۴۹۵۵۷۳
۵۰۱۴
۵۰۱۴
پ

رئیس واقعی مجلس فراکسیون امید است

یکسال گذشت، حتی کمی بیشتر. هفتم اسفند ۹۴ را یادتان هست؟ همان روزی که با شور و هیاهو همه می‌گفتند: «من رای می‌دهم» دلیلش یک چیز بود؛ یک پیام از یک شخص که در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌چرخید و دو لیست برای انتخابات مجلس و خبرگان که به ۳۰ +۱۶ یا همان لیست امید معروف شد!

آفتاب یزد نوشت: حالا یک سال از آن زمان گذشته... حتی کمی بیشتر! از لیست امید در تهران هر ۳۰ نفر به مجلس دهم راه یافته‌اند. اتفاقی که برای آن روزها غوغایی به پا کرد... اما هرچه می‌گذشت، اتفاقات آن گونه که خیلی‌ها توقع داشتند پیش نرفت، مجلس دهم با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش، کمی و کاستی‌هایش حالا یک‌ساله شده...
و اینبار محمد علی وکیلی، یکی از همان لیست امیدی‌های تهران و البته عضو هیئت‌رئیسه مجلس دهم میهمان روزنامه است تا از «امید» و انتخابات هفتم اسفند ماه، بعد از این یک سال بگوید. از اتفاقات بد و خوب، از اینکه چرا همه چیز طبق برنامه پیش نرفت، از اینکه فکر می‌کند مردم حالا نسبت به لیست امید چه حسی دارند؟ از اینکه دستاوردهای این یکسال چه بوده، از اینکه آیا بازهم مردم امیدی‌ها را باور خواهند کرد؟
وکیلی حرف‌هایش را می‌زند گاهی صریح و گاهی هم در لفافه... اما هنوز هم به «امید» امید دارد و خودش را پایبند به فراکسیونی که رهبری‌اش را محمدرضا عارف بردوش دارد، می‌داند.

آقای وکیلی! یک سال از مجلس دهم گذشت. مجلسی که در آن هر دو رقیب سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب خود را برنده آن می‌دانستند. موفقیت لیست امید به‌ویژه در تهران از یکسو، اصلاح‌طلبان را فاتح رقابت هفتم اسفندسال گذشته معرفی می‌کرد، اصلاح‌طلبان نیز البته مرتب بر این موضوع مانور می‌دادند، از سویی دیگر اما عدم رای‌آوری عارف به عنوان رئیس مجلس، معادلات را برهم ریخت و میدان را در اختیار اصولگرایان قرارداد تا خود رابه استناد این موضوع فاتح مجلس دهم بدانند.
به نظر می‌آید مجلس دهم یکی از عجیب‌ترین مجالس بعد از انقلاب است، چون هنوز مشخص نیست باید چه نامی را روی آن گذاشت و گفت این قوه در این دوره چه خط‌مشی‌ای را دنبال می‌کند؟ به نظرتان، آنچه مردم در رای‌ دادنشان به لیست امید به‌دنبال آن بودند با آنچه امروز در مجلس دهم پس از گذشت یک‌سال می‌بینند یکی است !و این ملت از شماها راضی هستند؟
برای پاسخ به این سوال شما باید بگویم در داوری پیرامون عملکرد فراکسیون امید، ما با دو مقیاس در جامعه روبه‌رو هستیم. یک مقیاس، مقیاس کسانی است که از رای دادن به ما، به‌دنبال مطالبات حداکثری می‌گشتند و انتظارشان این بود که فراکسیون امید در سقف انتظارات و خواسته‌های آنها ظاهر شود. توقع این دسته آن بود که مجلس دهم مجلس ششم دیگری شود. این طیف که طیفی قابل توجه نیز هستند، اساسا با چنین مقیاسی که عرض کردم به لیست امید رای دادند، بنابراین طبیعی است این عده در طول این یکسال ارزیابی مثبتی از فراکسیون امید نخواهند داشت.
این دسته اول را که از عملکرد ما در مجلس ناراضی‌اند آرمانگرایان می‌نامیم. البته هیچ اشکالی ندارد که ما انتقادهای آرمانگرایان را بشنویم و خود را با آنها مواجه کنیم. اما حرف من این است که این گروه از مردم (آرمانگرایان) باید به واقعیات و مقدورات جامعه سیاسی کشور نیز توجه کنند. آنها باید به یاد بیاورند که طی چند سال گذشته ما اصلاح‌طلبان چه بودیم و الان به کجا رسیدیم. اینکه عده‌ای صرفا بخواهند رفتار صفر و صدی پیشه کنند به این معناست که اگر ما به نمره ۱۰۰ و اوج نرسیدیم، نمره ۹۰ ما نیز از دید آنها به معنی صفر است. این عده معتقدند ما باید از صفر به ۱۰۰ برسیم و هر پیشرفتی که صورت گیرد، اما ما را به اوج قله نرساند، حکم همان صفر را دارد و بی‌ارزش است.
اما در کنار مردم آرمانگرایی که به لیست امید رای دادند طیف دیگری هم هستند که باید آنها را واقع‌گرایان بنامیم. گروه واقع‌گرایان، وضعیتی که اصلاح طلبان ظرف ۷،۶ سال گذشته به آن گرفتار شده‌اند را کاملا درک می‌کنند، به مقدورات اصلاح‌طلبان واقف هستند و متناسب با این مقدورات نیز انتظاراتی داشتند، اولین انتظار آنها این بود که مجلس دهم، مجلسی متفاوت از مجلس نهم باشد. به عبارتی آنها دنبال تغییر در مجلس نهم بودند، نه اینکه بخواهند مجلسی شبیه به مجلس ششم بسازیم. انتظار واقع‌گرایان آن بود که دیگر هر روز صداهای گوشخراش و خلاف منافع ملت را از تریبون مجلس نشوند، بنابراین گروه واقع‌گرا، حتما نمره خوبی به فراکسیون امید می‌دهد، چراکه به اذعان همگان از وقتی فراکسیون امید به مجلس دهم رفته عقلانیت را در فضای عمومی مجلس حاکم کرده است.

نمی‌‌دانم چرا علی‌رغم این صحبت‌های شما، به عنوان یک شهروند نمی‌توانم بپذیرم فراکسیون امید در مسیر چشم‌اندازهای خود پیش‌رفته، به عقیده من، برعکس؛ این فراکسیون شکست‌های سنگینی متحمل شده است.
زمانی که ما به عنوان فراکسیون امید به مجلس راه یافتیم دو چشم‌انداز متفاوت داشتیم، یک چشم‌انداز ما این بود که ریاست در مجلس را به دست آوریم، ولی چشم‌انداز دوم ما تصاحب ریاست بر مجلس بود؛ به عبارتی دیگر ما باید یکی از این دو مورد را انتخاب می‌کردیم یعنی یا خودمان را برای ریاست در مجلس تجهیز می‌کردیم یا برای ریاست بر مجلس تدبیر می‌کردیم.
مجموع نفرات ما در مجلس برای ریاست در مجلس کافی نبود. دلیل آن هم معلوم است، چون مجموع اعضای لیست امید به لحاظ گفتمانی، لیست یکسانی نبود لیست امید برآیند یک جریان ائتلافی بود. ائتلافی که از کف و سقف سه گفتمان برمی‌آمد؛ کف گفتمان اصلاح‌طلبی، کف گفتمان اصولگرایی و سقف گفتمان مستقل‌ها. همه این سه گروه در یک پروسه پرفراز و نشیب در سال 92 به هم رسیدند و نطفه ائتلاف را در آن زمان به جای گذاشتند، بعد از آن در سال 94 فرزند این ائتلاف را به دنیا آوردند.
وقتی که درسال 94 به طور ائتلافی به لیست امید رسیدیم معنایش این است که ما اصلاح‌طلبان از سقف مطالباتمان عدول کردیم و اصولگرایان را نیز در جمع خود پذیرفتیم و با رویکرد عقلانی کنار هم نشستیم تا مملکت را از دست عده‌ای خاص نجات بدهیم. پس این همگرایی بین لیست امید و لیست اصلاح‌طلبی همانقدر غلط است که این همگرایی بین لیست امید و اعتدالیون غلط است. بنابراین لیست امید برابر با لیست اصلاح‌طلبی نبود آنچنان که این لیست، برابر با لیست اعتدالی و اصولگرایی معتدل نیز نیست. هر چند «تم» لیست امید اصلاح‌طلبی است، چون به هر حال لیست امید با اتکا به محبوبیت اصلاح‌طلبان و با اتکا به منابع اصلاح‌طلبی، مشروعیت مردمی یافت و موفق شد، اما اعضای آن، همه اصلاح‌طلب نبودند و این موضوع ریاست در مجلس اصلاح‌طلبان را با چالش روبه‌رو ساخت.
طبیعتا محوریت لیست امید دکتر عارف بوده و هست، اما پس از ورود این لیست به مجلس، وضعیت خیلی متفاوت شد. دیدیم که لیست امید فراکسیونی را به نام فراکسیون امید تشکیل داد، ولی شرایط طوری پیش رفت که باز هم به مرور زمان این فراکسیون نیز با لیست امید همخوانی نداشت و بسیاری از کسانی که با لیست امید رای آوردند بعدا به خاستگاه فراکسیونی جدایی رفتند و همین امر موضوع ریاست اصلاح‌طلبان در مجلس را غیرممکن کرد.

خب! همه اینها نشانه ضعف فراکسیون شما و لیست شماست که توان مدیریت یا ساماندهی چنین ریزش‌هایی را نداشتید.
نه! نمی‌شود اسمش را ضعف گذاشت. بلکه این ریزش‌ها لازمه یک حرکت آگاهانه‌ای بود که ما انتخاب کرده بودیم. قبل از انتخابات ما آگاهانه به سمت ائتلاف رفتیم.

و آگاهانه هم می‌دانستید که قرار است عده‌ای برخلاف تعهدشان علیه فراکسیون امید عمل کنند؟
آگاهانه می‌دانستیم کسانی که از کف اصولگرایی یا از رهگذر جریان اعتدال در ائتلاف ما آمدند ممکن است به مرور با ما در همه ایستگاه‌ها نمانند.

و در مقابلتان بایستند.
خیر! اینگونه نیست که در مقابل ما بایستند. ممکن است اکنون در برخی از بزنگاه‌ها به تقابل بایستیم، اما در یکسری منابع مشترک رویکرد واحد داریم، ما در حمایت از دولت، تا همین الان در کنار یکدیگر بودیم. یعنی همه کسانی که در لیست امید بودند، ولی بعدها در قالب فراکسیون ولایت یا مستقل‌ها جای گرفتند، همچنان در زمینه دفاع از دولت، همگرایی‌شان با ما را حفظ کردند و تجلی این همگرایی در رای «نه» مجلس به استیضاح آخوندی یا رای اعتماد به ۳ وزیر اخیر آقای روحانی بود. رای به وزرایی که در مجلس نهم رفوزه شدند، ولی در مجلس دهم رای آنچنانی بالا آوردند، نشان می‌دهد که این حرکت برد- برد در فراکسیون امید (که ائتلاف ما بود) دستاوردهایی داشته است، اما هر حرکت برد - برد، بده بستان است؛ یک چیزهایی را به دست می‌آورید و یک چیزهایی را از دست می‌دهید! بخشی از چیزی که از دست دادیم این بود که فراکسیون امید لزوماً محور اصلاح‌طلبانه ندارد.
هر چند محور فراکسیون امید و لیست امید آقای عارف است، اما بین فراکسیون امید و لیست امید نسبت یکسانی برقرار نیست. ولی این طور هم نیست که بگوییم لیست امیدی‌هایی که نسبت به فراکسیون امید بی‌رغبتی نشان دادند، به‌طور صددرصد نسبت به تعهدات اولیه‌ای که داشتند یا انتظاری که از آنها در جامعه شکل گرفته بود پشت کرده‌اند. همان‌طور که گفتم همراهی با دولت وجه مشترک کل لیست امید به شمار می‌آید. حال این لیست امیدی‌ها در هر یک از این سه فراکسیون مجلس باشند.

