چرا برجام یک موضوع ملی است؟
مذاکرات ما با آمریکا در دولت های دیروز و امروز بر اساس یک ضرورت انجام شد وبه معنای علاقه نظام به برقراری رابطه با آمریکا نیست و برجام نیز یک مسیر برای ایجاد دوستی بین ایران و آمریکا نباید تلقی گردد.
یک سال از روزی که برجام به مرحله اجرا رسید می گذرد و دست اندرکاران و صاحبنظران با گرایش های مختلف،این موضوع مهم را مورد ارزیابی قرار داده اند. واقعیت این است که مذاکرات با ۱+۵ یک ضرورت ملی بود و به دلیل جوانب مثبت آن، نظام متقاعد گردید تا در این موضوع وارد شود.
چند دلیل برای اثبات ملی بودن موضوع برجام می توان ارائه نمود.
۱- مذاکرات با کشورهای ۱+۵ به دلیل ضرورت های ملی، قبل از شروع دولت یازدهم آغاز شد و در زمان دولت آقای روحانی با برنامه ریزی و فعالیت بیشتری ادامه یافت و به جمع بندی نهائی رسید. انجام مذاکرات،ابتکار یک فرد یا جناح خاص تلقی نمی شود،بلکه تصمیم نظام بود و در چارچوب تصميمات مسئولان ارشد و نهادهاي نظام بخصوص شورای امنیت ملی و با نظارت عالی مقام معظم رهبری صورت پذيرفت. مذاكرهكنندگان و شخص آقاي دكتر ظريف بدون اطلاع مذاكره نميكردند، ايشان برای مذاکره چارچوب داشتند که برآیند نظرات شورای امنیت ملی بود.در عین حال به لحاظ ملی بودن این موضوع و اهمیت فراوان آن، گروه مذاکره کننده از نظرات دیگر مسئولین در قوای مقننه و قضائیه و سایر نهادها و جناح ها نیز بهره می برد و گزارش ریز مذاکرات به مقام معظم رهبری ، ریاست جمهوری و شورای امنیت منعکس می شد.به دلیل همین ضرورت های ملی، نقش رهبر انقلاب در هدایت این مذاکرات بسیار پر رنگ و تعیین کننده بود .تردیدی نیست که حمایت های ایشان و دیگر مسئولین دلسوز ازتیم مذاکره کننده ، موجب افزایش انگیزه و توان مذاکراتی ایران درمقابله با شش قدرت جهانی شد.در مجموع نظر و اراده نظام بر انجام مذاکرات استوار بود و رهبر انقلاب نیز علیرغم اینکه در مقاطع لازم، انتقاد میکردند، ولی تا آخر پشتیبان مذاکره کنندگان بودند و از آنان حمایت کردند.
۲- مذاکره با آمریکا نیز در سال پایانی عمر دولت دهم شروع شد.این اقدام نیز یک ابتکار شخصی یا گروهی نبود و بنا به ضرورت های ملی صورت پذیرفت. آقای دکتر صالحي زماني كه سكان وزارت امور خارجه را به عهده داشتند،اجازه انجام مذاکرات با آمریکا در کشور عمان را با در نظر گرفتن شروط رهبرانقلاب،دریافت نمودند. رئيسجمهور وقت نيز مخالف اين موضوع نبود و مذاكرات با آمريكاييها در سطح معاونین وزارت امورخارجه انجام شد. این مذاكرات به پیشنهاد آمریکائی ها در آن زمان محرمانه بود و توسط وزارت خارجه انجام ميگرفت و مذاكرات ۱+۵توسط شوراي عالي امنيت ملي نیز جداگانه جریان داشت. بنابراين، نخستين خط شكني برای مذاکره با آمریکا در دولت دهم و بنا به یک ضرورت ملی انجام شد و بنا به همین ضرورت در دولت یازدهم نیزاین مذاکرات پس از دریافت مجوزهای لازم ادامه یافت. البته در دولت یازدهم مسئوليت مذاكرات به وزارت امور خارجه محول گردید.
