جزئیاتی از دیدار خانواده آیتالله هاشمی با رهبر انقلاب
همه شخصیتهایی که در انقلاب همراه بودند، به جز اندک کسانی که از انصاف کمتری برخوردارند، خاطرات مثبتشان از آقای هاشمی بسیار بیشتر از خاطرات منفی است.
اخیرا دیداری با رهبر انقلاب داشته و کوتاه از آن سخنی به میان میآورد.
گفتوگو با محسن هاشمی به شرح زیر است:
البته بحث و نقد در مورد خاطرات ایشان، پدیده مبارک و مفیدی، هم برای کشور و هم برای آثار ایشان است؛ زیرا موجب میشود که زوایای مبهم و خلاصه شده در این خاطرات باز شود و تاریخ معاصرمان با شفافیت بیشتری ثبت گردد.
عمدتا اگر نقدی از سوی افراد مطرح شده، بعد از پاسخ آیتالله یا دفتر ایشان قانع شدهاند. ضمن اینکه همین جا باید اعلام کنم نقدهایی هم که به خاطرات ایشان مطرح شد بسیار مناسب بود. وقتی خاطرهای طرح میشود و کتاب خاطراتی منتشر میشود، اینکه کسی بیاید کتاب را نقد کند همه باید از آن استقبال کنیم و خود آیتالله هاشمی همواره از نقدها استقبال میکردند.
اما نکتهای که درباره «خاطره از ایشان» گفتید، اگر کسی از دوستانی که با آقای هاشمی همنشینی داشتند خاطرهای را نقل میکند مسئول آن خاطره خودش است؛ اما اگر مقصود شما این است که ما بیاییم نسبت به خاطرهگوییها و نقلقولها از ایشان واکنش داشته باشیم، هرچند امکانپذیر است ولی ما فعلا دنبال این نیستیم. ما مانند مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، متولی رسمی آثار آیتالله هاشمی نیستیم. دفتر نشر معارف انقلاب در واقع متولی این موضوع نیست و ما فعلا قصد نداریم روی خاطرات پراکندهای که از ایشان نقل میشود، نظر بدهیم؛ مگر اینکه موضوعی به خانواده و فرزندان ایشان مربوط باشد که اعلام نظر میکنیم.
اگر زمانی دفتر نشر معارف انقلاب به عنوان متولی رسمی در این زمینه شناخته شود و مأموریتی به آن داده شود، میتوانیم به این موضوعات وارد شویم.
گویا قبلا که ایشان فرصت بیشتری داشتند، خاطرات را دقیقتر مطالعه میکردند ولی بعدها گفته شده که گهگاهی خودشان مطالعه میکنند و گاهی هم به دفتر نشر آثارشان که متولیاش فرزندشان آقای مسعود حسینی خامنهای است میدهند که آنها نظر بدهند و اگر نکتهای بود به ایشان منتقل کنند.
ما در ادامه کار هم مدنظرمان است که از همین مسیر و همان شیوه استفاده کنیم. من اخیرا که خدمت مقام معظم رهبری رسیدم، همین موضوع را مطرح کردم و ایشان هم رد نکردند و البته فرمودند فرصت نمیکنم همه را دقیق بخوانم. البته بنده نسخه سال ۷۳ را که آقای هاشمی در ایام پایانی عمرشان دیدند ولی فرصت نشد که در زمان حیاتشان منتشر شود، در دیداری که با ایشان داشتم، خدمت رهبر انقلاب تقدیم کردم تا ایشان ملاحظه کنند.
نکتهای که باید عرض کنم این است که ساختار و ساماندهی دفتر نشر معارف انقلاب در زمان حیات آیتالله هاشمی رفسنجانی شکل گرفته است و مربوط به زمانی است که خود ایشان حضور و بر کارها نظارت داشتند. اما در فقدان ایشان باید این ساختار را تجدید و متناسب با فقدان ایشان طراحی کنیم.