ولی همین‌ها باعث شدند تا عارف رئیس مجلس نباشد.
در اینکه چه کسی رئیس مجلس شود با یکدیگر اختلاف داشته و داریم. دوستانی از لیست امید رفتند و ترجیح دادند که آقای لاریجانی رئیس در مجلس باشد، البته آنها تقریبا همان راهی را رفتند که برخی از مشایخ اصلاح‌طلبی هم در بیرون از مجلس به آن معتقد هستند. مشایخی که می‌گویند به صلاح جریان اصلاح‌طلبی ریاست آقای لاریجانی است. بنابراین این طور نبود که اجماعی در میان حتی همه اصلاح‌طلبان برای ریاست آقای عارف وجود داشته باشد چه برسد به ائتلافی که ما با غیراصلاح‌طلبان داشتیم. پالس‌هایی که از بیرون مجلس به داخل مجلس هنگام انتخابات هیئت‌رئیسه می‌آمد، پالس‌های مثبت یکسان، هماهنگ و همراهی نبود، بنابراین از ابتدا اجماعی برریاست عارف وجود نداشت، اما من آن موقع اعتقادی داشتم که هنوز هم بر آن باور دارم. اعتقاد دارم که آقای عارف از رهگذر فراکسیون امید ریاست بر مجلس دارد و فراکسیون امید ریاست بر مجلس می‌کند.

چه طور چنین ادعایی می‌کنید وقتی می‌دانید که فراکسیون ولایت اکثریت مجلس است.
فراکسیون امید، مهم‌ترین فراکسیون تاثیرگذار بر روند مجلس دهم بوده و هست. شاهد آن بزنگاه‌های مهمی است که فراکسیون امید در آن موفق بوده است. درست است که مثلا در رای منفی به استیضاح آخوندی بقیه آقایان لیست امیدی غیرفراکسیون امید نیز به میدان آمدند، ولی همواره در اینگونه بزنگاه‌ها فراکسیون امید است که علم حمایت از دولت را بالا می‌برد و پشت سر این فراکسیون، بقیه می‌آیند. علمدار و پیشقدم اینگونه اعمال، فراکسیون امید بوده است. در ارتباط با آن سه وزیر پیشنهادی رئیس‌جمهور هم، فراکسیون امید بود که نقش بسزایی را در رای‌اعتمادشان داشت. بعد از سپری‌کردن ماه‌های اول مجلس دهم که می‌شود آن را دوره آشنایی با فضا و جامعه‌شناسی مجلس نامید، فراکسیون امید خودش را پیدا کرد و از آن پس هر جایی که فراکسیون امید به جمع‌بندی رسید این جمع‌بندی، به پیروزی منتهی شد. برای همین هم به غیر از ماجراهای ریاست مجلس و کمیسیون‌ها؛ ما در اکثر مسائل و رای‌گیری‌ها پیروز میدان بودیم.
مثلا ما در ارتباط با مجامع موفقیت کاملی در مجلس داشتیم، کاندیدای اختصاصی فراکسیون امید در نظارت بر مطبوعات رای اول را آورد. در ارتباط با هیئت نظارت بر شوراها در اکثریت بودیم، در ارتباط با شورای نظارت بر ماده 10 احزاب، کاندیداهای امید رای آوردند. یعنی بعد از شکست در ریاست مجلس و کمیسیون‌ها، هر جا بحث سیاسی وجود داشت و نیاز به یک انتخاب سیاسی بود فراکسیون امید هر چه را که اراده کرد به دست آورد.

یعنی تنها شکستتان را عدم ریاست عارف و شکست در کسب ریاست کمیسیون‌های مجلس می‌دانید؟! فکر می‌کنم این دو عرصه مهم‌ترین عرصه‌های تعیین‌کننده هر مجلسی باشند که فراکسیون امید در آنها شکست خورده است.
شکست ما در کمیسیون‌ها محصول عدم آشنایی ما به جامعه‌شناسی مجلس و البته عدم توجیه درست نسبت به نقش شعب در ترکیب کمیسیون‌ها بود. ما در آن موقع توجیه نشده بودیم که این شعب هستند که تعیین‌کننده ترکیب آرایش کمیسیون‌ها هستند، در حقیقت ما در آن زمان به عدم آگاهی‌مان باختیم. در ارتباط با ریاست عارف در مجلس هم یکی از مشکلات ما این بود که اولا اجماعی بین مشایخ جریان اصلاح‌طلبی در این زمینه وجود نداشت و البته همچنان هم درباره ریاست عارف چنین اجماعی وجود ندارد. از طرفی دیگر، عدم همسانی فراکسیون امید با لیست امید نیز مزید بر علت شد، اما در اینکه ما تاثیرگذارترین فراکسیون در مجلس بودیم شک نکنید.

آقای وکیلی! شما فراکسیون امید را تاثیرگذارترین فراکسیون طی یک‌سال گذشته معرفی می‌کنید در حالی که به غیر از ۲،۳ نفر (به‌ویژه در بین اسامی لیست تهران) عدم فعالیت سایر اعضای فراکسیون به چشم می‌آید، عدم‌اظهارنظرها و سکوت آنها توی ذوق می‌زند. آن اوایل گفته می‌شد دلیل این موضوع آشنا نبودن اعضای فراکسیون امید با مجلس است، اما با گذشت یک‌سال از مجلس دهم دیگر چنین دلیلی قانع‌کننده نیست. از طرفی علی‌رغم سخنرانی‌ها و برخی فعالیت‌هایی که شخص عارف دارد، هنوز هم به سکوت او در صحن مجلس انتقاد وارد است.
در اینجا هم متر و سنجش من و شما با یکدیگر متفاوت است. ما در مجلس، یک رفتار مجلسی و تشکیلاتی داریم و یک رفتار موردپسند افکارعمومی. یقین بدانید رفتار تاثیرگذار درون مجلس از سوی فراکسیون امید به مراتب بیش از آن است که شما می‌گویید. شما پیش از این در روزنامه آفتاب‌یزد به نمره‌گذاری به فراکسیون امید نیز پرداختید. در نمره‌گذاری‌هایتان که در آن عده‌ای از فراکسیون امید را مردود کرده بودید نام دو نفر به چشم می‌خورد که در نقش‌های فراکسیونی جزء موفق‌ترین‌ها هستند.
زمانی انتظار شما از فراکسیون امید این است که به جای ۲ تا ۳ نفر، ۵۰ نفر تک‌ستاره و تک‌تیرانداز ماهر در مجلس باشند که هر روز یا نطق بکنند یا تذکر، اخطار بدهند و سر و صدا ایجادکرده یا حرف تیترآور برای روزنامه‌ها بزنند، اما ممکن است این عمل هیچ نسبتی با رفتار فراکسیونی نداشته باشد و حتی این نوع اعمال گاهی تضعیف موقعیت فراکسیونی بکند. ولی در مقابل آنها کسانی هستند که به ظاهر انسان‌های کم سر و صدایی بوده، اما افراد پرتحرکی در مسیر ارتقای نقش فراکسیون به‌شمار می‌آیند. ما از این کسانی که صدایشان به گوش نمی‌رسد، ولی نقش‌شان در درون مجلس و انسجام فراکسیون دیده می‌شود کم نداریم، ولی شما روزنامه‌ها این افراد را نمی‌بینید. حتی من در جایی گفتم سکوت آقای عارف در ایجاد انسجام فراکسیونی به مراتب نقشی بالاتر از فریاد دارد. من از جایگاه هیئت‌رئیسه در آن بالا، تاکنون هیچ‌گاه ندیدم صندلی آقای عارف تک باشد و کسی دور و بر او با وی مذاکره یا صحبت نکند، مدام این صندلی مرجع و مورد مراجعه افراد مختلف برای گرفتن مشورت یا درددل یا گلایه است و این سنگ‌صبور مجلس دهم (عارف) باعث شده ما انسجام داشته باشیم.

