چرا روز وکیل در تقویم رسمی ثبت نمی شود؟
۷ اسفند سال ۱۳۳۳، لایحه استقلال کانونهای وکلا که از سوی دکتر محمد مصدق تنظیم شده بود در مجلس شورای ملی تصویب و از آن روز به بعد، وکلا ۷ اسفند را جشن میگیرند هرچند که متأسفانه هنوز این روز در تقویم رسمی کشور ثبت نشده است.
به نقل از داتیکان، وکلای با سابقه یا جوان کشور از آرزوهها، انتقادات،انتظارات وایدهال های خود در حرفه وکالت سخن گفتهاند. در این میان سخنان برخی مانند بهمن کشاورز هم حکم دل نوشته را پیدا کرده است.
بهمن کشاورز: دو روایت از دو قاضی کامن لو گفتنی است: اول اینکه یکی از آنها گفت کسانی که در مورد وکلا گمان بد میبرند و آنها را اهل حیله و انحراف میپندارند، به این خاطر است که وقتی به خود مینگرند به این ننتیجه میرسند که اگر در موضعی نظیر وکیل قرار داشتند حتما حیله به کار میبردند و منحرف میشدند. (همان چیزی که به آن قیاس به نفس میگوییم)
در دادگاههای جنایی که به طول معمول هیأت منصفه در آن حضور دارد متهمان به وسیله وکلای مدافع از خود دفاع میکنند زیرا موضوع قانع کردن هیأت منصفه و روشن کردن ابعاد حکمی و موضوعی قضیه، کاری است صددرصد تخصصی و حرفهای و باید افراد برای انجام آن آموزش دیده باشند. با اینحال گاهی بعضی از متهمان به جهات مختلف تصمیم میگیرند شخصا از خود دفاع کنند. یک قاضی انگلیسی در این مورد گفته است: «کسی که در دادگاه جنایی شخصا دفاع خود را بر عهده میگیرد موکل بسیار نادان و احمقی دارد.»
علی نجفی توانا: اولا به عنوان یک حقوقدان آرزو داریم که حاکمیت قانون، احترام به قانون و اجرای قانون در کشور نهادینه شود و بدین منظور از مشارکت نهادهای مدنی از جمله نهاد وکالت به عنوان پاسدار قانون و وکیل به عنوان سرباز عدالت در اداره کشور استفاده شود. ثانیا پیرو درخواست کتبی سال گذشته اینجانب از آقای دکتر روحانی، انتظار داریم که ایشان آنگونه که در نامه بیان شده روز ۷ اسفند را روز وکیل مدافع اعلام کنند.
علیرضا آذربایجانی: به عنوان یک ایده و آرزو علاقمند هستم که امکان دسترسی مردم به وکیل جهت بهرهمندی از دادرسی عادلانه راحت شود و امکان اخذ پروانه وکالت راحت شود و لازمه آن این است که قانون الزامی شدن حظور وکلای دادگستری در دادرسیها قطعی شود. امیدوارم با مساعدت مجلس و همیاری کانونهای وکلا شاهد این باشیم که این قانون در این مجلس به تصویب برسد.
محمدرضا پاسبان: با مطالعهای که در برخی از نظامهای حقوقی داشتم، تقریبا در هیچ کشوری سابقه ندارد که نهادهای عمومی از جمله قوه قضائیه و رسانه ملی در تضعیف نهاد دفاع و وکالت کوشا و ناقض تمام معیارهای متعارف بوده باشند. در هیچ کشوری از جمله کشورهای پیشرفته و جهان سوم نمیتوانید سراغ داشته باشید که با وکیل تا این حد به عمد به صورت اهانت آمیز برخورد شود. از لحظه ورود وکیل به دادگاه؛ از شیوه بازبینی و بازرسی گرفته تا برخورد برخی از دست اندرکاران قضائی، رفتارها حیرت آور است و برای فرد خارجی باورکردنی نیست. به نظرم برای تشخیص کرامت حقوق شهروندی یک ملت، معیار اساسی نوع برخورد با وکیلی است که باید از حقوق شهروندان دفاع کند.