۳- از همان زمان که مقام معظم رهبری نظریه «نرمش قهرمانانه» را مطرح کردند ، جبهه جدیدی برای مقابله با دشمن باز شد که همان میز مذاکرات بود.در واقع میز مذاکره به میدان مبارزه و نبرد برای تامین مصالح ملی مبدل گردید .برای مردم ایران بزودی مشخص شد که میز گفت و گو، یک عرصه جهاد است و بطور طبیعی همانگونه که با یک رویکرد اسلامی و ملی از جبهه های جنگ نظامی بر علیه دشمن بعثی حمایت می کردند، باید با همین رویکرد اسلامی و ملی نیز از افسران و سربازان عرصه دیپلماسی در مصاف نرم با آمریکا و دیگر زیاده خواهان حمایت شد.
با توجه به این دلایل باید بپذیریم که اقدامات انجام شده در سال های اخیر چه در مذاکره با ۱+۵ و چه در گفتگو با آمریکا،نتیجه یک تصمیم ملی بوده و در قالب های جناحی و حزبی نباید تفسیر و تعبیر شود.نتایجی که تا امروز از اجرای برجام حاصل شده نیز در جهت مصالح نظام و منافع ملی بوده است.این که امروز شش قدرت بزرگ، گردش چند هزار سانتریفیوژ را در ایران پذیرفتند،،اینکه شاهد تضعیف ایران هراسی و ارائه تصویر جدیدی از ایران به عنوان حامی صلح و امنیت بین المللی هستیم ، بی خاصیت شدن شش قطعنامه شورای امنیت، رفع موانع خرید هواپیما، رفع موانع صادرات نفت و معاملات غیر نفتی ، پیروزی نفتی در اوپک، رفع بسیاری از موانع بیمه ای،جذب سرمایه گذاری های خارجی و....همه را باید در نتیجه اقتدار ملت ایران دید و در هر جناح و با هر گرایشی باشیم،باید این موفقیت ها را دستاوردهای ملی و نه جناحی تلقی نمائیم.
مذاکرات ما با آمریکا در دولت های دیروز و امروز بر اساس یک ضرورت انجام شد وبه معنای علاقه نظام به برقراری رابطه با آمریکا نیست و برجام نیز یک مسیر برای ایجاد دوستی بین ایران و آمریکا نباید تلقی گردد. بدیهی است آمریکا که خصومت آن با انقلاب اسلامی و مردم ایران نهادینه شده، قابل اعتماد نیست و نباید انتظار داشت که همه مطالبات ما با توجه به بد عهدی های آمریکا به سرعت تامین شود.برای کسب حداکثری مطالبات باید جنگید و از پیشقراولان این مبارزه ملی که تیم مذاکره کننده است باید حمایت کرد.در جبهه های جنگ نظامی نیز نمی توان بدون حمایت و پشتیبانی، از سربازان انتظار پیروزی داشت.
بخصوص در مقطع فعلی که یاران ترامپ در کنار رژیم صهیونیستی و اذناب منطقه ای آنان در صدد ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران هستند،نیاز به اتحاد و همدلی در مقابل دسایس دشمنان یک نیاز ملی است. دشمن به انتظار شکاف در صفوف متحد ملت ایران نشسته است . نومحافظه کاران امریکا، لابیهای اسرائیل، نوکیسه های عربستان همه به تشدید اختلافات جناحی در ایران دل بسته اند. نباید به تخاصم و دشمنی دشمنان انقلاب اسلامی شک و تردید داشت و کسانی که واقعا به مبارزه با آمریکا می اندیشند، باید بر لزوم اتحاد و همبستگی ملی پای فشارند.
نکته آخر اینکه وقتی مقام معظم رهبری در بیانات خود از تیم مذاکره کننده حمایت کرده و آنان را بچه های انقلاب و بچه های خود ما خطاب می کنند ، باید بدانیم که نباید این تیم تضعیف شود. نباید تیم مذاکره کننده در صحنه مقابله ، احساس ضعف کند .برجام یک توافق ملی است و بخصوص با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری نباید به دستاویزی برای بهره برداری های جناحی مبدل گردد. برجام یک موضوع ملی است و همه جناح های مومن به انقلاب و دلسوز به نظام باید برای کسب دستاوردهای حداکثری آن متحد شوند.
ارسال نظر