هر چند شما از عارف به عنوان سنگ صبور و یک مقام مرجع در مجلس یاد کردید افراد به دور او جمع می‌شوند و با او مشورت می‌کنند، اما خیلی‌ها عارف را با حدادعادل مقایسه می‌کنند. می‌گویند حدادعادل با آنکه در پایین مجلس می‌نشست، اما بسیار فعال بود، لابی می‌کرد و بعضا اندازه یک رئیس مجلس برش داشت در حالی که عارف فاقد این توانایی است.
مثلا می‌توانم سوال کنم حدادعادل چه برشی داشت؟

به عنوان مثال، آقای جعفرزاده (نماینده مجلس) در گفت‌وگو با ما بیان کرد حدادعادل برای اینکه نمایندگان مجلس را از طرح سوال از احمدی‌نژاد منصرف کند با او (حداقل 4 یا 5 بار صحبت کرده بود تا وی منصرف شود) این نشان می‌دهد «حدادعادل» حتی با مخالفان خود نیز بارها و بارها لابی می‌کرده تا به مقصودش برسد. نکته‌ای که نشان‌دهنده نقش پرتحرک وی در مجلس است. در حالی که وقتی درباره این عدم لابی‌ها در مجلس از عارف پرسیدیم ایشان بیان داشت شخصیت او طوری است که زیاد علاقه‌ای به راه رفتن و صحبت‌کردن با این و آن در صحن مجلس ندارد و ترجیح می‌دهد در صندلی‌اش بنشیند و از گفته‌های نمایندگان استفاده کند.
ببینید شخصیت آدم‌ها با هم فرق می‌کند...

می‌دانم کاراکترهای آدم‌ها با یکدیگر متفاوت است. می‌خواهم بدانم آیا نفوذی که آقای عارف در مجلس دهم دارد را می‌شود با نفوذ حداد عادل در مجلس هشتم و نهم مقایسه کرد؟
خیر! من فکر می‌کنم نفوذ سکوت عارف بیشتر از نفوذ آقای حداد عادل در مجلس است. اگر شما منحنی هواداران آقای حداد را در آن سال‌ها نگاه کنید یک منحنی معکوس در مقابل مقیاس رو به رشد آقای لاریجانی بود. دامنه نفوذ حداد عادل در فرآیند زمان کاهش یافت، اما من معتقدم آقای عارف منحنی معکوس نخواهد داشت و بالعکس دائما نفوذ او رو به رشد است. آقای عارف به غیر از عباس آخوندی (وزیر راه دولت) جلو استیضاح‌های زیاد دیگری را نیز در مجلس گرفت.
چه طور؟ مگر باقی اعضای مجلس یا فراکسیون امید غیر از خواسته عارف می‌خواستند؟
اینطور نیست که فراکسیون امیدی‌ها از دولت رضایت داشته باشند. بسیاری از اعضای فراکسیون امید دل پرخونی از عملکرد دولت دارند. به‌خصوص برخی از نمایندگان شهرستانی ما که با چشمان اشک‌آلود از حوزه انتخابیه‌شان برمی‌گردند، ما در جلسات فراکسیونی شاهد هجمه‌ای از نمایندگان امیدی نسبت به عملکرد دولت هستیم.

پس این افتخار نیست که بگوییم فلانی جلو استیضاح فلان وزیر را گرفت. وقتی این سطح از نارضایتی وجود دارد، چرا باید در چنین شرایطی باز هم از دولت و وزرایش حمایت کرد؟
نماینده وقتی مشکلات حوزه انتخابیه‌اش بیکاری، عدم پاسخگویی برخی استانداران و بعضی مسئولان اجرایی در شهرستان‌ها را می‌بیند، می‌خواهد آن را تبدیل به طرح استیضاح وزیر کند، اما ما در بحث کلان استیضاح را ارزیابی ملی می‌کنیم و می‌گوییم اگر این مشکلات در چنین مقطعی تبدیل به استیضاح شود آیا تبدیل به احسن می‌شود یا خیر؟! در جمع‌بندی، اعضای فراکسیون با یکدیگر بحث و در شورای مرکزی اعضا، یکدیگر را اقناع می‌کنند که به‌رغم وجود این اشکالات، راه‌حل آن استیضاح نیست بلکه راهش تحقیق و تفحص یا سوال و رایزنی است. این مسئله نقشی است که آقای عارف تا به اینجا درست انجام داده است.

