آی سینما: منصور ضابطیان و محمد صوفی، سازندگان «رادیو هفت» که مدتی است دیگر در تلویزیون برنامه تولید نمیکنند، به تازگی در یک مصاحبه ویدیویی برای اولینبار تمام اتفاقاتی را که برای برنامه «رادیو هفت» افتاد و تعطیل شدن «رادیو شب» که منجر به خداحافظیشان از تلویزیون شد، بازگو کردهاند. البته گلایههای این دو مجری و تهیهکننده از تلویزیون فقط به این مسائل مربوط نمیشود.
برنامه اینترنی «خط قرمز» به تازگی با منصور ضابطیان و محمد صوفی، درباره وضعیت سازمان صداوسیما و دلایل رفتنشان از تلویزیون به گفتوگو نشسته است.
قرار بود «رادیو هفت» هفته اول تعطیل شود اما با رفتن معاون سیما ادامه یافت
ضابطیان در ارتباط با شکلگیری برنامه «رادیو هفت» میگوید: «این برنامه زمانی شکل گرفت که ما در اوج ممنوعیت بودیم. ما سالها پیش کارمان را شروع کرده بودیم و برنامههایی هم میساختیم. اما درگیر یک اعمال سلیقه شدیم و این تصور به وجود آمد که اینها یک آدمهایی هستند و یک کارهایی میکنند. من به عنوان مجری ممنوع شدم و نمیتوانستم کار کنم ولی ما دزدکی کار میکردیم. حتی برنامه زنده داشتیم و ایده از ما بود اما اسم ما نمیآمد. یعنی به اسم بچههای گروهمان قراردادهایمان را امضا میکردیم و سیستم این اجازه را به ما میداد.»
او با اشاره به اینکه برنامههایی مثل «فرش واژه»، «نقره» و «تصویر زندگی» از تولیدات آنها بود اما اسمشان در تیتراژ درج نمیشد درباره آغاز برنامه «رادیو هفت» میگوید: «بعد از اینکه برنامه شب اول روی آنتن رفت، سر و صدا شد که چرا اینها کار میکنند و جلویشان را بگیرید، اینطور شد که ما یک هفته برنامه را به احترام مدیر شبکه بدون اینکه اسممان باشد یا جلوی دوربین باشیم برویم و بعد از آن برنامه را بسپاریم به تیم خودشان. در همین فاصله روز سوم برنامه بود که معاون سیما عزل شد و از فردا ما جلوی آنتن رفتیم و برنامه «رادیو هفت» ۱۱۸۰ شب ادامه پیدا کرد. اگر ما واقعا مسئلهای داشتیم که نمیتوانستیم از فردای آنروز دوباره کارمان را شروع کنیم.»
مدیران حتی حاضر نیستند ما را برای توضیح بپذیرند
صوفی در ادامه توضیح میدهد که سیزده قسمت از برنامه «فرش واژه» روی آنتن رفته بوده و قرار بر تولید سیزده قسمت دوم بوده است که وقتی همه چیز آماده بود، اعلام شد منصور ضابطیان ممنوعالتصویر است و برنامه نمیتواند روی آنتن برود. این تهیهکننده با اشاره به اینکه چند وقت پیش یکی از مدیران روی شانه او زده و آنها را «مشارکتی» خطاب کرده بود، توضیحاتش را اینطور ادامه میدهد: «بعد خود مدیران میانی پیگیر این موضوع شدند و از ما پرسیدند شما سیاسی هستید؟ در حزب مشارکت فعالیت داشتهاید؟ که ما گفتیم تا به حال دو آدم مشارکتی را کنار هم ندیدهایم و نمیدانیم چه کسانی هستند. به ما گفتند چیزی را امضا کردهاید؟ که گفتیم ما اصلا فعالیت سیاسی نکردهایم که چیزی را امضا کنیم. به ما گفتند فعالیتهای این شکلی میکنید (نمیدانیم که ماجرا واقعا همین بود یا نه) و جلوی برنامه گرفته شد. بعد هم ما رفتیم و کارهای دیگری کردیم.»
