نماینده مردم تهران: قهر نیستیم که آشتی کنیم
در رابطه با موضوع آشتي ملي كه مطرح شد من معتقد هستم ما اصلا با هم قهر نيستيم.
اعتماد نوشت: طرح گفتوگوي ملي كه چندي پيش محمدرضا عارف، رييس فراكسيون اميد مجلس آن را مطرح كرده بود موضوعي است كه نمايندگان مجلس زيادي از آن استقبال كردهاند. در شرايطي كه كشور به انتخابات رياستجمهوري دوازدهم نزديك ميشود اما بيش از هر چيز اين نكته به چشم ميآيد كه اختلافات موجود ميان دو گروه سياسي چگونه حل خواهد شد. احمد مازني، نماينده اصلاحطلب مردم تهران در گفتوگو با «اعتماد» از ويژگيهاي اين طرح ملي ميگويد.
شما از مدتها قبل بحث گفتوگوي ملي را دنبال ميكنيد؛ با توجه به طرح موضوع آشتي ملي و برخوردهايي كه با آن شد فكر نميكنيد اين موضوع هم با چالشهايي مواجه شود؟
ببينيد اولا در رابطه با موضوع آشتي ملي كه مطرح شد من معتقد هستم ما اصلا با هم قهر نيستيم.
منظورتان اين است كه طرح موضوع آشتي ملي نسنجيده بود؟
نه؛ من فكر ميكنم دوستاني كه آن را مطرح كردند به اين معنا كه جامعه با هم قهر هستند نبوده است. طراح اين موضوع حسن نيت داشته است. اما ملاحظاتي كه رهبر انقلاب مطرح كردند ملاحظات قابلتوجهي است. يك سري سوءتفاهمهايي به وجود آمده و كارهاي ناپسندي در رويدادهاي ۸۸ انجام شده كه به اعتقاد من همه در آن، تقصيرهايي داشتند. آنچه در تعبير مقام معظم رهبري بود و آن كسي كه مرتكب اهانت به مقدسات شد و آن كسي كه يك بسيجي را لخت كرد و به او جسارت كرد مطمئن هستم در نگاه رهبري كسي كه به عاشورا و مقدسات توهين ميكند نه اصلاحطلب است و نه اصولگراست. كسي كه به بسيجي توهين ميكند نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا. كسي كه جنايات كهريزك را مرتكب ميشود نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا.
اينها عواملي هستند كه از اختلافات نيروهاي وفادار به نظام و انقلاب و رهبري سوءاستفاده ميكنند و معلوم نيست وابسته به كدام جريان ضد انقلابي و ضدديني هستند. اساسا يك ايراني حتي غيرمسلمان هم باشد نميتواند به عاشورا اهانت كند. ايراني به بسيجي جسارت نميكند. به خصوص نيروهاي درون انقلاب و نظام. ما هشت سال دفاع مقدس را مديون بسيجيها هستيم.
به نظر من اين مسالهاي است كه بايد در دو طرف اعلام برائت از كساني بشود كه مقدسات را مورد بيحرمتي قرار ميدهند. اين مساله بايد در دو طرف رعايت شود.
اما آنچه ما دنبال آن هستيم گفتوگوي ملي، آن هم در پارلمان است. همه ابعاد آن هم مشخص است. مباني طرح ما قانون اساسي، انديشه امام و سياستهاي جاري مقام معظم رهبري است. طرفهاي گفتوگو هم كساني هستند كه از فيلتر شوراي نگهبان عبور كردهاند، از مردم راي گرفتهاند و اعتبارنامه آنها تاييد شده است و درون نظام تعريف ميشوند. گاهي امثال من كه مواضع و ديدگاههايمان را مطرح ميكنيم به ما ميگويند اين ديدگاهها ديدگاههاي تريبون رسمي نظام نيست. اگر من تريبون رسمي نظام نيستم پس چه كسي هست؟ من كه يك طلبه هستم. نماينده مجلس جمهوري اسلامي هستم. از شوراي نگهبان تاييد گرفتم. در مجموعهاي كه نظام تعريف كرده است و در راس آن وليفقيه قرار دارد فعاليت ميكنم. پس وقتي من ديدگاههاي خودم را ميگويم يعني نظام اينها را ميگويد. ممكن است در درون نظام سليقههاي مختلفي وجود داشته باشد و ادبيات مختلفي داشته باشند اما همه درون نظام هستيم. بنابراين ما گفتوگوي ملي را در درون اين ساختار تعريف ميكنيم و در درون مجلس هم آن را دنبال ميكنيم.
