۴۷۶۹۱۶
۲۸ نظر
۵۲۲۲
۲۸ نظر
۵۲۲۲
پ

دختر نوجوان، قربانی اشتباه پدر شد

همسرم را خیلی زود از دست دادم. دخترم همه زندگی‌ام است و دراین ۱۰ سال از هیچ تلاشی برای شاد کردن اودریغ نکردم. اما در این اواخر رابطه صمیمانه، با همسر نزدیک ترین دوستم باعث شد دخترم سمانه وسیله‌ای برای انتقام از من شود و مورد سوءاستفاده بی‌شرمانه دوستم قرارگیرد. دخترم بعد از این اتفاق منزوی و افسرده شده آن هم در ماجرایی که هیچ نقشی در آن نداشته است.

روزنامه ایران: همسرم را خیلی زود از دست دادم. دخترم همه زندگی‌ام است و دراین ۱۰ سال از هیچ تلاشی برای شاد کردن اودریغ نکردم. اما در این اواخر رابطه صمیمانه، با همسر نزدیک ترین دوستم باعث شد دخترم سمانه وسیله‌ای برای انتقام از من شود و مورد سوءاستفاده بی‌شرمانه دوستم قرارگیرد. دخترم بعد از این اتفاق منزوی و افسرده شده آن هم در ماجرایی که هیچ نقشی در آن نداشته است.

