بحران در شبکههای اجتماعی است؛ نه صرفاً اشتباه فلان مسوول و بهمان سیاستمدار. اشتباه و خطا و تقصیر همیشه هست و اما نباید متوقف ماند. بحران شبکههای اجتماعی را خناسان میسازند و ساده لوحان باور میکنند و بر آن میدمند.
صبح نو : گرد و خاک پلاسکو بیشتر از چهارراه استانبول در شبکههای مجازی بود. هنوز هم غبارها نخوابیده است. بحران پلاسکو آنقدرها دامنه نداشت؛ اما «جیب دوختنهای رسانهای» و «کیسه کشیدنهای سیاسی» آنقدرها جذابیت دارد که آتش پلاسکو را همچنان شعله ور نگه دارد.
مسأله این یادداشت اما نه پلاسکوست و نه حواشی رسانهای و سیاسیاش. ماجرا در مواجهه با پدیده بحران در کشور ماست.
پیش از پلاسکو ماجرای فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی داغ بود. پیشتر نیز دهها حادثه دیگر مثل اختلاسها و غیره. این روزها شاید بسیاری از دلسوزان انقلاب از این دست حوادث نگران باشند؛ اما نگرانیها صرفاً از جهت ابعاد حادثه نیست. به بیانی دیگر ابعاد بحران بسیار فراتر از خود بحران است. بدین جهت مدیریت بحران دیگر به روشهای سنتی میسر نیست.
شاید تا پیش از این مدیریت بحران منحصر به خود حادثه بود؛ اما این روزها ماجرا متفاوت است. اساساً خود حادثه مهم نیست. بحران بزرگتر، فرآیند ساخت بحران در کشور است که اساساً نسبت یک به یکی با خود حادثه ندارد. بین مرحوم پاشایی و مرحوم هاشمی تفاوتی نیست. هردو میتواند بحران بسازند.
ابعاد حادثه اهمیتی ندارد. پلاسکو میتواند بحران ساز باشد و سیل سیستان با همان ابعاد بحرانی نشود. ماجرا این است که برخلاف گذشته بحران در خود حادثه نیست و نباید آنجا دنبال مقصر گشت. شهرداری یا دولت یا آتش نشانی یا هیأت امنای پلاسکو و یا مردم و یا هرکسان دیگری نمیتوانند منشأ بحران باشند. بحران سازی این روزها به جایی منتقل شده که از دسترس مدیران حوادث بحرانی خارج شده وحوزه تخصص دیگری میطلبد. اشتباه اساسی و رایج این است که در خود بحران متوقف شویم. امروز پلاسکو و فردا میتواند یک بارندگی ساده منشأ بحرانی شود.
سخن بر سر این است که فرآیند ساخت بحران، امروز بحرانی است نه حوادث. مدیریت خود حادثه، به این شکل سنتی که مسوولی اشتباه نکند و حرف نادرست نزند و خطایی رخ ندهد و غیره؛ نه این که غیر مفید باشد اما اصلاح کامل آن نه عملی است و نه مشکلی را حل میکند. فرآیند بحرانی ساختن بحران لازم باشد، قلب واقع میکند و منتظر حادثه بحرانی نمیماند. جنس بحران پلاسکو و فوت آیت الله و اختلاسها و غیره از نوع اغتشاش فوت مرحوم پاشایی است. همان زمان خاطرم هست که برخی هشدار دادند که ماجرا در پاشایی متوقف نمیشود. این جنس فرآیندهای بحران ساز در فوت پاشایی خودش را نشان داد و هرازگاهی به بهانهای، مجدد بازتولید شده است. اما هدف این فرآیند بحران ساز چیست؟ برای توجه دادن به این فرآیند اول از همه باید تعریفمان را از بحران اصلاح کنیم. بحران اجتماعی و حتی امنیتی صرفاً در آشوب خیابانی تعریف نمیشود.
بحران جدی این روزها تخریب شدید اعتماد عمومی و بههم ریختگی در ساخت سرمایههای اجتماعی است. بحرانی که در حال وقوع است از بین رفتن اعتماد مردم به مسوولان است. جناح و گروهها نیز تفاوتی ندارند. ادامه این بحرانسازیها باعث میشود مردم، بدنه قدرت را یکپارچه مفسد اقتصادی و ناکارآمد تحلیل کنند. اول مفسد و بعد هم ناکارآمد. ابعاد ویران کننده این بحران به شدت فراتر از سطل آشغال آتش زدن است. مسأله این است که بحرانسازی از یک حادثه واقعی به چرخه جنون وار پیام مجازی تقلیل یافته است. هر حادثهای در هر ابعادی میتواند مستعد ساخت یک بحران اجتماعی باشد. خلاصه این که این روزها «حادثه» نیست که اهمیت دارد و این فرآیند بحرانسازی در کشور است که با اتکا به ابزار بحران سازی، سرمایههای اجتماعی را هدف گرفته است.
بنابراین ابتدا باید تعریفمان را از بحران تغییر دهیم و ماجرا را صرفاً آشوب خیابانی تحلیل نکنیم و بعد هم تمرکز خودمان را از تدبیر یک حادثه بحرانساز، به فرآیند بحران سازی تغییر دهیم. بحران در شبکههای اجتماعی است؛ نه صرفاً اشتباه فلان مسوول و بهمان سیاستمدار. اشتباه و خطا و تقصیر همیشه هست و اما نباید متوقف ماند. بحران شبکههای اجتماعی را خناسان میسازند و ساده لوحان باور میکنند و بر آن میدمند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نه اصلا.نه بیکاری هست.نه اتش سوزی هست.نه رکودی هست همه این بحرانها خیالی هستند نه واقعی.
