کشته شدن زن جوان پس از طلاق
مرد جوانی که به دنبال مشاجره شدید، همسر سابقش را خفه کرده و بعد هم دست به خودکشی زده اما نجات یافته بود
ایران نوشت: مرد جوانی که به دنبال مشاجره شدید، همسر سابقش را خفه کرده و بعد هم دست به خودکشی زده اما نجات یافته بود، دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور محمود کیخواه - مستشار دادگاه - محاکمه شد.زن جوان شامگاه بیست و پنجم دی سال ۹۳ در خانه همسر سابقش واقع در شرق تهران به قتل رسید. به دنبال اعلام این جنایت، بازپرس کشیک قتل و مأموران پلیس با حضور در محل وقوع حادثه با جسد «نرگس» - ۲۹ ساله - در آشپزخانه روبه رو شد.
پیکر نیمه جان شوهر این زن که بر اثر استنشاق گاز دچار خفگی و بیهوشی شده بود، در گوشه دیگر خانه افتاده بود. بنابراین بهزاد بلافاصله به بیمارستان انتقال یافت و پس از به هوش آمدن، در بازجویی‌ها راز جنایت را فاش کرد.
«در حالی که به دلیل خوردن مشروب حال خوبی نداشتم، با همسر سابقم بر سر حضانت پسرمان جر و بحث کردم. هنگام مشاجره او به طرف آشپزخانه دوید اما پایش سر خورد و زمین افتاد. من که از شدت عصبانیت گرفتار جنون شده بودم، کنارش زانو زدم و با یک متکا آنقدر روی صورتش فشار آوردم که از نفس افتاد.
چند ثانیه بعد به خودم آمدم و وقتی فهمیدم مرده، به وحشت افتادم و سعی کردم با تنفس مصنوعی نجاتش دهم اما خیلی دیر شده بود و بعد هم به فکر مردن افتادم.برای همین شیر گاز آشپزخانه را باز کردم تا خودکشی کنم. در همان حال که بشدت نگران سرنوشت پسرمان بودم، با خواهرم تماس گرفتم و از او خواستم مراقب پسرم باشد و بعد منتظر ماندم تا با انتشار گاز بمیرم، اما انگار خواهرم از پلیس کمک خواسته بود که نجات یافتم.»
در دادگاه
در دادگاه
مأموران صبح دیروز مرد جوان را از زندان به دادگاه کیفری تهران بردند تا محاکمه شود. در آغاز جلسه دادگاه پدر و مادر مقتول برای دامادشان درخواست قصاص کردند، سپس این جوان در برابر قضات دادگاه ایستاد تا از خود دفاع کند.
«سه سال قبل از حادثه به خاطر موضوعات مختلف با همسرم اختلاف پیدا کردیم. او علاقه‌ای به ادامه زندگی با من نداشت تا اینکه طلاق گرفت. آن زمان پسرم 4 ساله بود. مدتی گذشت تا اینکه احضاریه دادگاه درباره حضانت فرزندمان به دستم رسید که دادگاه حضانت را به من داده بود. پس از چند ماه «نرگس» را مقابل دادگاه دیدم و دوباره پس از کلی حرف زدن او را راضی کردم به سرزندگی مشترک برگردیم. صبح روز حادثه هم به خرید رفتیم اما پس از برگشتن به خانه با هم مشاجره کردیم و او گفت که حضانت پسرمان را می‌خواهد. بعد هم خواست از زندگی‌اش برای همیشه بیرون بروم که من عصبانی شدم. او از دستم فرار کرد و من به دنبالش دویدم اما در حال فرار پایش لیز خورد و به زمین افتاد، من هم با متکایی که در دست داشتم او را خفه کردم. آنقدر عصبانی بودم که نمی‌دانستم چه کار می‌کنم. چند ثانیه بعد وقتی به خودم آمدم دیدم زنم دیگر نفس نمی‌کشد و مرده است. اول فکر کردم به شوخی خودش را به مردن زده اما مرگش واقعی بود و بدنش داشت سرد میشد.خیلی ترسیده بودم. به او تنفس مصنوعی دادم اما هیچ فایده‌ای نداشت.
من همسرم را دوست داشتم و اگر با او درگیر شده بودم، به خاطر این بود که می‌خواستم من و پسرمان را رها نکند اما افسوس که...»
پس از اظهارات متهم، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند. قرار است بزودی رأی خود را - که طبق قانون قصـــــاص خواهد بود - صادر کنند.
شغلت چه بود؟
کارمند یک شرکت دارویی بودم.
زندگی‌تان به بن‌بست رسیده بود؟
او مرا دوست نداشت.
چرا با هم مشاجره می‌کردید؟
اکثر اوقات در خانه نبود، وقتی از کار بر می‌گشتم غذا حاضر نبود و به زندگی‌مان توجهی نداشت.
چرا با او درگیر شدی؟
نمی‌دانم، مشروب خورده بودم و حالت عادی نداشتم.
در حال حاضر چه درخواستی داری؟
می‌دانم حقم قصاص و مرگ است اما از پدر و مادر زنم درخواست می‌کنم به خاطر پسرم و سرنوشتش مرا ببخشند!
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خب میذاشتن اینم بمیره
دلم میسوزه واسه زنایی که باهزار امید و ارزو میرن خونه بخت ، میفهمم که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ،بعدشم بدست یه از خدا بیخبر کشته میشن و جوونی شون وزندگیشون تباه میشه,
بعضی ها که واقعا در خودشون اداره ی یه زندگی رو نمیبینن، ازپسش بر نمیان چرا تشکیل خانواده میدن ,
دیگه چکارکنه
حقشه اعدام بشه من نمیدونم چرا وقتی کار از کار میگذره پشیمون میشن و در خواست بخشش میکنن تو الان یه جون گرفتی جون یه مادر اصلان اگه ببخشنت چطوری میخوای تو چشای معصوم بچه ات نگاه کنی قیرت داشته باش بگو زدو اعدامت کنن نه اینکه ببخشنت
شما ها حق زندگی ندارین فقط خدا تقاص این زن ها رو از شما مردای بی وجدان بگیره که هم می کشین و بعدش تهمت میزنین خدا نابودتون کنه به حق پنج تن
فقط باید اعدام بشه...
عجب !!!!!! در حال مستی میخواسته در مورد زندگی بچه اش تصمیم بگیره .
یه جا میگه چون دوستش داشتم ازش خواستم دوباره به زندگی قبل برگرده بعد میگه زنم خوب نبوده و همش بیرون بوده .
مرد باش بگو مقصری و نتونستی زندگیتو حفظ کنی .
در عجبم شمارا بوجدانتان اینجا نظرات روان خودرا ندهید بحرحال قاتلی هست ومقتول اما قرارنیست شما در هر جریان شروع کنید بدو بیراه گفتم بحر حال قاتل بدست قانون وهیچ قاضی جنایی وقت انکه بیاد نظر شمارو بخونه نداره او از مامورین جرم وجنایت اگاهی کمک میگیره وبر اساس صحنه جرم نظر کارشناسی وحکم قانون خوب گذاش جای شما بود که میایین خود را خالی می کنید که هیچ فایده نداره اما اگر در هر خبر که گفته نظرات بیایین نظر های مردمی بدین برای همدیگر گفتم دادگاه جنایی نظرات شما را نمی خونه اما من وسایرین میخونیم که حلقه بگوشم حواس جمع باشم اول اینکه مشاجره زن وشوهر بخصوص با داشتن بچه چرا وبچه دلیل که مسلما دلایل درست نیست ما باید بدیلیل داشتن بچه گذشت داشته باشیم اخر بیک انسان ما جان دادیم او گناهی نداره امده بخانه ما که اصلا با وظایف پدر ومادر نا اشنا وفقط در فکر خومونیم نه در اندیشه اینده او وبعدش اگر مرد زن گرفته وزن شوهر کرده باید بوظایف خود در مقابل دیگری با درک زمان ومکان وکشور وحریم خانه در عین صداقت رفتار و از مسولیت همسر بودن شانه خالی نکنیم مرد باید نان بیار باشه پشتیبان باشه شوهر باشه پدر باشه البته با موقعیت فعلی بحرحال تامین کننده خانه و زن هم باید با قبول مسولیت نفر دیگر در بیرون رفت امیال خانه پدری بفکر اسایش روان شوهرش ودر قبال دریافت نفقه در انجام وظایف همسری کوشا باشه این حرفها که ازادی زنه و دیگر حرفهای شعاری رو گوش نده وبفکر گرم کردن محیط خانه با حس مسولیت ودر نگرش انسانی از مهربانی و عطوفت بجای نق زدن وتعنه زدن ومتلک گفتن وچشم هم چشمی زنهای دیگر بپر هیزه و نگذاره خانه محا عشق او وشوهر وفرزندش تبدیل به جهنم شود متاسفانه میخانیم نود درصد این زندگی های خشونت بار عاقبت سازش نداشته واگر قتلی انجام نشه طلاق وجدایی میوه اخرشه خوب حالا ایا همان زن ناسازگار وان مرد بی مسولیت خوبشد عاقبتشون گفتم بخصوص با با بچه اره بیایین بجای خالی کردن عقده های خود نظر های جلوگیر بدین نه انکه باید این میشد یا ان میشد !!! بیاید کارشناسی عامیانه مردمی کنید ریش سفید باشید بگید اگر اینطور نبو قتل انجام نمیشد تا چهر نفر از گفته هایتان هشدار واگاه شوند یاعلی برترینها پوزش ومردم عذر از زیادی
این جانی حقش قصاص است تمام حرفاش دروغ است.
ای کاش چنین مردهایی اصلا بدنیا نمیومدن تا زنان بی گناهی مثل این خانم و دختر خاله من بدستشون کشته بشن ...
و بعد با پررویی اظهار پشیمانی کنن...
حیف اسم مرد ک به چنین کسایی بگن..
حیف اسم انسان ک به اینها نسبت داده بشه
یا مشروب....یا مواد مخدر...یا فحشا و زنا....اکثر درگیری ها و قتل ها به همینا بر میگرده....وقتی اسلام چیزی رو حرام میکنه بی دلیل نیست....یکم به خودمون بیایم...
لایک توتی جان
خوبه نگفته خانمم مشروب خورده بود ومیخواست منو بکشه ومن از خودم دفاع کردم