جواد طوسی در یادداشتی درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر ۳۵ در روزنامه شرق نوشت: جشنواره سیوپنجم فیلم فجر با همه حاشیهها و حرفوحدیثهایش تمام شد. اگر سعهصدر و گوش شنوایی باشد، میتوان کلیت جشنواره و کیفیت فیلمهای بهنمایشدرآمده و خطوط مضمونیشان را مبنای آسیبشناسی بهموقع سینمای ایران قرار داد.
جواد طوسی در یادداشتی درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر ۳۵ در روزنامه شرق نوشت: جشنواره سیوپنجم فیلم فجر با همه حاشیهها و حرفوحدیثهایش تمام شد. اگر سعهصدر و گوش شنوایی باشد، میتوان کلیت جشنواره و کیفیت فیلمهای بهنمایشدرآمده و خطوط مضمونیشان را مبنای آسیبشناسی بهموقع سینمای ایران قرار داد.
به نظر میرسد دستاورد جوانگرایی تجویزشده برای سینمای سالهای اخیر و رشد کمی تولیدات داخلی، مواجهشدن با تعداد درخور توجهی از آثار میانمایه و محافظهکار است که دورنمای خوشایندی - بهویژه- برای سینمای اجتماعی ما ندارند.
تشخص و ماندگاری این نوع سینما را در نگاهی بکر، جسورانه و عمیق باید جستوجو کرد، اما در واقعیت کنونی با شماری از نسخههای ژنریک سروکار داریم که به خانواده و بحرانهای درون آن و مناسبات اجتماعی نگاهی کلیشهای و محتاطانه دارند. دراینمیان میبینیم آثاری چون «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی و «پشت دیوار سکوت» مسعود جعفریجوزانی که دارای نگاهی متفاوت، معترض و عدالتخواهانه در این حوزه هستند، چه از سوی منتقدان و چه داوران جدی گرفته نمیشوند، بهویژه این نادیدهگرفتهشدن و بدفهمی و تمرکز روی یکسری ایرادات همیشگی درباره «قاتل اهلی» که از جنبههای مختلف موضوعی، ساختاری و نگرش معاصر میتواند یکی از آثار قابل دفاع در کارنامه کیمیایی باشد، سؤالبرانگیز است.
روی همین اصل، چنین استنباط میشود که اپیدمی سینمای اصغر فرهادی دارد تعریف غلط و یکسویهای از سینمای اجتماعی این دوران ارائه میدهد. در این لابهلا حتی فیلمهایی مثل «سدمعبر» محسن قرایی، «بیستویک روز بعد» سیدمحمدرضا خردمندان و «انزوا» مرتضی علیعباسمیرزایی که نگاه متفاوت و مستقلتری در گستره سینمای اجتماعی دارند، مهجور میمانند و برخی از قابلیتهایشان از سوی داوران نادیده گرفته میشود. جا دارد از بیکلاهماندن سر منوچهر هادی در فیلم آبرومندانهاش «کارگر ساده نیازمندیم» نیز یاد کنیم که نگاه درست و منصفانه به آن میتوانست مسیر بعدی فیلمسازی او را بهتر و روشنتر بنا کند. این جفا از ناحیه هیئت داوران درباره فیلم موردعلاقه شمار زیادی از منتقدان یعنی «رگ خواب» حمید نعمتالله نیز صورت گرفت.
اما جوانگرایی افراطی که به انتقاد از آن پرداختیم یک استثنا هم دارد. محمدحسین مهدویان با «ماجرای نیمروز» نشان داد که یک استعداد درخوراعتنا در نسل جوان این زمانه است که جا دارد با غرور بیشازحدی که یک نمونهاش را در اسامی کاندیداها نشان داد، خرابش نکند. جدا از این او میتوانست با شناسنامهدادن تاریخی به شخصیتهای مرکزی سازمان موردنظرش (بهویژه موسی خیابانی)، اثر عمیقتر و ماندگارتری خلق کند.
دفتر جشنواره سیوپنجم بسته شد و بیش از همه در مراسم اختتامیه، چهره کاندیداها، برندهها و میهمانان آدامسخور در ذهنمان باقی ماند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر