روزنامه ایران در گزارشی نوشت: انتهای راهروهای پیچ در پیچ و سوت و کور طبقه همکف مجتمع نور به اتاقی روشن میرسد که از دور، صدای ازدحام آن چُرت رخوت آلود پاساژ را از سر میپراند. دو زن و دو مرد پشت میزهایشان نشستهاند، روی هر میز از کاغذها و فرمهای یکسان پوشیده شده، مراجعان یک لحظه از مقابل میزها کنار نمیروند و تلفنهای روی میز نیز پشت هم زنگ میخورد.
روزنامه ایران در گزارشی نوشت: انتهای راهروهای پیچ در پیچ و سوت و کور طبقه همکف مجتمع نور به اتاقی روشن میرسد که از دور، صدای ازدحام آن چُرت رخوت آلود پاساژ را از سر میپراند. دو زن و دو مرد پشت میزهایشان نشستهاند، روی هر میز از کاغذها و فرمهای یکسان پوشیده شده، مراجعان یک لحظه از مقابل میزها کنار نمیروند و تلفنهای روی میز نیز پشت هم زنگ میخورد.
خانم جوانی که با صدای بلند و جنب و جوش زیاد سعی میکند به کار همه رسیدگی کند، میگوید:«از چهارشنبه تا به حال اوضاعمان همین است. یک لحظه ننشستهایم. چیزهایی میخواهند و برای چیزهایی دعوا میکنند که واقعاً به ما ربطی ندارد.» مقابل او، در همین دفتر کوچک که با پارتیشن از بقیه مجتمع تجاری جدا شده، مردی موسپید روی صندلی نشسته و با کلافگی فرم تعهدی را امضا میکند:«بله، از کسبه پلاسکو هستم. چه کار کنیم دیگر؟ همین است. مجبوریم بسازیم.» کنار او، مردی میانسال نشسته است:«هنوز برآورد دقیقی از خسارتم ندارم. شاید ۳۰۰ میلیون جنس را از دست داده باشم. من واحدم خیلی بزرگتر از چیزی بود که اینجا به من دادهاند.»
همه چهرههای دفتر مدیریت مجتمع نور، کلافه و شاکی هستند. یکی از کارمندان این دفتر میگوید:«مدام از ما میخواهند واحدهایشان را عوض کنیم. ما که کارهای نیستیم، به بعضی هایشان هرچه میگوییم ما هیچ دخالت و اختیاری نداریم، قبول نمیکنند.» این صحبتها، ماجرایی است که در تمام روزهای هفته گذشته، در تقاطع خیابان ولیعصر و طالقانی، جریان داشته است.
چند هفتهای است که آتش سرکش پلاسکو رام و آرام شده است اما دود آن، هنوز چشم بخشی از بازار پوشاک ایران را میسوزاند. کسبه پلاسکو با دلایل مختلفی ناراضی و شاکی هستند و از طرف دیگر، صبر کاسبان پاساژ کویتیها نیز لبریز شده است.
اعتراض پلاسکوییها پذیرفته نیست
بررسیهای میدانی «ایران» نشان میدهد عده زیادی از کاسبان پلاسکو، مغازههایی کوچکتر از متراژ قبلیشان تحویل گرفتهاند و در برخی موارد نیز متناسب با نوع پوشاک توزیعی آنها نیست. پیرمردی که از واحدی سی متری در همکف پلاسکو، به کنجی تنگ و تاریک در یکی از راهروهای فرعی طبقه سوم نور رسیده است، میگوید:«من در این ۱۳ متر، چطور کت و شلوار بچینم؟ من به همه طبقات پلاسکو پوشاک توزیع میکردم. شما بگویید دخترم، الان چه کنم؟» پلاسکوییها طی ۷ روز گذشته، تلاش زیادی برای به کرسی نشاندن خواسته هایشان داشتند اما علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف، دیروز آب پاکی را روی دست همه آنها ریخت: «اعتراض کسبه ساختمان پلاسکو نسبت به جانمایی واحدهای خود در مجتمع نور به دلیل محدودیتهای موجود قابلیت رسیدگی ندارد.» فاضلی در توضیح این مسأله در گفتوگو با ایسنا گفت:«جانمایی کسبه ساختمان پلاسکو در مجتمع تجاری نور با حضور و انتخاب اتحادیههای مربوطه و نماینده اتاق اصناف بهعنوان ناظر صورت گرفته و نماینده بانک یا مجتمع نور هیچ نقشی در جانمایی نداشتند؛ بنابراین این جانمایی تغییر پیدا نمیکند.»
رئیس اتاق اصناف ادامه داد:«امکانات و واحدهای واگذارشده برای جانمایی کسبه ساختمان پلاسکو در مجتمع تجاری نور محدود بود و به هر نحوی که این جانمایی صورت میگرفت، عدهای اعتراض میکردند و نمیشود به خاطر اعتراض عدهای تصمیمات اتخاذ شده را لغو کرد، چراکه کسبه پلاسکو از ابتدا خود مجتمع تجاری نور را انتخاب کردند و اتاق اصناف و اتحادیه مربوطه به خاطر رضایت آنها زیر بار دینی رفتند که دیگر نمیتوان این تصمیم را تغییر داد.»
