افزایش دستمزد؛ درد یا درمان؟!
فقر سالهاست به جان ایران افتاده است. این بیماری مزمن اقتصاد ایران را چگونه میتوان از بین برد؟ در آستانه پایان سال و موسم بحثهای فصلی تعیین حداقل دستمزد، باز بحث افزایش دستمزدها محل بحث واقع شده است.
فرارو: فقر سالهاست به جان ایران افتاده است. این بیماری مزمن اقتصاد ایران را چگونه میتوان از بین برد؟ در آستانه پایان سال و موسم بحثهای فصلی تعیین حداقل دستمزد، باز بحث افزایش دستمزدها محل بحث واقع شده است.
برخی از کارشناسان مانند عباس عبدی معتقدند که «از افزایش حداقل دستمزد نباید ترسید، درست است که دولت فعلی توانسته افزایش دستمزد را اندکی بیش از نرخ تورم بالا ببرد، ولی این مقدار اندک کافی نیست. گمان نکنیم که افزایش حداقل دستمزد به ضرر تولید است. با حداقل دستمزد یک میلیون تومان، کارگر نمیتواند خدمتی به تولید و کارفرما کند. بنابراین پیشنهاد میشود که جهشی قابل قبول در حداقل دستمزد سال آینده کارگران در نظر گرفته شود».
چندی پیش یک نماینده مجلس نیز خواهان افزایش حقوق کارگران در کشور شد و گفت حقوقی که به کارگران ایرانی پرداخته میشود، پائینتر از رقم اعلام شده برای خط فقر است.
سخنگوی دولت در آخرین اظهار نظرش در این خصوص گفته است: دولت خودش را مقید به افزایش حقوق کارگران میداند. بر اساس قانون ما افزایش حقوق خواهیم داشت. ما برای امسال ۱۲ درصد افزایش حقوق قائل شدیم و سال آینده هم تا ۱۰ درصد افزایش خواهیم داشت که بیش از نرخ تورم است.
این اظهارات البته برخی از کارشناسان و فعالان کارگری را قانع نمیکند و آنها معتقدند که حقوقها بر اساس رویه موجود بسیار بیش از چیزی که هست باید افزایش یابد.
مهدی پازوکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه، در پاسخ به این پرسش که چه راهحلی برای کاهش فقر مناسبت است، گفت: ما اگر بخواهیم فقر را از بین ببریم، باید سیستم تامین اجتماعی را درست کنیم و البته نباید این نکته را با اصلاح سازمان تامین اجتماعی خلط کرد.
پازوکی افزود: برای از بین بردن فقر تجربههای موفق در کشورهای توسعهیافته مبتنی بر دو کار اساسی توسط دولت است. اولین کار اساسی طراحی سیستم مالیاتی کاراست، به این معنا که مالیات را از کسانی که صاحبان در آمد هستند بگیرند.
وی افزود: متاسفانه ایران بهشت پولدارهاست، چرا که نسبت مالیات به تولید ناخالص ملی در حدود ۷ درصد است، در حالیکه در کشور همسایه ما ترکیه این شاخص ۲۵ درصد است یا در کشورهای اسکاندیناوی حدود ۵۰ درصد تولید ناخالص ملی، مالیات پرداخت میشود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بنابراین ما باید سیستم مالیاتی را به گونهای طراحی کنیم که از کسانی که درآمد دارند، مالیات گرفته شود و هیچ فرقی نباید بین کسانی که در ایران کار میکنند وجود داشته باشد. در حال حاضر فرار مالیاتی در جمهوری اسلامی ایران بسیار بالاست.
این اقتصاددان تصریح کرد: راه دومی که در کشورهای توسعهیافته برای مبارزه با فقر انجام میشود، طراحی یک سیستم تامین اجتماعی کاراست، یعنی باید مالیات به درستی در سیستم تامین اجتماعی بازتوزیع شود. نکته در این است که ما سازمانهای زیادی را برای مبارزه با فقر در ایران داریم که خود این سازمانها یکی نشانههای عدم وجود سیستم تامین اجتماعی کاراست.
