسانیکه پیشتر در زندان بوده، در گفتوگو با اکونومیست، از فرایند دردناک برداشتن تاتو میگوید. او که شاهد پاک کردن خالکوبی یکی از همبندهایش بوده، آن را کاری شبیه به گذاشتن آتش روی بدن میداند که ممکن است چند جلسه تا چند ماه طول بکشد. با وجود دردناک بودن این کار بسیاری از آنها ترجیح میدهند شکلها و جملهها را از روی پوست خود پاک کنند تا مردم تغییر و تحول در شخصیتشان را باور کنند. از نظر آنها، این درد ارزشش را دارد. برای همه زندانیان، شخصیت از هر چیزی مهمتر است. به همینخاطر ناگهان تصمیم میگیرند خالکوبی را پاک کنند.
خالکوبیها معنا دارند
خالکوبیها روی بدن نقش میبندند یا پاک میشوند صرفا به این خاطر که معنای خاصی برای فرد دارند. در ایالات متحده آمریکا این کار آنقدر شدید است که میتوان فرمول یا قانونی را تعریف کرد تا بر اساس آن، آنچه فرد قصد داشته با بدن خود به دیگران بگوید، مورد تحلیل قرار داد. وبسایت زندانهای آمریکایی معمولا اطلاعات کاملی در مورد زندانیان منتشر میکند. در میان این اطلاعات یکی از نکات این است که آیا فرد روی بدن خود خالکوبی دارد یا خیر. اکونومیست به سراغ این وبسایتها رفته و همه آنها را مورد بررسی قرار داده است. جذابترین بخش مربوط به زندانیان فلوریدا بوده که این امکان را فراهم کرده تا همه چیز مورد بررسی قرار بگیرد. یعنی میتوان مشخص کرد که کدام زندانی با کدام جرم در چه نقطهای از بدنش، چه چیزی را خالکوبی کرده است.
نخستین یافته مهم این است که خالکوبی در میان زندانیان این زندان بسیار شایع است. (البته مشت نمونه خروار است.) سهچهارم از زندانیان فلوریدا حداقل یک خالکوبی روی بدن خود دارند. به صورت میانگین، هر زندانی سه خالکوبی روی بدن خود خواهد داشت. (البته ممکن است یکی نداشته باشد و یکی شش خالکوبی داشته باشد.) نکته جالب این است که تغییرات نسلی روی تعداد خالکوبیها بسیار تاثیرگذار است. ۸۵ درصد از زندانیان زیر ۳۵ سال روی بدن خود خالکوبی دارند، درحالیکه تنها ۴۳درصد از زندانیان بالای ۵۵سال اقدام به این کار کردهاند. این خالکوبیها به صورت کلی هیچ ارتباطی با دنیای مجرمها ندارد. محبوبترین طراحیها شامل اسم، تصویر حیوان یا یک موجود خیالی و افسانهای (اژدها یا اسب تکشاخ) و نمادهای مسیحیت است. برای مثال بسیاری از آنها صلیب را روی بدن خود خالکوبی کردهاند.
این نیز بگذرد
شکل خاصی از خالکوبیها در میان مجرمان بسیار کم دیده میشود، برای مثال خالکوبی قلب تنها روی بدن ۱۵ درصد از مجرمان سفیدپوست مشاهده شده است. برخی از خالکوبیها نوعی ندامت را منعکس میکنند. برای مثال ۱۱۷ نفر از زندانیان این جمله را روی بدن خود خالکوبی کردهاند: «مادر تلاش کرد». برخی از آنها طرفدار یک گروه موسیقی یا راک هستند و نام آن را روی بدن خود خالکوبی کردهاند. برخی هم نوشتهاند: «گور بابای پلیس». برخی از خالکوبیها لحن طنزآمیز دارند، مثلا هفت نفر از زندانیان فلوریدا روی بازوی خود نوشتهاند: «اسم تو». گروههای مختلف به تاتوهای مختلف علاقه دارند. جالب است که بحث تبعیض نژادی روی خالکوبیها هم دیده میشود. مثلا مجرمان سفیدپوست از نشانهها و نمادهای مربوط به سفیدپوستان برای خالکوبی بدن خود استفاده میکنند. در مقابل سیاهپوستان نیز از خالکوبیهایی با نماد نژاد خودشان استفاده میکنند.