او با اشاره به اینکه بعد از این ماجرا در معاونت برونمرزی سازمان به دعوت یکی از مدیران در شبکه سحر شروع به ساخت مستند کردهاند، درباره کارهای بعدیشان اینطور توضیح میدهد: «بعد خیلی جالب است از سوی گروه تلویزیونی بسیج دعوت به کار شدیم. به ما میگفتند شما نیروهای غیرارزشی سازمان هستید بعد به دعوت این گروه ما دو مجموعه مستند برای آنها ساختیم.»
ضابطیان ادامه میدهد: «آدم احساس دلشکستگی میکند وقتی در یک مجموعهای کار میکند که مدیرش حتی حاضر نیست شما را بپذیرد تا توضیح بدهید ماجرا چیست و چرا شما دچار سوءتفاهمید؟ بعد این پیش میآید که به آدم ظلم میشود و به جایی میرسد که شما میگویید حتی اگر دیگر این مجموعه هم بخواهد کار کند من نمیخواهم کار کنم. چون دیگر به جایی میرسد که عزت نفس آدم آسیب میبیند.»
یک آدم سیاسی بگویید که با او عکس گرفته باشیم!
صوفی توضیح میدهد که زمان برنامه «نقره» در دفترشان برنامه را به صورت زنده تماشا میکردند و با تلفن برنامه را کنترل میکردند. ضابطیان نیز با اشاره به اینکه تجربه عجیبی را در ساخت این برنامه گذراندهاند ادامه میدهد: «خیلی غمانگیز بود. مگر ما چه آدمهای خطرناکی بودیم که میگفتند اینها در آن مقطع وارد سازمان نشوند؟ یک برنامه ترکیبی اجتماعی میساختیم. خب بلد هستی با دوربین و نور کار کنی و مجری و مهمان را هدایت کنی. نگران چه هستید؟ بعد اصلا شما یک نامه سیاسی چه چپ و چه راست پیدا کنید که ما پای آن را امضا کرده باشیم. یک آدم سیاسی بگویید که ما با او عکس گرفته باشیم. بله من در سالهایی روزنامهنگار بودم و با خیلیها گفتوگو کردهام. چه چپ و چه راست. این مگر جرم است؟»
صوفی با اشاره به اینکه حتی این هوشمندی نیز وجود نداشته است که برند «رادیو هفت» بعد از آنها به تیم دیگر سپرده شود، ادامه میدهد: «ظاهرا تصمیم گرفته شد که وقتی تیم مدیریتی عوض شد برنامههایی هم که محصول آن تیم مدیریتی است عوض شود. این برداشت من است اما خب ظاهر قضیه که این را نشان میدهد.»
صوفی به این موضوع اشاره میکند که بهمن و اسفند ۹۳ از مدیران خواسته بودند اگر قرار است برنامه تمام شود به آنها بگویند تا با یک شیبی مخاطبان را آماده کنند که مدیران نیز با رد این موضوع خواسته بودند در برنامه قرار ادامه سال آینده نیز اعلام شود. به این تریتب با هزینه خود تهیهکنندگان تولید برنامه «رادیو هفت» برای سال جدید آغاز شد. اما در نهایت یک روز پیش از آغاز برنامه یعنی ۲۸ فروردین به آنها گفته میشود برنامه تعطیل است.
صوفی توضیح میدهد همه تغییرات از جمله آموزشی شدن و زنده نبودن برنامه را به خاطر آنکه از یک جایی به بعد دیگر «رادیو هفت» حکم یک برنامه تلویزیونی را نداشته و آنرا وظیفه اجتماعی خود میدانستند پذیرفتهاند.
نزدیک به یک میلیارد از تلویزیون طلب داریم!
به گفته صوفی زمانی در تلویزیون تصمیم گرفته شده بود که موزیکهای قدیمی که ترانههای خوبی دارد آدم درستی آنها را نخوانده است بازخوانی شود. که برای این موضوع با تیم «رادیو هفت» تماس گرفته میشود اما همین مسئله با عوض شدن تیم مدیریتی به موارد اتهامی آنها تبدیل میشود که نامهای نیز درباره آن وجود نداشته است.