به غیر از جلوگیری از استیضاح‌ها به کدام نقش کلیدی دیگر عارف می‌شود اشاره کرد؟
بی‌تردید عارف برخی موضع‌گیری‌های حساس را به‌خوبی کنترل کرده است. خیلی از مجموعه‌های رسمی، شبه‌رسمی یا ماجراجویانی در بیرون یا درون مجلس در تلاش بودند فراکسیون امید را به سمتی هول بدهند تا وارد مواضع رادیکال شود آنها می‌خواستند تا این فراکسیون حساسیت‌های جامعه را برانگیزد، جریان رقیب به فکر، فراکسیون امید هراسی در جامعه بود. اما آن کسی که ترمز این مسیر را کشید و خنثی‌کننده این دام بود، آقای عارف است، عارف اجازه نداد گرفتار تندروی شویم. در جاهایی نزدیک بود وارد برخی موضع‌گیری‌هایی شویم که پیشتر رقبا به عنوان یک دام برای ما کار گذاشته بودند.

دقیقا چه دامی؟
بگذارید واضح بگویم، هر روز عده‌ای این دام را برای ما می‌چینند تا تعمیق شکاف حاکمیت و فراکسیون امید را موجب شوند و بگویند فراکسیون امید همان جریانات خاص هستند. آنها از این حربه حساسیت‌های حاکمیت را برمی‌انگیزانند. اما ماجرا این است؛ شکافی که به ناحق بین اصلاح‌طلبان و حاکمیت درست شده است بنا بود با فراکسیون امید ترمیم شود، ولی برخی از رقیبان که از ترمیم شکاف بین اصلاح‌طلبان و حاکمیت ناراضی‌اند و به‌دنبال تعمیق این شکاف‌اند، هر روز به شکلی نهادهای مختلف را علیه ما تحریک می‌کنند و می‌گویند ما در مسیری غیر از مسیر حاکمیت هستیم، بنابراین مدیریت کردن چنین صحنه و دامی به نظر من کار ساده و آسانی نیست.
کار آقای حداد عادل در مجلس قبل، کار خیلی آسانی بود، او گرفتار شبهه شکاف خود و فراکسیونش با حاکمیت نبود، اما آقای عارف در محوریت جریانی است که دست به هر اقدامی بزند گروهی از آن اقدام، تفسیر براندازانه و ضدیت با نظام می‌کنند، بنابراین مدیریت این صحنه کار آسانی نیست. مدیریتی که عارف به‌خوبی از عهده‌اش برآمده است. اینکه اثبات شود حرکت‌های اصلاح‌طلبی در چارچوب جریان انقلاب و نظام است و ما از مسقط‌الراس جمهوری اسلامی به‌دنبال تامین مطالباتمان هستیم، فعالیت‌هایمان در قالب اپوزیسیون حکومت مطرح نمی‌شود و اصلاح‌طلبانی در موضع نظام هستیم که کار دشواری است. البته در هر صورت ما دفاع از مطالبات بحق مردم را پیش می‌بریم و از برخی بدسلیقگی‌ها، بداخلاقی‌ها و محدودیت‌هایی که برای مجالس و تریبون‌ها وجود دارد ناراضی و نگرانیم.

به نظرتان رقبا، اجازه خواهند داد اصلاح‌طلبان دوباره به تجدید قوای خود پرداخته و در چارچوب و آزادانه فعالیت‌هایشان را تداوم بخشند؟
حتما خیلی‌ها از این موضوع ناراحت هستند که چرا اصلاح‌طلبان دوباره به جایگاه اصلی خود برمی‌گردند.
نان غیرخودی دانستن جریان اصلاحات را سال‌هاست که عده‌ای خورده‌اند و همچنان می‌خورند و معلوم است که اگر اصلاح‌طلبی به شرایط خودش برگردد ناندانی آنها قطع می‌شود.

انتقادی که از فراکسیون امید می‌شود و این روزها نیز شدت یافته، این است که کار فراکسیون امید، حمایت از دولت به هر قیمتی است.
نه! ما به هر قیمتی از دولت حمایت نمی‌کنیم ما محذورات دولت را می‌دانیم و البته در نشست‌های درون‌گروهی با دولت یا خود آقای روحانی تندترین انتقادها را داشتیم. اگر روزی نوع مباحثی که بین ما و دولتی‌ها در اتاق‌های دربسته مطرح است از موضع افکارعمومی و موضع مردم بررسی شود و به بیرون درز کند، کسی باور نخواهد کرد که فراکسیون امید، حامی دولت است. دلیل آن هم تندی و تیزی انتقاداتی است که به دولت وارد می‌کنیم. ما به لحاظ عملکرد، کاملا منتقد دولتیم. ما به لحاظ چینش کابینه هم کاملا منتقد دولتیم. ما ترکیب کابینه را ترکیب یکسانی نمی‌دانیم. ما نمره قبولی برخی از اعضای دولت را مانع سرپوش گذاشتن نمره رفوزه برخی دیگر از اعضای کابینه تلقی نمی‌کنیم. ما میانگین سن کابینه آقای روحانی را متناسب ظرفیت جامعه ایران نمی‌دانیم و حتما برای حمایت از کابینه دوم حسن روحانی حتما شرط خواهیم داشت.

چه شرط‌هایی مثلا ؟
حتما جوانگرایی در کابینه دوم را شرط می‌دانیم، حتما کارآمدی و توجه به مقبولیت عمومی را در کابینه دوم شرط می‌دانیم. برای حمایت از روحانی چک سفید می‌دهیم، اما برای کابینه دوم او هرگز چنین نخواهیم کرد.

پس در مجلس دهم، بسیاری از وزرای فعلی روحانی برای دوره دوم خواهند افتاد؟
حتما شرط ما این است که در کابینه دوم تغییرات اساسی رخ دهد، چون مطالبه مردم چنین
چیزی است.

به عنوان عضو هیئت‌رئیسه مجلس از نگاه شما چند درصد از اعضای کابینه فعلی روحانی در دوره دوم باید تغییر کنند؟
حداقل 25 درصد کابینه در دور دوم باید تغییر کند.

پس برای چه دوباره به این وزرا رای می‌دهید یا مانع استیضاحشان می‌شوید؟
این رای اعتماد و مانع استیضاح شدن، به معنای آن نیست که برای دور دوم نیز این وزرا مناسب هستند. ما برای اینکه معتقد بودیم در سه ماه باقیمانده به پایان دولت وقت تغییر وزیر نیست به وزرای دولت رای اعتماد دادیم.

