اتوبان خواب ها به حاشیه نشین ها اضافه شدند
فضای میانی تعدادی از بزرگراههای تهران به پناهگاه آسیبدیدگان اجتماعی - بیخانمانها و افراد معتاد - تبدیل شده و پایتخت را با معضل اتوبانخوابها مواجه کرده است.
در حال حاضر رفوژ میانی ۱۰ بزرگراه به نقطه امن بیتوته این افراد تبدیل شده و پس از ترافیک و آلودگی هوا، سومین معضل جدی ترافیکی تهران محسوب میشود.
مشاهدات میدانی خبرنگار «دنیای اقتصاد» نیز نهتنها حضور کارتنخوابها در نقاط امن و دور از دسترس ۱۰ معبر بزرگراهی اصلی را تایید میکند، بلکه حاکی از افزایش تجمع معتادان در فضاهای دیگری همچون زیر پلهای سوارهرو است. به گفته رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران، عدهای از کارتنخوابها حتی داخل کانالهای آبرو حاشیه بزرگراهها را برای سپری کردن شب انتخاب میکنند به نحوی که با ابزارهایی درهای فلزی این کانالهای سرپوشیده را برداشته و وارد آن میشوند. با این حال صرفنظر از ابعاد اجتماعی این پدیده که در جای خود قابل بحث و بررسی است، مهمترین جنبه آن کارتنخوابی در رفوژ بزرگراهها است که به دلیل مشکلات ترافیکی که در پی دارد، نیازمند مداخله جدی و فوری مسوولان قبل از تبدیل آن به یک بحران تمامعیار است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، منطقه ۱۲ از ابتدای سال ۹۴ میزبان اجرای طرحی موسوم به «انضباط شهری» شد که علاوه بر جنبههای کالبدی و شهرسازی، خدمات شهری و ترافیکی، جنبه اجتماعی و مقابله با آسیبهای آن پررنگتر از حوزههای دیگر بوده است. شهرداری تهران در سال ۹۴ برای این طرح حدود ۲۵۰میلیارد تومان اعتبار درخواست کرد و شورای شهر با وجود اینکه در جریان جزئیات این طرح نبود، با اعتماد به دفاع شهردار از طرح، این رقم را تصویب کرد. ردیف طرح ویژه شهرداری برای مداخله در بحرانهای اجتماعی، فرهنگی، ترافیکی و کالبدی منطقه ۱۲ در حالی تصویب شد که بودجه اغلب مناطق تهران بهطور معمول حول و حوش ۱۰۰ میلیارد تومان بوده است. به این ترتیب شورای شهر تهران با هزینهکرد اعتباری مشخص در منطقه ۱۲ به امید اینکه مشکلات متعدد این منطقه بهویژه در حوزه آسیبهای اجتماعی حل شود، موافقت کرد.
طرح انضباط شهری با هدف بهسازی و ارتقای کیفیت زندگی در منطقه ۱۲ تدوین شد، چراکه مدیریت شهری به درستی تشخیص داده است که مرکز تهران نیازمند مداخله جدی و همهجانبه است.
منطقه ۱۲ به رغم اینکه از یکسو قلب تاریخی و هسته مرکزی تهران به شمار میرود و از سوی دیگر به دلیل جای دادن بازار بزرگ در دل خود، بزرگترین مرکز فعالیتهای اقتصادی شهر است، در برخی محلهها به انواع آسیبهای اجتماعی دچار است. نام محله هرندی از میان ۱۳ محله این منطقه دو سال است که به واسطه همین طرح مدیریت شهری بر سر زبانها افتاده؛ محلههایی که به قول مدیران شهری سالهاست از متن به حاشیه رانده شدهاند و به دلیل بافت قدیمی و فرسوده، به فضاهای بیدفاع شهری تبدیل شدهاند. طبیعی است اولین انتخاب کارتنخوابها، معتادان متجاهر، کودکان خیابانی و تمام بیخانمانهای تهران، همین فضاها بوده است و در نتیجه بوستانهای این محله به جزایری مملو از آسیبدیدگان اجتماعی تبدیل شده بود که محیط زندگی شهروندان ساکن این نقطه را ناامن کرده بود.
