بورس تهران با وجود تمامی نوساناتی که داشته است، بر اساس گزارش فدراسیون جهانی بورسها در سال ۲۰۱۶ از نظر بازدهی در رتبه هفتم جهانی و سوم منطقه اروپا، آفریقا و خاورمیانه قرار گرفته است.
روزنامه آرمان - هستی دفتری: بورس تهران با وجود تمامی نوساناتی که داشته است، بر اساس گزارش فدراسیون جهانی بورسها در سال ۲۰۱۶ از نظر بازدهی در رتبه هفتم جهانی و سوم منطقه اروپا، آفریقا و خاورمیانه قرار گرفته است.
ایران هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان است و رتبه هفتم بازار سرمایه تهران نشان از پیشرو بودن آن در سال میلادی گذشته دارد. با وجود این، به نظر میرسد بازدهی بازار سرمایه در سال گذشته بیشتر ناشی از شوکی بود که توافق برجام به اقتصاد ایران وارد کرد و برای اینکه این بازار بازدهی با ثباتی داشته و بتواند در اقتصاد ایران نقش آفرینی کند، نیازمند برخی اصلاحات است.
ارزش شاخص بورس تهران در پایان سال ۲۰۱۶ در رقم ۷۹ هزار و ۴۸۷ واحد بسته شد که این رقم نسبت به ارزش شاخص در پایان سال ۲۰۱۵ میلادی رشد نزدیک به ۲۹ درصد را تجربه کرد. بورس کشور در ماههای گذشته روزهای آرامی را پشت سرگذاشت و در برخی موارد نوساناتی را هم تجربه کرد. بسیاری از فعالان بازار سرمایه انتظار داشتند در سال ۹۵ بازار سرمایه رونق و جانی تازه بگیرد، اما اینطور نشد و حالا بورس کشورمان در حالی آخرین روزهای سال را سپری میکند که فعالان بورس دیگر امید چندانی به سودهای آنچنانی و رونق بازار سرمایه ندارند. همه امید فعالان بازار سرمايه به سال آينده و انتخابات رياست جمهوري است تا شايد در اين آخرين ماههاي باقيمانده از فعاليت دولت تدبير و اميد تغيير و تحولي مثبت در بازار سرمايه کشور رخ دهد و سرمايهگذاران بورسي را به آينده اميدوار کند. چرخه اقتصاد توسعه، همواره حول محور بورس میچرخد و هر چه این گردونه اثرگذار فراختر باشد، میزان سرمایه و ثروتهای آورده در آن بیشتر میشود.
طبیعی است متاثر از افزایش سرمایه در بازار بورس، حجم مبادلات نیز سیر صعودی به خود گرفته و به همین دلیل چرخه تولید و صنعت با توان بیشتری میچرخد. در واقع به هر میزان که بازار بورس در یک کشور عملیاتیتر باشد، به همان میزان هم رشد اقتصادی رو به صعود میگذارد. با این همه، نکته قابل اتکا در بازارهای بورس، به ثبات و پایداری شاخصها مربوط میشود و بنابراین وجود نوسانات پردامنه در بورس، خود عاملی است که جذابیتهای سرمایهگذاری در این بازار را از بین میبرد؛ اتفاقی که به نظر میرسد به یک رسم نانوشته اما مداوم در بازار بورس کشور تبدیل شده است.
خصولتیها در بورس
با آنکه شاخص کلی بازار بورس تهران از ۱۲ هزار واحد سال ۸۳ به بیش از ۷۵ هزار واحد رسیده است، اما عمدهترین اشکال این بازار این است که اکثر شرکتهای پذیرفتهشده در این بازار، به نحوی به دولت متصل هستند و از این رو، معمولا آورده آنها به طور مستقیم با مداخلات دولت رابطه دارد. بنابراین دست آنها در افزایش سرمایه، ارزیابی مجدد داراییها و حتی قیمتگذاری محصولات بسته است و همواره باید چشمشان به دست دولت باشد. از سوی دیگر، دولتی بودن اکثر شرکتهای فعال در بورس باعث شده تا قیمتها در این بازار واقعی و با دوام نباشد و به همین دلیل بسیار رخ داده که جهش شاخصها در نهایت به شکل حبابی صورت گرفته است. بنابراین دست کم برای رفع این نقیصه باید به گونهای عمل کرد که شرکتهای بورسی به سمت سهامی عام حرکت کنند. این اتفاق باعث میشود تا تعداد بیشتری از سهامداران وارد این بازار شده و نماد معاملاتی این بازار نیز رو به افزایش میگذارد. بنا بر استانداردهای جهانی، یک بازار بورس موفق باید بتواند دست کم بالغ بر ۵۰ درصد از جمعیت آن کشور را به سمت سرمایهگذاری و خرید سهام در این بازار جذب کند؛ این در حالی است که تمام جمعیت فعال در بورس
ایران کمتر از پنج درصد است.
حباب در بورس
بررسی نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار در ۱۰ سال گذشته نشان میدهد که رشد کاذب و حبابگونه بورس در شرایط بحران اقتصاد داخلی و فشارهای خارجی (تحریمها) به غیر از افزایش سه برابری نرخ ارز و دستکاری شاخصها دلیل قانعکننده دیگری ندارد. نگاه تاریخی به اقتصاد ایران نشان میدهد که در زمان جنگ تحمیلی، بورس هم مانند دیگر بخشهای اقتصاد در عمل به تعطیلی کشانده شد و به مدت هشت سال فعالیتهای آن به شکل مبهم صورت میگرفت. اما پس از اتمام جنگ تحمیلی و در دولت اول ریاست جمهوری آیت ا...هاشمی رفسنجانی، از سال ۱۳۶۸ در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تجدید فعالیت بورس به عنوان پیشزمینه اجرای خصوصیسازی در دستورالعمل کابینه وقت قرار گرفت.
در آن سالها سرعت سازندگی بسیار بالا بود و به همین نسبت بورس هم از رشد مناسبی برخوردار شد، اما با بالا رفتن نرخ تورم در اواخر سال ۷۵، بورس اوراق بهادار هم رفتهرفته شروع به ریزش کرد که این روند تقریبا تا پایان سال ۱۳۷۸ ادامه یافت تا اینکه وارد آخرین سال دهه ۷۰ شمسی شدیم. به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی سالهای ۷۹ تا ۸۳ را میتوان دوران اوج و شکوه بورس نامگذاری کرد، زیرا در این دوران علاوه بر اینکه شرکتهای جدید زیادی در بورس پذیرفته شدند، قیمتها نیز رشد محسوسی داشتند و حجم معاملات هم بسیار افزایش یافت. با اتمام دولت اصلاحات و روی کار آمدن دولت نهم بود که بازار سرمایه ایران با دوران شکوه خود خداحافظی کرد.
در این دوره هرچند شاهد افزایش شاخصهای بورس بودیم، اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این رشد حبابی بوده است. در یک سال گذشته شاید گهگاه معاملات افزایش یافتهاند، اما قیمتها منفی بودهاند و این اتفاق به هیچ وجه امیدوارکننده نیست. در این مدت سهامداران یا فعالیت خود را متوقف ساختهاند یا داراییهایشان را به طور کلی از بورس خارج کردهاند، اما اقدامی که در این مدت از سوی دولت تدبیر و امید صورت گرفته و تحسینبرانگیز بوده، تاکید بر حرکت به سمت شفافیت مالی بنگاه و شرکتهای پذیرفته شده در بورس است و به همین دلیل است که بسیاری از اقتصاددانان، بورس را شفافترین بازار اقتصادی ایران میدانند.
بورس و برجام
با روی کار آمدن دولت کنونی امیدها برای احیای اقتصاد ایران زنده شد و از همان ابتدا به یکباره شاخصهای بورس روند صعودی را طی کردند، اما با شروع مذاکرات هستهای، سرمایهگذاران از فعالیت دست کشیدند تا نتایج آن مشخص شود. با اجرا شدن برجام در دی سال گذشته دوباره سرمایهگذاران وارد بورس شدند و روز به روز رکوردهای تازهتری در آن به جای گذشتند. این روند تا روز آخر سال گذشته ادامه داشت و امید میرفت با شروع سال جاری چراغ بورس همچنان سبز بماند، اما بر خلاف تصورات، از ابتدای سال جاری روند نزولی بر شاخصهای بازار سرمایه حاکم شد و اگرچه در فواصل منفی شدن شاخص بورس، گاه دورههای استراحت و خیز هم به چشم خورده، ولی هیچگاه روند ثبات یا رشد، پایدار نبوده است. حال با نزدیک شدن به سال جدید که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی یک سال پراتفاق خواهد بود، پیشبینی وضعیت بورس با توجه به نوسانات تاثیرگیرنده از این اتفاقات سخت شده است، چرا که رویدادهای مهم، هرچند کمارتباط به حوزه سرمایهگذاری بورسی، میتواند انحراف شگرفی بین پیشبینیها و واقعیتها ایجاد کند. انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده اگرچه کمارتباط با بورس بهنظر
میرسد، اما میتواند دورنمای اقتصادی کشور را دچار تحولات عمیق کند و تاثیرات بلندمدتی بر بازار سرمایه باقی بگذارد. برجام نیز بیشک یکی از مهمترین دغدغههای این بخش خواهد بود، چرا که از دو جهت مورد چالش قرار خواهد گرفت.
مورد اول ابقا یا عدمابقای حسن روحانی بر کرسی ریاستجمهوری است و دیگری سیاستهای اقتصادی ترامپ در مورد برجام و پایبندی به توافقات و رفع بیشتر تحریمهاست. واکنش کشورهای دیگر و روابط با آنها با ایران، در صورت ضدبرجام بودن تصمیمات ترامپ هم خود مسالهای دیگر است. با این وجود به نظر میرسد آمادگی برای مواجهه با این چالشها و پیشبینی رشد اقتصادی غیرنفتی و همچنین افزایش جذب سرمایه، میتواند در سال آینده خبرهای خوبی برای بازار بورس به ارمغان بیاورد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر