رفتارهای متناقض در جریان اصولگرا نقد شد

بعد از اینکه حقوق ۲۴ میلیونی در مجلس تصویب شد واکنش‌های بسیاری به همراه داشت. در این میان یکی از این واکنش‌ها متعلق به جبهه تازه تاسیس جریان اصولگرایان بود که با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده بودند معنای این مصوبه شرم آور که باید آن را "ریشخند عدالت" نامید، آن است که بهارستان‌نشینان با آرای خود به فاصله طبقاتی ۳۰ برابری حقوق بگیران رای "آری" داده اند! به بیان دیگر، حقوق روزانه ۸۰۰ هزار تومانی یک مدیر خوش نشین دولتی معادل تمام حقوق و دسترنج یک ماهه یک کارگر سخت کوش و نجیب است.

همین مسئله موجب واکنش شدید علی لاریجانی شد. او که طی یک سال گذشته تا حدود زیادی از جریان اصولگرایی فاصله گرفته است و حتی در انتخابات مجلس به عنوان کاندیدای مستقل حضور پیدا کرده بود بعد از این بیانیه در صحن مجلس گفت: «برای من جالب است برخی تشکل‌هایی که تازگی‌ها هم به وجود آمده و در فضای انتخابات فعالیت می‌کنند با یک بیان بی‌ادبانه نسبت به مجلس حرف‌های نادرست زدند.»

او حتی با کنایه به این جریان نکته جالبی را مطرح کرد و گفت: «جالب‌تر این است که رئیس کمیسیون تلفیق برنامه؛ آقای حاجی بابایی که جزو موسسان همین تشکیلات است به من گفتند که شورای نگهبان به آن ایراد گرفته؛ پس چرا به شورای نگهبان چیزی نمی‌گویید، در حالی که شورای نگهبان عامل آن بوده در حالی که نکته مهمی هم نیست و به آن ایراد زیادی وارد نیست، اما لابد از رد صلاحیت‌های خود می‌ترسند.»

لاریجانی ادامه داد: «حق ندارند مطالبی را به دروغ در مورد مجلس مطرح کنند. ضمن اینکه برخی از اعضای آن‌ها سابقه حضور در مجلس را داشته‌اند و دریافتی‌های آن‌ها در زمان نمایندگی مشخص است و ما می‌دانیم پس جانماز آب نکشند برای مردم.».

اما در این میان جدا از کلیات اظهارات لاریجانی نکته مهمی که او به آن اشاره دارد نوعی ریاکاری در میان بخشی از جریان اصولگرایی است که مشابه آن در سال‌های گذشته بار‌ها دیده شده است. نکته‌ای که لاریجانی به آن اشاره دارد این است که افراد مورد نظر صرفا برای شلوغکاری و جوسازی علیه نهادهای مختلف اظهاراتی را مطرح می‌کنند که با عملکرد آن بسیار متفاوت است.

نکته‌ای که علی مطهری هم در ایام انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری به آن از زاویه دیگر اشاره کرده بود. او هم مانند لاریجانی معتقد بود که برخی تشکل‌ها و گروه‌ها در جریان اصولگرایی سخت مشغول سیاسی کار هستند و برخی رفتارهای آن‌ها صوری است. او در مصاحبه‌ای پیش از انتخابات ۹۲ گفته بود: «فکر می‌کنم گروه تصمیم گیر در جبهه متحد روابط خوبی با جبهه پایداری دارند و انتقادهایی هم که گاهی به هم می کنند بیشتر صوری است.»

به عبارت ساده این چهره‌های سیاسی بر این باورند که بخشی از جریان اصولگرایی برای دستیابی به اهداف خود راهکاری را در دستور کار خود قرار داده اند که با «خودواقعی» آن‌ها فاصله زیادی دارد. حتی بعضا اظهاراتی که از تریبون‌های مختلف مطرح می‌کنند با دیدگاه‌ها و تفکراتشان در تعارض است.

البته نمونه‌های دیگری هم درباره این قبیل رفتارهای اصولگرایان وجود دارد. به عنوان مثال یکی از اخبار جالبی که در دوره فعالیت مجلس نهم منتشر شد، مدل گوشی همراه و خودروی حمید رسایی بود.

او که طی این سال‌ها پرچمدار حمایت از ساده زیستی شده است و حتی یکی از صفاتی که به مرحوم آیت الله هاشمی نسبت می‌داد «اشرافی گری» بود و در سال ۸۸ برای حمایت از محمود احمدی نژاد گفته بود «در چند سال اخیر برخی ارزش‌های دینی که در گذشته با تلاش عده‌ای کمرنگ شده بود بار دیگر احیا شد؛ به گونه‌ای که امروز اشرافی‌گری بر خلاف گذشته که ارزش دانسته می‌شد، تبدیل به ضد‌ارزش شده است. امروز ببینید پابرهنگان در ستادهای انتخاباتی چه افرادی حضورپیدا می‌کنند و ثروتمندان و اشراف در چه ستادهایی هستند و خود قضاوت کنید چه کسی می‌تواند نماینده واقعی مردم و توده‌های آن باشد»، در عکس‌هایی که از وی منتشر شده بود، نشان می‌داد که او از گوشی موبایل دو میلیونی و ماشین شصت میلیونی استفاده می‌کند.

این اقدامات و گفتارهای دوگانه حتی موجب گلایه کردن برخی از اصولگرایان هم شده بود. مثلا اخیرا وحید جلیلی در سخنانی عنوان کرده است که «نمی شود آدم‌هایی که دعوت به وحدت می‌کنند و می‌خواهند صف مشترک و شخصیت واحد برای نیروهای انقلاب به وجود بیاورند خودشان دوشخصیتی باشند!» وی عنوان کرد: فردی که بین حرف‌ها و مواضع خودش نمی‌تواند یکپارچگی ایجاد کند و هر لحظه به شکل «بت‌عیار» برآید، چنین فردی و چنین اشخاصی چطور می‌خواهند در جبهه انقلاب یکپارچگی ایجاد کنند؟

البته نوع دیگری نیز از رفتارهای دوگانه این جریان وجود دارد که در قبال رویداد‌ها و اشخاص صورت گرفته است. به عنوان مثال بر خلاف آنچه که آن‌ها ماجرای حقوق‌های نجومی را که از دولت قبل باقی مانده بود، در بوق و کرنا کرده بودند، اما در برابر مسئله املاک نجومی سکوت اختیار کردند. آن‌ها درباره موضوعاتی نظیر حادثه پلاسکو نیز مواضع عجیبی اتخاذ کردند که کاملا برخلاف مواضعشان در خصوص تصادف قطار سمنان بود. این‌ها در حالی انجام می‌شد که آن‌ها مداوم برای تخریب دولت یا مجلس فریاد احقاق حقوق ملت و مبارزه با فساد و.. سرداده اند.

به همین دلیل بود که غلاملی جعفرزاده ایمن‌آبادی نسبت به این رفتار‌ها واکنش نشان داد و گقت: رفتار بعضی از اصولگرایان بسیار نادرست و سوال برانگیز و جناحی بود. آن‌ها باید به عنوان نماینده مجلس، مدافع مردم باشند، اما متاسفانه به دنبال مسائل جناحی رفتند. برخی از این نمایندگان، حکم مشاور شهرداری تهران را دارند که این اتفاق نگران کننده است و باید این مسئله بررسی و درصورت اثبات با آن برخورد شود.

او در واکنش به رفتارهای دوگانه اصولگرایان مجلس با حادثه تصادف قطار که به طرح استیضاح وزیر راه و شهرسازی انجامید و حادثه پلاسکو که منجر به حمایت آن‌ها از شهردار تهران شد، گفت: مردم بهترین قاضی هستند و به خوبی متوجه انگیزه‌های این افراد می‌شوند. این رفتار دوگانه به هیچ عنوان به صلاح نظام و مملکت نیست.

با اینحال بت‌عیار؛ بی شک یکی از اصطلاحات بسیار جالب توجه است که درباره این گروه از اصولگرایان مطرح شده و نتیجه رفتارهای دوگانه این جریان سیاسی طی سال‌های اخیر است. آن‌ها نشان داده اند که هر زمان که شرایط بروفق مراد نباشد هر مسئله‌ای را دستاویز قرار می‌دهند و برای رسیدن به هدف از آن استفاده می‌کنند.

اقدام اخیر جمنا نیز از همین دست تاکتیک‌ها بود. آن‌ها حتی با وجود صحبت‌های لاریجانی مبنی بر اینکه حاجی بابایی رئیس کمیسیون تلفیق برنامه که جزو موسسان همین تشکیلات است گفته که شورای نگهبان به آن مصوبه ایراد گرفته، با اینحال در یک اقدام عجیب که به نوعی فرار رو به جلو محسوب می‌شد، در بیانیه دوم خود از اقدام مجلس به عنوان عقب نشینی یاد کردند و از نمایندگان بابت آن تشکر و تقدیر کرده اند.

با همه این تفاسیر واضح است که رفتار بخشی از جریان اصولگرایی که قاعدتا امکانات و اختیارات بیشتری هم در اختیار دارند برخلاف اعتقادات قلبی و باورهای خود در راستای میل به اهداف سیاسی مواضعی اتخاذ می‌کنند که صرفا یک حالت ظاهری دارد و برای کسب اعتمادعمومی صورت می‌گیرد و این قبیل مسائل موجبات ناراحتی و گلایه چهره‌های دیگر این جریان را نیز فراهم کرده است. رفتارهای آن‌ها گاهی ممکن است مانند ماجرای مصوبه مجلس باشد و گاهی هم پای املاک نجومی و پلاسکو در میان باشد و سکوت کنند. اما واضح است که این روش تا امروز نتوانسته موفقیت یا وجهه عمومی برای اصولگرایان به ارمغان بیاورد.