طبعا این نظم غیرمعقول و بدمنظر ساکنان اصیل منطقه ۱۲ را آزار میداد و باید برچیده میشد. اما جراحی محله هرندی برای بازگرداندن حیات اجتماعی نیازمند مدلی بود که در عین پاکسازی محله هرندی از کارتنخوابها، آسیبدیدگان اجتماعی و بیخانمانها، از تسری مشکل به دیگر نقاط شهر جلوگیری کند. این درست همان پاشنه آشیل مدیریت شهری تهران در طرح انضباط شهری و ساماندهی و بهسازی محله هرندی بود که امروز تبعات آن دامنگیر شهر شده است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، آمارهای متفاوتی از جمعآوری معتادان از محله هرندی و سامان دادن آنها در مراکز بهاران شهرداری تهران عنوان شد اما برابر اعلام سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، شمار افراد جمعآوریشده که فرآیند درمان و مهارتآموزی آنها در مراکز بهاران یا کمپهای تحت مدیریت ستاد مبارزه با مواد مخدر باید سپری شود، به ۵ هزار تن میرسد. اما به گفته برخی اعضای شورای شهر عدهای از معتادان از این مراکز رفتهاند و چون هرندی را برای سکونت غیررسمی خود ناامن یافتهاند، ناگزیر در دیگر نقاط خلوت و غیرقابل دسترس شهر پخش شدهاند.
در این بین با وجود اینکه رفوژ میانی تمام بزرگراهها به منظور ارتقای ایمنی سالها است که به گاردریل مجهز شده تا هیچ عابری جز از طریق پلهای عابر پیاده، از عرض بزرگراه عبور نکند و جان خود را به خطر نیندازد، اما همین گاردریلها سبب شده فضای سبز میان بزرگراهها به نقطه امنی برای بیتوته بیخانمانها تبدیل شود؛ جایی دور از دسترس همه حتی ماموران که اغلب شهروندان با سرعت از کنار آن عبور میکنند و به آن اشراف ندارند؛ ضمن اینکه خبری از عرق محلهای نیست که سبب شود در صورت ملاحظه این افراد با پلیس یا سامانه خدمات شهری شهرداری تهران تماس بگیرند و موضوع را گزارش کنند.
هر چند منظره بیتوته معتادان بیخانمان در نقاط مختلفی قابل مشاهده است اما ۱۰ بزرگراه مهم تهران شامل بزرگراههای شهید بابایی، شهید چمران، شهید حکیم، شهید همت، شهید محلاتی، شهید مدرس، شیخ فضلالله نوری، نیایش، امام علی (ع) و آیتالله کاشانی از نقاطی هستند که به دلایل مختلف همچون موقعیت قرارگیری، عدم همجواری با مناطق مسکونی و در نتیجه تردد اندک عابران پیاده، اشراف پایین خودروها به دلیل جنس پوشش گیاهی و مواردی از این دست، اغلب شبها پناهگاه مطمئن معتادان خیابانی هستند. اما از آنجاکه محل امرار معاش اکثر قریب بهاتفاق معتادان خیابانی جمعآوری ضایعات و زباله خشک است، آنها ناچار هستند در ساعات مختلف روز رفوژ را ترک کنند و به سراغ مخازن زباله بروند. خروج از این موقعیت خطرناک است که اغلب حادثهآفرین میشود.
هرچند طبق وعده روابط عمومی پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ، قرار بود آماری از تعداد تصادفات شهروندان با معتادان بیخانمان در بزرگراهها از طریق اداره تصادفات این مجموعه در اختیار «دنیای اقتصاد» قرار بگیرد اما پلیس در نهایت از ارائه این آمار منصرف شد. ابوالفضل قناعتی، عضو کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، با اشاره به بخشهای مختلف طرح انضباط شهری، ابراز عقیده کرد که شهرداری تهران در بخش جمعآوری معتادان متجاهر عملکرد خوبی نداشته است.
وی توضیح داد: بهنظر میرسد برخی از معتادان از ابتدا جمعآوری نشدهاند که شاید علت این موضوع ناکافی بودن ظرفیت مراکز بهاران باشد و عده دیگری از آنها نیز طی ماههای گذشته از این مراکز اقامتی گریختهاند. آنها بعد از اینکه با چهره جدید بوستانهای محله هرندی روبهرو میشوند که دیگر جای امنی برای سکنی گزیدن آسیبدیدگان اجتماعی محسوب نمیشود، تلاش میکنند مکان مناسب دیگری پیدا کنند. طبیعی است که یکی از بهترین نقاط برای آنها، رفوژ میان بزرگراهها است چراکه به راحتی میتوانند میان بوتههای این فضا پناه بگیرند و خود را از نظرها مخفی کنند. حتی اگر پلیس هم هنگام عبور با خودرو آنها را مشاهده کند، مقررات بزرگراهی موجب میشود به راحتی نتوانند توقف و فرد آسیبدیده را به کمپ مجاز منتقل کنند. با این حال قناعتی تاکید دارد که «کار، نشد ندارد» و برای اینکه عواقب مداخله در هرندی، دامن دیگر نقاط شهر را نگیرد، لازم است تیمهایی شبانه مامور شوند و بهصورت پیاده رفوژهای دنج و خلوت را طوری رصد کنند تا از سوانح ترافیکی ناشی از این پدیده جلوگیری شود.
محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران نیز در عین تاکید بر ضرورت اجرای طرح انضباط شهری در منطقه ۱۲ بهعنوان یکی از طرحهای نرمافزاری شهرداری تهران، به «دنیای اقتصاد» گفت: قطعا باید از این قبیل طرحها حمایت کنیم اما در عین حال لازم است نوع ورود شهرداری تهران به ساماندهی و بهسازی منطقه ۱۲ به درستی آسیبشناسی شود. وی خاطرنشان کرد: قطعا اهتمام برای اینکه معتادان از یک منطقه رخت بربسته و چالش امنیتی آن منطقه برطرف شود قابل دفاع است. اما تغییر مختصات اجتماعی در منطقه نیازمند اقدامات تدریجی است و صرفا با رویکرد انتظامی و امنیتی مقصود حاصل نمیشود. وی با بیان اینکه وقتی به جای برنامهریزی میانمدت و بلندمدت، یک مساله اجتماعی بهصورت موضعی حل میشود، ممکن است چندی بعد در جای دیگری سر باز کند، گفت: موضوع ساماندهی آسیبدیدگان اجتماعی در منطقه ۱۲ نیز از این دست است، کمااینکه شهردار تهران در زمان خدمت در نیروی انتظامی نیز با رویکرد صرفا پلیسی بدون درنظر گرفتن ابعاد اجتماعی، وارد محلهای در خاکسفید تهران شد که مرکز تجمع انواع فساد و آسیبهای اجتماعی بود. آن زمان گفته شد که مشکل به صورت ریشهای حل شده
است اما چند سال بعد مشکل مشابه در منطقه ۱۲ شکل گرفت. البته سالاری اعتقاد دارد حضور معتادان در زیر پلها و رفوژها تنها ناشی از مداخله شهرداری در منطقه ۱۲ نبوده و مسبوق به سابقه است، اما اینکه پراکندگی معتادان در شهر بیشتر از قبل بهنظر میرسد ناشی از اتخاذ رویکرد نادرست و غیرجامعهشناختی در حل مشکلات منطقه ۱۲ است.
ابهام درباره مسوول جمعآوری بیخانمانها
هرچند صورت این مساله ابهامی ندارد و ضرورت جمعآوری معتادان بیخانمان از نقاط خطرساز شهر بر کسی پوشیده نیست، اما متولی این ماموریت به درستی مشخص نشده است. قناعتی معتقد است جمعآوری این افراد باید با همکاری مشترک شهرداری تهران و پلیس انجام شود اما جمعآوری به تنهایی کافی نیست و حلقههای بعدی توانمندسازی باید به شکلی طی شود که دوباره شاهد بازگشت این افراد به کف خیابانها نباشیم؛ موضوعی که اقبال شاکری هم به آن اشاره و اظهار کرد: جمعآوری یکباره این افراد از کانالها، پلها و رفوژها اصلا کار سختی نیست و یک روزه قابل انجام است اما این جمعآوری چندبار در گذشته صورت گرفته و ثمری نداشته است. این موضوع سبب شده ترس معتادان خیابانی از جمعآوری هم بریزد و در تکرار رفتار اشتباه خود جسورتر شوند. در حالی که تنها در صورت اعمال مدیریت یکپارچه برای حل این معضل میتوان به نتیجهبخش بودن آن امیدوار بود.
سالاری هم اعتقاد دارد دستگاههای مختلفی از جمله شهرداری، پلیس و سازمان بهزیستی در این رابطه مسوولیت دارند اما گفت: نهتنها مدیریت یکپارچه شهری وجود ندارد، بلکه مدیریت یکپارچه در حوزه اجتماعی نیز شکل نگرفته و همین اشکال اساسی سبب شده متولی اصلی اقدامات اجتماعی نامشخص باشد. البته قطعا شهرداری تهران در برخورد با این پدیده مسوول است اما به دلیل پراکندگی وظایف میان چند دستگاه مختلف، مشخص نیست این ماموریت در وهله نخست باید از چه کسی مطالبه شود.
نظر کاربران
هردم ازین باغ بری می رسد
تهرون دیگه جای زندگی نیست.... فقط جای پول درآوردنه
چکارشون داریدبابااگروجدانن راست میگیدکله گندهاروبگیرن نه چهارتافلک زداه اه اه