بازگشت بیلگه جیلان با «درخت گلابی وحشی»

روزنامه شرق: فیلم جدید نوری بیلگه جیلان «درخت گلابی وحشی» (Wild pear tree) که با مشارکت کمپانی فرانسوی ممنتو فیلم و کمپانی ترکی زینو فیلم تولید شد، به پایان رسید.

فیلم جدید جیلان داستان مردی به نام سینان است که به ادبیات علاقه دارد و می‌خواهد نویسنده باشد. او به دهکده زادگاهش برمی‌گردد. او به‌سختی پولی برای انتشار کتابش فراهم کرده اما در دهکده با قرض‌های پدرش مواجه می‌شود.

تازه‌ترین اثر سینمایی بيلگه جيلان با ترکیبی از بازیگران ترک ساخته شده و مرتضی اتابکی، عکاس و فیلم‌ساز ایرانی در این پروژه همکاری داشته است.

نوری بیلگه جیلان سال ٢٠٠٠ برای فیلم «دوردست»، برنده جایزه هیئت داوران جشنواره کن، سال ٢٠٠٨ برای فیلم «سه میمون» برنده جایزه بهترین کارگردانی و سال ٢٠١١ برای فیلم «روزی روزگاری در آناتولی» برنده جایزه هیئت داوران شد. «خواب زمستانی»در سال ٢٠١٤ برنده نخل طلای کن شد. داستان «خواب زمستانی» در آناتولی روی می‌دهد و مکاشفه‌ای در شکاف عمیق بین افراد ثروتمند و فقیر و افراد قدرتمند و ضعیف در ترکیه است و از سوی فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم به‌عنوان برنده جایزه فیپرشی و فیلم برتر بخش‌ مسابقه اصلی معرفی شد. «خواب زمستانی»‌ به‌عنوان نماینده ترکیه در بخش فیلم خارجی‌زبان هشتادوهفتمین دوره جوایز اسکار به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی شد؛ اما نتوانست نامزد شود. طرح داستان فیلم به آهستگی و در خلال مجموعه‌ای از گفت‌و‌گوهای طولانی شکل می‌گیرد.

به گفته جیلان، ایده ساخت فیلم «خواب زمستانی»، چند داستان کوتاه اثر «آنتوان چخوف» بوده ولی تا فیلم به نقطه پایان رسید خیلی چیزها تغییر کرد و اضافه شد. به گفته جیلان او در آثارش همواره از این نویسنده روس ایده گرفته‌ است و در آخرین فیلمش نیز خیلی تحت‌تأثیر آثار او بوده. او در یکی از گفت‌وگو‌هایش به علاقه‌اش به ساخت فیلم‌هایی با مضمون زندگی اشاره کرده است؛ او می‌گوید: «آثار چخوف از نظر من چنین ویژگی دارد؛ شاید او به من آموخته باشد که چگونه زندگی کنم، نمی‌دانم».

بیلگه جیلان که با «روزی روزگاری آناتولی» موفقیت‌های فراوانی به دست آورد درباره طرح فیلم جدیدش «درخت گلابی وحشی» می‌گوید: «چه دوست داشته باشیم و چه نه، ما ویژگی‌های تعریف‌شده‌ای را از پدرانمان به ارث می‌بریم. یک تعداد خاصی از نقاط ضعف آنها، عادات و سرگرمی‌هایشان یا رفتار آنها را ارث برده‌ایم. این فیلم داستان شباهت اجتناب‌ناپذیر یک پسر به پدرش را روایت می‌کند که از خلال یک‌سری تجارب دردناک به دست می‌آید».