ارايه خدمات و حمايتهاي رواني- اجتماعي در فاجعه پلاسكو موضوعي است كه از همان لحظات اوليه بروز سانحه مورد توجه قرار گرفت و نهادهاي مختلف مبادرت به اقدام در اين زمينه كردند.
فريد براتيسده روانشناس در اعتماد نوشت: ارايه خدمات و حمايتهاي رواني- اجتماعي در فاجعه پلاسكو موضوعي است كه از همان لحظات اوليه بروز سانحه مورد توجه قرار گرفت و نهادهاي مختلف مبادرت به اقدام در اين زمينه كردند. با توجه به ابعاد حادثه و گستره افرادي كه تحت تاثير آن قرار گرفتند، در نوشته حاضر تلاش ميشود اشارهاي به واكنشهاي افراد و اقدامات موثر درباره اين عده داشته باشيم. ذكر اين نكته ضروري است كه با توجه به اينكه هر گونه كار روانشناختي با مصيبتديدگان (از جمله بازماندگان فاجعه پلاسكو) بايد با مراحل حادثه هماهنگ باشد.
آنچه در اينجا ذكر ميشود، مداخلات كوتاهمدتي است كه در حال حاضر ميتوان انجام داد و خدمات تخصصي، بنا بر ماهيت شرايط بايد در مراحل و زمانهاي آتي به افراد عرضه شود. افراد متاثر از فاجعه پلاسكو را ميتوان در ٥ گروه طبقهبندي كرد:
١- آحاد جامعه: شوك و بهت ناشي از سانحه و از دست رفتن يكي از نمادهاي زندگي شهري در تهران، رويت حجم عظيم خسارات به علاوه بروز خشم و عصبانيت از حادثه در مردم و آتشنشانها، واكنشهايي را موجب شده است. براي رفع شرايط مذكور در مردم تهران، چند اقدام انجام شده كه پيامدهاي روانشناختي مناسبي را به مردم انتقال داده است. از جمله پيام مقام معظم رهبري، پيام مسوولان كشور و حضور آنها در صحنه از جمله حضور رياست محترم جمهوري كه در حكم به رسميت شناخته شدن درد و رنج مصيبتديدگان و همدردي با آنان بوده است، اعلام عزاي عمومي، اطلاعرساني مردمي و از طريق رسانه ملي و ساير رسانهها.
اقدامات ديگري كه ميتوان براي آحاد جامعه انجام داد، تداوم اطلاعرساني مناسب و به موقع، عاديسازي هرچه سريعتر صحنه و موقعيت محلي، ارايه گزارش همدرديهاي ملي و بينالمللي با مردم، برگزاري مراسم يادبود قربانيان و حضور مردم در اين مراسم كه ميتواند موجب تخليه هيجاني آنها شود. در مراحل بعدي، پيگيري برخورد با مسببان و تلاش براي شناسايي افرادي كه احتمالا در معرض خطر ابتلا به مشكلات جديتر سلامت رواني هستند و ارايه خدمات تخصصي به آنان موثر است.
٢- كارفرمايان و صاحبان توليديها: كارفرمايان پلاسكو هم به دليل شرايط، دچار مشكلاتي شدهاند. اين عده با توجه به از دست دادن مال و اموال خود (آنهم در زماني كه معمولا بيشترين بازدهي درآمدي را انتظار داشتهاند) دچار فقدان و ناكامي ميشوند و اين فقدان همراه با احساس بلاتكليفي و ناايمني، مشكلاتشان را تشديد ميكند. درباره اين عده، حمايتهاي اجتماعي وعده شده، پرداخت سريع بيمه براي آناني كه كارگاه يا محصولشان بيمه بوده و نيز جبران خسارات سايرين و حتي واگذاري مكانهاي موقت براي شروع دوباره توليد، ميتواند به سازگاري روانشناختي آنان كمك كرده و روند عاديسازي شرايط را در آنان تسريع كند. البته ارايه حمايتهاي روانشناختي از جمله همدلي با اين عده از طرف مردم و متخصصان و مخصوصا، شناسايي آن عدهاي كه احتمالا و با توجه به شخصيت و شرايط كنوني ممكن است دچار واكنشها و آسيبهاي بعدي شوند و ارجاع آنها توسط خانوادهها و ديگران براي دريافت خدمات تخصصي روانشناسان، ضروري است.
درباره اين عده عمل كردن يا نكردن به وعدهها و قولهايي كه از طرف مسوولان به آنها داده شده، نقش بهسزايي در بهبودي يا بروز آسيبهاي رواني بعدي دارد. عدم ارايه چنين حمايتهاي ابزاري ميتواند در دراز مدت، عزتنفس اين عده را متاثر كرده و آنها را در شرايط ناگوارتري قرار دهد.
٣- كارگران واحدهاي توليدي: اين كارگران و به ويژه آنهايي كه تحت پوشش بيمه تامين اجتماعي نبودهاند، در حادثه پلاسكو دچار احساس شديد ناايمني شغلي شده چرا كه كار خود را از دست دادهاند و معمولا هم درآمد ديگري ندارند و واكنشهاي آنها به فاجعه بيشتر و پايدارتر از ديگران خواهد بود. عدهاي از آنها هم در روز حادثه، خود درگير بوده و در صحنه حضور داشتند كه احتمالا دچار عوارضي چون شوك، تنش، اضطراب و ديگر علايم خواهند شد.
در مورد اين كارگران، در درجه اول بايد آنان را تحت حمايتهاي اجتماعي چون برقراري بيمه بيكاري، تلاش براي احياي مشاغل و ارايه حمايتهاي ابزاري قرار داد تا ضربهپذيري آنها كاهش يابد و عملي ساختن وعدههاي داده شده در اين مورد حايز اهميت است. همچنين آنان كه از نزديك، تحت تاثير فاجعه بودهاند هم بايد خدمات لازم روانشناختي همچون تشكيل جلسات فردي يا گروهي بازگويي روانشناختي، جلسات تنشزدايي و تخليه هيجاني و در صورت لزوم، استفاده از تكنيكهاي بياني (براي افرادي كه نميتوانند مشكلات خود را به طور مناسبي از طريق كلام بيان كنند) و احتمالا ارجاع به متخصصان سلامت رواني را فراهم ساخت.
٤- آتشنشانها: آتشنشانها با توجه به حضور در صحنه عمليات و تنش ناشي از آن و نيز، كار در شرايط ناايمن و آسيبزا و به ويژه شهادت جمعي از همكارانشان در پيش روي آنان و نيز حجم بالاي انتظاراتي كه ديگران از آنان داشتهاند و احتمالا به دليل عدم كفايت ابزار و وسايلي كه با خود داشتهاند، احتمالا تحت تاثير حادثه و ضربههاي رواني ناشي از آن قرار خواهند داشت.
در حادثه پلاسكو البته به چند دليل آتشنشانها دچار خشم شديدي هم شدهاند كه نگارنده خود از نزديك شاهد اين خشم بوده است. از جمله بيتوجهي به اخطارها و هشدارهاي قبلي آنان به صاحبان توليديها و بيتوجهي به نيازهاي آتشنشانها كه طي دورههاي متوالي، يادآوري شده ولي متاسفانه كسي در جهت رفع اين نيازها اقدامي نكرده است. مجموعه اين شرايط موجب ميشود تا پيشبيني كنيم كه آتشنشانها نيز، در معرض مشكلات روانشناختي ناشي از حادثه پلاسكو قرار گيرند كه براي اين عده هم بايد خدماتي ارايه شود كه البته هم از همان لحظات اوليه و بيش از ساير افراد درگير در فاجعه پلاسكو، براي اين افراد مداخلات روانشناختي صورت گرفته يا برنامهريزي شده است. نقطه اصلي در اين خدمات در درجه اول، فراهمسازي فضا و فرصتي براي برونريزي عواطف و احساسات خشم و ناراحتي و غم و اندوه است. بايد با اعمال مديريت مناسب، فرصت استراحت كافي براي تمامي ردههاي آنها (اعم از فرمانده و مسوول يا ردههاي پايينتر عملياتي) در نظر گرفت.
