محيطبان دنا پس از ٨ ماه، از درگيري با شكارچي گفت.
روزنامه اعتماد: محيطبان دنا پس از ٨ ماه، از درگيري با شكارچي گفت.
«ما سه نفر بوديم. چند ساعتي بود كمين كرده بوديم و از پشت صخرهها دوربينكشي ميكرديم. يكيمان تشنهاش شد و رفته بود سر چشمه آب بخورد. خردادماه بود و هوا گرم. ما گزارشي از شكار در منطقه داشتيم. با دو محيطبان ديگر راهي منطقه شديم. دوربين كشي كه كرديم، شكارچي را ديديم، از باسابقههاي منطقه بود. من آن موقع سرپرست منطقه دناي شرقي بودم. وقتي از جلويمان رد شد دستور ايست داديم، خيلي راحت با اسلحهاش شليك كرد به پاهايم و فرار كرد. پايم را از دست دادم.
به همين راحتي.» اينها حرفهاي محيطبان دناست، يكي ديگر از چند محيطباني كه بهخاطر درگيري با شكارچي، مصدوم شده و چند ماهي است درد كشيدن، كمترين اتفاقي است كه تحملش كرده. علي آرامشفر، سرپرست منطقه دناي شرقي در اثر درگيري با شكارچي كل و بز كه آن روز هوس شكار كبك كرده بود، پاي راستش را از دست داد. حالا او مانده و پايي كه هنوز زخم است و فلج. حركت نميكند، جوش نميخورد، كار نميكند و روز به روز بدتر ميشود. ٩ ماه است از كار افتاده اما تا يك سال نشود، پزشكي قانوني حكم از كارافتادگي برايش صادر نميكند. آرامشفر در گفتوگو با «اعتماد» از روز حادثه ميگويد، روزي كه اگر كمي ديرتر به بيمارستان رسيده بود، معلوم نبود زنده بماند: گزارشهاي محلي به ما رسيد كه صداي تيراندازي آمده است. با دو تا از نيروهايمان به منطقه كه كوهستاني هم هست، رفتيم. سه، چهار ساعت پيادهروي داشتيم و چند ساعتي هم دوربينكشي كرديم. صبح راه افتادهبوديم و تا ٤ و ٥ عصر آنجا بوديم. در نهايت در فاصله دو، سه كيلومتريمان ديديمش. يكي از شكارچيان با سابقه و شرور منطقه بود كه چندباري هم دستگيرش كرده بوديم. كمين كرديم تا در مسير برگشت
دستگيرش كنيم.
جرات نداريم دست به سلاح ببريم
قانون به كارگيري سلاح در ميان محيطبانان از مواردي است كه عملا آنها را دچار مشكل كرده است. محيطبانان نه ميتوانند از سلاح استفاده كنند و نه ميتوانند استفاده نكنند. حتي اگر شليك آنها دفاع از خود باشد و پاي متهم را نشانه بگيرند، محصور شدن در ميانه بيابان و كوهستان باعث ميشود چه بسا مصدوم تا رسيدن به بيمارستان دوام نياورد. محيطبانان زيادي به خاطر بهكارگيري سلاح در زمان ماموريت، راهي زندان شدهاند، برخي هم به اعدام محكوم شدهاند.
آرامشفر همه اينها را مرور ميكند و ميگويد: وقتي به فاصله دو، سه متريمانرسيد، دستور ايست داديم و اعلام كرديم ماموريم، اما او به من شليك كرد و رفت. با توجه به شرايط محيطبانان و قانون استفاده از سلاح و شرايطي كه براي همكارانمان پيش آمدهبود (زنداني شدنشان و محكوم شدن به اعدام) نميتوانستم از اسلحه استفاده كنم. او به راحتي من را زد و از كنارمان رد شد. وضعيت مكانيمان به گونهاي بود كه تا كمك برسد، سه چهار ساعت گذشت. خون زيادي از من رفته بود. تا به ياسوج برسيم، خون لخته به قلبم رسيده بود و شرايط اضطراري داشتم. به همين دليل به بيمارستان نمازي شيراز اعزامم كردند. آنجا هم ميخواستند پايم را قطع كنند. قلبم را آنژيو كردند و اوضاع قلبم درست شد.
اما پاي راستم درست نشد كه نشد. الان ٩ ماه است پايم فلج شده. ١٢٠ تا ساچمه در پاي راستم بود كه الان ٨٠ تا باقي مانده. الان عصبهايش قطع شده، اما مشكل زخم باز پايم است كه خوب نميشود. شدت شليك گلوله آنقدر بالا بود كه اعصاب و عروق پا را از بين برده. زخمم آنقدر وخيم است كه بچههايم هم نميتوانند آن را ببينند.
به گفته آرامشفر، سازمان حفاظت محيط زيست در عرض اين ٩ ماه، ١٢ ميليون تومان پرداخت كرده اما آنقدر از لحاظ مالي در مضيقه است كه نميتواند بيش از اين به درمانش بپردازد. تاكنون نزديك ١٠٠ ميليون تومان هزينه كرده است و هنوز بايد روند درمانش ادامه داشته باشد.
