در اولین اکران جشنواره فیلم فجر
شروع پررنگ سینما حقیقت با «آبی کم رنگ»
سی پنجمین جشنواره فیلم فجر با اکران مستند «آبی کم رنگ» آغاز شد، مستندی که می تواند یک شروع پر قدرت برای سینما حقیقت در جشنواره فیلم فجر باشد.
فیلم که جلو میرود القای بیقراری میکند تصور اینکه هیچ کس در جای خودش نیست پتانسیل پرقدرت تغییر در تکتک واگویههای شخصیتهای حقیقی مستند نهفته است. این مستند زمان زیادی نیاز ندارد تا مخاطب را درگیر خود کند و حالا میتوانیم بگوییم با جانبازان اعصاب و روان مواجهیم بدون پیچیدگی و بدون تصنع.
قندهاری جانبازی که به طور کامل از واقعیت دور است و در آرزوی نظامیگری خیال میپروراند. ذوالفقاری که تقریبا خوب شده و اسیر آسایشگاه و بوروکراسی است تمام این کاراکترها راوی داستان ساده و زبان مستندگونه «آبی کمرنگ» است. مخاطب جذب روایت نمی شئد و بیشتر محو موقعیت است. سوژه انتخاب شده و موقعیت وقوع مستند آنقدر گیراست که تصنع بازی عوامل آسایشگاه و حضور ملموس دوربین را میپوشاند.
نگاه متفاوت به جانبازان اعصاب و روان به این مستند وجهه دیگری بخشیده است و توانسته این تمایز را در ارتباط با مخاطب به رخ بکشاند، مخاطبی که از اواسط کار وقتی با احساسات بی ریای ارائه شده در فیلم مواجه می شود چاره ای جز همذادپنداری با ۴ کاراکتر اصلی مستند نمی بیند.
این دریچه ورود به ماجرای جانبازان اعصاب روان قضاوت را به عهده مخاطب می گذارد و از شعار زدگی که دامنگیر اغلب آثار مرتبط با جنگ می شود دور می کند و مخاطب را وارد فضای فکری کاراکترهای اصلی می کند. ارائه احساسات بی ریای جانبازان اعصاب و روان و مطالبات ساده آنها از زندگی اجازه درک موقعیت و شرایط را مورد نظر لاهوتی را به مخاطبانش می دهد.
وقتی اثری به شدت با محتوا و تاثیرگذاری بر مخاطب سر و کار دارد نمی توان به برخی اشتباهات ساختاری و ترکیبات میزانسنی در اثر ایراد گرفت و از آن مستند توقع سینمایی داشت. البته تنها آفتی که می توان در اینگونه آثار و این مختصات به چشم بیاید تصنع و دیالوگ نویسی برای شخصیتهاست که در چند مورد قابل چشم پوشی از اثر نیست.
ارسال نظر