مرد پریشان حال بود و درحالی که دست دختر ۱۰ ساله‌اش را محکم گرفته بود، وارد اتاق مشاوره شد وبا تشریح ماجرای زندگی‌اش گفت: «دخترم سمانه خیلی کوچک بود که همسرم در سانحه رانندگی جان سپرد. از آن زمان به بعد هم مادرش شدم و هم پدرش. نمی‌گذاشتم آب در دلش تکان بخورد و لحظه‌ای غصه نداشتن مادر آزارش دهد. درهمه این سال‌ها به خاطر دخترم حاضر نشدم ازدواج کنم. اما...»
رضا درحالی که سری به نشانه تأسف تکان می‌داد، اظهارکرد: «بابک دوست چندین و چند ساله‌ام بود و با هم رفت و آمد زیادی داشتیم. بعد از اینکه همسرم فوت کرد این رابطه نزدیک‌تر شد و همسر بابک هر روز برای ما غذا می‌آورد یا گهگاه به من زنگ می‌زد ومی خواست که با هم خرید برویم. و...
خلاصه آنقدر به هم نزدیک شده بودیم که درددل‌هایش را هم با من مطرح می‌کرد.
بارها به او گفتم به زندگیت بچسب.چراکه درست نیست ما اینقدر با هم صمیمی باشیم. حتی به او گفتم می‌ترسم بابک از اینکه تا این حد به من توجه می‌کنی ناراحت شود وگمان بد کند. اما او هر بار می‌گفت: «بابک آنقدر سرگرم کارش است که اصلاً یادش نیست زن دارد و هیچ وقت هم چیزی نمی‌فهمد.پس خیالت راحت.» بابک هم رفتارش با من عادی بود و هرگز تصور نمی‌کردم از چیزی خبر داشته باشد.
هر چه می‌گذشت رابطه ما صمیمی‌تر می‌شد اما من بیش از همه چیز نگران دخترم بودم. خیلی وقت‌ها با بابک درد دل می‌کردم و او همیشه به حرف هایم گوش می‌داد. یک روز به او گفتم: «من ساعات زیادی سرکارم و دل نگران تنهایی سمانه هستم. نمی‌دانم باید چه کار کنم؟» بابک کمی فکر کرد و گفت: «سمانه را خانه ما بیاور. هم خیالت راحت می‌شود و هم بچه تنها نمی‌ماند.» راستش آن موقع خیلی خوشحال شدم چون می‌دانستم به خاطرعلاقه‌ای که زن بابک به من دارد از دخترم خوب مراقبت می‌کند اما حتی نمی‌توانستم تصور کنم که بابک چه فکری در سر دارد. ای کاش هرگز این کار را نکرده بودم.»
مرد جوان درحالی که سعی داشت جلوی اشک‌هایش را بگیرد، نگاهی به سمانه غمزده‌اش انداخت ودرحالی که بغضش را فرو برد، ادامه داد: «صبح روز بعد دخترم را به خانه بابک بردم و با خیال راحت حتی عصرها اضافه کار هم می‌ماندم. چند روز گذشت. سمانه هیچ حرفی نمی‌زد اما متوجه شدم رفتارش عوض شده. هر روز عصبی‌تر می‌شد و با کوچک ترین حرفی پرخاش می‌کرد. فکر کردم به خاطر دوری من ناراحت است به همین خاطر چند روزی مرخصی گرفتم تا کنارش بمانم. در آن چند روز هر کاری کردم به سمانه خوش بگذرد نشد که نشد. دخترم حسابی غمگین و افسرده شده بود. شک نداشتم موضوع مهمی آزارش می‌دهد. یک روز با او نشستم و آنقدر اصرار کردم که با من حرف بزند و...»
مرد جوان درحالی که اشک می‌ریخت ودخترش را در آغوش کشیده بود گفت: «من با دست خودم دخترم را به این روز انداخته بودم. وقتی سمانه راز هولناکش را فاش کرد تازه فهمیدم در این مدت که من با خیال راحت سر کار می‌رفتم، بابک، از دخترم سوءاستفاده و او را مجبور به گدایی در خیابان کرده. بابک طوری سمانه را تهدید کرده بود ساکت بماند که دخترم حتی می‌ترسید به من چیزی بگوید. داشتم دیوانه می‌شدم.
هر چه فکر کردم که چرا او این کار را کرده سردرنیاوردم!! بابک وضع مالی بدی نداشت و بیکار هم نبود اما چرا با سمانه من این کار را کرده بود؟ با شنیدن این موضوع بدون اینکه به او زنگ بزنم پیش پلیس رفتم و شکایت کردم.
بابک ساعاتی بعد دستگیر شد. وقتی او را دیدم مستقیم در چشمانش نگاه کردم و گفتم: «چرا این کار را با ما کردی؟ چرا به سمانه من رحم نکردی؟» اما جوابی که او داد مانند پتک بر سرم خورد و تازه بیدارم کرد. بابک که ذره‌ای پشیمانی در چهره‌اش نبود به من نگاهی انداخت و جواب داد: «مگر تو به من و زندگی‌ام رحم کردی که حالا از مردانگی حرف می‌زنی؟ تو زنم را از من گرفتی و کاری کردی که او از من دلزده شود. او مدام از طلاق حرف می‌زند چون می‌خواهد با تو ازدواج کند!!» تازه آن موقع بود که فهمیدم در همه این سال‌ها بابک از همه چیز خبر داشته و به فکر انتقام بوده است. با شنیدن این حرف دنیا روی سرم خراب شده بود. من کاری کردم که دخترم آزار ببیند. نمی‌توانم ناراحتی دخترم را تحمل کنم. خواهش می‌کنم؛ سمانه‌ام را از این عذاب نجات دهید...»
اعتماد بیش از حد به دوستان
کارشناس مرکز مشاوره «آرامش» در اصفهان با بررسی این پرونده گفت: «اعتماد بیش از حد به دوستان و همکاران و وارد کردن برخی از آنها به حریم خصوصی زندگی، زمینه سوء‌استفاده و گاهی ایجاد رابطه نامشروع را فراهم می‌کند. از طرفی نداشتن حس مسئولیت‌پذیری والدین نسبت به فرزندان و سپردن آنها به افرادی نامطمئن، فرزندان را در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی قرار می‌دهد. دراین پرونده دو طرف به دلیل نداشتن مهارت حل مسأله تصمیمات اشتباهی گرفته‌اند و کودک ۱۰ ساله قربانی همین تصمیم‌های غلط شده است.