آرامشفر ميگويد: با ١٦ سال سابقه كار در محيطزيست، يك ميليون و دويست هزار تومان درآمد دارم، الان هم كه از كارافتاده شدم، ماشينم را فروختم از فاميل و آشنا كمك گرفتم تا بتوانم عملهاي جراحيام را انجام دهم. اما از اين به بعدش را نميدانم بايد چه كنم. بايد هفتهاي دوبار به بيمارستان شيراز بروم اما از پس هزينهاش برنميآيم. اصلا پول بيمارستان خصوصي را ندارم كه بدهم. شكارچي كه آرامشفر را زده، بيرون است. دستگير شده و با وثيقه آزاد است، «الف- ح» سالهاست كل و بز و كبك ميزند. روز حادثه هم كولهاي پر از كبك داشته و به خاطر كبك، پاي محيطبان ٣٧ ساله را از بين برده است.
آرامشفر ميگويد: هنوز مراحل صدور راي كامل نشده. شكارچي متخلف كه شناسايي و دستگير شد، الان هم به قيد وثيقه ١٥٠ ميليون توماني آزاد است. پيش از اين هم بارها دستگير شده بود، دو، سه بارش را خودم دستگيرش كرده بودم. پزشكي قانوني هم طول درمان و استراحت داده، اما گفتند بايد يك سال بگذرد تا نقص عضوم ثبت شود و از كار افتاده شوم. ما مامور بوديم، براي دولت كار ميكرديم. سازمان وظيفه دارد درمان من را به عهده بگيرد. اما كسي نيامد به من رسيدگي كند. اداره محيطزيست استان به من سركشي ميكند اما بودجه استاني كم است و نميتوانند به من كمك كنند. اينجا پولي ندارند به ما بدهند، تك و تنها افتادم در خانه. ١٦ سال با عشق براي محيط زيست كار كردم، بعضي شبها نان هم نداشتيم.
شبهايي بود كه در غار ميخوابيديم، در دو متر برف براي دستگيري شكارچي ميرفتيم. حالا ازكار افتاده شدهام با ٤ بچه. ٨ ماه است شب و روزم شده دكتر و بيمارستان و زخم و پانسمان. خانوادهام عذاب ميكشند. سه چهار بار به سازمان مركزي نامه نوشتم، ميگويند پول نداريم كه بدهيم. مديركل استان هركاري از دستش برآمده برايم كرده، اما بيشتر از اين از دستش برنميآيد. چشم اميدمان به سازمان مركزي است كه آن هم هيچ. شكارچيِ پاي محيطبان آرامشفر، بيرون است. بعضي روزها انگار به شكار هم ميرود.
وثيقه گذاشته، هنوز بعد از ٨ ماه محكوم نشده، پاي محيطبان دنا را نديده كه پوست و گوشتش قاطي شده و از پايش، تنها گوشتي لخت مانده كه چشم طاقت ديدن ندارد. از زانو تا قوزك پاي راستش حركت نميكند. ران هر دو پايش زخمي است براي لايهبرداري كه كردهاند تا پوستش را پيوند بزنند. هر دو ران زخمهاي عميق دارد. عكسهاي پاي محيط بان دنا، آنقدر دلخراش است كه نه ميشود ديد و نه ميشود چاپ كرد.
محيطبانان به خاطر شكار بز و كبك، جانشان را از دست ميدهند، در اوج جواني از كار افتاده و فلج ميشوند، خانوادههايشان درد و رنج ميكشند، مال و سلامتيشان را از دست ميدهند؛ به خاطر چند كبك. بدون ايجاد شك و شبهه در لزوم حفاظت از گونههاي جانوري مناطق حفاظتشده، اما در تقابل با شكارچيان اينگونهها كه بعضا از ارزش مادي بالايي هم برخوردار نيستند، جان آدمها قرار ميگيرد، جانهايي كه شايد در ظاهر زنده باشند، اما آنقدر زجر و درد ميكشند كه شايد بارها آرزوي زنده نبودن كرده باشند.
منطقه دنا يا از شكارچيان قهاري برخوردار است، يا اقبال محيطبانانش با شليك و گلوله و بيمارستان و زندان گره خورده كه خبرهاي رسيده از محيطبان در معرض خطر، يكي در ميان، دناست. منطقه كوهستاني دنا، در ميانه بلنديهاي زاگرس، بهشت شكارچيان به شمار ميآيد و جهنم محيطبانان. خط سرنوشت يا روانه بيمارستان ميكندشان يا كنج زندان!
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
شغل بسیار بدیه
کسی که به حیوان زبون بسته رحم نمیکنه کشتن انسان که براش کاری نداره
این جانیان باید اعدام بشن تا زمین از لوث کثافت کاریهاشون پاک بشه
بنظر میرسه مسئولین کلا با محیط زیست خصومت دارند....
این خبر رو تو صدا وسیما اعلام کنید . تا به گوش همه برسد .
مگه چند بار زندان نرفته براچی آ زادش کردن با جون مردم بازی میکنند
ضارب یا شکارچی که شلیک کرده چرا حداقل جبران نمیکند . .؟
خانم ابتکار توکه فرزنددت به خاطر یک چک ناراحتی باید ازاین خبر قالب تهی کنی وبه میری
متاسفم چی بگم که نگفتن بهتره
اگه بزنی مقصری و اگه نزنی باید به سختی بخوری و هیچکس هم از تو دفاع نخواهد کرد ... این است قانون حمایت از محیط زیست ما ایرانیان
شغل نیست