ضابطیان نیز معتقد است تا زمانی که نخواهند گوش کسی را بپیچانند نامهای در کار نیست اما زمانی که قرار است چنین اتفاقی بیافتد از او نامه میخواهند و در بخش دیگری رقم طلبشان از صداوسیما را نیز اعلام میکند و میگوید: «اینجاست که شما به این میرسی که چرا دیگر باید کار کنم؟ یکی از مدیران بعد از ماجرای اخیری که پیش آمده بود به ما گفت صبر کنید بمانید و من همه چیز را درست میکنم. به او گفتیم در شرایط فعلی چند دلیل بیاور که ما را راغب کند که بمانیم، آیا احترام ما حفظ میشود؟ آیا اعتبار پیش شما داریم؟ آیا به ما پول میدهید؟ الان که ما مقابل شما نشستهایم نزدیک به یک میلیارد تومان از تلویزیون طلب داریم و تلویزیون هم میگوید نداریم.»
صوفی ادامه میدهد: «البته این پول ما نیست و بخشی از آن مربوط به بدهی ما به دیگران میشود. ما سعی کردهایم تا آنجا که میتوانیم بدهیهایمان را با فروختن ماشین و ... جبران کنیم.»
ضابطیان به نامه یکی از نمایندگان مجلس به عزتالله ضرغامی درباره مصاحبه او با بچهها در «رادیو هفت» اشاره میکند که در آن نوشته شده بود این مجری عمدا کودکانی را انتخاب میکند که اسامی اسلامی ندارند و باید با او برخورد شود و میگوید این آخرین چیزی در جهان هستی بوده که به ذهن او میرسیده است.
این مجری در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تلویزیون میگوید: «این تلویزیون خانه ماست با اینهمه امکانات. شما هیچ تلویزیونی را در جهان پیدا نمیکنید که اینهمه امکانات و اینهمه پرسنل، زمین، ساختمان و اموال غیر منقول داشته باشد. شما یک شبکه تلویزیونی در جهان را به من نشان دهید که چنین چیزی داشته باشد. بعد با اینهمه امکانات خروجی ما باید این باشد؟ آدم دلش از این میسوزد.»
ما به تقدیر احتیاج نداریم، بگذارید در خانهمان کار کنیم
صوفی در توضیحات آخرش درباره اینکه چرا تا کنون مصاحبه نکردهاند میگوید: «اول اینکه فکر کردیم اینکه ما حرف نمیزنیم شاید تعبیر دیگری میشود که حتما درست بوده که نباشیم. اما دو اتفاق بامزه افتاد اول اینکه یکی از مجریان ما که اینروزها برنامه زنده اجرا میکند وقتی از سر برنامه میآید در راهروی جام جم یکی از آقایان را میبیند که با تعجب میپرسد شما اینجا چه کار میکنید و چطور توانستید به سازمان بیایید؟ و ادامه میدهد دیگر همه میدانند که صوفی و ضابطیان و کل تیمی که با آنها کار میکنند ممنوعالورود به سازمان هستند. به دلیل اینکه اینها یک جوری در سازمان دزدی کردهاند که اصلا حق ندارند به سازمان بیایند. به دلیل دزدیهای اینها دو مدیر شبکه عوض شده است. آقای قاسمی شبکه آموزش و آقای غلامی در شبکه چهار به خاطر دزدیهای آنها عوض شدهاند. ما فهمیدیم وقتی حرف نمیزنیم انگار میگویند حتما یک کاری کردهاند که دیگر نیستند. ما هم گفتیم برویم حرفهایمان را بزنیم، ما که دستمان به آقایان نرسید که در یک جلسه خصوصی و خانوادگی حرفهایمان را بزنیم. از مردم هم چیزی پنهانی نداریم و گفتیم یکبار توضیح دهیم.»
ضابطیان اضافه میکند: «ما معتقدیم که آدم هیچوقت رخت چرکش را در خانه همسایه نمیشوید اما یک وقتهایی که در خانه خودت راهت نمیدهند مجبوری بروی رخت چرکت را در خانه همسایه بشویی.»