خانواده‌ها باید بدانند اتفاقات دوران کودکی و نوجوانی آینده زندگی فردی و اجتماعی فرزندان را ترسیم می‌کند و به همین دلیل باید خانواده‌ها برای فرزندان خود به گونه‌ای برنامه‌ ریزی کنند که تضمین‌ کننده سلامت جسمی و روحی آنها بوده و مهارت زندگی کردن مطلوب را به آنها بیاموزند. بی‌شک محیط خانواده در بهداشت روانی و پیشگیری از آشفتگی‌های رفتاری نقش مهمی بازی می‌کند و تأثیر این نکته مهم را می‌توان بخوبی در اتفاقی که برای این دختر بچه رخ داده دید. مورد دیگری که جای بحث و تحلیل دارد اعتماد افراطی طرفین به یکدیگر است. در این پرونده اعتماد بیش از حد طرفین به هم، آنها را به حریم خصوصی زندگی یکدیگر وارد و زمینه رابطه نامشروع همسر دوست این مرد را با او فراهم کرده همچنین در غفلت این پدر کودکش نیز آسیب خورده است.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • عقیل

    خوبش کرد نتیجه ی خیانت ،خیانت است ولاغیر

  • احسان

    بيجاره دخترك...تاوان جي رو بس داد!!!!!!?

  • بدون نام

    چقدر یه نفر باید پست و نامرد باشه که بدونه زنش داره قدم کج برمیداره هیچی نگه وبعد اینطوری. از یه طفل بیگناه سو استفاده کنه این عوضی اعدام کمشه باید بفرستنش اردوگاه کار اجباری تا روزی هزار بار ارزوی مرگ بکنه

  • بی نام

    مقصرخودت بودی که این بلابه سرطفل معصوم آمد.امروزه ماادمانبایدبه همه اعتماد کنیم چراکه هیچ کسی رانمیتوان به این راحتی بشناسیم

  • بدون نام

    کاربر 11/50نظرشما صحیح بود

  • کاربر

    خدا لعنت کنه همچین پدری رو.اون طفل معصوم
    خاطره هوس بازی تو و اون زن کثیف تا آخره عمرش باید این خاطره بد تو ذهنش بمونه

  • مولاوردی

    جواب های هوی هس
    بابک کم کاری کرده در حقش در قبال از بین بردن یه زندگی،گدایی کردن تلافی بحساب نمیاد.اخه نفهم که فکر بچت بودی میرفتی ابرومند ازدواج میکردی نه اینکه پاشی بازن دوستت رابطه برقرار کنی.نمک میخوردی نمکدون میشکستی ناسلامتی نان ونمک سفره بابک رو میخوردی تو با زن بابک چطور میرفتی خرید.اون زنیکه افریطه بیشعورو نیگا نفهم

  • سلطان زاده

    اگر فقط وادارکردن دختره به گدایی باشه زیاد مسئله حادی نیست ولی بایستی دختره و دوستش بازجویی تخصصی بشوند که خدای ناکرده مسائل دیگری در میان نباشد.

  • بدون نام

    سلام دوستان خوب مطلب را درست مطالعه کنید!!! پدر این دختر فقط رابطه عاطفی با همسر دوست خود داشته نه ارتباط جنسی!!! صد البته این عمل هم کار درست و حسابی نیست!!! مثل اینکه به بچه یک نفر حتی دوست خود آنقدر محبت کنی که اون بچه فکر کنه شما اورا از پدر و مادرش بیشتر دوست داری و از پدر و مادر خود زده بشه!!! این اشتباه در دوستی ها پیش می آید ولی آدم باید خط قرمز خود و دیگران را بشناسه تا دچار اینگونه مصیبتی نشه،

  • نرگس

    با‌کاربر ۱۱:۵۰ کاملا‌موافقم....دورود بر فهم و شعورت

  • کریو

    پدراین دخترخیلی نادانی کرده اگرچشم طمع به زن دوستش نداشت .بعیدبوداین بلا برسر اون دختره بی
    گناه بیاد.البته گزارش قدری مبهم است چون صرفابه
    گدایی دختراشاره نموده است.

  • دلسوز

    کاربر11:50احسنت خود بابک هم آدم کثیف وپلیدی بوده من نگران حیثیت دختر مظلوم هستم

  • بدون نام

    ای بابا مردک مسخره یجور گفته فکر کردم به دختر بدبخت تجاوز کرده.

