نامه قرائتی به مسئولان فرهنگی کشور
حجت الاسلام محسن قرائتی در نامه ای به مسئولان فرهنگی کشور، از دغدغه های آموزش نسل نو سخن گفت و خواستار یک انقلاب در این زمینه شد.
خبرگزاری ایرنا: حجت الاسلام محسن قرائتی در نامه ای به مسئولان فرهنگی کشور، از دغدغه های آموزش نسل نو سخن گفت و خواستار یک انقلاب در این زمینه شد.
حجت الاسلام قرائتی در نامه ای خطاب به مسئولان فرهنگی، حوزهها و دانشگاهها مطالبی را نوشت و نکاتی را درباره ضرورت استفاده از ظرفیت دانشگاه ها و حوزه های علمیه و مراکز فرهنگی کشور بیان کرد.
در نامه قرائتی آمده است: اینجانب بیش از نیم قرن طلبه هستم و بیش از ۴۰ سال معلم، و بیش از ۳۷ سال در شبکههای رادیویی و تلویزیونی با محوریت قرآن و نسل نو، و سبک جدید و با توجه به استقلال و وابسته نبودن به هیچ شخص و گروه و بدون تامین اعتبار هر سال، حدود ۷۰ سفر و نوشتن چند کتاب و برگزاری صدها کلاس برای کسانی که علاقه به معلمی و تدریس مسایل دینی داشتهاند، به اینجا رسیدهام که عصاره تجربیاتم را به اساتید به عنوان زیره به کرمان، بیان کنم.
وی افزود: در زمستان امسال در اثر یک بیماری که یک ماهی فرصت استراحت بعد از عمل جراحی به من داده شد، زمانی برای بازگشت به کارهای خود و برنامههای حوزه و دانشگاه، پیدا کردم. زیرا با توفیق الهی هفتههای زیادی در حوزه علمیه قم، برای طلاب جوان و هفتهای چند روز در دانشگاه تهران از نزدیک با نسل فرهیخته حوزه و دانشگاه مأنوس هستم.
قرائتی اضافه کرد: شاید بتوان گفت یکی از مهمترین عوامل مشکلات امروز آن است که بخش مهمی از درسهای حوزه و دانشگاه، مباحث نظری یا محفوظات یا اطلاعات غیرکاربردی است، و در این زمینها میوههای مطلوبی به بار نمینشیند. انقلابی باید بشود که در آن خاک این باغچه عوض گردد. به تمام کتابها و درسها نگاه کاربردی شود، نمرهها و مدارک، بر اساس مهارتها ارائه گردد. (البته با حفظ بخشهایی از اطلاعات و محفوظات)
به گفته این معلم قرآن، امروز آموزش و پروش ما دیپلم تربیت میکند، اما چند درصد از آنان نوعی مهارت دارند که بعد از دیپلم وارد بازار کار شوند، به کسب و مهارتی برسند، ازدواج کنند، منتظر استخدام نباشند، از دولت توقع نداشته باشند و به خاطر آنکه از تحصیلاتش کام گرفته است، به نظام علاقمند و از نظر روحیه جوانی بانشاط باشد؟
«امروز اکثر تحصیلکردگان خاک آموزش و پرورش، بیمهارت، بیدرآمد، بیکار، بینشاط، بدبین، پرتوقع، و کار را ننگ میدانند. آیا نباید این خاک عوض شود؟ امروز بسیاری از خروجیهای دانشگاهها نیز جز محفوظات و مدرک، هیچ مهارتی ندارند و مدرک برای آنها مانع کار است و جوانانی هستند پرتوقع و مطالبهگر و کسانی که بدون هیچ گونه تولیدی مصرف گرا و منتظر استخدام و کار دولتی هستند و حتی حاضر نیستند، مهارتهای پدر خود را فرا بگیرند.»