زندانیان زن تلاش میکنند در بازی خالکوبی از زندانیان مرد عقب نیفتند. آنها روحیه زنانه خود را حفظ میکنند و از خالکوبیهای زنانهتری استفاده میکنند. روی بدن زنان مجرم اغلب خالکوبی با طرح پروانه و قلب دیده میشود. برخی از آنها نیز برای یادآوری به خود نوشتهاند: «این نیز بگذرد». برخی از زندانیان مرد به جای اینکه بگویند این نیز میگذرد، سعی میکنند در زندان بودن را مدام به خود یادآوری کنند. آنها معمولا تصویر میلههای زندان را روی بدن خود خالکوبی میکنند. همانطور که نژاد و جنسیت افراد، نوع خالکوبی آنها را تعیین میکند، نوع جرم آنها نیز میتواند روی نوع خالکوبی انتخابیشان اثرگذار باشد. این اصلیترین بخش بررسی اکونومیست است. در این بررسی مشخص شده که مجرمان با چه نوع جرمی بیشتر به چه نوع خالکوبی گرایش دارند.
مجرمانی که بهخاطر دزدی (از سر فقر) و حمل سلاح به زندان افتادهاند، بیشترین خالکوبی را روی بدنشان دارند. اما کسانیکه به جرم تجاوز جنسی بهویژه تجاوز به همجنس به زندان افتادهاند، اغلب تمایلی به خالکوبی ندارند و معمولا کمترین خالکوبی روی بدن این افراد دیده میشود. اما در مورد قتل قضیه قدری پیچیده میشود. مجرمانی که حداقل یک خالکوبی روی بدنشان دارند، ۹ درصد بیشتر از مجرمانی که روی بدنشان خالکوبی ندارند، به قتل گرایش دارند. وقتی این خالکوبی روی صورت باشد، مسئله جدیتر هم میشود. یعنی ۳۰ درصد مجرمانی که روی صورتشان را خالکوبی کردهاند، بیش از سایرین به قتل گرایش دارند. مشابه این تحلیلها در مورد جرایم خانگی نیز وجود دارد.
از خالکوبی تا خودکشی
برخی از خالکوبیها نشانه خشونت کمتر در میان مجرمان است، مثل خالکوبی ساعت، دیوار زندان یا تار عنکبوت. اینها روی بدن کسانی دیده میشود که خشونت کمتری نسبت به سایر زندانیان دارند. برخی از نوشتهها نیز به میزان خشونت کمتر در فرد مجرم مربوط میشود، مثل خالکوبی جمله «الان بخند؛ بعدا گریه کن». اغلب کسانیکه چنین جملههایی را روی بدن خود خالکوبی میکنند، درنهایت دست به خودکشی میزنند.
خالکوبی علایم و نمادهای مسیحیت در مورد مجرمان معنای زیادی دارد. این دسته از مجرمان نسبت به بقیه پرهیزکارتر هستند. احتمال اینکه آنها قاتل باشند، 10 درصد نسبت به بقیه کمتر است. البته برخی از آنها به جای نمادهای الهی، از نمادهای شیطانی استفاده میکنند.
مجرمانی که سالهاست در زندان سپری میکنند، دوستان خود را از روی خالکوبیهایشان انتخاب میکنند. این مهارتی است که آنها معمولا به مرور زمان به دست میآورند. سیاستگذاران در زندانها بیش از آنکه به دنبال سابقه فرد از روی خالکوبیهایش باشند، سعی میکنند آینده او را پیشبینی کنند. برای مثال آنها از روی نوع خالکوبی و تعداد آن تشخیص میدهند که فرد چند سال دیگر و به چه جرمی دوباره در زندان مهمانشان خواهد بود. مطالعات واتر نشان میدهد ۴۲ درصد از زندانیانی که خالکوبی دارند، پس از آزادی دوباره به زندان باز میگردند. اغلب آنها نیز جرمی با خشونت بیشتر مرتکب شدهاند و بهخاطر آن دوباره به زندان میافتند. البته کشف این رابطه هنوز نیاز به مطالعه و بررسی دارد.
زندانیان زمانیکه بدن خود را با خالکوبیهای مختلف دکور میکنند، تنها به این فکر هستند که وارد گروهی از دوستانشان شوند و روزهای زندگی را در کنار آنها با اطمینانخاطر بیشتری سپری کنند. اما یک روز بالاخره از زندان آزاد میشوند و همان خالکوبیهایی که قرار بوده باعث پذیرش آنها در دل یک جامعه شود، باعث طرد آنها از دل جامعهای دیگر میشود. دنبال کار میگردند، اما تا خالکوبی روی بدنشان نمایان میشود، باعث وحشت کارفرما میشوند. اینجاست که دوباره تصمیم میگیرند فرایند دردناک پاک کردن خالکوبی از بدنشان را طی کنند تا به زندگی عادی بازگردند. جوهری که در یک محل به آنها زندگی و امنیت میبخشد، در جای دیگر فرصت زندگی را از آنها میگیرد.
نظر کاربران
جالب بود ممنون. من به روانشناسی مردم علاقه دارم. مطلبتون رو ذخیره می کنم که بعد هم دوره اش کنم!
خالکوبی نه با فرهنگ و نه با اعتقادات ما سازگاری داره.نمیدونم چه مرضیه(مخصوصا توو خانم ها) به جون این ملت افتاده!