شما دقيقا چه مسائلي را قرار است با اين روش حل كنيد؟
هر مسالهاي كه از نگاه اصلاحطلبان و اصولگرايان و دلسوزان كشور به عنوان مساله ملي تعريف شود، ميتواند موضوع گفتوگو باشد. به علاوه ما ملزم نيستيم الان موضوع را تعريف كنيم. وقتي تركيب و ساختار گفتوگوي ملي شكل بگيرد، خود جمع اولويتها را تعيين ميكنند. مثلا بحران آب، مسائل زيست محيطي، اشتغال، روابط بينالملل، آسيبهاي اجتماعي و... همه جزو مسائل كشور هستند. ما بايد از اين مسائلي كه همه بر سر مساله بودن آنها اتفاق نظر دارند و اختلافي درباره آنها نيست شروع كنيم. اساسا اين اصل كه گفتوگو در جامعه تبديل به گفتمان شود موضوعيت دارد تا ما به جاي اينكه دعوا كنيم با هم حرف بزنيم.
نكته اين است كه طرف مقابل مخصوصا در خارج از مجلس شرط و شروطي را براي اين گفتوگو قايل ميشود. مثلا اينكه اصلاحطلبان بايد عذرخواهي كنند تا بعد وارد گفتوگو شويم. فكر ميكنيد حداكثر قدمي كه قرار است براي تحقق اين گفتوگو بردارند، چيست؟
ببينيد آن طرف يعني چه كساني؟!
مشخصا چهرههاي اصولگرايي مانند احمد توكلي چنين موضوعي را مطرح ميكنند...
ببينيد من معتقدم در دوطرف جريان اصلاحطلب و اصولگرا افرادي هستند كه ممكن است در منتهي اليه سمت راست و چپ طيف باشند كه خيلي تند باشند و هركدام از اينها شرط و شروطي براي تعامل بگذارند كه هدف نهايي آنها هم اين است كه اصلا گفتوگو نكنيم. ضمن اينكه وقتي رابطه سرد شد و نگاهها رقابتي شد و سوءتفاهم ايجاد شد هر طرفي فكر ميكند آن طرف كه موضوع گفتوگو را مطرح ميكند، قرار است سوءاستفادهاي بكند.
در حالي كه من به عنوان يك نماينده اصلاحطلب معتقدم اصلاحطلبان از ظرفيتهايي در دورن كشور و درون نظام برخوردار هستند كه ميتوانند از موضع برابر وارد گفتوگو با اصولگرايان شوند.
منظورتان كدام ظرفيتهاست؟
اولا گفتمان اصلاحطلبان گفتمان غالب در افكار عمومي و نسل جوان است. جوانان گرايش به اصلاحطلبان دارند. ثانيا حدود ۲۰ ميليون راي در سطح كشور به اصلاحطلبان و افراد اعتدالي كه آنها حمايت ميكنند راي ميدهند. و سوم اينكه اصلاحطلبان با وفاداري به نظام و در عين حال رفتار اصلاحي، راه را بر اپوزيسيون خارج از نظام ميبندند. اينها فرصتهايي است كه اصلاحطلبان دارند. با داشتن اينها كه ديگر عذرخواهي لازم نيست. اصولگرايان هم بيايند و از فرصتهايي كه در اختيار دارند استفاده كنند. بعد به صورت برابر با هم وارد گفتوگو شوند تا با تعامل با هم مسائل را حل كنند. آنهايي كه خودشان را در برجعاج ميبينند بايد پايين بيايند تا تعامل و گفتوگوي دوستانه عملي شود.
شما از مدتها قبل بحث گفتوگوي ملي را دنبال ميكنيد؛ با توجه به طرح موضوع آشتي ملي و برخوردهايي كه با آن شد فكر نميكنيد اين موضوع هم با چالشهايي مواجه شود؟
ببينيد اولا در رابطه با موضوع آشتي ملي كه مطرح شد من معتقد هستم ما اصلا با هم قهر نيستيم.
منظورتان اين است كه طرح موضوع آشتي ملي نسنجيده بود؟
نه؛ من فكر ميكنم دوستاني كه آن را مطرح كردند به اين معنا كه جامعه با هم قهر هستند نبوده است. طراح اين موضوع حسن نيت داشته است. اما ملاحظاتي كه رهبر انقلاب مطرح كردند ملاحظات قابلتوجهي است. يك سري سوءتفاهمهايي به وجود آمده و كارهاي ناپسندي در رويدادهاي ۸۸ انجام شده كه به اعتقاد من همه در آن، تقصيرهايي داشتند. آنچه در تعبير مقام معظم رهبري بود و آن كسي كه مرتكب اهانت به مقدسات شد و آن كسي كه يك بسيجي را لخت كرد و به او جسارت كرد مطمئن هستم در نگاه رهبري كسي كه به عاشورا و مقدسات توهين ميكند نه اصلاحطلب است و نه اصولگراست. كسي كه به بسيجي توهين ميكند نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا. كسي كه جنايات كهريزك را مرتكب ميشود نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا.
اينها عواملي هستند كه از اختلافات نيروهاي وفادار به نظام و انقلاب و رهبري سوءاستفاده ميكنند و معلوم نيست وابسته به كدام جريان ضد انقلابي و ضدديني هستند. اساسا يك ايراني حتي غيرمسلمان هم باشد نميتواند به عاشورا اهانت كند. ايراني به بسيجي جسارت نميكند. به خصوص نيروهاي درون انقلاب و نظام. ما هشت سال دفاع مقدس را مديون بسيجيها هستيم.
به نظر من اين مسالهاي است كه بايد در دو طرف اعلام برائت از كساني بشود كه مقدسات را مورد بيحرمتي قرار ميدهند. اين مساله بايد در دو طرف رعايت شود.
اما آنچه ما دنبال آن هستيم گفتوگوي ملي، آن هم در پارلمان است. همه ابعاد آن هم مشخص است. مباني طرح ما قانون اساسي، انديشه امام و سياستهاي جاري مقام معظم رهبري است. طرفهاي گفتوگو هم كساني هستند كه از فيلتر شوراي نگهبان عبور كردهاند، از مردم راي گرفتهاند و اعتبارنامه آنها تاييد شده است و درون نظام تعريف ميشوند. گاهي امثال من كه مواضع و ديدگاههايمان را مطرح ميكنيم به ما ميگويند اين ديدگاهها ديدگاههاي تريبون رسمي نظام نيست. اگر من تريبون رسمي نظام نيستم پس چه كسي هست؟ من كه يك طلبه هستم. نماينده مجلس جمهوري اسلامي هستم. از شوراي نگهبان تاييد گرفتم. در مجموعهاي كه نظام تعريف كرده است و در راس آن وليفقيه قرار دارد فعاليت ميكنم. پس وقتي من ديدگاههاي خودم را ميگويم يعني نظام اينها را ميگويد. ممكن است در درون نظام سليقههاي مختلفي وجود داشته باشد و ادبيات مختلفي داشته باشند اما همه درون نظام هستيم. بنابراين ما گفتوگوي ملي را در درون اين ساختار تعريف ميكنيم و در درون مجلس هم آن را دنبال ميكنيم.
شما دقيقا چه مسائلي را قرار است با اين روش حل كنيد؟
هر مسالهاي كه از نگاه اصلاحطلبان و اصولگرايان و دلسوزان كشور به عنوان مساله ملي تعريف شود، ميتواند موضوع گفتوگو باشد. به علاوه ما ملزم نيستيم الان موضوع را تعريف كنيم. وقتي تركيب و ساختار گفتوگوي ملي شكل بگيرد، خود جمع اولويتها را تعيين ميكنند. مثلا بحران آب، مسائل زيست محيطي، اشتغال، روابط بينالملل، آسيبهاي اجتماعي و... همه جزو مسائل كشور هستند. ما بايد از اين مسائلي كه همه بر سر مساله بودن آنها اتفاق نظر دارند و اختلافي درباره آنها نيست شروع كنيم. اساسا اين اصل كه گفتوگو در جامعه تبديل به گفتمان شود موضوعيت دارد تا ما به جاي اينكه دعوا كنيم با هم حرف بزنيم.
نكته اين است كه طرف مقابل مخصوصا در خارج از مجلس شرط و شروطي را براي اين گفتوگو قايل ميشود. مثلا اينكه اصلاحطلبان بايد عذرخواهي كنند تا بعد وارد گفتوگو شويم. فكر ميكنيد حداكثر قدمي كه قرار است براي تحقق اين گفتوگو بردارند، چيست؟
ببينيد آن طرف يعني چه كساني؟!
مشخصا چهرههاي اصولگرايي مانند احمد توكلي چنين موضوعي را مطرح ميكنند...
ببينيد من معتقدم در دوطرف جريان اصلاحطلب و اصولگرا افرادي هستند كه ممكن است در منتهي اليه سمت راست و چپ طيف باشند كه خيلي تند باشند و هركدام از اينها شرط و شروطي براي تعامل بگذارند كه هدف نهايي آنها هم اين است كه اصلا گفتوگو نكنيم. ضمن اينكه وقتي رابطه سرد شد و نگاهها رقابتي شد و سوءتفاهم ايجاد شد هر طرفي فكر ميكند آن طرف كه موضوع گفتوگو را مطرح ميكند، قرار است سوءاستفادهاي بكند.
در حالي كه من به عنوان يك نماينده اصلاحطلب معتقدم اصلاحطلبان از ظرفيتهايي در دورن كشور و درون نظام برخوردار هستند كه ميتوانند از موضع برابر وارد گفتوگو با اصولگرايان شوند.
منظورتان كدام ظرفيتهاست؟
اولا گفتمان اصلاحطلبان گفتمان غالب در افكار عمومي و نسل جوان است. جوانان گرايش به اصلاحطلبان دارند. ثانيا حدود ۲۰ ميليون راي در سطح كشور به اصلاحطلبان و افراد اعتدالي كه آنها حمايت ميكنند راي ميدهند. و سوم اينكه اصلاحطلبان با وفاداري به نظام و در عين حال رفتار اصلاحي، راه را بر اپوزيسيون خارج از نظام ميبندند. اينها فرصتهايي است كه اصلاحطلبان دارند. با داشتن اينها كه ديگر عذرخواهي لازم نيست. اصولگرايان هم بيايند و از فرصتهايي كه در اختيار دارند استفاده كنند. بعد به صورت برابر با هم وارد گفتوگو شوند تا با تعامل با هم مسائل را حل كنند. آنهايي كه خودشان را در برجعاج ميبينند بايد پايين بيايند تا تعامل و گفتوگوي دوستانه عملي شود.
پ
نظر کاربران
بیسواد
منظور از آشتی ملی اتحاد و وحدت جناح های سیاسی می باشد نه
آشتی مردم با مردم
بیسوادها نماینده باسواد ها