صحبتی که از بنده نقل شد، درباره تعامل با بزرگان نظام هم صرفا دیدار با شخص رهبر انقلاب نبود، بلکه مقصودم همه بزرگان نظام و همچنین فرهیختگانی بود که میتوان از آنها برای بسط افکار آیتالله هاشمی رفسنجانی کمک گرفت. ما همه فرهیختگان دانشگاهی را که قرابت فکری و علاقه و نزدیکی با آیتالله هاشمی داشتند و دارند، برای کمک دعوت میکنیم و تلاش خواهیم کرد با آنها ارتباط برقرار کنیم. انشاءالله در سال ۹۶ وقت بیشتری را برای دفتر نشر معارف انقلاب خواهم گذاشت.
این روابط به همین شکل تا سال ۶۸ ادامه داشت و بعد از رحلت امام(ره) هم ادامه داشت. در این مقطع آقای هاشمی رئیسجمهوری شده بودند و آیتالله خامنهای رهبر بودند. رفت و آمد هم از جانب آقای هاشمی بود و هم از جانب رهبر انقلاب. اتفاق میافتاد که رهبر انقلاب به محوطه ریاستجمهوری بیایند چون آنجا فضای سبز و درختهای مناسبتری داشت. بخصوص در مواقعی که هوا خوب بود، جلسات به میزبانی آیتالله هاشمی در فضای سبز محوطه ریاستجمهوری تشکیل میشد. جلسات هم عمدتا بعد از نماز مغرب و عشا بود و شب برگزار میشد.
این دیدارها تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی ادامه داشت. ملاقاتها دائمی و هفتگی بود مگر زمانی که موارد فوقالعاده پیش میآمد. در دوره مجمع، این ملاقاتها کمتر شد و از هفتگی، به دو هفته یک بار، سه هفته یک بار، ماهی یک بار، و حتی این اواخر به دو ماه یک بار هم رسید.
ما هم در آن مقطع، سعی داشتیم ورود تند به این مسائل نداشته باشیم. بنا شد جوابها به تهمتها را تهیه و به صورتی روشنگری کنیم. همواره نظر ما بر روشنگری بوده است. در سایت شخصی خود آقای هاشمی و در دیگر کانالهای ارتباطی که ایشان در فضای رسانهای داشتند و همچنین در روابط عمومی و حلقه مشاوران همواره تأکید بر روشنگری بوده است و همیشه نظر بر این بود که با ارتباطات و روشهای معمولی، پاسخهای لازم را به اتهامات بدهیم. امسال نیز بر همین مبنا پاسخهایی به شبهات داده شد.
ایشان در ابتدای تشکیل دفتر چند توصیه داشتند؛ اول اینکه، بازرسی مخصوص خود رئیسجمهوری و برای کمک به رئیسجمهوری است و حق ندارد در کارها مداخله مستقیم داشته باشد و فیالبداهه نباید وارد موضوعات شود. در واقع ورود به موضوعات باید بادستور رئیسجمهوری باشد نه اینکه هر خبری شنیدید وارد موضوع شوید.
دوم اینکه، بازرسی ویژه برای مچگیری نیست ما نمیخواهیم مدیران را تحقیر یا تخفیف کنیم و انگیزهها را بکشیم، بلکه وقتی با دستور رئیسجمهوری وارد موضوعی شدید، حاصل بازرسیهای شما باید اطلاعات صحیح از موضوع باشد. این اطلاعات را به رئیسجمهوری برسانید و کمک کنید که رئیسجمهوری بتواند تصمیم بگیرد.
سوم اینکه، پرسنل بازرسی ویژه را هم نباید زیاد کنید که با یک ارگان جدید با چندصد پرسنل مواجه شویم؛ بلکه در هر موضوعی از کارشناسان و متخصصان کمک بخواهید و به محض پایان موضوع، دوباره به کارشان بازگردند. ایشان تأکید کردند که اعضای بازرسی ویژه رئیسجمهوری حداکثر ۱۵ نفر باشد. بنده هم بر اساس همین توصیه عمل کردم و وقتی میخواستم بازرسی را تحویل بدهم با کمتر از این تعداد تحویل دادم.
