حضور بیرمق احزابِ زنانه در سیاست ایران
گرچه انتخابات مجلس دهم نشان داد حضور بیشتر زنان در صحنه انتخاباتی می تواند بر سهم گیری آن ها از لیست ها تاثیرگذار باشد و نتیجه هم رکورد ساز، اما باز هم نقش کم رنگ احزاب زنانه در همان سطوح تصمیم گیری های انتخاباتی را نمی توان نادیده گرفت.
خبرآنلاین: گرچه انتخابات مجلس دهم نشان داد حضور بیشتر زنان در صحنه انتخاباتی می تواند بر سهم گیری آن ها از لیست ها تاثیرگذار باشد و نتیجه هم رکورد ساز، اما باز هم نقش کم رنگ احزاب زنانه در همان سطوح تصمیم گیری های انتخاباتی را نمی توان نادیده گرفت.
سال ها است برای حضور در بدنه سیاسی غیرحزبی تلاش می کنند؛ سهمشان را می خواهند و البته آنطور که باید و شاید به این سهم خواهی نرسیده اند. درصد حضور زنان در میان احزاب سیاسی کشور کم است؛ این خلاصه حضور ۳۸ ساله زنان در عرصه سیاسی است. از همان زمان که دختر آيتا... طالقاني شد موسس نخستين حزب زنانه ایران و جامعه زنان انقلاب اسلامي ايران را پایه گذاری کرد تا همین چندماه پیش که مجمع زنان اصلاحطلب مجوز گرفت، زنان سیاسی کشور در پی فعالیت های حزبی بوده اند و البته نتیجه هم چیزی نبوده جز حضوری حداقلی در میان احزاب سیاسی کشور.
احزابِ کم جان، کم اثر
جامعه زنان انقلاب اسلامي ايران از اولین احزابی است که با دبیرکلی یک زن به نام اعظم طالقانی دختر آیت الله طالقانی، بعد از انقلاب شکل گرفت و با مجوزی که در سال ۷۱ دریافت کرد تا کنون به فعالیت هایش با محور زنان ادامه داده است. طالقانی که روزی خودش را نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال ۷۶ کرده بود، گرچه در این عرصه از میدان مبارزات انتخاباتی به دلیل زن بودن کنار گذاشته شد اما تا کنون توانسته جامعه زنان انقلاب اسلامی را مدیریت کند. این حزب زنانه گرچه هر ازچندگاهی به تشکیل میتینگ و جلسات سخنرانی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به صورت دورهای، تشکیل کلاسهای آموزشی و شرکت در سمینارهای داخلی و بین المللی، انتشار بیانیه و جزوههای آموزشی و انتشار نشریه دست می زند اما عملا فعالیت سیاسی تاثیرگذار برای تاثیرگذاری زنان در عرصه انتخابات و فعالیت های حزبی چندان چشمگیر نیست.
جمعيت زنان جمهوري اسلامي هم که از سال ۶۵ با نقش پررنگ زهرا مصطفوي و مرحوم مرضيه حديدچي (دباغ) پا به عرصه فعالیت های حزبی- سیاسی گذاشت و تا کنون هم فعالیت داشته است اما این جمعیت هم با توجه به قدمتی که داشته نقش چندانی در فعالیت های تشکیلاتی زنانه در عرصه سیاسی کشور نداشته و مانند سال ۹۲ که در حمایت از حسن روحانی بیانیه داد به همین طرفداری حزبی از مردان بسنده کرده و از این جمعیت هم تاثیرگذاری چندانی در فعالیت های سیاسی زنانه ندیده ایم.
جامعه زينب (س) هم به عنوان یک تشکل اصولگرا از سال ۶۵ اعلام موجودیت کرد که هدف اولیه اش كمك به خانوادههاي شهدا و رزمندگان بود. این تشکل زنانه با دبیرکلی مرحوم مریم بهروزی یکی از مهمترین تشکل های زنانه اصولگرا شد. مرضيه وحيد دستجردي به عنوان اعضاي اصلي این تشکل، نخستين وزير زن جمهوري اسلامي شد.
انجمن روزنامهنگاران زن یکی دیگر از تشکل های زنانه است که با اعلام موجودیت در دهه ۷۰ بیشتر به عنوان یک تشکل صنفی شناخته می شود.
جمعيت حمايت از حقوق بشر زنان به دبیرکلی شهيندخت مولاوردي و مجمع زنان اصلاحطلب كه با رياست زهرا شجاعي که به تازگی مجوز فعاليت حزبي خود را دريافت کرده از دیگر احزاب زنانه ایران به شمار می روند که البته آنچنان فعالیت حزبی تاثیرگذاری در زمینه زنان از این دو تشکل هم دیده نشده است.
جمعیت زنان نواندیش مسلمان، جامعه اسلامي زنان، جمعيت زنان پيرو راه حضرت زهرا (س)، كانون تبادل اطلاعات زنان، مجمع اسلامی بانوان، جبهه متحد زنان اصولگرا، مجمع زنان انقلاب اسلامی، جامعه اسلامي زنان اصفهان، جمعيت زنان پيام آور، جمعيت پيروان حضرت زينب (س) از دیگر تشکل های زنانه در عرصه سیاسی کشور هستند که البته فعال ترینشان هم جمعیت زنان نواندیش مسلمان بوده که در انتخابات مجلس دهم و معرفی زنان به لیست انتخاباتی اصلاح طلبان نقش پررنگی داشت و بقیه این تشکل های اجتماعی در سال های گذشته بیشتر نقشی اجتماعی برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی زنان داشته اند تا فعالیت های سیاسی.
کمتر از ۱۰ درصد، سهم احزاب زنانه
ماه پیش بود که شهيندخت مولاوردي معاون رئيسجمهور در امور زنان و خانواده اعلام کرد كه دبيران كل ۱۸ تشكل سياسي در ايران زن هستند. ۱۸ تشکل از جمع ۲۴۲حزبي كه به صورت رسمي داراي پروانه فعاليت از كميسيون ماده ۱۰ احزاب هستند.
گرچه از نظر معاون امور زنان و خانواده حفظ و افزايش اين تعداد گامي رو به جلو براي حضور جديتر زنان در فرايند تصميمگيريهاي تشكيلاتي است، اما حضور اندک تشکل های زنان در میان ساختار مردانه سیاست در این سال های اخیر نه تنها موجب جدی نگرفتن فعالیت های حزبی زنان برای تصدی مناصب مهم مدیریتی کشور شده که این احزاب و تشکل های زنانه عملا به محفل هایی برای فعالیت های انتخاباتی زودگذر تبدیل شده اند که طبعا بعد از خوابیدن تب انتخابات مشاركتهاي اجتماعي و سياسيشان باز در هاله از ابهام قرار می گیرد.
گرچه انتخابات مجلس دهم نشان داد حضور بیشتر زنان در صحنه انتخاباتی می تواند بر سهم گیری آن ها از لیست ها تاثیرگذار باشد و نتیجه هم رکورد ساز، اما باز هم نقش کم رنگ احزاب زنانه در همان سطوح تصمیم گیری های انتخاباتی را نمی توان نادیده گرفت. سال ها است سایه در حاشیه بودن، بر فعالیت های سیاسی زنان سایه انداخته است. سایه ای مردانه بر ساختاری زنانه و چاره هم چیزی نیست جز آفت شناسی این احزاب، تقويت همين ۱۸ تشكل زنان و باز کردن راهِ حضور زنان در شورای مرکزی احزاب مردانه.
موضوعی که پروانه مافی، عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب و نماینده مجلس شورای اسلامی هم بر آن تاکید دارد. او با بیان اینکه نقش زنان و حضورشان در احزابی که خودشان عهده دار مستقیم آن هستند و یا حضور زنانی که در شورای مرکزی و یا هیات های رئیسه احزاب فعال هستند، چیزی کمتر از ۱۰ درصد است، به خبرآنلاین می گوید:«این درصد نسبت به مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان بعد از انقلاب و تعیین رخدادهای ملی که زنان در آن موثر بودند، بسیار کم است.»
او ادامه می دهد: «در عبارت هایی که از امام (ره) به جا مانده اشاراتی به این موضوع وجود داشته است که زنان در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی جلوتر از مردان بوده اند. ما می دانیم که امام (ره) این سخنان را برای خوشامد زنان نگفته است و فرمایشات ایشان از روی بررسی و خرد بوده است. اما متاسفانه با توجه به فرمایشات امام درباره لزوم حضور زنان در عرصه سیاسی، آن شکلی که لازم بود برای این حضور گسترده در نظر گرفته شد، لحاظ نشد که باید بخشی از این کم کاری را در بین خود زنان جست وجو کرد. فعالیت های حزبی فعالیت هایی است که هم وقت گیر است و هم برای آن باید هزینه پرداخت شود. در میان زنان کم هستند کسانی که حاضر باشند برای فعالیت های سیاسی و حزبی هزینه پرداخت کنند. یکی از عوامل کم رنگ بودن احزاب زنانه در فعالیت های سیاسی کشور همین موضوع است.»
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران اسلامی ادامه می دهد: «عامل دیگر حمایت نکردن جدی مردان از حضور احزاب زنانه در میان فعالیت های حزبی و تشکلی کشور است. مردان حضور زنان را در شوراهای مرکزی حزب ها جدی نمی گیرند. اما اعتقاد من بر این است که اگر قرار باشد فعالیت های زنان در حوزه سیاسی و حضور زنان در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اداری و اجتماعی روشن و مشخص شود لازمه اش این است که در فعالیت های حزبی شرکت کنند، وقت بگذارند و هم جسارت حضور در این عرصه ها را داشته باشند.»
لزوم عبور از مرحله تئوریک به میدان عملی
فاطمه راکعی، نماینده مجلس ششم شورای اسلامی و دبیر کل حزب زنان مسلمان نو اندیش هم با بیان اینکه کاری که احزاب زنانه در این موقعیت از وضعیت سیاسی کشور می توانند انجام بدهند این است که به عنوان احزابی ملی عمل کنند که در واقع تشکیل دهندگانش زنان هستند، به خبرآنلاین می گوید: «این همان کاری است که جمعیت زنان مسلمان نواندیش انجام داده است. ما اساسنامه خود را به گونه ای تنظیم کردیم که نه برای عضوگیری از مردان محدودیتی داریم و نه در انجام فعالیت های سیاسی در سطح ملی. اگر غیر از این باشد احزاب زنان به جزیره هایی تبدیل می شوند که کشش کار سیاسی نخواهند داست.»
او ادامه می دهد: «در چهار دهه گذشته بسیاری از NGO ها و جمعیت های زنان برای فعالیت های زنانه فعالیت کرده اند و دیگر همه حرف ها زده، تمام خواسته ها و مطالبات زنان مطرح شده و مشخص شده است که کدام قوانین تبعیض آمیز هستند. الان موقع این است که زنان کنشگرانه وارد عمل بشوند و در واقع تلاش کنند تا نظریه ها و انتقادهای موجود در زمینه زنان از حالت تئوریک به مرحله عملی برسد. این موضوع به نظر من مهمترین وظیفه احزاب زنان است. بنابراین زنان به عنوان مدافعان قانون باید وارد عمل شوند و بعد در تمام مسائل ملی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و مسائل اقتصادی باید همسو و همگام با مردان فعالیت جدی کنند تا به سوی توسعه متوازن و پایدار حرکت کنیم.»
راکعی می گوید: «در سال آینده دو انتخابات در پیش رو داریم. زنان باید هم به صورت جدی در این دو انتخابات کنشگری سیاسی داشته باشند و هم باید گام در جهت مشارکت در سطوح تصمیمات کلان و جزئی کشور بگذارند. اما مهمترین وظیفه احزاب زنان در سال آینده، تصمیم گیری برای چگونگی مشارکت در اهداف سیاسی برای دو انتخابات پیش رو است. ما به عنوان احزاب اصلاح طلب هم در سال ۹۲ برای روی کار آوردن حسن روحانی و هم در سال ۹۴ برای گرفتن قاطبه مجلس دهم از سوی اصلاح طلبان به صورت جدی وارد عمل شدیم و همین رویه را ادامه خواهیم داشت. مساله ما الان خارج کردن کشور از بن بست هایی است که کشور در آن گرفتار است.»
احزاب زنانه محک می خورند
حالا چند ماه دیگر به انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر زمان باقی است و در حالی که در این روزها اسم هایی مانند مرضیه وحید دستجردی برای رقابت با کاندیداهای مرد در انتخابات ریاست جمهوری شنیده می شود و فعالان حوزه زنان از لزوم سهم بیشتر زنان در لیست های انتخاباتی شورای شهر می گویند، زمان خوبی برای محک جدی احزاب زنانه است. زمانی برای خروج از رخوت و البته تاثیرگذاری بیشتر.
ارسال نظر