قرائتی خطاب به اساتید دانشگاه ها نوشت: نداشتن مهارت یعنی نداشتن شغل! و نداشتن شغل یعنی نداشتن درآمد، و نداشتن درآمد یعنی نداشتن همسر و فرزند و نشاط، و نداشتن اینها یعنی افسردگی، اعتیاد، توجه به فیلمها و برنامههای فاسد، فاسد شدن و دیگران را فاسد کردن، بیاعتقادی به اسلام و نظام و...
وی وضعیت حوزه های علمیه را بهتر از دانشگاه ها ندانست و افزود: باید برای طلاب به نحوی برنامهریزی شود که هر طلبهای یک یا چند مهارت تبلیغی داشته باشند. البته حساب کسانی که توان اجتهاد دارند، و از نظر روحی آماده فقیه شدن هستند، از دیگران جداست.
رئیس ستاد اقامه نماز افزود: اگر ما چند مرجع و چند صد مدرس نیاز داریم، در عوض دهها هزار روحانی استاد و مهارت دیده لازم داریم. اگر هر پنج یا ده مدرسه یک معلم خوش سلیقه داشته باشد که بتواند پاسخگوی نسل نو باشد و مهارتهای لازم را دیده باشد، ما دهها هزار طلبه فاضل لازم داریم.
وی مهارتهای طلاب در حوزه های علمیه را در زمینه تدریس عقاید، تدریس فقه و آموزش احکام و همچنین مهارتهای برخوردهای اخلاقی، مناظره، نوشتن، تفسیر قرآن و سخنرانی دانست، گفت: مهارتهای تخصصی بالاتر که بحمدالله بخشی از آنها در حوزه ایجاد شده ولی باز در همان مهارتها به جنبه نظری بیش از جنبه کاربردی توجه شده است.
قرائتی تاکید کرد: هر طلبه باید آنگونه تدریس کند که عوام بفهمد و خواص بپسندد و آنگونه باشد که از درون خود، بتواند جلسات و کلاسهایی را بدون تأمین اعتبار و وابستگی ایجاد کند و لذا تمام روحانیون به خصوص روحانیون جوان باید شیوههای جذب نسل نو را در حوزه فراگیرند. شیوههای دعوت به نماز، شیوه سبک زندگی درست، شیوه بیان تفسیر قرآن و روایات، استفاده از تاریخ و مثال و داستان و هنر، هر کدام مهارتی است.
وی افزود: گرچه دولت طرح تحولی و یا چشماندازی ۲۰ ساله تهیه کرده اما مشکل ما، طرح تحول نیست، بلکه مرد تحول است. عوض کردن خاک این باغچهها نیاز به یک عزم راسخ و جرأت و جسارت و نوعی خطشکنی دارد. زمانی ما موفق هستیم که اگر امکاناتی داشتیم از آنها استفاده کنیم و اگر نداشتیم خود ما آن امکانات را فراهم کنیم.
«خوشبختانه کم و بیش به این مسأله توجه شده است که مثلاً تأسیس دانشگاه فرهنگیان برای آن است که معلم در ۴ سال، مهارتهای معلمی را ببیند. تأسیس دانشگاه علمی و کاربردی به خاطر توجه به همین نوع مهارتها است. رشتههای تخصصی در حوزهها، با توجه به این امر است ولی این کافی نیست و ما باید از همه ظرفیتها استفاده کنیم.»
وی به نمونه هایی اشاره کرد و نوشت: اگر نوجوانی در اولین هفته و ماه و سال که وارد حوزه میشود، از همان روز به او گفته شود که تو باید در نماز جماعت مدرسه شرکت کنی، و اذان بگویی! ماه دوم به او گفته شود، تو باید یک داستان از داستان راستان در بین دو نماز بگویی! در سال بعد به او گفته شود، باید یک مقالهای که در آن چند آیه قرآن باشد، بنویسی. اگر شنا نمیداند، آموزش ببیند. اگر دست خط او ضعیف است، در نزد استاد خط دوره ببیند. از روز اول قرائت نماز و تجویدش بیمسأله باشد و همچنین هر سال برای نوعی مهارت برنامهریزی شود.