وی افزود: هدف از تاسیس وزارت رفاه این بود که کمیته امداد، سازمان بهزیستی، بنیاد شهید، بنیاد ۱۵ خرداد و بسیاری از این بنیادهای عام المنفعه یکی بشوند، در حالی که متاسفانه در ایران چون یک سیستم تامین اجتماعی قوی وجود ندارد، شاهد کجکارکردیهای مختلفی در این زمینه هستیم.
پازوکی تصریح کرد: برای مثال در بودجه شورای نگهبان امسال ۲۵۰۰ میلیون تومان کمک به افراد حقیقی و حقوقی وجود دارد و این جا این سوال پیش میآید که مگر شورای نگهبان کمیته امداد است که در زیر اعتباراتش کمک به افراد حقیقی و حقوقی وجود داشته باشد. همین داستان در وزارت کشور و مجلس تکرار شده است و رقم ۴۰ میلیارد تومان در اختیار رییس مجلس برای این کار است.
وی با بیان اینکه همه اینها نشان میدهد که ما یک سیستم تامین اجتماعی کارا نداریم، گفت: مشکل ما در طراحی سیستم است، هم سیستم مالیاتی ما اشکال دارد و هم سیستم تامین اجتماعی. مالیات باید از همه افرادی که متمول و صاحب درآمد هستند اخذ شود و در این بین نباید بین مستخدمان اعم از این که در حرم امام رضا(ع) یا ریاست جمهوری کار میکنند، فرقی وجود داشته باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با اضافه کردن حقوق کاملا مخالفم، الان که نرخ تورم پایین آمده است وقتی که حقوق بالا میرود، هزینههای دولت به شدت افزایش مییابد، نمونهاش را میتوانید در روندی که از سال ۸۴ به بعد شروع شد، ببینید که بودجه جاری کشور چقدر افزایش یافت.
پازوکی افزود: الان در صندوقهای بازنشستگی هیچ نظم واحدی وجود ندارد. یک نفر در دانشگاه پیامنور با مدرک دکترا تا ۱۰ میلیون تومان حقوق بازنشستگی میگیرد و یک کارمند با مقطع دکترا در وزارت راه بازنشسته میشود و ۴ میلیون تومان میگیرد. این ناعادلانه است. سازمان امور اداری احیا شد که این مشکل را درست کند.
وی با بیان اینکه متاسفانه یکی از مشکلات ما در این خصوص ناعادلانه بودن سیستم اداری است، گفت: صندوقهای بازنشستگی دارای ایراد هستند و در سالهای اخیر این صندوقها شرکتهایی تاسیس کردهاند که زیاندهاند و اگر این صندوقها پولشان را در بانک میگذاشتند، به مراتب سودآورتر بود.
استاد دانشگاه علامه افزود: ما باید برای از بین بردن فقر رشد اقتصادی را افزایش دهیم، تولید ملی کشور را بالا ببریم و کاری کنیم که کیک اقتصاد کشور بزرگتر شود و سیستم توزیعمان عادلانه باشد. ما اگر سیستم توزیعمان عادلانه بود، جلوی خیلی از فقرها گرفته میشد.
پازوکی در پاسخ به این پرسش که پیشنهاد افزایش جهشی حداقل دستمزد را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: من در این زمینه که حداقل حقوق دقیقا باید چقدر باشد، مطالعهای نکردهام ولی کارگران باید بدانند با افزایش جهشی حقوق مشکلی حل نمیشود. البته قطعا باید حداقل حقوق با نرخ تورم تعدیل شود، اما ما باید کاری کنیم تا اقتصاد درست شود و سلامت اقتصادی به کشور بازگردانده شود.