همكاران روانشناسي كه طي چند روز گذشته در كنار آتشنشانها بودهاند بايد گوشهاي شنوايي داشته و اجازه دهند تا اين آتشنشانان ايثارگر، تجربه خود را از واقعه بيان كرده، ناراحتي خويش را در فقدان همكارانشان و تجربه كار و حضورشان در صحنه بيان كرده، احساسات و عواطف خويش را ابراز كرده و خشم خود را علني سازند. سپس به آنها مديريت استرس و نحوه كنترل فشارهاي ضربه زا را آموزش بدهند و متذكر شوند كه حتما به خواب و خورد و خوراك و سلامت جسمي خود توجه كرده، از منزوي شدن و گوشهگيري پرهيز كنند. خوشبختانه حركتهاي مردمي در حمايت و همدلي و همدردي با ايثارگران آتشنشان و حضور مردم در ايستگاههاي آتشنشاني طي چند روز گذشته، در التيام جراحات رواني اين عزيزان نقش بسيار موثري داشته است. تجربه كار ميداني نگارنده در فاجعههايي چون زلزله بم، زرند، سيراخور و غيره و تاليف و ترجمه بيش از ٦ جلد كتاب در زمينه پيامدهاي روانشناختي فاجعهها و بلايا يادآور آن است كه اين حركتهاي خودجوش در شرايط كنوني، بيش از هركار تخصصي ديگر در كاهش آلام آتشنشانهاي فداكار، كارآمد و اثر بخش خواهد بود. منابع علمي، بروز بلايا را فرصتي براي رشد و نوسازي و
امكانات ميدانند.
شايد پلاسكو فرصتي براي نوسازي ناوگان آتشنشاني كشور و بخصوص، آتشنشاني تهران و افزايش حمايتهاي مادي از جمله توجه به دريافتيهاي اين ايثارگران باشد كه تحقق اين اتفاقات، كمك موثري در رشد و بالندگي آنها خواهد بود. در غير اينصورت، شرايط رواني آتشنشانها نهتنها بهبودي نخواهد يافت بلكه ضربه رواني را در آنها تشديد كرده و حتي در آينده، براي آنان و خانوادههايشان هم مشكلاتي ايجاد ميشود.
٥- خانواده شهداي فاجعه: خانوادههاي آتشنشانهاي شهيد و خانوادههايي كه عزيزاني را در فاجعه پلاسكو از دست دادهاند هم، نيازمند حمايتهاي رواني اجتماعي هستند. خبر مرگ عزيزان، يكي از پرفشارترين عوامل ايجاد تنش در افراد است و ايجاد واكنشهاي سوگ كه تا چند روز هم ادامه مييابد، در اين خانوادهها محتمل خواهد بود. براي اين عده، شايد در حال حاضر آگاهي بخشي و تعيين تكليف وضعيت پيكر عزيزانشان مهم است و از آنجا كه برگزاري مراسم تدفين و ترحيم و حضور افراد به عنوان همدردي ميتواند روند سوگ را در خانوادهها تسريع كند، لذا لازم است تا هرچه سريعتر اين وضعيت (تدفين پيكرها) مشخص شود.
همچنين تشكيل گروههاي همدردي و در صورت امكان با حضور ساير خانوادههاي عزادار (خانوادههاي معظم شهدا، خانواده شهداي فاجعه منا يا غيره) ميتواند به فرآيند تخليه هيجاني اين خانوادهها كمك كند. مسوولان و مردم ميتوانند با همدردي و همراهي با اين عده در مراسم ترحيم، احساس حمايت را در آنان ايجاد كرده و تسلي خاطر آنها باشند. بديهي است كه علايم روانشناختي اين حادثه، تا چند ماه پس از فاجعه، روند تدريجي فرآيند سوگ است و پس از آن، در صورت تداوم علائمي چون بيخوابي، مبادرت به رفتارها يا اظهارات مخاطرهآميز يا رفتارهاي مشكلزاي ديگر، نياز به مداخلات تخصصي روانشناختي دارد. در عين حال بايد آن عده از خانوادهها كه در همين دوران اوليه سوگ هم رفتارهاي پرخطر دارند مورد توجه قرار بگيرند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
سلام، جامعه فقط به قاطعیت نیاز دارد بریدن گوش خائنان درس عبرتی برای دیگران وآیندگان! راه دیگری نیست!