احمد شيرزاد فعال سياسي در روزنامه اعتماد نوشت: خلأ حضور آيتالله هاشميرفسنجاني در تمام اين چهل روز بسيار محسوس بوده و به خوبي خودش را نشان داده است. اما شايد يكي از اركاني كه خلأ حضور آيتالله در آن بهشدت به چشم آمده است به نظر من فضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده است.
احمد شيرزاد فعال سياسي در روزنامه اعتماد نوشت: خلأ حضور آيتالله هاشميرفسنجاني در تمام اين چهل روز بسيار محسوس بوده و به خوبي خودش را نشان داده است. اما شايد يكي از اركاني كه خلأ حضور آيتالله در آن بهشدت به چشم آمده است به نظر من فضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده است.
البته كه در مجمع تشخيص مصلحت شخصيتها و چهرههاي بسيار ارزشمندي حضور دارند اما بايد اعتراف كرد در تمام سالهايي كه از تاسيس اين نهاد ميگذشته است بيش از آنكه مجمع بخواهد به هاشمي وزن بدهد اين هاشمي بوده كه به مجمع وزن ميداده است. بيشك در تمام چهل روزي كه گذشته است خلأ نبودن مردي به نام هاشمي در صحنههاي اجرايي خودش را نشان داده است. موقعيتهاي بسياري در كشور ما هستند كه در آنها نياز به حضور بزرگان است و اين بزرگان هستند كه ميتوانند حلال بعضي از مشكلات باشند.
در همين بزنگاهها بوده كه خلأ وجود ايشان بيشتر احساس شده است. در تمام اين چهل روزي كه از رفتن آيتالله هاشمي ميگذرد به عنوان يك شهروند عادي در ميان مردم عادي كاملا اين موضوع را درك كردهام كه خلأ حضور آيتالله هاشمي را تمام ايرانيان احساس كردهاند. اين خلأ در دل همه ايرانيان بوده است. جداي از اين احساس خلأ تصور ميكنم كه همه مردم ايران در روزهايي كه گذشت در دلهايشان دو احساس داشتهاند؛ يكي از اين احساسات، حس قدرداني بوده است.
ايرانيان احساس ميكنند كه واقعا مديون زحمتهايي هستند كه هاشمي عمري براي اين كشور با وجود همه تخريبها و انتقادها كشيد. حس دوم كه در ميان برخي از مردم ديدم احساس محدودي از نگراني بوده است. جامعه حس ميكرد هاشمي كسي است كه ميشود به او تكيه كرد تا تصميمات نابجا گرفته نشود. يكي از دوستان پزشكم ميگفت كه: «ما جراحها يك اصل اساسي داريم و آن اين است كه ياد بگيريم كه چه زمان نبايد چاقو به دست بگيريم و به عضوي از بدن حمله كنيم و چه زمان بايد اين كار را بكنيم.»
در جامعه فعلي ما نيز در فضايي كه يك انسان كاملا ناشناخته وارد كاخ سفيد شده است كه تنها با يك تصميمش دو ميليون ايراني مقيم امريكا و خانوادههايشان را با مشكل مواجه كرد و شايد تصميماتي از اين بدتر هم بگيرد. فردي كه نميداند چه زماني بايد كاري را كند و چه زمان نبايد كاري را بكند. همه كشورها نياز به چنين افرادي دارند كه لزوم تصميمگيري در مورد موضوعات از نظر زمان را متذكر شوند. ما نيز چنين نيازي را همواره داشتهايم كه فرد بزرگ و دانايي باشد كه در اين مورد كمك كند.هاشمي فردي مورد اتكا بود كه در اين مسير به ايران كمك ميكرد.
جامعه ما هنوز وزنههاي سنگيني چه در حاكميت و چه در حاشيه حاكميت دارد اما هاشمي وزنهاي بود كه ميشد به آن اتكا كرد. احساس غالبي كه در اين چهل روز در بين مجموعه انسانهايي كه با آنان برخورد كردم خلأ «بزرگِ قبيله و ريش سفيد» بود كه ميتوانست در بزنگاههاي حساس كمك كند. مردم ايران عموي پير، خردمند و حكيمي را از دست دادند كه ميتوانست در تندبادهاي حادثه آنها را ياري دهد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
واقعا چهل روز گذشت ,....