  • بدون نام

    عقیل عزیز بیا توباغ درست نظر بده در این ماجرا دونفر گناه کار اول زن کثیف حیله گر و مکار که کمبود های خود را بجای طلب حلال از شوهرش از مرد همسایه انهم با فریب ونیرنگ استفاده از جسم و حالات زنانه ودوم شوهرش که میداند زنش سیر مونی نداره زیادی میخاد واونم که دایم دنبال کار وتلاشه پس زنش اون مرد بیچاره همسایه را با نیرنگ کشاند خانه تا شاید ------- خوب مرد همسایه هم که بسیار پدر مسول فهمید ان زن با مکر زنانه که خاصه اینگونه زنان هست در بهره کشی از اندام وجسمشان در نابود کردن اخلاق یک مرد فوری ان خانه را ترک وبچه را برد که اگر با ان زن همخابه میشد امروز شوهرش با اورا میکشت ویا شکایت پس هم زن وهم مرد همسایه هردو مقصرن واین پدر بان بچه مظلوم بی مادر که این احوال سالها رنجش خواهد داد در افسردگی درست فکر کرده نظر دهیم

  • امیر محمد

    نه اشتباه یکی دیگه رو نبابد سر بچه خالی کرد .بی وجدانا

  • ساری جون

    اخه چرا با اون دختر بیچاره این کار را کرد ... خیلی نامرده

  • بدون نام

    مولاوردی محترم ایا در این خبر گفت رابطه نامشروع ? خیر نگفت اگر بود که پدر بچه مستقیم زندان و سنگسار اخر چرا در نظریه اندیشه ندارید بسیاری دارن این نظرات را خوانده وشاید بنوعی در کنارش انها بدردی این چنینی گرفتار نمیدانم شما خانم هستی یا اقا اما اینقدر میدانی بچه بدون مادر انهم دختر بزرگ کردن وبا حقوق متوسط صبح تا شب درگیر بودن جدا بسیار سخته این مرد بامسولیت اولا تاسف داره از فوت همسرش وبعدش گفت راحت میتوانستم ازدواج کنم اما بدلیل زن بابا داشتن بچه نرفت به عیش و لذت وخوش را فدای بزرگ شدن دخترش کرد که مرحبا داره وبعدش اون از هر اقدامی برا راحتی دختر بهره برداری میکرد ومیدونست دختر از 9 سالگی در استانه پریود شدن وهزلر رفتار زنانه که دختر در چنین اوضاع وشرایط حتما به مادر یا درکنار یک زن نیاز هست پس بحرحال بابک وزنش امروز که نیامدن از زمان در حیات بودن زنش امد ورفت داشتن مسلما دوستی انها عمیق که پدر دختر در اندیشه بالغ شدن دخترش ونیاز بمادر و ان زن بی همه چی و حیله گر ومکار در فکر اماده سازی زمینه سو استفاده از قدرت مردانه در فرو نشاندن امیال هوس وگناه خود در ضمن زن جماعت بخان مردی را بزانو در اورن تنها این سکس نیست بلکه بازبان ورفتار و کارهایی انجام که ادم توش میمونه این موجود چقدر کله داره در جذب خوب بازش کردم ملاوردی محترم بیا بگو درست میگم وراحت این بنده خدا رو گناه کار نکن وبلکه برای خودش ودخترش دعا کن

  • بدون نام

    21.05 دوست من خدا قسمت شما وهیچ کسی نکنه پدر باشی و احتیاج بزن داشته باشی برا بزرگ کردن دخترت که بدون مادر بسیار سخته اما با انکه بحقوق روزانه کار هم گرفتاری اما ان هس مردانگی که بدون تعصب کم دیده ایم این مرد از همه احساس و درخواستهایش گذشت وپشت کرد تا لحظه های بزرگ شدن جگر گوشه بدون مادر را رقم زند شما میفرمایید رعایت خط قرمز گفتم خدا نکنه در ان شرایط باشی من کمی تجربه دارم نمیدانی در ان شرلیط هیچی برات مهم نیست الا راحتی فرزند انهم در این شرایط بعد انقلاب که ادمها خود بخود فکد مشغولن بیشتر فکر کنید این مرد رابطه نامشروع نداشته فقط کمی پیشروی در سنخیت دوستی خانوادگی وانهم فقط در قبال فهمش برای نجات دخترش نه چیز دیگه اما ان زن پلید ومکار وحیله گر سفره پهن ودام گسترده با هر ترفند زنانه که میدونیم زن بخاد میتونه مردی رو بزانو در بیاره همین ویس

