سه رویداد اخیر، یکی برخورد دو قطار، سپس، فروریختن پلاسکو، و نهایتاً این سیل بلوچستان و به گل نشستن حاشیهنشینها، صحنه حسدورزی گسترده سیاستمداران به توانمندیهای یکدیگر بود. حکیمی گفت که «حسادت»، تنها اخلاق را فرسوده نمیکند، بلکه جسم را نیز به فرتوتی میکشاند.
صبح نو: سه رویداد اخیر، یکی برخورد دو قطار، سپس، فروریختن پلاسکو، و نهایتاً این سیل بلوچستان و به گل نشستن حاشیهنشینها، صحنه حسدورزی گسترده سیاستمداران به توانمندیهای یکدیگر بود. حکیمی گفت که «حسادت»، تنها اخلاق را فرسوده نمیکند، بلکه جسم را نیز به فرتوتی میکشاند. این را در حاشیه گفتار حکیم اضافه میکنم که حسد، اجتماع را نیز صدچندان مستهلک میسازد.
وقتی «حسادت سیاسی» نزد سیاستمداران و همکاران روزنامهنگار ما شعله میکشد و در جریان آن، توانمندیهای یکدیگر را بیمایه هدف قرار میدهیم، به دست خود اجتماع و موطن خودمان را نحیف میسازیم. سامانه کنترل قطارها تهیه شد تا میزان حوادث ریلی را «به صفر برساند»، ولی از بس پیغام خطا میداد، اغلب از حیز عمل خارج میشد و نهایتاً در یک مورد منتهی به برخوردی فاجعهبار شد. ولی این حادثه، نباید به پرخاش به سامانه کنترل قطارها منتهی میشد، بلکه بر عکس، باید به بهبود آن از طریق نیروهای فنی و جهادی داخلی ابرام میشد. اگر نقد منصفانهای بود، باید بر این میبود که باید از ابتدا این سامانه به دست مهندسان توانمند شریف و امیرکبیر طراحی میشد تا با مقتضیات بومی ما سازگار باشد. حادثه پلاسکو هم صحنه «حسادت سیاسی» از آب در آمد.
در اوج، روز چهارشنبه گذشته، روزنامههای اصلاحطلب، در اقدامی هماهنگ، خواهان رویارویی شورا و شهرداری شدند، ولی واقع آن است که عملکرد شهرداری تهران در مواجهه با این حادثه، در مقایسه با هر حادثه مشابه در کشور و حتی جهان، قابل تحسین بود و ما نباید به استناد اموری موهوم، ارزش این اقدام جهادی را بکاهیم و از تبدیل شدن آن به یک تسکین غرور ملی جلوگیری کنیم. و نهایتاً، در قضیه سیل بلوچستان، پس از نماز و دعای باران مردم و علما، یک استان بحرانزده که در آستانه جیرهبندی آب در فصل زمستان بود، تا ماهها، ذخایر آب خود را لبریز احساس کرد، و برخی از ما به جای شکر نعمت الهی، ترجیح دادیم از مصائب حاشیهنشینهایی زیاده بگوییم که در یک استان روستایی خصوصاً به دلیل کمبود منابع آب، حاشیه نشین شده بودند و در این حادثه اسیر سیل شدند. البته غمگساری برای سوختگان برخورد دو قطار و پلاسکو، یا اسیران سیل، نیک و از شرایط الزامی انسانیت ماست، ولی وقتی سیاستمداران و روزنامهنگاران، وارد معرکه میشوند و بساط سوء استفاده ساز میکند، آن هم در شرایط نزدیک به انتخابات، «حسادت»، «سیاست» را به رنجوری میاندازد. ولی واقع ماجرا این است که مردم و از
آن مهمتر خدای مردم، صحنه را در نظر دارد و میبیند که «مجاهد» کدام است و «قاعد» کدام. اینجاست که توقع آن است که انسان با اخلاق و مسلمان، منش و سلوک دیگری داشته باشد.
چه باید کرد؟
در فضای سیاسی که اصولاً همه با هم در موضوعات گوناگون اختلاف دیدگاه دارند، برای پرهیز از خرابیهای «حسادت سیاسی»، تدابیری را میتوان به همکاران سیاسی و روزنامهنگار پیشنهاد کرد تا کمتر شاهد این سیاستکشیهای حسادتبار باشیم:
نکته اول: یکی آن که عکسالعملهای خود را مدیریت کنیم و نگذاریم از دست در بروند و تابع احساسات خود یا اطرافیان شوند. ویلفردو پارتو، جامعهشناس مشهور ایتالیایی، گرایش به بیان احساسات را یکی از ریشههای رفتار غیر منطقی انسان میداند. باید نسبت به این زمینه حساس و آگاه باشیم و به شدت از بروز احساسات منفی پرهیز کنیم. متوجه باشیم که اگر وارد این فاز شویم، شاید دیگر نتوانیم رفتار طرف مقابل را اصلاح کنیم. نکته قابل توجه و مهم این است که وقتی توان مدیریت تنشهای وارده را داشته باشیم، دیگر رفتارهای آزار دهنده دیگران، چندان آزار دهنده نخواهد بود. در این صورت است که حتی میتوان در مقابل کسی که رفتاری آزار دهنده دارد، واکنشی غیر قابل انتظار از خود نشان دهیم و او را به نرمش واداریم.
نکته دوم: به رفتارهای مثبت رقبا توجه کنیم و فقط نقاط ضعف را نبینیم. در واکنشهای خود نسبت به رقیبی که از او نفرت داریم، توجه کنیم که دقیقاً چه چیز یا رفتاری در آن فرد مورد پسند ما نیست؟ آیا او فقط با ما فرق دارد؟! آیا او شبیه معلم کژخلق دوران دبستان ماست؟ آیا دوست داریم در جایگاه او باشیم؟! گاهی اوقات حسادت و احساسات منفی میتواند ما را به اشتباه بیندازد و موجب ارزیابی نادرست از فرد و در نتیجه، بدرفتاری شود و برای مقابله با این «غریزه»، پیشنهاد من این است که نه «مگسوار» بلکه «زنبوروار» در پی رفتارهای نیک و شیرین رقبا باشیم. این کمک میکند تا حسادت و نفرت را از خود دور کنیم.
نکته سوم: اگر با این مقدمات، موفق به اصلاح رفتار رقبای سیاسی نشدیم، باید به این سمت برویم که نظر خود را در مورد رقبا، فارغ از حسادت و عداوتورزی، در یک «نقد» واقعی مطرح کنیم. منظور از «نقد»، عیارسنجی است، و عیارسنج طلافروش، در جریان نقد، هم میزان مس زیور را معلوم میکند و از آن مهمتر، میزان زر زیور را مشخص میسازد. پس، پیشنهاد من این است که فعالان سیاسی و به ویژه همکاران روزنامهنگار، به این مطلب ظریف توجه داشته باشند. اگر «نقد» با دقت و ظرافت مطرح شود، این امید هست که علاوه بر آگاهسازی و اصلاح رقیبان، میتوان ارتباطات مؤثری هم برقرار کرد. (توأم با اقتباسهای آزاد از پایگاه اطلاعرسانی فوربس و اچ. بی. آر)
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بیکفایتی رو چکار کنیم پس !!،