پس تنها دلیل رای مثبت فراکسیون امید به عباس آخوندی یا آن 3 وزیر همین بوده است و صرفا چون ماه‌های پایانی دولت حسن روحانی است هیچ یک از وزرا را استیضاح نمی‌کنید؟
بله! هیچ الزامی نیست و هیچ تضمینی وجود ندارد که همین ۳ وزیری را که ما اخیرا به آنها رای دادیم برای دور بعد ذیصلاح باشند.

یعنی این ۳ وزیر ذیصلاح نیستند؟
منظورم این است که بودنشان را تضمین نمی‌کنیم. باید حتما باید عملکرد آنها را از منظر افکارعمومی و حوزه وظایف ارزیابی کنیم.
آن چیزی که تمایز ما با دیگر حامیان روحانی است اینکه ما تعلق گفتمانی به آقای روحانی داریم، اما تعهد حمایت از عملکرد روحانی نداریم.

بنابراین فشارهای فراکسیون امید در دور دوم بر روحانی بیشتر خواهد شد؟
قطعا فشارهای ما بیشتر خواهد بود، قطعا رودربایستی‌ها را کنار خواهیم گذاشت. در دور دوم حجت بر ما تمام شده است و دیگر بهانه‌های سیاسی مثل آخر دولت است یا میراث دولت سابق است از ما سلب خواهد شد و اگر بنا باشد باز هم با یک کابینه پیر روبه‌رو شویم، نمی‌توانیم در برابر مردم پاسخگو باشیم.

آقای وکیلی! خود شما یکی از بانیان طرح استیضاح علی ربیعی وزیر کار بودید، اما به یکباره عقب‌نشینی کردید. آیا هنوز هم چنین نظری راجع به وزیر کار دارید؟
اجازه دهید مصداقی بحث نکنیم.

اجازه دهید مصداقی بحث کنیم!
بگذارید به صورت ملاکی بگویم. من عضو هیچ حزبی نیستم، ولی آدم تشکیلاتی هستم، من آن موقع یک حرفی داشتم که همچنان به آن هم پایبندم.

یعنی به اینکه وزیر کار باید استیضاح شود پایبندید!
ببینید! من آن موقع گفتم ما عضو فراکسیون امید هستیم، معتقد بودم اگر فراکسیون امید قرار است فراکسیون ریاست بر مجلس باشد یکی از کارهای این فراکسیون این است که صحن در سایه باشد، یعنی ما در فراکسیون امید هر موضوعی را پخت و پز کنیم و آن را در صحن مجلس پیاده کنیم. به‌خصوص در موضوعات حساس و نظارتی. معتقد بودم ما اعضای فراکسیون امید به حکم نماینده مردم بودن مجاز هستیم از ابزارهای نظارتی برای اعمال نظارت و وظیفه نمایندگی‌مان بهره گیری م، اما چه وقتی؟ زمانی که قابل جمع با وظایف فراکسیونی ما نیز باشد. من به عنوان وکیل مردم وظیفه دارم جمع‌بندی‌ام را راجع به هر وزیری به فراکسیون ببرم، اگر توانستم فراکسیون خودم را قانع کنم با اذن فراکسیون خودم برای استیضاح یا تحقیق و تفحص یا سوال اقدام می‌کنم.
اگر فراکسیون تشخیص دیگری داد، حتی اگر منتقد به آن تصمیم و تشخیص بودم باید به آن عمل کنم. اینگونه است که فراکسیون، فراکسیون می‌شود و اینگونه اعضای فراکسیون پشتوانه پیدا می‌کنند آن موقع دیگر استیضاح برای من «وکیلی» نیست آن وقت یک فراکسیون صد و چند نفره پشت استیضاح هستند. من با این اعتقاد مدت‌ها بود در هیئت‌رئیسه فراکسیون امید بحث عملکرد برخی از وزرای آقای روحانی در ابتدای مجلس دهم را مطرح کردم در آن زمان ما به عنوان هیئت‌رئیسه موقت فراکسیون امید به یک جمع‌بندی واحدی رسیده بودیم و آن اینکه باید در کابینه تغییری اتفاق بیفتد و حرفمان این بود که کابینه حسن روحانی با «تم» مجلس نهم شکل گرفته است، اکنون مجلس دهم بر سر کار آمده است مجلسی که از آن توقع تغییر دارند.
همه معتقد بودیم این مجلس دهم با این کابینه نمی‌تواند کار کند به همین دلیل به احترام رای مردم، آقای روحانی باید در کابینه تغییر ایجاد کند. اما پیرامون اولویت و اولویت این تغییر بین اعضای امید اختلاف بود. به عبارتی، ما روی اصل ضرورت تغییر، اشتراک داشتیم، اما روی اولویت و اولویت آن اختلاف داشتیم. هرکس وزیر خاصی مدنظرش بود من هم همین طور! اما اینکه من شخصا بخواهم طرح استیضاح وزیری را مطرح کنم اینطور نبود. قرار این است که هر کس از ما روی شخص خاصی از کابینه نظر منفی داشتیم آن را در درون فراکسیون مطرح کنیم اگر فراکسیون قانع شد آن را به صحن آوریم. ولی متاسفانه آن زمان که جمع‌بندی فراکسیون انجام گرفت و از طریق آقای نوبخت (سخنگوی دولت) و مجید انصاری(معاون دولت) تبدیل به یک پیغام برای رئیس‌جمهور شد یک شیطنت صورت گرفت، عده‌ای سریع آمدند و نام یکی از این وزرا(ربیعی وزیرکار) را بولد کردند، برخی از اعضای فراکسیون هم در همان جا صحبت‌های تندی را علیه خودی‌ها مطرح کردندتا جایی که یک فشار و اختلاف تندی علیه همدیگر در فراکسیون امید در حال شکل‌گیری بود.