وی ادامه داد: با توجه به تجربه 25 سالهام، اعتقاد دارم بزرگترین مشکل اقتصاد ایران، بیانضباطی اقتصادی است. این مسئله را ما در حوزههای پولی-بانکی میبینیم، بانکها مانند قارچ رشد کرده کردهاند. معوقات سیستم بانکی افزایش پیدا کرده و بدهی شرکتهای دولتی زیاد شده است. ما همچنین شاهد بیانضباطی بودجهای هستیم. روز به روز میبینیم که بودجه دولت بزرگتر میشود. در حالی که یک خبرگزاری برای دولت کافی است، ما با خبرگزاریهای زیادی روبرو هستیم از جمله شبستان و مهر که از دولت پول میگیرند.
پازوکی ادامه داد: اگر حداقل حقوق تعدیل شود، مناسب است اما افزایش جهشی حقوق در بلند مدت بازار کار ما را دچار مشکل میکند و به ضرر کارگرهاست. الان خیلی از واحدهای تولیدی در شهر تهران کارگران افغانستانی میگیرند از جمله شهرداری تهران، این به خاطر ارزان بودن این نیروی کار است. در مناطق روستایی ما هم چوپانان از کارگران خارجی هستند. من طرفدار طبقات زحمتکش هستم، اما این کار با شعار تحقق پیدا نمیکند. اگر ده درصد حقوق کارگر را بالا ببریم، در حالی که تورم 20 درصد باشد این به ضرر کارگر است، اما بر اساس مبانی علمی اگر تورم 8 درصد است، باید حقوق کارگران را 10 درصد بالا ببریم که به این دو درصد میگویند سیاستها درآمدی (Incomes policies). ما باید کاری بکنیم که درآمد واقعی کارگران بالا برود و نه تورم پولی. ما الان اقتصاد را خراب کردهایم و ارزش پول ما از دولت آقای احمدینژاد پایین آمده است و بیانضباطی اقتصاد ایران را فراگرفته و این واقعا مشکل اصلی است.
استاد دانشگاه علامه تصریح کرد: مبارزه با فقر وظیفه دولت است، اما من با پرداخت یارانه مخالفم. یارانه باید به سه دهک پایین جامعه پرداخت شود. الان از جمعیت 80 میلیونی ایران، 76 میلیون نفر یارانه دریافت میکنند. این کار اشکال دارد. دولت الان دو حقوق میدهد که یکی سر ماه به کارکنان است و دیگری پول یارانهها. اگر اقتصاد سامان یابد، سلامت اقتصادی افزایش یافته و میزان سرمایهگذاری و در نتیجه تولید ملی بالا خواهد رفت و رفاه کل جامعه افزایش خواهد یافت.
وی تصریح کرد: اگر حداقل حقوق دو یا سه برابر شود، تبعات منفی برای اقتصاد خصوصا برای فقرا خواهد داشت. قبل از دولت احمدینژاد قیمت یک آپارتمان 60 متری در میدان خراسان تهران حدودا 50 میلیون تومان بود. در اثر سیاستهای غیر علمی ایشان با شعار هواداری از مستضعفان و افزایش نرخ تورم، این آپارتمان تبدیل شد به 150 میلیون تومان و خانه منِ پولدار در شمال شهر تهران که 450 میلیون تومان بود، به 1.5 میلیارد تومان افزایش یافت. پس سیاست افزایش دستمزد به ضرر مستضعفین و به نفع پولدارهاست. به همین خاطر است که امروز اجارهنشینها بیشتر شدند و بسیاری از خانوارهای ضعیف، خانهدار شدن را از سبد اقتصادی خود خارج کردهاند.