در این میان هم روی چهار محور برای بازرسیها از همان ابتدا تأکید کردند؛ اول تولیدات در کشور برایشان خیلی مهم بود و اگر کارخانجات تولیدی دچار مشکل بودند برایشان اهمیت بالایی داشت که دلایل آن بررسی شود.
دوم، طرحها و پروژههایی که منجر به خدمات و سرویسدهی به مردم میشود. اگر طرحی قرار بود در زمانی افتتاح شود و به تأخیر میافتاد پیگیر بودند که این طرحها زودتر به نتیجه برسند.
سوم، تسهیل بوروکراسی در کشور نکته مورد تأکیدشان بود. آن زمان روالهای اداری خیلی طولانی بود و ایشان تأکید داشتند که بازرسیها به تسهیل در این زمینه منجر شود.
و موضوع چهارم، آموزش عمومی، آموزش عالی، بهداشت و درمان و بحث سلامت و تربیت بدنی بود.
برای نمونه، زمانی بود که تولید شیشه ساختمانی در کشور کافی نبود. در همان مقطع زلزله آمد و حدود ۲ میلیون متر مکعب شیشه در انبار کارخانهای شکست. سؤال شد که شیشه در بازار نیست و چرا در کارخانهای این مقدار شیشه بوده است. آیتالله هاشمی رفسنجانی دستور دادند که بازرسی ویژه رئیسجمهوری وارد شود و موضوع را بررسی کند. بعد از بررسیها متوجه شدیم که توزیع شیشه با روش دولتی انجام میشده و در این میان مسائل بوروکراتیک و همچنین رانت شیشه، باعث کمبود در بازار بوده است.
در مورد سیمان، تأکید ایشان این بود که تولید سیمان از ۱۵ میلیون تن در کشور، باید به ۵۰ میلیون تن برسد. بر این اساس دستور دادند که میزان تولیدات سیمان کشور را بهروز به من گزارش دهید.
همچنین در مورد سد پیشین در سیستان و بلوچستان تأکید داشتند که گزارشی تهیه شود تا این سد زودتر افتتاح شود.
آن زمان در موضوع تولید مواد شوینده و بهداشتی و نظافتی، مشکلات بسیار بود. مثلا زمانی درباره خمیردندان مشکل داشتیم. ایشان به بازرسی دستور پیگیری دادند و با پیگیریهای جدی ایشان، تولیدات بالا رفت و مشکلات برطرف شد.
در پروژهای مثل پروژه مترو هم بازرسی ویژه باعث شد که بنده را به سمت مترو گسیل کنند و دستورهای جالب دیگری که فرصت طرح آنها نیست.
فرودگاه بینالمللی امام خمینی هم در بازرسی ویژه، پیگیری شد.
همین جا هم بگویم که برخی کسانی که موضوعاتی را به عنوان نکات منفی از آقای هاشمی مطرح میکنند، از نظر ما نکات مثبت است و ما اتفاقا خشنود میشویم که اینها خودشان این موضوعات را میگویند. مثلا وقتی کسی میگوید آقای هاشمی دنبال تمام کردن جنگ بود و به دنبال صلح بود اتفاقا اگرچه او، این را به عنوان نکته منفی میگوید ولی از نظر ما، این مثبت است.
دیگر بزرگان، اگر جایی نقدی داشتند این نقدها را به آیتالله هاشمی گفته بودند و پاسخ را هم دریافت کرده بودند. بیش از ۹۹ درصد اطرافیان آقای هاشمی که با ایشان در ارتباط بودند مسائل و نقدهایشان را با شخص خود ایشان مطرح کرده و پاسخ دریافت کرده بودند.