  • خوزستانی

    کررم از خود درخته ، هرچی مکر و حیله و خیانته زیر سر خود این زنیکه ی هوسباز و خیانتکار بوده آخه اگر زن نجیب نباشه و بخواد خیانت کنه فریب دادن مرد که دیگه هیچ مشکلی نداره این مرده نبود یک مرد دیگر !! آخه شما فکر کنید این مرده مجرد بوده و زنی نداشته ولی اون زنه که شوهر داشته واسه چی باید چنین خیانتی میکرده؟
    تازه این مرده اینقدر نجیب بوده که به زنه هشدار داده که تو شوهر داری دست از سر من بردار واقعا اوناییکه اومدید به پدره ایراد گرفتید یا فمینیسم هستید که کورکورانه از زنا دفاع میکنید یا درک پایینی دارید و خودتون رو جای این پدره قرار ندادید که بدونید چطور یک پدر میتونه هم کار کنه هم کودکشو بزرگ کنه و چقدر این سخته

  • الا

    حالا برو خدارو شکر کن فقط دخترت رو به گداییی انداخته.اون مرد بود والا اگه مثل تو نامرد بود به دختر ده ساله ات تجاوز هم میکرد.همینجور که تو به زن شوهر دار رحم نکردی اونم به دخترت رحم نمیکرد

  • مولاوردی

    جناب بدون نام اگه درست خونده باشی خانومه هیز به شوهرش گفته بود طلاق بده برم با اون اقا ازدواج کنم پس این فقط یه رابطه عاطفی نبود

  • زلزله

    به نظر من اشتباهه که بگیم این اقا به زن شوهر دار رحم نکرد ،چون تجاوزی در کارنبوده و زنه خودش میخواسته، از شوهر بی غیرت خانمه بگذریم اگه دوست بابک وجدان داشت میرفت حداقل یکی رو صیغه میکرد و به دوستش خیانت نمیکرد وحتی با دوستش صحبت میکرد که بیشتر به خانمش توجه کنه شاید کس دیگه جای بابک بود قاتل میشد ،کار خانومه هم اشتباه بوده که خیانت کرده ،زن بیشتر از همه چیز میخاد شوهرش قربون صدقش بره زبونتون که کم نمیاد یکم محبت کنید تا زناتون به زندگی دلگرم بشند

  • بدون نام

    مرد نفهم تو که اون خونه را منبع فساد خودت و زنه کردی چطور به این زن اعتماد کردی و دخترت را فرستادی خونه اش مرده این کار را نمی کرد خود اون عفریته دخترت را می کشید تو کثافت کاریش

  • بدون نام

    آخ برتوای مرد مگه زن تواین جامعه کمه که بازن شوهردار رابطه برقرار کردی وطفل نازنینتوقربانی کردی ولعنت به اون مردک بی غیرت که ازرابطهوی زنش ودوستش خبرداشت وهیچ غلطی نکرد وازیه بچه سوء استفاده کرد.بروبمیر فقط همین

  • دراكولا تا به تا

    چرا مردم انقدر انتقام رو تشويق ميكنند؟ پس اينهمه اعتقاد به عدل خدا يا قوه قضاييه براي چيه؟

  • قلاسرونی

    کاربرعزیز
    مگه نمی بینی ب زنه تجاوزکرده والاچرابایدشکایت ومشاوره بره
    اون بی .جدان هم به دختره تجاوزکرده که پدرش میگه
    افسرده شده بعیده صرفابخاطرگدایی شکایت کند.

  • علی

    وقتی میگه دختر 10 ساله ام افسردگی گرفته شک نکنید مسائل جنسی هم در کار بوده و به دختر معصوم تجاوز شده و بعد وادارش به گدایی کرده.پزشکی قانونی باید موضوع را مشخص کنه

  • بدون نام

    مطمئنا این قضیه چیزی بیش از یک گدایی کردن هست که این مردک به خاطر غلطی که خودش کرده اون هم با زن شوهر دار با تهدید بابک به گفتن واقعیت درمورد رابطه زنا اون وزنش نمیتونه اصل مطلب و واقعیت اتفاقی که افتاده رو بگه واسه همین داره اینطور میسوزه و... داستان گدایی ساختگی و از سر بیچارگی هست

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج