کمپین رسانهای «خرید کالای ایرانی»
روزنامه ایران در گزارش صفحه اقتصادی به بررسی وضعیت خرید کالاهای ایرانی پرداخت و نوشت: بیشتر از ۴۰ روز از این حادثه گذشته، خاکستر آن سرد شده و از طرفی دیگر هر روز، تب خریدهای دم عید داغتر میشود. در همین زمان، ایرنا، فراخوان خبری خرید کالای ایرانی را بهراه انداخته است و روزنامه ایران و برخی دیگر از رسانهها نیز به این فراخوان پیوستهاند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: ساختمانها با نماهای آجری و قدیمی به سبک طهران قدیم، دور تا دور چهارراه را احاطه کردهاند و چراغها و لوسترهای متعدد در طبقه بالای یکی از آنها، به شناسنامهای برای چهارراه شلوغ بازار در حوالی خیابان جمهوری تبدیل شده است. در همان حوالی پسر جوانی که رنگ سبز چشمهایش در کاسهای از خون نشسته، به دودی که در روز اول بهمن ماه از آوار محل کارش به آسمان میرود، چشم دوخته است و با لرزش بغض در صدایش میگوید:«سه ماه بود از مشهد آمده بودم تهران و کار میکردم، ماهی ۹۰۰ هزار تومان میگرفتم با همین خرج خودم و خرج بخشی از خانواده را میدادم. حالا که همه چیز سوخت، فکر نکنم حالا حالاها بتوانم کاری پیدا کنم.»
آتش دود و حسرت، به اشک در چشم کارگرانی تبدیل شده که زندگیشان به پلاسکو دوخته شده بود و در میان مرثیهها برای آتشنشانان و تلاشها برای اسکان دوباره کاسبان، هیچ جایی نداشتهاند. آنها نه در نخستین روزهای پس از حادثه دیده شدند و نه حالا که دود آوار فروکش کرده است، جایی در میان محاسبات جبران خسارت دارند. در نخستین روزهای پس از حادثه، گروههای مختلف مردمی برای همدردی با حدود ۲ هزار کارگر بیکار شده این حادثه، اعلام کردند امسال لباس ایرانی میخریم و فراخوانهای مختلفی با عناوین مشابه #ایرانی- بپوشیم در شبکههای اجتماعی شکل گرفت. حالا بیشتر از ۴۰ روز از این حادثه گذشته، خاکستر آن سرد شده و از طرفی دیگر هر روز، تب خریدهای دم عید داغتر میشود. در همین زمان، ایرنا، فراخوان خبری خرید کالای ایرانی را بهراه انداخته است و روزنامه ایران و برخی دیگر از رسانهها نیز به این فراخوان پیوستهاند.
حالا اگرچه کاسبان پلاسکویی در مجتمع نور جای گرفتهاند، اما هنوز رونق مجدد کسب آنها و بازگرداندن کارگرانشان به کار، به خرید کالای ایرانی بستگی دارد. ساختمان پلاسکو، از معدود پاساژهایی بود که ۱۰۰ درصد اجناس آن ایرانی و از اقبال بلندی در میان مصرفکنندگان برخوردار بود و به یک تراژدی تبدیل شد اما پیش از آن، حادثههای خاموش دیگری نیز در اقتصاد و تولید ایران اتفاق افتاده بود که تعطیلی کارخانه نوستالژیک ارج، از تلخترین آنها بود.
خط تولید کارخانههای زیادی طی سالهای اخیر شبیه به یک تراژدی تلخ از کار افتاد و یک عمر فعالیت کارگرهای زیادی طی سالهای رکود، دود شده و به هوا رفته بود. بر اساس آمار رسمی، حدود ۷ هزار و ۵۰۰ واحد تولیدی نیمه راکد در کشور وجود دارد که سعی شده با تسهیلات ۱۶ هزار میلیارد تومانی، برای بازگشت به چرخه تولید جان بگیرند. حدود سه هزار و ۳۰۰ واحد صنعتی نیز، دچار تعطیلی دائمی شدهاند.
درباره این اتفاقها، تولیدکنندهای که دههها فعالیت اقتصادی گرد سپیدی روی موهایش نشانده است، میگوید:«هر اتفاقی که در اقتصاد کلان بیفتد، روی کار تولیدی اثر دارد. تحریم و رکود و همه چیز کار را برای ما سخت و نفسگیر میکند اما بدتر از همه این است که در چند سال گذشته، همه بازار از جنسهای وارداتی پر شد. یک زمانی جنس ایرانی ارج و قربی داشت و حتی تمام جهیزیهها، با کالاهای ایرانی پر میشد. اما الان خرید برندهای گران خارجی، یک پز شده و کار به جایی رسیده که بخصوص در پوشاک، خیلی از تولیدکنندههای داخلی، مجبورند مارکهای خارجی به کارشان بزنند تا مردم خرید کنند. میدانید! ما مردم خودمان تا به داد هم نرسیم هیچ چیز درست نمیشود.»
ارقام اشتغال با آمار واحدهای راکد و نیمه راکد تولیدی، بستگی دارد. اطلاعات رسمی مرکز آمار ایران از وجود ۲ میلیون و ۹۴۴ هزار نفر بیکار حکایت میکند و برخی اظهارات غیررسمی، از ۵ تا ۷ میلیون نفر بیکار نیز خبر میدهد. اگرچه طی سه سال اخیر، ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شده و واحدهای تولیدی زیادی به مدار تولید بازگشتهاند، اما میزان رکود طی سالهای گذشته، باعث شده هنوز گامهای زیادی برای بازگشت رونق چشمگیر به تولید داخل، باقی مانده باشد که تمام آن، مربوط به دولت نمیشود.
بعد از لغو تحریمها و ایجاد تسهیلات مختلف، حالا راه نجات تولید و اشتغال، به سبک زندگی و مصرف مردمی گره خورده است. مردمی که در دورههای مختلفی مثل حادثه پلاسکو، احساسات خود را برای خرید کالای ایرانی، نشان میدهند اما به قول معاون اول رئیس جمهوری، مصرف کالای ایرانی نباید در حد شعار باقی بماند.
اسحاق جهانگیری به تازگی گفته است: «حتی با علم اینکه ممکن است یک کالای خارجی کیفیت بهتری از کالای داخلی داشته باشد اما این فرهنگ باید در جامعه وجود داشته باشد که برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی مصرف کالای ایرانی در اولویت باشد. البته در بسیاری از موارد کیفیت کالاهای داخلی، از برخی کالاهای خارجی و بیهویت بالاتر است. کشورهایی که مسیر توسعه صنعتی را طی کردهاند، مردم این کشورها با وجود آنکه در زمانی کیفیت کالاهایشان چندان مطلوب نبوده اما برای حمایت از تولیدکنندگان خود، مصرف کالاهای آنها را در اولویت قرار دادند و به رشد تولیدکنندگان کمک کردند.»
البته در سالهای گذشته، با وجود تمام مشکلات، برندهای ایرانی زیادی نیز با هوشمندی متولد شدند و جای خود را در بازار داخل و خارج پیدا کردند. برخی پاساژهای بزرگ در شمال پایتخت به قبله گاهی برای برندهای خارجی و لوکس تبدیل شده است. اما در همین پاساژها، فروشگاهها چرمی با برند ایرانی، با ازدحام مشتریانی بیشتر از رقبای خارجی خود فعالیت میکند. مدیر فروشگاه این برند داخلی میگوید:«سال گذشته، ما پرفروشترین فروشگاه کل در یکی از پاساژها شدیم. جنسهای ایرانی که خوب باشند و حرف برای گفتن داشته باشند، میتوانند جای خودشان را پیدا کنند و نظر مردم را جلب کنند. اما اول باید مردم آگاه باشند که جنسهای ایرانی خیلی خوب و با کیفیت نیز در بازار وجود دارد.»
نظر کاربران
دقیقا، اگر جنس ایرانی خوب باشد کسی بدنبال خارجی نمی رود همان طور که الان کسی دنبال فرش ژاپنی یا آلمانی نیست