صوفی یک دلیل دیگر هم برای این مصاحبه میآورد و میگوید: «چند روز پیش که ما سر ضبط برنامه «وقت خواب» بودیم با من از شبکه مستند تماس گرفتند و گفتند شما فردا فلان ساعت دفتر آقای علیعسگری باشید که مراسم تقدیر از شماست. گفتم تقدیر از ما؟ گفتند بله شما مستند «جغرافیای فریاد» را ساختهاید؟ جواب مثبت دادم و گفتند فردا مراسم تقدیر از شماست. بعد هم پرسیدند تیم شما چه کسانی هستند؟ گفتم من و آقای ضابطیان و اسامی گروه را گفتم. یک ربع بعد با من تماس گرفتند که اگر شما میخواهید میتوانید بیایید اما آقای ضابطیان نمیتوانند بیایند. گفتم شرمندهام ما با هم میآییم اگر قرار است تقدیری اتفاق بیافتد. ما آن مراسم را شرکت نکردیم و دوستان همانجا از ما تقدیر کردند و لوح تقدیرمان را برای ما فرستادند که من این لوح را هم با خودم به عنوان مدرک آوردم.»
او به چند نکته جالب در این رابطه اشاره میکند و میگوید: «اول اینکه ما این مستند را در سال ۸۵ یعنی ۱۰ سال پیش ساختیم و در این مدت همه شبکهها اینرا پخش کردهاند نمیدانم که امسال در کدام شبکه پخش شده که امسال جزو تولیدات جدید از آن تقدیر کردهاند. اولا توضیحات دقیق و درستی به تیم آقای علیعسگری ندادهاند که این مستند ۱۰ سال پیش ساخته شده است. ما این مستند را در زمان اوج ممنوعیتهایمان ساختیم همان زمان که با گروه بسیج همکاری کرده بودیم و بعد از آن هر سال پخش میشود. به ما انگ این را زدند که شما آدمهای غیر ارزشی هستید و جزو این خانواده نیستید. بسیار خب اگر ما غیر ارزشی هستیم، آن آقایان ارزشی شما هیچ مستندی تولید نکردهاند که باید از این مستند تقدیر شود؟ خب آنها چه کار کردهاند اگر ما غیر ارزشی بودیم. بعد هم ما ممنوع الکار هستیم در سازمان، اجازه ورود نداریم از چه میخواهید تقدیر کنید؟»
ضابطیان هم اضافه میکند: «تقدیر نکنید ما اصلا احتیاج به تقدیری نداریم، ما نه لوح میخواهیم نه سکه میخواهیم نه هیچ چیز دیگری، به ما اجازه دهید در خانهمان باشیم اجازه دهید در خانه خودمان کار کنیم. تلویزیون خانه ماست و ما دوست داریم که در خانه خودمان برای مردم خودمان کار کنیم. ما اگر قرار بود برویم خیلی سال پیش از این مملکت رفته بودیم، اگر قرار بود برویم در رسانههایی که پولش را خارجیها میدهند کار کنیم خیلی سال قبلتر از این دوستانی که آنها هم در شرایطی قرار گرفتند که مجبور شدند بروند میرفتیم. ما بچه این ممکلت هستیم، همینجا میمانیم و همه سختیهایش را هم تحمل میکنیم. چیز خاصی نمیخواهیم میگوییم اینجا خانهمان است بگذارید در خانهمان کار کنیم.» و صوفی نیز میگوید: «تقدیر نکنید بگذارید کار کنیم.»
صوفی در پایان تاکید میکند با وجود همه این انتقادات مدیران روشن و تهیهکنندگان توانایی وجود دارند که برنامههای خوبی نیز تولید میکنند و درباره کسانی که سعی میکنند آنها در تلویزیون کار نکنند میگوید: «شاید آنها هم آدمهای خوبی باشند اما در جای غلطی قرار گرفتهاند. یعنی این رسانه جای تخصصی آنها نیست شاید جای دیگری مفیدتر باشند.»
ضابطیان نیز در پایان میگوید معتقد نیست آدمهای ویژهای هستند اما جزو سرمایه تلویزیوناند و اشتباه است که این سرمایه به بخش دیگری سپرده شود. به گفته او، مدیرانی نیز هستند که سرمایه هستند اما به خاطر این سیستم کاری از دستشان برنمیآیند.
نظر کاربران
واقعا صدا وسیما باید در گینس بعنوان غیر مردمی ترین رسانه در جهان ثبت شود