پازوکی در پاسخ به این پرسش که با توجه به وضعیت فرسایشی در اقتصاد ایران که طبقه متوسط را نحیفتر کرده و محرومین را بیشتر، چه سیاست کوتاهمدتی را باید در نظر داشت؟ گفت: راهحل کوتاه مدت پیش گرفتن انضباط مالی توسط دولت است. این انضباط باید در سیستم بانکی، مالی اداری حاکم شود. امروزه سیستم اداری ما فشل است و نیروهای کارآمد وارد دولت نمیشوند. وقتی نیروهای ناکارآمد وارد میشوند، مدیریت نمیدانند که این باعث میشود اقتصاد نابسامان شود. اگر بتوانیم انضباط را در کوتاه مدت به اقتصاد ایران برگردانیم و اقتصاد به سمت سلامت برود، مشکلات حل میشود.
وی ادامه داد: ما الان بحث بیکاری را داریم که راهحل آن افزایش سرمایهگذاری است و با شعار دادن و یا پرداخت پول به بیکاران مشکل حل نمیشود و ما تنها بیکاران بدهکار درست خواهیم کرد. اگر در این مملکت سرمایهگذاری افزایش یافت، مشکل حل میشود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: پذیرش برجام باعث شده است که صادرات نفت ما از 1 میلیون بشکه، بر اساس گزارش شش ماهه وزارت نفت، به 2 میلیون و 450 هزار بشکه رسیده باشد. اگر ما الان برجام را نپذیرفته بودیم، همان 250 هزار بشکه را آن هم در قبال غذا و دارو صادر میکردیم، یعنی همان فرایندی که صدام طی کرد.
پازوکی افزود: دولت باید در کوتاه مدت انضباط اقتصادی را ایجاد بکند. دولت روحانی از نظر اقتصادی باید قویتر شود، اما الان دولت باید ثبات را تامین کند. روی کار آمدن تندروها در دولت برای ایران بسیار خطرناک است و باعث خواهد شد که ایران از گردونه پیشرفت دوباره خارج شود. دو دولت تندروی قبلی در ایران باعث ربع قرن پس رفت شد. باید کمک کرد که سیستم اصلاح شود و انضباط و ثبات را ایجاد کرد که به نفع کارگران و زحمتکشان است و این از طریق سیستم تامین اجتماعی و سامان دهی کمکهای بخش خصوصی و سمنهاست که میتواند مشکلات را حل دهد.
پازوکی ادامه داد: ما نباید از مشکلات در نهاد دولت غافل شویم. ما امروز دانشگاههای دولتی زیادی داریم و یکی از کارهایی که میتواند به اقتصاد کمک کند، انقلاب در ستاد انقلاب فرهنگی است. این دانشگاهها 50 هزار میلیون تومان هزینه اعتبارشان است و هر روز یک دانشگاه دولتی دیگر درست میکنیم. در هیچ کجای دنیا دولت اینقدر دانشگاه ندارد، حتی در ایالت متحد آمریکا که بزرگترین اقتصاد دنیاست.
این استاد دانشگاه افزود: شما در 31 مرکز استان، 31 دانشگاه فرهنگیان درست کردهاید و فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر ایران بیکارند و به جای ورود نخبگان به آموزش و پرورش، از دانشگاههای درجه 8 به بالا، این نیرو تامین میشود. مجموعه دولت باید این اراده داشته باشد تا این وضعیت را اصلاح کند. قدرت کلان در کشور باید به این نتیجه برسد که ثبات اقتصادی وجود داشته باشد.
پازوکی در پایان گفت: الان ده سال از سند چشمانداز گذشته است که قرار بود بر اساس آن در منطقه آسیای جنوب غربی اول بشویم که نه تنها آن اتفاق نیافتاده است که فاصلهمان روز به روز با کشورهایی مانند آذربایجان، کویت، قطر و عربستان بیشتر شده است و دلیلاش این است که ما سیاستهای بخردانه اقتصادی را در پیش نگرفتهایم و خوشبختانه این دولت نسبت به دولت قبلی رفتار قابل دفاعی دارد که باید به آن کمک کرد.
