تأثیر تنبیه دانش آموزان بر خشونتهای خیابانی
روزنامه «قانون» در یادداشتی به قلم حسین دهقان - کارشناس آموزش - آورده است: فروکردن مداد بر سر دانشآموز کرمانی، تنبیهی وحشیانه بود که دیروز تصویر آن، سر و صدای زیادی را در فضای مجازی برپا کرد. معلم سنگدل شهر رودبار کرمان، در اقدامی مذموم برای تنبیه دانشآموز خود، دست به اقدامی زد که شاید نمونه آن در هیچ کجای جهان رخ ندهد.
نظام آموزشی کشور ایران اكنون نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه وضع بهتری دارد. هرچند ایران نسبت به کشورهای دیگر همردهای که دارای تنبیه بدنی بیشتری است، وضعیت بهتری دارد اما، بهطور مشخص برای به صفر رساندن خشونت در مدارس نیاز به آموزش در بلندمدت است.
هر نوع تنبیه، چه کلامی و چهبدنی، تحلیل در رفتارهای اجتماعی افراد جامعه دارد. رفتارهای اجتماعی انعکاسی است از برآیند جامعهپذیری اعضای جامعه بهویژه در دوران کودکی. تعریف این نکته بهلحاظ تخصصی حوزه آموزش و پرورش این است که تمامی رفتارهای بزرگسالی، انعکاسها و بازتابهای مختلف، فرآیند جامعهپذیری در دوران کودکی و نوجوانی و بزرگسالی است. اگر این دوره را با خشونت همراه کنیم، محصولی جز رفتارهای خشونتآمیز نخواهیم دید.
یکی از نقدهایی که کارشناسان در ارتباط با رفتارهای اجتماعی اعضای جامعه دارند این است که چرا ما مردمی نسبتاً عصبی هستیم. مردم ما در کنار خوبیهایی که دارند، چنین اشکالاتی دارند و علت آن همین است. وقتی در فضای جامعه کوچکترین تصادفی اتفاق میافتد، منجر به درگیری در سطح جامعه میشود. همین تصادفها و حتی بزرگتر از این نوع تصادفهایی که ما در ایران شاهد هستیم، در برخی از کشورها و حتی کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا مشاهده میشود.
در این وضعیت بهراحتی حتی بدون اینکه کار به فرآیند پلیس کشیده شود و حتی بدون یک گفتوگوی ساده، از کنار آن میگذرند. در این کشورها تصورشان از تصادف واقعاً تصادف است. در حالیکه در کشور ایران کنشگر اجتماعی ما این مسأله را تصادف تعبیر نمیکند و آن را عمدی تصور میکند و شروع به متهم کردن طرف مقابل میکنند. سابقه و ریشه این مسأله در همین نوع خشونتهایی است که در دوران کودکی و در مدرسه اتفاق میافتد. این همان انعکاسی است که اشاره شد.
اگر خشونت را در دوران کودکی و بهویژه در مدرسه که یکی از نهادهای عمده جامعهپذیری است، داشته باشیم، لاجرم خشونت را در آینده و بزرگسالی این افراد درو خواهيم كرد. این از مهمترین اثراتی است که یک رفتار خشونتبار در مدرسه و معلم بر دانشآموز داشته باشد. این به این معنی نیست که در هر حالتی دائماً دانشآموز را هر خطایی مرتکب شد تشویق کنیم اما تشویقها و تنبیهها در رِنجی قرار میگیرد که بدون توسل به خشونت بتوانیم برخورد و رفتار کنیم.
وقتی تنبیه، بهویژه تنبیه فیزیکی برای همیشه در ذهن کودک میماند، این عکسالعملهای مبتنی بر خشونت حتی وقتی به بزرگسالی هم میرسد، در یاد او باقی میماند. بهطور طبیعی اعتماد در یک شرایط نرم و عاطفی میتواند شکل بگیرد و حتی اگر در حالتی غیر از بحثهای عاطفی و در روابط مبتنی بر عقلانیت هم در نظر بگیریم، در آن حالت عقلانیت نیز خشونت نمیتواند اعتماد را با خودش به همراه بیاورد.
نظر کاربران
معلم نبود یه بیمار روانی بودکه با پارتی بازی استخدام شده بود! اینها همه میشه عقده برای دانش آموزان تا انتقام گیری کنند از معلم!
حسین دهقان،لطفا درباره تبعیض و تحقیر هدفمند قشر معلم در بین سایر اقشار کارمند و همچنین تخلفات اداری سایر آقایون مثل زمین خواری و رشاء و ارتشاء و تاثیرش بر اخلاق جامعه هم قلم فرسایی کنید.جنابعالی معلمید؟پس در جایگاهی نیستید که اینگونه یکطرفه به قاضی بروید.بی شک همه فرزندان کشورم مثل فرزند خودم هستند.اما از میان اینهمه تخلفات ریز و درشت ،تمرکز بر روی معلم،بی انصافیست
این درگیر ها در مدارس عواقب بدی داره که باید وزارت خانه فکر اساسی کنه
متاسفانه یه عقده ی درونی توی جامعه هست که با کمی تحریک بروز داده میشه باید ریشه یابی بشه،مثل درگیری بعدازتصادف جزعی دو تا خودرو،مثل حمله فیسبوکی به لیونل مسی،و......
معلم با حقوق یک کارگر ولی با مدرک فوق لیسانس کار میکند و در کنارش به کارهای جانبی میپردازد با این وجود در کلاس تمام تلاشش را برای ارتقای فرهنگ دانش آموز میکند لطفا کسی که معلم نیست و مشکلات را نمیداند برای جامعه فرهنگی نسخه نپیچد