ولی شما بودید که استیضاح وزیر کار را در مجلس مطرح و صحبت از جمع 60 امضا در اینباره کردید مگر غیر از این بود؟
آن چیزی را که در آن مقطع مطرح کردم این بود؛ به شرط همراهی فراکسیون امید چنین خواهم کرد و ادله خود را درباره این استیضاح نیز به فراکسیون ارائه می‌دهم، اگر فراکسیون پذیرفت که موضوع را به صحن می‌برم و اگر فراکسیون نپذیرفت من علی‌رغم اینکه در صحن نصاب لازم برای استیضاح وزیر کار را دارم به احترام فراکسیون از آن عدول می‌کنم. من آن موقع هم می‌گفتم فراکسیون ملاک من است و باید ادله‌ام را در فراکسیون ارائه و آنها را در این باره قانع کنم و اگر فراکسیون قانع نشد من به احترام فراکسیون علی‌رغم توانایی در امضا برای استیضاح وزیر این روند را ادامه نمی‌دهم، اما متاسفانه یک جریان رسانه‌ای این موضوع را تبدیل به یک هجمه درون فراکسیونی کرد.
عده‌ای از دوستان ما ناخوانده، ناشنیده شروع به مصاحبه کردند و مواضع عجیب و غریبی گرفتند و به یکباره دیدم یک فتنه بزرگ‌تر از بودن یا نبودن یک وزیر در حال شکل‌گیری است، حتی برخی از دوستان اصلاح‌طلب در بیرون از مجلس به موضع‌گیری می‌پرداختند قوام فراکسیونی ما در حال از بین رفتن بود و یک اختلاف عجیب و غریبی به وجود آمد. وقتی آب‌ها از آسیاب‌ افتاد توضیح دادم که من کجا گفتم منهای فراکسیون کاری می‌کنم؟ و اگر فراکسیون همراهی نکند به‌رغم داشتن نصاب استیضاح وزیر کار من از فراکسیون تمکین می‌کنم، چنانچه این اتفاق افتاد، بعدها طرح استیضاح توسط غیر از امیدی‌ها، در صحن مطرح شد، ولی چون من اذن فراکسیونی نداشتم با این نمایندگان در استیضاح وزیر همراهی نکردم، همین الان هم تعدادی از نمایندگان طرح استیضاح آقای ربیعی را در دستورکار قرار دادند، ولی چون این طرح از موضع فراکسیون امید نیست من با آن همراهی نمی‌کنم.

ولی همچنان دلتان با استیضاح وزیر کار است؟
نه تنها وزیر کار بلکه ممکن است دلم با استیضاح چند وزیر دیگر هم باشد، ولی اقدام من مشروط به جمع‌بندی فراکسیون امید است، به عنوان مثال، طرح استیضاح آخوندی وارد فراکسیون امید شد، ما حرف‌های آقای آخوندی را هم شنیدیم، من جزء مخالفان استیضاح آخوندی بودم، اما در همان جلسه گفتم که اگر فراکسیون امید به نفع استیضاح آخوندی رای بدهد، من به عنوان یکی از موافقان استیضاح در صحن مجلس صحبت می‌کنم! اصول فراکسیونی همین است. حتی به یکی از نمایندگان امیدی، که بعد از استیضاح بر سر حرفش مانده بود و همچنان معتقد به استیضاح آخوندی بود نیز این مطلب را گفتم که این رفتار خارج از عرف فراکسیون است و شما باید بعد از اینکه در فراکسیون رای‌گیری شد تابع رای فراکسیون باشید. این امرتعهد تشکیلاتی ماست.

کدام وزیرهای دولت را بهترین می‌دانید؟
من به آقایان ظریف و زنگنه نمره ۲۰ می‌دهم. به آقایان حجتی و‌ها‌شمی هم نمره قابل قبول می‌دهم، اما اگر یک روزی فراکسیون امید رای به استیضاح یکی از این ۴ نفر بدهد، حتما به عنوان عضو فراکسیون امید من نیز رای به استیضاح آن فرد می‌دهم.

جدایی عده‌ای از فراکسیون امید و تشکیل فراکسیون (مستقلین) اعتدال از جمله دیگر مسائلی است که در این مدت پیرامون آن بارها صحبت شده است، به هر حال از دل فراکسیون امیدبسیاری افراد خارج شده و وارد فراکسیون متفاوتی با نام مستقلین شدند، این موضوع نیز یکی دیگر از چالش‌های فراکسیون امید بود، اما در کنار همه این مسائل، یکی از نمایندگان فراکسیون تازه تاسیس مستقلین، این موضوع را بیان داشته که بعد از این جدایی، رفتار امیدی‌ها با اعضای فراکسیون مستقلین بسیار بد است و حتی به عنوان نمایندگان میهمان اجازه نمی‌دهند در جلسات فراکسیون امید حضور یابند. درحالی که فراکسیون مستقلین آغوشش برای تمام اعضای دو فراکسیون ولایی و امید همیشه باز است و بعضا از آنها در جلساتشان نیز دعوت به عمل می‌آورند. چرا امیدی‌ها با سایر فراکسیون‌ها بدرفتاری می‌کند؟
خیر! چنین چیزی نیست. به نظرم این موضوع بی‌انصافی است. ممکن است یکی، دو عضو از دو فراکسیون با یکدیگر مشکلاتی داشته باشند. اما صددرصد همه اعضای سایر فراکسیون‌ها می‌توانند به عنوان میهمان در جلسات ما حضور بیابند. اساسا ما همیشه حرفمان این بوده و هست که آن دوستانی که در لیست امید بوده‌اند، ولی از اول مجلس تاکنون در یک جلسه فراکسیون امید هم شرکت نکرده‌اند، از نظر ما عضو فراکسیون امید هستند و ما هنوز هم آنان را «امیدی» می‌نامیم.

ولی مطمئنا کار آنها را که دست به تشکیل یک فراکسیون جداگانه زده‌اند نمی‌پسندید.
من معتقدم همچنان ما با مستقلین در یک کلام و گفتمان مشترک هستیم و آن حمایت از دولت و پرهیز از تندروی است.

خیلی‌ها می‌گویند تشکیل فراکسیون مستقلین و جدایی از فراکسیون امید را می‌توان اختلاف حامیان دولت در مجلس دانست؟
این احتمال وجود دارد که ما دو فراکسیون درآینده به یک رقابت کاذب بپردازیم و در نوع حمایت‌هایمان از دولت، با یکدیگر دچار چالش و اختلاف شویم. اما در حال حاضر در چندین مورد، به غیر از مسئله رای به وزرای روحانی، با یکدیگر همراه و همگام بودیم. مثلا لایحه برنامه ششم و بودجه‌ای که در دستورکار است یا اصلاحیه بودجه‌ای که دولت برای سال 95 نیازمند آن بود، حاصل این همگرایی بنیادین دو فراکسیون است. هرچند فراکسیون امید بود که در گذر دولت از این مراحل در مجلس پیشقدم شد. وگرنه برنامه‌های دولت در دالان‌های مجلس می‌ماند. درحال حاضر ما در 70- 80 درصد مسائل با فراکسیون مستقلین همگرایی داریم.