بهشید ارفع نیا: همیشه از قدیم شنیدیم که وکیل و قاضی دوبال یک فرشته عدالت هستند ولی در ایران تنها جایی است که میبینیم اصلا وکیل آن جایگاهی را که باید ندارد و مورد بی مهری است ولی در مورد قضات به این شکل نیست. کاری که وکلا میکنند دفاع از حقوق مردم است و استقلالی هم که از آن صحبت میکنند به خاطر دفاع از حقوق مردم است. اگر وکیل زیرمجموعه قوه قضائیه قرار گیرد؛ نمیتواند دفاع خوب انجام دهد. من آرزو دارم ببینیم، روز وکلا در ایران جایگاه خودشان را پیدا کردهاند و به معنای واقعی کلمه دو بال فرشته عدالت اجرا میشود.
نعمت احمدی: مهم نیست که روزی به نام وکیل ثبت نشده است، فی الواقع جامعه وکالت در معرض آسیب جدی است. آموزش عالی در رشته حقوق به باور من غریبترین رشته شده است. دانشگاهها در رشته حقوق در هرجای کشور با حداقل استانداردها دانشجو میپذیرند، برخی از دانشگاهها بدون کنکور اقدام به پذیرش دانشجو میکنند و از طرفی نیز معاون اول قوه قضائیه میگوید همه حقوق خواندهها باید پروانه بگیرند، در حالیکه این مسأله در هیچ جای دنیا وجود ندارد. اگر عدالت دو بال داشته باشد یک بالش دفاع و یکی نیز قضا است و اگر با دفاع اینگونه برخورد کنیم و بدون اینکه صلاحیت علمی فردی را احراز کنیم، ظلم بزرگی به جامعه وکالت روا داشتهایم. ما از معدود کشورهایی هستیم که وکلا به این شکل پس از پایان دوران کارآموزی وکیل میشوند و میتوانند در همه حوزهها وکلات کنند، این غلط است و با این روند جایگاه دفاع تضعیف میشود. ما میخواهیم وکالت حرمت داشته باشد ولی الان به غیر متخصصین، مجوز ثبت موسسه دادهایم که این به باور من توهین به قانون اساسی است. حتی قبل از مشروطه وضع وکالت به این نابسامانی نبود. زمانی که من دانشجو بودم دو دانشگاه، رشته حقوق داشت یکی دانشگاه تهران و یکی هم بهشتی و هیچ دانشگاه دیگری فارغ التحصیل حقوق نداشت، در حالیکه امروزه بیشترین دانشجوی کشور در رشته حقوق تحصیل میکنند و شرایط علمی در این رشته اسفبار است.
عبدالصمد خرمشاهی: ما اگر کانون وکلای مستقلی داشته باشیم قطعا به نفع قوه قضائیه است. این قوه نباید نگران فعال شدن یک کانون وکلای مستقلی باشد که هیچ هزینهای هم بر دوش دولت ندارد. قطعا این اتفاق به نفع قوه قضائیه است. آقای روحانی همکلاس لیسانس بنده در دانشگاه تهران بوده و از دوستان قدیم من محسوب میشود، بنده حداقل انتظار را از ایشان نه به عنوان دوست بلکه به عنوان یک وکیل دارم که نسبت به ثبت روز و هفته وکیل در تقویم رسمی اقدام نمایند. متاسفانه هنوز این روز در تقویم رسمی ما به ثبت نرسیده است. انتظار از آقای روحانی میرود که حداقل این روز در تقویم ثبت شود.
اکبر سردارزاده: ضمن اینکه یاد بزرگمرد تاریخ ایران، دکتر مصدق را گرامی میدارم که امضای ایشان بنیانگذار استقلال جامعه وکالت است و امضایشان زیر برگ استقلال ما است.، باید بگوم که من نگران هجمههایی هستم که در طول این سالها نسبت به جامعه وکالت صورت گرفته است، به عنوان نمونه جایگاه ما در طبقه دوم کاخ دادگستری تخریب شد. میز و صندلی ما به داخل حیاط انداخته شد. متأسفانه پس از این واقعه هیأت مدیره را منحل کردند و برخی از اعضا را زندانی کردن. به یکباره و یک روز قبل از انتخابات، مجلس در ساعت ۱۲ شب انتخابات را تعطیل کرد و موانع زیاد دیگری نیز ایجاد شد. این روزها نیز بحث ظرفیت را مطرح کردهاند که باز آزاردهنده است.. البته ما ایستادهایم و تا حد امکان تلاش میکنیم تا استقلال کانون حفظ شود.