افرادی مثل آقایان سید مهدی طباطبایی و آقای ناطق نوری هم که همواره همراه و یار آقای هاشمی بودند. بنده بعد از درگذشت پدر، خدمت آقای طباطبایی در بیمارستان رسیدم. خدمت آقای ناطق نوری هم رسیدم و تشکر کردم. انشاءالله به تدریج خدمت سایر بزرگانی که در این مدت به خانواده هاشمی رفسنجانی لطف داشتند و در این غم ما را همراهی کردند خواهم رسید و تشکر خواهم کرد.
یا یکی از موضوعاتی که همواره درباره دولت آقای هاشمی رفسنجانی مطرح شده، این است که ایشان در دولت خودش به مباحث توسعه سیاسی بیتوجه بود. ببینید ایشان در دولت خودش اولویت اصلی را روی بازسازی زیرساختها و رسیدگی به ضروریات مردم گذاشته بود و بر این اساس خیلی از روشنفکران میگویند که مسائل سیاسی و توسعه سیاسی در دولت آقای هاشمی اولویت نبود. ایشان در یکی از مصاحبههایشان گفتهاند که من آگاهانه این کار را کردم، کشوری که نیاز به آب و برق دارد و معیشت مردم دچار مشکل است شما نمیتوانید بیایید از مسائل سیاسی در آن سخن بگویید. آقای دکتر مهاجرانی هم در این باره دفاع محکمی دارند و مطرح کردند که وقتی خانهای خراب است و ستون و سقف ایمنی ندارد، شما ابتدا آن را بازسازی میکنید بعد به این فکر میکنید که چه تابلوی هنری به دیوار بزنید.
البته من همین جا هم بگویم که این نقد را به این شکل قبول ندارم که آقای هاشمی در دولتش به کل مسائل سیاسی را رها کرده باشد. اتفاقا کارهای پایداری هم در حوزه سیاسی انجام دادند؛ اما بله، در دورهای که کار را شروع کردند چون توقع از ایشان بازسازی کشور بود اصل هم و غم خود را بر این گذاشتند که بازسازی کشور انجام شود ولی بحث توسعه سیاسی در دوره دوم ایشان مطرح شد. اتفاقا لازم به ذکر است که بگویم تندترین انتقادها از آقای هاشمی در دوره اول مربوط به جریان چپ بود که میگفتند آقای هاشمی رفسنجانی چرا وارد درگیری با آمریکا نمیشود و در موضوع استکبارستیزی کمفعالیت است.
اما خود آقای هاشمی دو انتقاد در اواخر عمر به خودشان وارد کردند؛ یکی این بود که همدلیای را که میخواستیم در جامعه ایران ایجاد کنیم و از آن به مسلمین جهان منتقل سازیم، نتوانستیم در ۱۰ سال اخیر در کشور به وجود بیاوریم و در مسیر آن توفیقی نداشتیم. دوم اینکه، در بحث مبارزه با فقر درست است که در ابتدای انقلاب حرکتهای مثبتی را شروع کردیم و راهمان هم درست بود اما در این مسیر استواری لازم را نداشتیم و امروز جامعه ما به سمت و سوی فقر بیشتر پیش میرود. از نگاه آقای هاشمی این دو موضوع مهمترین ضعفها بود که خودشان را در هر دو موضوع مقصر میدانستند.
نظر کاربران
خداوند حضرت آیت الله هاشمی رحمت الله علیه رابا پیغمبر ان و امامان معصوم محشور فرماید وقرین رحمت خویش قرار دهد آمین یارب....
خداوند روح ان بزرگ مردتاریخ ایران وجهان با امام حسین مشهور کند وفرزندان ان مرحوم که تربیت شده دست استاد هستند سلاممت تندرست وسر بلند کند ودر راه اسلام در کشور ایران عزیز تلاش سیاسی وحکومت داری را داشته باشند وحکومت باید وشاید از این خانواده بزرگ اسفاده واستقبول کند