نظر کاربران
تا موقعی که پول ملی کشور ارزش نداشته باشد. افزایش حقوق بی فایده است. دولتی که خودش باعث گرانی .وبی ارزش کردن پول ملی است. این حرفها دل خوش کردن مردم عام است. ولی مردم همه چیز را می فهمند. می دانند دولت مردان به جز حرافی کار دیگری ازشان بر نمی آید. آقای نوبخت تمام صحبتهای شما تکراری است. یکسال پیش هم همین حرفها ووعده های تو خالی را گفتید. یکی از حرفهای شما در سال پیش این که حداقل حقوق نباید از یک ونیم میلیون تومان کمتر باشد. ولی حداقل 705هزار تومان شد در سال 95 هشتصدودوازده هزار تومان ....تورا به خدا اینقدر خالی نبندید.دست شما ودولت بی تدبیر خیلی وقته برای مردم رو شده. همش حرف.حرف.حرف. حرف. بسته دیگه خسته شدیم با حرف که شکم مردم سیر نمیشه.
شکمش سیره چرت میگه هیچی تو این مملکت به تورم کمک نمیکنه بعد افزایش حقوق کارگری باعث تورم میشه
اگر این فرمایشاتی که مطرح کردین عملی بشه قشر بدبخت کارگری صبر میکنه الان هر سال کارشناسی مثل شما میاد نظر میده ولی هیچ تاثیری نداره کارمند های رسمی عشق و حال میکنند با حقوق بالو ولی کارگر بد بخت باید بسوزه نفست از جای گرم بلند میشه بجای این طرحایی که گفتی عملی نمیشه خودتم میدونی بگو بیایید از حقوق چند میلیونی ما کم کنیدمثلا تو شرکت نفت یه دیپلم رسمی داره 7ملیون میگیره با همون کار کارگر میگیره 812هزارتومن اینا رو میگیم بعدش یا تو سرمون میزنید یا دیگه نظر ندارید اره فدات شم زیاد خودتونو ناراحت نکنید ما دیگه عادت کردیم به این شعار های شما بعدشم یه قانون برا کارگر گذاشتین که اگه نمیخوای بفرما بیرون
همین ها هستند که در دانشگاه تدریس می کنند و اقتصاد مملکت اصلاح نمی شود ....
اقای محترم که حقوق بالا میگیری و کارگران رو درک نمی کنی تو نباید نظر بدی یه ماه نهصد تومان بگیر ببین میتونی سه روز زندگی کنی بعد حرف بزن
این استاد فقط نظر خودش رو گفته از وضعیت کارگر هیچ اطلاعی نداره وقتی میگه من نمیتونم نطر بدم چقدر باید باشه اصلا بیخود میکنی چنین حرفی میزنی
اقای پازوکی نفست از یه جای داغ بلند میشه . مثل اینکه نمیدونی نون شب نداشتن یعنی چه
اقای استاد یه ماه 812بگیر ببینم دیگه میتونی کارشناسی کنی
آقای استاد پازوکی سوپاپ اطمینان؛زرشک
اینجوری که جناب میگه من کارگر باید چند سال دیگه صبر کنم و نون خالی بخورم تا شاید اوضاع درست بشه بزک نمیر بهار میاد
خیالتونو راحت کنم،تا 400 سال دیگه هیچ چیزی تغییر نخواهدکرد،آش همین آش است و کاسه همین کاسه
استاددرکل نظرات خودازکلمه اگرزیاداستفاده کردندزیراجدی نبودن درکارهابااگرهمراه میشودوخودایشان نیزمانندبقیه اساتید خوب به واقعیات موجوددرمملکت واقفندودولت نیزیک گوش ناشنوایان
اینقدر گرانی به بار آوردید که ملت دیگر تحمل برای شان نمانده کدام افزایش حقوق مساوی با گرانی چندین برابری کسی نیست جلو این همه گرانی را بگیرد