البته بر اساس ادعای بعضی از کاسبان مالباخته پلاسکو، شورایی که از بین خود کسبه پلاسکو برای رایزنی با بنیاد مستضعفان و اتاق اصناف تشکیل شد، بجز حضوری تشریفاتی، نقشی نداشته است. مردی جوان که در گوشهای تاریک از مجتمع نور، مشغول آمادهسازی واحد تجاری پدرش است، میگوید:«شورا خیلی منفعل عمل کرد. شاید اصلاً هیچ نقشی نداشت. بعضی از اعضای خود شورا هم ناراحت و معترض هستند.»
پیش از مجتمع نور، چند محل دیگر نیز برای جانمایی کاسبان پلاسکو پیشنهاد داده شده و توسط شورای کسبه، رد شده بود. بنیاد مستضعفان و اتاق اصناف در کوتاهترین زمان ممکن، فضای جدیدی برای ۵۶۰ واحد صنفی آسیب دیده فراهم کردند. با وجود همه این اعتراضها و نارضایتیها، خود کاسبان راه حل یا مکانی بهتر سراغ ندارند. یکی از مسنترین و سرشناسترین کاسبان پلاسکویی میگوید:«اینجا اصلاً خوب نیست. جای دیگر هم، نمیدانم واقعاً. ما که نمیدانیم، اما حتماً راه حل دیگری هم بوده است.خودشان باید میتوانستند راه دیگری پیدا کنند.»
سر و صدای پاساژ کویتیها در شورای شهر
«خیابان جمهوری تا چهارراه سعدی بسته است. ماشینهای انتظامی، دورتا دور چهارراه ایستادهاند. دود سفید، از آوارهای پلاسکو بلند است و جرثقیلهای بزرگ، از دور دیده میشوند. در میان مردمی که اجتماع کردهاند، از خانواده افراد مانده در زیر آوار تا کارگرانی که شغلشان را از دست دادهاند، دیده میشود. مأموران اجازه رفت و آمد به هیچ کسی نمیدهند. مرد جوانی با آشفتگی خودش را از میان جمعیت به نزدیکترین مأمور میرساند و میپرسد:«من مغازهام کنار پلاسکو است. میخواهم فقط بفهمم ما چه بلایی سرمان آمده، کی اینجا باز میشود؟» پاسخ ۱۰ روز دیگر را که میشنود، آشفتهتر میشود، بر سرش میزند و عصبی با چشمانی قرمز در خیابان این طرف و آن طرف میرود.» این روایت، کمتر از یک روز پس از آوار شدن پلاسکو بر جان و مال مردم در خیابان جمهوری جریان داشت، حالا ۲۵ روز از آن زمان گذشته و هنوز پاساژ کویتیها باز نشده است.
روز گذشته، کاسه صبر کاسبان آنجا در آستانه شروع تب و تاب بازار شب عید، لبریز شد تعدادی از کسبه ملک مجاور پلاسکو که بنا به دستور دادستان و شهرداری برای تسریع در امدادرسانی و آواربرداری تخریب شده بود، در حاشیه جلسه علنی صبح دیروز شورای شهر تهران تجمع کردند و خواستار پیگیری و حل مشکلاتشان شدند. یکی از این کسبه با فریاد، اعتراضشان را چنین توضیح داد:«یک شب به ما گفتند که بنا به دستور دادستانی باید مغازههای شما که مجاور پلاسکو است تخریب شود. حالا امدادرسانی و آواربرداری تمام شده اما هیچکس پاسخگوی ما نیست تمام اجناسمان از بین رفت و مغازهمان تخریب شد.» به کاسبان پاساژ کویتیها گفته شده بود، ملکشان را خراب و بعد از مدتی خسارتشان را پرداخت میکنند. حالا اما هیچ خبری نیست. یکی از آنها میگوید:«حالا ما بین دادستانی و شهرداری میرویم و میآییم اما هیچکس مسئولیت این تخریب و پرداخت خسارت را قبول نمیکند.»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
گربه برای رضای خدا موش نمیگیره! مجتمع نوع یکی از ساختمانهای بانک خصوصی است که مدتی پیش بنا شده بود وهیچ وقت رونق نگرفت وبرای به رونق انداختن وفروش یا اجاره واحدهایش تصمیم گرفتند که پلاسکویی هارا به اونجا منتقل کنند تا شاید جانی بگیرد وتو این رکود اقتصادی واحدی فروخته شود! در واقع هدف از این کار دستگیری از پلاسکویی ها نبود بلکه رسیدن به منافع شخصی بود! الانم که دیگه کلا قضیه فاجعه پلاسکو از یاد رفته وهمه به فکر رسیدن به منافع شخصی خویشند!
نظر کاربران
گربه برای رضای خدا موش نمیگیره! مجتمع نوع یکی از ساختمانهای بانک خصوصی است که مدتی پیش بنا شده بود وهیچ وقت رونق نگرفت وبرای به رونق انداختن وفروش یا اجاره واحدهایش تصمیم گرفتند که پلاسکویی هارا به اونجا منتقل کنند تا شاید جانی بگیرد وتو این رکود اقتصادی واحدی فروخته شود! در واقع هدف از این کار دستگیری از پلاسکویی ها نبود بلکه رسیدن به منافع شخصی بود! الانم که دیگه کلا قضیه فاجعه پلاسکو از یاد رفته وهمه به فکر رسیدن به منافع شخصی خویشند!