اگر به جایی میرسیم که با همه اقدامات پیشگیرانه باز هم بحران به وجود میآید، این نتیجه گرفته میشود که باید کلیه برنامههای بحران بازنگری شود و عملکرد فعالیتهای مدیریت بحران بازبینی شوند تا آمادگی بیشتر برای بحرانهای آینده به وجود آید.
هدایت توکلی مدرس مدیریت بحران در شرق نوشت: اگر به جایی میرسیم که با همه اقدامات پیشگیرانه باز هم بحران به وجود میآید، این نتیجه گرفته میشود که باید کلیه برنامههای بحران بازنگری شود و عملکرد فعالیتهای مدیریت بحران بازبینی شوند تا آمادگی بیشتر برای بحرانهای آینده به وجود آید.
تیم مدیریت بحران و فرماندهی حوادث باید تشکیل شود؛ نه از مسئولان حاضر همیشه در صحنه بلکه از تصمیمگیران. اعضای تیم مدیریت بحران باید شامل مدیرانی با مهارتهای عام و خاص مدیریت بحران و همچنین مجموعهای از متخصصان شرایط اضطرار باشند که توانایی بروز عکسالعمل سریع در مقابل بحرانهای مختلف و توانایی اداره استرسهای ناشی از بحران را داشته و از انعطافپذیری و خلاقیت در پاسخگویی در فشارهای ناگهانی برخوردار باشند. تغییر مسیر مدیریت بحران بر عهده همین تیم است.
داشتن برنامه مدون برای اجرای مدیریت بحران که فقط با آموزش و نوشتن سناریوهای مختلف و مانور سرانجام خواهد داشت و آموزش فقط با هزینهکرد صورت میگیرد و زمان میخواهد و پول. باید با کنترل آینده پیشرو و با کارگیری سناریوهای پسنگر و پیشنگر و از طریق شبیهسازی موقعیتهای بحرانی و نیز آموزش مواجهه با خطر، بحران را مدیریت کرد.
ضمنا توجه داشته باشیم که ایجاد روابط عمومی و ارتباطات رسانهای با جامعه میتواند به جامعه انسانی اعتماد و اعتبار ببخشد؛ ضمنا پنهانکاری و نیز تأخیر در رساندن اطلاعات به جامعه عام و خاص، منجر به سوءظن و بدگمانی میشود.
سازمانهای فعال در زمینه مدیریت بحران اعلام کردهاند که به صاحبان پاساژ پلاسکو گفته شده که این پاساژ ایمن نیست و باید تخلیه شود. اگر این اخطار جدی بوده باشد، سؤال اینجاست که به چند منطقه از شهر تهران بزرگ که باید تخلیه شوند نیز اخطار داده شده است؛ مناطق فرسوده و پیر شهر، مناطق با دسترسیهای محدود، مناطق با فرهنگ شهرنشینی متفاوت، مناطق با بالاترین جمعیت ساکن در شهر و... . بهتر است سازمانهای فعال در زمینه مدیریت بحران، به همه ساکنان، نامه ایمننبودن مناطق جنوب و مرکز تهران را بدهند و خیال خود را بابت مسئولیت اصلیشان راحت کنند که اگر فردا زلزله آمد و تقریبا همه آن مناطق با خاک یکسان شد، بهانهای داشته باشند که ما گفتیم و کسی گوش نداد!
از صبح پنجشنبه که آتش بلای جان آتشنشانان شد، تقریبا همه مسئولان مربوطه در سازمانهای فعال در رسانههای مختلف حاضر بودند و اعمال و اعلام نظر میکردند. تا جایی که این حقیر میدانم، سیستم فرماندهی حادثه، (که صدالبته در ایران کارایی ندارد) سیستمی است با خط فرماندهی ثابت و اصل وحدت فرماندهی که در آن باید فقط یک نفر حرف بزند و بقیه مطیع اوامر باشند.
نباید احساساتی شد و به خاطر شرایط حسی شدیدی که در شهر تهران اتفاق افتاده است، رفتارها و گفتارهای همه مسئولانمان نیز تدبیر لازم را نداشته باشد؛ باید واقعیت را دید. واقعیت، نداشتن سادهترین رفتار در شرایط اضطرار است و آن وحدت فرماندهی است که در این حادثه نیز به علت علاقه وافر مسئولان به رسانههای مختلف، همگی به جای تصمیمگیری برای شرایط اضطرار در رسانه حضور داشتند. شاید صلاح میدانستند که بیشتر دیده شوند و نظرات و بیانات خود را برای مردم بگويند تا اینکه عمل کنند؛ در صورتی که به عمل کار برآید، به سخندانی نیست!
با صحبتی که با مسئولان امر داشتم، قرار است سیستم فرماندهی ایران مطابق با سیستم فرماندهی بحران در ژاپن، روسیه، کانادا و... انجام شود که امری میمون و مبارک است اما یک نکته خیلی مهم که نادیده گرفته شده است، بهکارگیری روحیات و رفتارهای کشورهای گفتهشده در طراحی این سیستم است که بینهایت اشتباه است؛ بینهایت.
باید پذیرفت که ما در برخی مواقع به جای کمک، نگاه میکنیم؛ به جای تخلیه محل، تجمع میکنیم؛ به جای دیدن واقعیت، شایعه میسازیم؛ به جای امداد و نجات، شلوغ میکنیم؛ به جای پیگیری خبر از مراجع ذیصلاح، خبرسازی میکنیم و... که اینها رفتار امروز ما ایرانیهاست که باید و باید و باید این را در طراحی سیستم فرماندهی در نظر گرفت؛ چون رفتار ما ایرانیها با ژاپنیها، کاناداییها، روسها و... متفاوت است و در شرایط اضطراری مختلف این رفتار را به طرق مختلف ثابت کردهایم یا بهتر بگویم همین است که هست. به نظر بنده برای مدیریت شرایط اضطرار باید دنبال چراغ در خانه خودمان باشیم نه همسایه.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
جدی میگیدیااینم شایعه است