قاسم کمیلی: من فکر میکنم این روز، روزی هست که میتوان نامهربانیهایی که در حق کانون وکلا شده است را یاداوری کرد. این نامهربانی از طرف هر سه قوه بوده است. از منظر قانونگذاری، کانونهای وکلا و وکلا هیچ نقش مؤثری ندارند و حتی آنجایی که موضوعی نقد میشود خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد . از جانب قوه قضائیه متاسفانه بحث زیاد است. مبحث اصلی تهیه لایحه جامع وکالت بود که قوه قضائیه خودش این لایحه را آماده و به دولت ارائه کرد و در این زمینه هیچ مشورتی با کانونهای وکلا که هدف اصلی در این لایحه است، صورت نگرفت. از طرف دولت هم که متاسفانه ما امیدوار بودیم با توجه به اینکه یک وکیل دادگستری در رأس قوه مجریه قرار گرفته، مشکلات کانون کمتر شود ولی در این دوره مشکلات بیشتر شده است. امیدواریم که این روز یاداور این شود که کانونهای وکلا جزئی از نظام قضائی این کشور هستند و میتوانند قدم موثری در راه استقرار بیشتر نظم حقوقی در کشور بردارند.
محمود علیزاده طباطبایی: سال ۵۴ که حقوق قبول شدم، بزرگی استادم بود. او به من گفت زودتر لیسانس بگیر تا از نوکری دولت بیرون بیایی و برای خودت کار کنی و رئیس خودت باشی. وکالت شغل خود خداست و کار وکیل دفاع از مظلومین و ستم دیدگان است. قانون اساسی هم بر اساس اصل ۳۵، داشتن وکیل را حقی همگانی میداند، ولی متاسفانه امروزه شاهد این هستیم که حرمت وکیل پاس داشته نمیشود. امیدواریم شاهد این باشیم که کرامت وکیل به معنای واقعی کلمه حفظ شود.
محمد شریف: تامل در مورد سرمایه اجتماعی حرفه وکالت و چرایی به تاراج رفتن آن در جامعه و در افکار عمومی مردم، کمتر مورد توجه وکلا قرار میگیرد . اندیشه در این مورد که چرا وکالت حرفهای شمرده میشود که چیرگی در پوشاندن لباس حق بر قامت باطل نشان از شایستگی شاغلین آن دارد؟ و یا پرداختن به منشا اجتماعی ضرب المثلهایی که نشان از بازیچه قرار گرفتن عدالت در حرفه وکالت دارد، جایگاهی ولو اندک در ذهن وکلا ندارد. چرا؟ چگونه میتوان پرداختن به چرایی یغمای سرمایه اجتماعی حرفه وکالت را دلمشغولی وکلا نمود؟ چه دسته و گروهی از وکلاء از رواج این دلمشغولی واهمه دارند؟ و چرا تا کنون در گستراندن چنین غفلتی توفیق داشته و دارند؟
علی اکبر گرجی: وکیل به مثابه دیدهبانی است که لگدمال شدن کرامت انسانی، نقض حقها، تحدید آزادیها و خودسریهای اشخاص عمومی و خصوصی را با ادله کافی در مقابل وجدان قاضی قرار میدهد و از او میطلبد که ابرهای تیره را از مقابل خورشید عدالت به کناری زند. از این رو، میتوان وکیل را مدافع حقوق شهروند و دیدبان حاکمیت قانون دانست.
روشن است، مدافع و دیدبانی که دانش، شجاعت، اقتدار و استقلال او را به تاراج برده باشند، یارای دفاع از «عدالت» و «حقوق عامه» را نخواهد داشت. «حسن اجرای قوانین» با مشارکت وکلای تیزبین در امر بازرسی و نظارت قابل حصول است. دولت، حتی با تأسیس دیوان عدالت، دیوان عالی کشور یا سازمان بازرسی کل کشور، به تنهایی قادر به اعمال چنین نظارتی نیست. آدام اسمیت پدر اقتصاد کلاسیک و بنیانگذار نظریه «دست نامریی بازار» دولت را «تاجر خوبی» نمیدانست. اما پرسش ما این است که آیا دولت به تنهایی دادرس خوبی است؟ آیا دولت معلم خوبی است؟ ... آیا اساساً دولت مدیر خوبی است؟
به هر روی دادگاهی که بدون حضور وکیل مستقل تشکیل شود، به حکمرانی مستبدی میماند که مرحوم علامه نایینی آن را مصداق بارز «لایسئل عما یفعل» دانسته است. پس، تضمین استقلال وکیل از یکسو، به تقویت استقلال قضایی میانجامد و از سوی دیگر خطر حکومت قضات را نیز به شدت کاهش میدهد. حکومت قضات که در تاریخ حقوق اساسی شواهد دردناکی درباره آنها ذکر شده است، با حضور وکلای آگاه و مستقل تعدیل میشود.