Alireza
بله کاملا درست بحران از شبکه های اجتماعی ست. نه وقت داریم براش نه چیزی. ۲۴ ساعت شبانه روز تلگرام وایبر و کوفت و زهر مار هستیم . زندگی من بعد از دوسال سختی کشیدن داره به فنا میره بخاطر همین شبکه های اجتماعی لعنتی .
بدون نام
آره شما کاملا درست میفرمایید مقصر مردم هستند
مقصر مردم هستند که گندتون درآوردن ازقبیل اختلاس و رانت و حقوقهای نجومی وحالا ازاین دارید میسوزید
یه خورده هم مودب تر با مردم حرف بزنید
چرا وقتی یه نفر ازحق و حقوق خودش ومردم داره دفاع میکنه برچسب ساده لوح و خناس و دلواپس بهش میچسپونن؟
بدون نام
هه! تیتر واقعا مزخرف بود .....شبکه های اجتماعی اگر نبودند الان نصف مردم مرده بودن!
بدون نام
آره جون عمت
همه چی همه جا گل و بلبله
دلارام
آره، حق با شماست. علت این همه اختلاسها و بیکاری و گرانی و فقر و افسردگی ملت، تلگرام و اینترنت هست. این حرفو به یه بچه بگی میخنده، واقعا که ملتو چی حساب کردن. خدایا خودت به دادمان برس
بدون نام
بحران کل جامعه را درگیر کرده همه میدانند آنهایی هم که دیر فهم بودند فهمیدند چه دزدانی به ایران حکومت میکنند فضای مجازی کاری به این کارها نداره؟،،،دولت و حکومت سرتاسر دروغ و دغل و ریا و ربا و قتل و غارت و چپاول و جنایت و خیانت و وطن فروشی و اختلاس و گرانی و تورم و بیکاری و اعتیاد و فقر و گرسنگی و برادرکشی و همه را خودمان میدانیم البته مردم قیام نمیکنند خدا نابودتان میکنه و از بین میرید آرزوی پست و مقام و خوردن بیت المال بولتون میمونه،،،،،، همونطور که رفسنجانی رفت همتونو با خودش میبره،،،، آسیاب به نوبت،،،،، وقت خداحافظیه،،،،،، خودتان خودتان را خواهید خورد انشالله
نظر کاربران
نیازی به شبکه های اجتماعی نیست ،ماهواره وروزنامه کار خودشان را میکنند
مگه دروغه،اختلاص،حقوق نجومی ،صندوق ذخیره فرهنگیان،بابک زنجانی، .... بانکها،وغیره
یعنی همه چیز ارومه
نه اصلا.نه بیکاری هست.نه اتش سوزی هست.نه رکودی هست همه این بحرانها خیالی هستند نه واقعی.
بله کاملا درست بحران از شبکه های اجتماعی ست. نه وقت داریم براش نه چیزی. ۲۴ ساعت شبانه روز تلگرام وایبر و کوفت و زهر مار هستیم . زندگی من بعد از دوسال سختی کشیدن داره به فنا میره بخاطر همین شبکه های اجتماعی لعنتی .
آره شما کاملا درست میفرمایید مقصر مردم هستند
مقصر مردم هستند که گندتون درآوردن ازقبیل اختلاس و رانت و حقوقهای نجومی وحالا ازاین دارید میسوزید
یه خورده هم مودب تر با مردم حرف بزنید
چرا وقتی یه نفر ازحق و حقوق خودش ومردم داره دفاع میکنه برچسب ساده لوح و خناس و دلواپس بهش میچسپونن؟
هه! تیتر واقعا مزخرف بود .....شبکه های اجتماعی اگر نبودند الان نصف مردم مرده بودن!
آره جون عمت
همه چی همه جا گل و بلبله
آره، حق با شماست. علت این همه اختلاسها و بیکاری و گرانی و فقر و افسردگی ملت، تلگرام و اینترنت هست. این حرفو به یه بچه بگی میخنده، واقعا که ملتو چی حساب کردن. خدایا خودت به دادمان برس
بحران کل جامعه را درگیر کرده همه میدانند آنهایی هم که دیر فهم بودند فهمیدند چه دزدانی به ایران حکومت میکنند فضای مجازی کاری به این کارها نداره؟،،،دولت و حکومت سرتاسر دروغ و دغل و ریا و ربا و قتل و غارت و چپاول و جنایت و خیانت و وطن فروشی و اختلاس و گرانی و تورم و بیکاری و اعتیاد و فقر و گرسنگی و برادرکشی و همه را خودمان میدانیم البته مردم قیام نمیکنند خدا نابودتان میکنه و از بین میرید آرزوی پست و مقام و خوردن بیت المال بولتون میمونه،،،،،، همونطور که رفسنجانی رفت همتونو با خودش میبره،،،، آسیاب به نوبت،،،،، وقت خداحافظیه،،،،،، خودتان خودتان را خواهید خورد انشالله
بیچاره فضای مجازی !،