پس چرا هیچ وقت یکی نمی‌شوید؟!
چرا یکی نشویم. ما در حال حاضر اختلافی با هم نداریم که دو تا باشیم.

اگر یکی هستید «امید» زیر پرچم «مستقلین» است یا «مستقلین» زیر پرچم «امید»؟
هیچ‌کدام زیر سایه و پرچم دیگری نمی‌رود، اما فراکسیون امید، برآیند شعار اعتدال بود. امید شعار دولت یازدهم است. پس اصلا معنایی ندارد که بگوییم «امید» زیرپرچم اعتدال و مستقلین برود! همه ما با اتکا به لیست امید به مجلس آمدیم حتی برخی از ما نیز این را می‌دانیم که بسیاری از مردم، اگر ما را ببینند، می‌گویند ما شما را نمی‌شناسیم! ما لیست امید را می‌شناسیم و روی حساب آن به شما رای دادیم، بنابراین درِ فراکسیون امید به روی دوستان مستقل باز است و اصلا دوستان فراکسیون مستقل عضو فراکسیون امید و عضو لیست امیدند و لزومی ندارد که در این باره کسی درخواست بدهد تا به عنوان میهمان وارد جلسات فراکسیون امید شوند. صاحبان فراکسیون امید همه لیست امیدی‌ها هستند.

قبول دارید آن مردمی که شما در ابتدای گفتگو، از آنها به عنوان ایده‌آلیست‌هایی یاد کردید که نسبت به عملکرد فراکسیون امید ناامید شده‌اند، اکثریت مردم رای‌دهنده به لیست امید را تشکیل می‌دهند؟
قطعا در نگاه این گروه که در سقف مطالباتشان ما را ارزیابی کرده‌اند، ما اعضای فراکسیون امید نمره رفوزه داریم، اما نمی‌توانم بگویم این عده اکثریت هستند یا اقلیت، ولی می‌دانم جمعیت قابل توجه و موثری هستند که کارکرد ما را در بالاترین ارزیابی‌شان می‌سنجند.

یعنی آن گروه دوم که شما آنها را رئالیست خواندید به شما «امیدی»‌ها در این یکسال نمره بالایی خواهند داد.
ببینید! نمی‌خواهم بگویم آنهایی هم که ما را متناسب با مقدورات ما سنجیدند، نمره خیلی بالایی به ما می‌دهند ولی لااقل از دید آنها رفوزه نیستیم. بگذارید نکته‌ای به شما بگویم، اصولگرایان مجلس و قدیمی‌های مجلس دهم همه اذعان دارند که شفاف‌ترین، صادق‌ترین و پاک‌ترین و شجاع‌ترین آدم‌ها در مجلس، نمایندگان فراکسیون امید هستند. کارکردهای ما متفاوت بود. یکی از کارکردهای ما این بود که نشان دهیم فراکسیون امیدهراسی یک توهم است، ما چنین نگرشی را باید خنثی می‌کردیم و چنین کاری را هم کردیم. دومین کارکرد ما این بود که در آنجایی که مرز منافع مردم مطرح بود هیچ لکنت زبانی نداشتیم و از چیزی نترسیدیم و آنچه را که باید می‌گفتیم، گفتیم. سوم اینکه یاد گرفتیم تا بخشی از دعواها را روزنامه‌ای نکنیم تا تاثیرگذار باشیم. مثلا ما دو جلسه با یکی از مسئولان داشتیم پیرامون برخی مسائلی که اخیرا در مجلس پیش آمد، گذاشتیم و همه کسانی که در آن جلسه بودند شاهد بودند که نحوه برخورد و گفتگوها چگونه بوده است. اگر آن حرف‌ها روزنامه‌ای شود، حتما خیلی‌ها آن را تحسین می‌کنند، اما اگر قرار است به مرحله تاثیرپذیری برسد معلوم است که نباید رسانه‌ای و روزنامه‌ای شود.

آقای وکیلی! فکر می‌کنید 3 سال دیگر که انتخاب مجلس دهم است، باز هم با چنین لیستی و اسامی و افرادی می‌توان امیدوار به رای‌آوری دوباره اصلاح‌طلبان بود یا اینکه باید تغییرات عمده‌ای در لیست و اعضای آن ایجاد شود؟
درحال حاضر برای چنین اظهارنظری زود است، تحولات ایران آنقدر با سرعت صورت می‌گیرد که معلوم نیست در آینده چه خواهد شد.

اگر سرعت این تغییرات به سود اصلاح‌طلبان باشد بر سر این لیست چه خواهد آمد؟
حتما این لیست، لیست دلخواه اصلاح‌طلبان نبوده است، بلکه لیست شرایط اضطرار بوده است، اما فکر نمی‌کنم این لیست باعث شرمندگی ما شده باشد.

یک سوال انتخاباتی! شاید در حال حاضر کاندیداتوری آقای بقایی تا مدت‌ها سوژه رسانه‌ها باشد، فکر می‌کنید آقای بقایی تا چه اندازه می‌تواند احمدی‌نژادی‌‌ها را به سمت خود جذب کند، به نظرتان اساساً کاندیداتوری آقای بقایی به چه معناست؟
من نمی‌دانم وضعیت پرونده آقای بقایی مختومه است یا در مرحله تجدیدنظر است و نمی‌دانم آیا آن دوره بازداشت او، محکومیت به حساب بیاید که سلب صلاحیت بکند یا نه. به همین دلیل نمی‌دانم طرح آقای بقایی جدی است یا یک شوخی فانتزی است. من به شخصه برآورد جدی از حضور او ندارم.

به نظرتان هدف از کاندیداتوری بقایی، ردصلاحیت شدن اوست؟
اگر موضوع پرونده ایشان جدی باشد به نظر می‌آید آنها می‌خواهند از رهگذر ردصلاحیت، آورده‌ای ایجاد کنند ولی گمان نکنم این روش جوانمردانه‌ای باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج