زندگی مشترک وکیل جوان و زن روانپزشک با نوید خوشبختی آغاز شده بود، اما همه چیز به خاطر عمل جراحی زیبایی زن به بنبست رسید و این پیوند با طلاق پایان یافت.
در یکی از روزهای زمستان، وقتی در آسانسور طبقه دوم مجتمع قضایی ونک باز شد، جوانی که کت و شلوار سورمهای به تن داشت از آن خارج شد و به طرف دفتر شعبه ۲۶۱ رفت.
ایران نوشت: زندگی مشترک وکیل جوان و زن روانپزشک با نوید خوشبختی آغاز شده بود، اما همه چیز به خاطر عمل جراحی زیبایی زن به بنبست رسید و این پیوند با طلاق پایان یافت.
در یکی از روزهای زمستان، وقتی در آسانسور طبقه دوم مجتمع قضایی ونک باز شد، جوانی که کت و شلوار سورمهای به تن داشت از آن خارج شد و به طرف دفتر شعبه 261 رفت.
«میلاد» وکیل 35 سالهای بود که حالا برای جدایی، همراه همسرش «سارا» مقابل قاضی نشسته بودند تا رأی طلاق را از دادگاه خانواده بگیرند.تمام خاطرات شیرین و تلخ مرد جوان به دو سال گذشته بازمی گشت. برای او روزهای جوانی پر از آرزوهای بزرگ و شیرین بود، اما از روزهای ازدواج تنها خاکستر حسرتی در ذهنش باقی مانده بود...سابقه آشنایی وکیل جوان با سارا به سه سال پیـــــــش بازمی گشت. در آن روزها میلاد دوره کارآموزی را میگذراند.چراکه کم کم باید فارغالتحصیل میشد.
ازطرف دیگر به خاطراینکه تک پسر بود، برای ازدواج تحت فشار خانواده قرار داشت.البته خودش هم بدش نمیآمد زودتر سر و سامانی به زندگیاش بدهد.همان روزها یکی از دوستانش دختریکی از بستگانش را به میلاد معرفی کرد و یک هفته بعد دو خانواده با هم ملاقات کردند. همه مراحل آشنایی تا خواستگاری و نامزدی بر اساس رسوم سنتی دو خانواده طی شد و میلاد و سارا پس ازمدتی به عقد هم درآمدند. در تمام آن روزها که حتی به سه ماه هم نکشید زوج جوان چند باری با حضور خانوادهها همدیگر را میدیدند یا با اجازه بزرگترها ساعاتی را در سینما، مراکز خرید یا رستوران میگذراندند. از نظر میلاد سارا انتخاب خوبی تلقی میشد.اما وجود رد بخیه روی دستهایش ناراحتش میکرد؛ اما سارا به او گفته بود بخیهها آثار تصادفی از سالهای کودکیاش است که با یک جراحی پلاستیک رفع میشوند. میلاد نسبت به بیاشتهایی و لاغری غیر طبیعی نامزدش هم ظنین بود، اما به خاطر آنکه روزهای خوش نامزدی را خراب نکند چیزی نمیگفت.
گاهی پچ پچهای مادر و خواهرش را میشنید که درباره رنگ پریدگی نامزدش حرف میزدند، اما نه خودش و نه هیچ کس دیگری آن را جدی نمیگرفتند.سرانجام جشن عروسی آنها با صرف دهها میلیون تومان هزینه، زبانزد همه فامیل شد، اما همان قدر که به میهمانان خوش گذشت، به کام میلاد و خانوادهاش تلخ آمد.چراکه روزپس ازعروسی راز بخیهها و لاغری مفرط سارا تقریباً آشکار شد... در آن روزهای خاکستری حقایق پنهان زندگی همسرش او را نگران میکرد، اما بیش از آن نسبت به پنهانکاری و دروغهای همسرش حساس شده بود. در آن روزها فهمیده بود تقریباً در نیمی از بدن سارا جای بخیههایی وجود دارد و جسمش بیش از حد استخوانی شده است.
چند روز بعد هم شروع به تحقیق کرد و خبردار شد که همسرش سه سال پیش از ازدواجشان خود را به تیغ جراحان سپرده تا بتواند با سریعترین راه ممکن خودش را لاغر کند. چراکه همسرش مصمم بوده نیمی از معدهاش را از راه عمل جراحی زیبایی بردارد تا به این ترتیب بتواند وزنش را کم کند. اما پزشک جراح ناخواسته به بافتهای عصبی وغدد خاصی که وظیفه تحریک معده را بر عهده دارند آسیب رسانده بود و وزن سارا در نتیجه عمل جراحی بشدت کاهش پیدا کرده اما برای همیشه اشتهایش را از دست داده و با عوارض معده درگیر شده بود.
از طرف دیگر به خاطر افتادن پوست بدن ناچار شده بود عملهای «لیفت» انجام دهد که در نتیجه جای صدها بخیه در تن نحیفش باقی مانده بود. میلاد سرانجام به همسرش به خاطر این پنهانکاری، فریب در ازدواج و دروغگویی اعتراض کرد. اما سارا معتقد بود جای بخیهها ومشکلات دیگرش به مرور زمان بهتر خواهد شد. با این حال میلاد پرونده پزشکی همسرش را به چند پزشک متخصص و حتی متخصص زنان و زایمان نشان داد، اما آنها هم امید زیادی به او ندادند. سه ماه نشده دو خانواده توافق کردند که طلاق برای این زوج جوان بهتر از یک زندگی پر از مناقشه است. میلاد در آن شرایط تنها کاری که کرد دوری از فکر و خیال و پناه بردن به کارش بود.
سرانجام این زوج به طورتوافقی ازهم جدا شدند وهریک به دنبال سرنوشت وآیندهشان رفتند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
این خانم باید محاکمه و مجازات شود
ازدواج مردان در ایران اشتباه بزرگی است
بدون نام
روانپزشکی که برای لاغری بره زیر تیغ جراح رو باید قاب گرفت واقعااااااااا
اینجاست که جمله تحصیلات فهم و شعور و درک نمیاره پررنگ تر از قبل میشه
متضرر واقعی هم اون پسر بیچاره و خانوادش هستن که هم انگشت نما شد برای باقی عمرش هم ضرر عاطفی خورد، هم اینکه کلی از پس اندازش دود شد رفت
اگر اون پسر بعنوان وکیل زن ستیز کارش رو ادامه بده خیلی هم نباید تعجب کرد
بدون نام
وااااای بگو دختر مگه مرض داشتی اینکارو کردی با خودت؟ عجب دل و جراتی داشته، بعدشم حقش بوده که طلاقش دادن.قبل از عقد حرف راست نمیزنن که فقط یه شوهر گیرشون بیاد
بدون نام
پسره بچه خیلی خوبی بوده که قبل از ازدواج متوجه صد تا بخیه نشده ، از این مدل پسرا کمیابه
رضا
به نظر بنده درصد بالایی از طلاق ها به دلیل بزرگنمایی دختر و پسر در زمان آشنایی توسط خود و یا دیگران است
یعنی اگه دختر و یا پسر آنچه که هستند را بیان کنند و از بزرگنمایی خودشان دست بکشند قطعا در ادامه این طلاق ها اتفاق نمی افتد ، متاسفانه بعضی از پدرومادر ها هم با اینکه تجزبشون نسبت به فرزند بیشتره اونها هم دست به فریبکاری زده و از گفتن حقیقت سرباز میزنن که جای تاسف داره
شاید می توان دلیل این پنهان کاری پدر و مادر ها را کم شدن ازدواج ها بیان کرد که دوست دارند فرزندشون زودتر سروسامان بگیره و پیش خودشون میگن که عروس و یا دامادمون بعدا خودش با حقیقت کنار میاد
قطعا این پسر و یا دختر فریب خورده اگر قصد طلاق هم نکنه تا آخر زندگیش این دروغ ها بخشی از ذهنش را دگیر کرده و نمیتونه باهاش کنار بیاد و اعتماد اون از دیگران صلب میشه
خواهشا با حقیقت زندگی بسازیم
بدون نام
چقدر بد چقدر تلخ
بدون نام
یعنی اون اشنایی که دختره رو معرفی کرد نمیدونست قبل چاق بوده ؟ معولا چاقی های مفرط نیاز به این جور عملها دارن
بدون نام
روانی پژشک بوده !روانپزشک نبوده۰۰۰۰متاسفانه من متوجه شدم اطلاعات بیشترقشرتحصیل کرده امروزی خیلی پایینه
الهه
بیچاره شوهره چقد خرج کرد چه جشنی چه بند و بساطی و با چه دلخوشی زندگیش را شروع کرده خدا لعنتت کنه زن که زندگی ی جوان را نابود کردی ایم جوون تا بیاد دوباره روپت کلیشه و بخاد همه چی را فراموش کنه زمان میبره دیگه بکسی ام اعتماد نمیکنه خب تحقیق را گذاشتم واسه این چیزا قبل از عروسی میرفتی دنبال این کار که بفهمی چه مرضی داره که اینکارا کرده
بدون نام
کاربر 9:49 هزاران لایک عزیزم.گل گفتی
مولاوردی
زندگی که با دروغ شرو شه عین ساختن خونه بدون پی هس کاش.اینا توعالم خودشون چی فکر میکنن مگه ازدواج برا یه مدت کوتاهه اخه هربلایی سرخودتون میارین تا یه شوهر یایه زن ناب گیرتون بیاد.اگه از اول صداقت بخرج بدین بخدا خوده خدا خیلی هم خوشش میادتوهمه صحنه زندگی پشتیبانتون میشه.دیگه لزومی نداره برین خودتونو بدین زیر تیغ.
جراحی
در آخر زمان عده ای از زنان و مردان مسخ شده اند،،،، یعنی چی؟؟؟؟ زمانی فرا میرسه در آخر زمان که مردم انگار در سن جوانی مانده اند،،، مسخ شدند،،،،، همین عملهای زیبایی که هیچی را از گذشته طرف نمیتونی تشخیص بدی؟؟؟؟
بدون نام
ازدواج که صداقت داشته باشه هزا رتا حرف وحدیثو دعوا پیش میاد چه برسه کسی دروغ بگه ،چرا چطور حاظر میشند برای رسیدن به ارزوهاشون جوون مردمو بدبخت کنند حالا هزینه مالی به کنار ،اسیب روحی و ابروش چی میشه!
نظر کاربران
این خانم باید محاکمه و مجازات شود
ازدواج مردان در ایران اشتباه بزرگی است
روانپزشکی که برای لاغری بره زیر تیغ جراح رو باید قاب گرفت واقعااااااااا
اینجاست که جمله تحصیلات فهم و شعور و درک نمیاره پررنگ تر از قبل میشه
متضرر واقعی هم اون پسر بیچاره و خانوادش هستن که هم انگشت نما شد برای باقی عمرش هم ضرر عاطفی خورد، هم اینکه کلی از پس اندازش دود شد رفت
اگر اون پسر بعنوان وکیل زن ستیز کارش رو ادامه بده خیلی هم نباید تعجب کرد
وااااای بگو دختر مگه مرض داشتی اینکارو کردی با خودت؟ عجب دل و جراتی داشته، بعدشم حقش بوده که طلاقش دادن.قبل از عقد حرف راست نمیزنن که فقط یه شوهر گیرشون بیاد
پسره بچه خیلی خوبی بوده که قبل از ازدواج متوجه صد تا بخیه نشده ، از این مدل پسرا کمیابه
به نظر بنده درصد بالایی از طلاق ها به دلیل بزرگنمایی دختر و پسر در زمان آشنایی توسط خود و یا دیگران است
یعنی اگه دختر و یا پسر آنچه که هستند را بیان کنند و از بزرگنمایی خودشان دست بکشند قطعا در ادامه این طلاق ها اتفاق نمی افتد ، متاسفانه بعضی از پدرومادر ها هم با اینکه تجزبشون نسبت به فرزند بیشتره اونها هم دست به فریبکاری زده و از گفتن حقیقت سرباز میزنن که جای تاسف داره
شاید می توان دلیل این پنهان کاری پدر و مادر ها را کم شدن ازدواج ها بیان کرد که دوست دارند فرزندشون زودتر سروسامان بگیره و پیش خودشون میگن که عروس و یا دامادمون بعدا خودش با حقیقت کنار میاد
قطعا این پسر و یا دختر فریب خورده اگر قصد طلاق هم نکنه تا آخر زندگیش این دروغ ها بخشی از ذهنش را دگیر کرده و نمیتونه باهاش کنار بیاد و اعتماد اون از دیگران صلب میشه
خواهشا با حقیقت زندگی بسازیم
چقدر بد چقدر تلخ
یعنی اون اشنایی که دختره رو معرفی کرد نمیدونست قبل چاق بوده ؟ معولا چاقی های مفرط نیاز به این جور عملها دارن
روانی پژشک بوده !روانپزشک نبوده۰۰۰۰متاسفانه من متوجه شدم اطلاعات بیشترقشرتحصیل کرده امروزی خیلی پایینه
بیچاره شوهره چقد خرج کرد چه جشنی چه بند و بساطی و با چه دلخوشی زندگیش را شروع کرده خدا لعنتت کنه زن که زندگی ی جوان را نابود کردی ایم جوون تا بیاد دوباره روپت کلیشه و بخاد همه چی را فراموش کنه زمان میبره دیگه بکسی ام اعتماد نمیکنه خب تحقیق را گذاشتم واسه این چیزا قبل از عروسی میرفتی دنبال این کار که بفهمی چه مرضی داره که اینکارا کرده
کاربر 9:49 هزاران لایک عزیزم.گل گفتی
زندگی که با دروغ شرو شه عین ساختن خونه بدون پی هس کاش.اینا توعالم خودشون چی فکر میکنن مگه ازدواج برا یه مدت کوتاهه اخه هربلایی سرخودتون میارین تا یه شوهر یایه زن ناب گیرتون بیاد.اگه از اول صداقت بخرج بدین بخدا خوده خدا خیلی هم خوشش میادتوهمه صحنه زندگی پشتیبانتون میشه.دیگه لزومی نداره برین خودتونو بدین زیر تیغ.
در آخر زمان عده ای از زنان و مردان مسخ شده اند،،،، یعنی چی؟؟؟؟ زمانی فرا میرسه در آخر زمان که مردم انگار در سن جوانی مانده اند،،، مسخ شدند،،،،، همین عملهای زیبایی که هیچی را از گذشته طرف نمیتونی تشخیص بدی؟؟؟؟
ازدواج که صداقت داشته باشه هزا رتا حرف وحدیثو دعوا پیش میاد چه برسه کسی دروغ بگه ،چرا چطور حاظر میشند برای رسیدن به ارزوهاشون جوون مردمو بدبخت کنند حالا هزینه مالی به کنار ،اسیب روحی و ابروش چی میشه!