بین دو نفر از دوستان هنرمند، مسعود کیمیایی، کارگردان باسابقه، پرافتخار و صاحبنام سینما ازیکطرف و پرویز پرستویی، بازیگر و هنرمند توانا و محبوب سینمای ایران ازطرفدیگر درباره آخرین فیلم مسعود کیمیایی که پرویز پرستویی در آن نقشآفرینی کرده گفتوگوهایی درگرفته است.
هارون یشایائی در شرق نوشت: بین دو نفر از دوستان هنرمند، مسعود کیمیایی، کارگردان باسابقه، پرافتخار و صاحبنام سینما ازیکطرف و پرویز پرستویی، بازیگر و هنرمند توانا و محبوب سینمای ایران ازطرفدیگر درباره آخرین فیلم مسعود کیمیایی که پرویز پرستویی در آن نقشآفرینی کرده گفتوگوهایی درگرفته است. «قاتل اهلی» فیلمی است درخور توجه و تقدیر در مجموعه کارهای مسعود کیمیایی که کس یا کسانی میتوانند آن را دوست داشته باشند یا از آن انتقاد كنند و به آن ایراداتی بگیرند؛ از آن جمله پرویز پرستویی در مقام انتقاد و داریوش مهرجویی در تحسین و تمجید از آن.
چنین اظهارنظرها، اختلاف سلیقه و برداشتهای متفاوت و حتی برخوردهای احتمالی حرفهای موضوعي معمولی است که در گذشته هم وجود داشته؛ دراینمورد هم کموکیف اختلاف بین کیمیایی و پرستویی هرچه باشد موقتی و گذرا خواهد بود. بهويژه با شناختِ اخلاقیات دو عزیز دوستداشتنی. ازسویدیگر داریوش مهرجویی هنرمند بزرگ و صاحب سبک و مورد قبول مردم و اهالی سینما به لحاظ سابقه طولانی دوستی با مسعود کیمیایی و دلبستگی فراوان به ارزشهای هنری کیمیایی لازم دانستهاند در این برخورد حرفهای بین او و پرستویی جانب کیمیایی را بگیرند. تا اینجای کار به نظرم روندی معمول است که در اُفتوخیزهای سینمای جهان و ازجمله در ایران بین هنرمندان و دستاندرکاران سینما پیش میآید، ولی آنچه موجب تأسف و تعجب است، ادبیاتی است که آقای مهرجویی برای بیان عقاید خود از آن استفاده میکند؛ ازجمله مطالبی که در جراید مختلف و روزنامه «شرق» ١٧ بهمنماه از قول ایشان منتشر شده است.
نمیدانم مهرجویی «بیحرمتی و بیعاطفگی نسبت به اساتید جامعه» را به چه کسی نسبت داده است؟ «طایفه بیسواد و بیتجربهای که از نردبان دیگران بالا رفتهاند» چه کسانی هستند؟ «آدمهای گربهصفت و بیوفا که این روزها مدام در حال پنجهکشیدن» به صورت سایرین هستند کجا زندگی میکنند...؟ آنچه بنده در سینما آموختهام این است که هر فیلم البته شناسنامه کارگردان آن و نشانه هنر و نبوغ اوست؛ بااینهمه تولید هر فیلم جز با همکاری گروهی به نتیجه نمیرسد و در کار تیمی و نتایج مربوط به آن هرکس بنا بر استعداد و قابلیتهای خود و در همکاری با دیگران رشد میکند و معرفی میشود. نردبان پیشرفت هنرمندان، مردم هستند و این نردبانی است که همه هنرمندان، استعداد بالارفتن از آن را دارند و هیچکس نمیتواند نردبان دیگران باشد. روندگان طریقت به نیمجو نخرند/ قبای اطلس آن کس که خالی از هنر است. اهمیت ویژه کارگردان در سینما استفاده بجا و مطلوب از ظرفیت هنرمندانی است که فیلم با وجود آنها به نتیجه مورد نظر کارگردان میرسد...
مگر میتوان فیلمهای «آژانس شیشهای» و «مارمولک» را بدون پرویز پرستویی، «هامون» را بدون خسرو شکیبایی، «سنتوری» را بدون رادان و خانم فراهانی، «گیلانه» را بدون فاطمه معتمدآریا، «گوزنها» را بدون وثوقی، «حاجیواشنگتن» را بدون عزتالله انتظامی، «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» را بدون شهاب حسینی و لیلا حاتمی، و هزاران مورد دیگر را بدون اهمیت حضور هنرمندان بازیگر در آنها تصور کرد.
ازسوی دیگر بدون ذکر نام فیلمبرداران باسابقه مثل محمود کلاری و جوانترها و چهرهپردازان هنرمند مانند عبدالله اسکندری و طراحان صحنه مثل ژیلا مهرجویی و حتی کارگران افتاده سر صحنه و سیاهیلشکرها، نمیتوان سینمای آبرومند ایران را شناسایی و معرفی کرد. بهنظرم هرچه هست، دوستان هنرمند و متخصص ما در کار سینما باید صبورتر باشند و با گشادهرویی یکدیگر را تحمل کنند؛ هرچند با هم اختلاف عقیده و سلیقه داشته باشند. امیدوارم مصداق ادبیات و اتهامات آقای مهرجویی خارج از سینمای ایران باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
البته کیمیایی را بیشتر از پرستویی قبول داریم
خوبه حداقل به هم صنف هاي خودش فحش نداده
کلا جناب مهرجویی چند وقتیه اختیار زبان خویش را از دست داده اند.