فریده غیرت: اصولا فلسفه وجودی روز هفت اسفند و فلسفه اینکه وکلا این روز را جشن میگیرند این است که عدلیه با ثبت نوینش تشکیل شد. تا پیش از این وکلا وابسته قوه قضائیه بودند تا اینکه در سال ۱۳۳۱ و بعد از آن در سال ۱۳۳۳ استقلال کانون به تصویب رسید. طرح اولیه از سوی دکتر مصدق ارائه شد و بعد در سال ۳۳ در تاریخ ۷ اسفند در مجلس شورای ملی آن زمان به تصویب رسید و کانون وکلا استقلال پیدا کرد. این فلسفه وجودی هفت اسفند است. امر وکلات و دفاع نباید تحت نظر و تحت اراده قاضی باشد به همین دلیل این کانون مستقل شد و در بزرگداشتش بسیار خوشحالیم. ولی اگر بخواهند استقلال وکلا را بگیرند و آن را وابسته به قوه قضائیه بکنند امر غلطی است. گلایه ما این است که چرا قوه قضائیه و دستگاههای دیگر به وکلا بیمهرند در حالیکه روزهایی برای پاسداشت پزشک و مهندس و غیره... در تقویم رسمی تصویب شده است. این مسأله جای گله و شکایت دارد و امیدواریم که به زودی حل شود و جامعه دید و شناخت بهتری نسبت به وکلا داشته باشد.
رضا یعقوبی: استاد مصطفی ملکیان معتقدند که تمام تلاشهای بشر باید معطوف به تحقق ۲ هدف باشد؛ تحریر حقیقت و تقلیل مرارت بشر. به نظر میرسد که شغل وکالت بستر بسیار مناسبی برای تحقق این دو هدف آرمانی و قابل توجه میباشد. این که یک وکیل به عنوان یک شخص و کانون وکلاء به عنوان یک صنف چه برنامهای برای این مهم دارند امری است ثانوی و آنچه مهم است این است که یک وکیل بستر و زمینه حرفهای خوبی برای تلاش جهت تحریر حقیقت و تقلیل مرارت دارد. هر کاری که موجب عدم تحقق این دو هدف گردد زاییده قصور و یا خدای ناخواسته تقصیر ماست. باید کوشید که با توسل به علم و تجربه بر دو معضل قصور و تقصیر، فائق آمد و با هدف تحقق آن دو هدف مهم تلاش کرد.
زهره ارزنی: نهاد وکالت نهادی نوبنیاد نیست بلکه از دوران ساسانیان نهاد وکالت وجود داشته و قوانین و مقرراتی بوده است. بنابراین در طول تاریخ و بعدا در دوره اسلامی نیز نهاد وکالت مورد توجه قرار گرفته است. در جامعه جهانی نیز نهاد وکالت به عنوان نهادی که در برقراری عدالت موثر است مطرح میشود. چه اشکالی دارد ما چنین روزی داشته باشیم و در تقویم کشور هم مقرر شود و مردم درک کنند که آخرین راه برای حل مشکلاتشان مراجعه به وکیل نیست، بلکه نخستین قدم مراجعه به وکیل است. پیش از آنکه همه راه ها را بروند اگر به وکیل مراجعه کنند،از بسیاری مشکلات جلوگیری میشود.
عبدالله سمامی: «ردای استقلال بر تن وکلای دادگستری حق است» یاد باد همه بزرگانی را که در راه ایجاد و تأسیس و استقرار واژه پر معنی استقلال در لایحه قانونی وکلات جان فشانی نمودند و یاد بزرگانی که با جان و دل این امانت را حفظ و به نسل جدید منتقل نمودند، گرامی باد. استقلال امانتیست بس بزرگ که ردای آن بر تن وکلای دادگستری حق است و وکلای دادگستری برای حفظ و نگهداری این حق همچون ناموس و شرف خود استقامت خواهند کرد و در این زمینه با احدی تعارف ندارند. هرساله وکلای دادگستری هفتم اسفند سالروز استقلال کانون وکلا را جشن گرفته و در کنار یکدیگر با اتحاد و همدلی سرود استقلال را همنوا میشوند و اهمیت این استقلال را در حوزه وکالت را خاطرنشان میکنند. یاد و خاطره جشن استقلال ارزشمند است، بخصوص آنکه به فیض دیدار همکاران نائل و همچون بهاری در زمستان از گرمای وجود مهربانانه مدیران کانون، بهره مند میشویم. شوق و انرژی ناشی از این غرور و عزت در سالن وزارت کشور ملموس است. حضور استاد عالیقدر عالم حقوق جناب دکتر امیرناصر کاتوزیان، همواره نقطه عطف پیوند عشق و مهر و حقوق قضا و وکالت بود و سخنان ایشان همیشه بوی قدرت و توان و استقامت میداد و چنان دلگرمیای احساس میشد که قابل توصیف نبود. یادشان همیشه در قلب ما ماندگار و سخنان وزین و مهرورزانه استاد همیشه آویزه گوش ما خواهد بود.
وقتی سخن از مهر به میان میآید یاد وکیل دکتر کامران کاظمی اسطوره اخلاق و مهرورزی و یاد وکیل دکتر فرضپور ماچیانی و جناب وکیل حسین احمدی لاکلایه هرگز از خاطر ما نمیرود و جای خالی آنها در جشن امسال مشهود است. امید دارم روزگاران، ردای بحق استقلال برتن همکاران وزین، عالم، دانشمند همچون الماس بدرخشد.
شهروز شکرائی: هفته وکیل دادگستری است. یکی از بالهای فرشته عدالت که نبودش توازن رسیدگی و ترافعی بودن دعاوی را مخدوش و متزلزل و عدالت قضایی را در معرض تهدید قرار میدهد،وکیل دادگستری است. همانطور که گفته شد، وکیل شهسوار عرصه عدالت است و مبارز بودنش را از عدم وابستگیش وام میگیرد. با نگاه اجمالی به ماده یک لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری که از جناب آقای دکتر مصدق علی الرحمه به یادگار مانده است، یعنی «کانون وکلای دادگستری مؤسسهای است مستقل و دارای شخصیت حقوقی که در مقر هر دادگاه استان تشکیل میشود.» باور داریم که کانون وکلای دادگستری از قدیمیترین نهادهای مدنی و مردم نهاد کشور عزیزمان است. همانطور که میدانید سازمان مردم نهاد، در کلیترین معنایش، به سازمانی اشاره میکند که مستقیما بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود، اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فرد فرد مردم و قوای حام و حتی خود جامعه ایفا میکند. پس چنانچه استقلال این نهاد از آن گرفته شود این سازمان مردم نهاد دیگر معنا و هویتش را از دست خواهد داد. امید آن دارم که مسئولان ذیربط اهمیت و نقش پررنگ این نهاد بزرگ و قدیمی را در خدمترسانی به امور اجتماعی و خدمات قضایی، از قبیل معاضدت قضایی به افراد بیبضاعت جامعه نادیده نگیرند و علیالدوام در کنار وکلا به حفظ این نهاد و استقلال آن یاری رسانند.
نظر کاربران
اگه ثبت کنن باید روز موکل هم ثبت کنند لابد
اخر این وکلا رحم هم دارند بعضی هاشون که. با پول چه غلتها نمی کنند پدر همه را در می اورند
مصدق؟؟اسم ایشون رو روی خیابون نمیزارن میخواین مارش توی تقویم ثبت بشه؟؟
وکلا مفت حرف نمیزنن ولی حرف مفت زیاد میزنن
از شغل هائی است که نیاز به سلامت از هر لحاظ دارد. امانت داری حقوق انسان ها شرط اول وکالت و قضاوت است. نه مبلغی که بایستی بپردازند. به دنبال افتخارات شغل وکالت باشید. بگذارید شرافت این شغل پایدار بماند. و با داشتن وکیل به یک نیاز صالح خود پاسخ دهیم
چه اشکال دارد یک گوشه هم برای روز وکیل بگذارند . فقط برای آیندگان جای خالی باشه ...