قرائتی با انتقاد از تعطیلات حوزه و دانشگاه افزود: اگر این خاک باغچه عوض نشود و مهارتها را به جای محفوظات نگذاریم و فقط به مدرک بسنده کنیم، هیچ دولتی نمی تواند مسأله اشتغال را حل کند و بسیاری از طلاب جوان، پس از چند ماه و چند سال، همین که دیدند مهارتی برای تبلیغ ندارند، از ادامه تحصیل دلسرد میشوند و حوزهها ریزش میکنند اما اگر هر کسی با مهارت خود، خودش را فعال یافت، به ادامه تحصیل و کار دلگرم میشود و هیچ احساس پوچی و حقارت نمیکند.
در ادامه نامه این معلم قرآن آمده است: اینجانب با لطف خداوند، بیشترین تبلیغ را در حوزه و دانشگاه و صدا و سیما داشتهام ولی اگر از من سؤال شود، چند ساعت از مهارتهای شما، استفاده شده است، جواب شیرینی ندارم و بارها با پیشنهاد خودم در میان دانشجویان و طلاب رفتهام و مطالبی را گفتهام.
وی افزود: علت این حرف آن است زمانی که نامه را مینویسم، در بستر بیماری هستم و بعد از ۷۰ سالگی که تاریخ مصرفم در حال تمام شدن است، این سخنان را میگویم تا متهم نشوم که فلانی کمبود یا نیازی دارد.
قرائتی از همه اساتید و فضلا خواست تا فقط به علوم، کتب، دروس، مدارک و محفوظات رسمی تکیه نکنند و همه نمرهها و بودجهها و تشویق ها را به سوی کارهای رسمی سوق ندهند و با افراد مختلفی که در رشتههای گوناگون مهارت دیدهاند، برخورد یک استاد و مدرس را داشته باشند.
وی همچنین نوشت: شعار ما باید این باشد که در کنار حوزه علمیه، حوزه عملیه به وجود بیاید که مثلاً چگونه اختلافات خانوادگی را حل کنیم و چگونه افراد منحرف را به توبه وادار کنیم، چگونه مشاوره صحیح و قرآنی به دیگران بدهیم، چگونه از تعطیلات استفاده صحیح کنیم و در مجالس عزا و شادی چه برنامهای با چه سبکی و از طریق چه افرادی داشته باشیم و باید از روز اول کار را افتخار بدانیم نه ننگ.
نظر کاربران
ایشان میفرمایند جوانان حوصله کار کردن ندارند...آخه عزیز دل برادر،وقتی میبینم ی نفر یه شبه،ره صد ساله رو طی میکنه و آب از آب تکون نمیخوره،چ توقعی دارین بیل و کلنگ دستم بگیرم.حالا ما دروغگو،چقد دکتر و مهندس بیکار داریم،اونا هم واسه مدرک رفتن دانشگاه؟
شرایطو واسه یه کار ساده فراهم کن،اونموقع اونی که کار نکرد،دیگه (حسنی )تشریف دارن
ازنظرات جناب اقای قرایتی استاد بزرگ تفسیر قران که بنده ازمریدان ایشان بودم وانقدر خودخوری میکردم تا پنجشنبه ای فرارسد تاپای درس ایشان بنشینم اما دراین سالهای اخیر متوجه شدم تا تنها فقط قشرفقیروبی بضاعت اعتقاداتی به دین واصولدین دارند واین گروه هم به خاطر ظلم وستم غارتگران اقتصادی.رابطه بازی درادارات وغیره .....چپاول بیت المال وزدوبندهای بعضی ازمسولان مملکت درحوزه پیمانهای کلان واما استاد معظم فارق ازحوزه های علمیه که بحث ان ازاطلاعت وفن این حقیر خارج است اما چون خوداز قشر بی بضاعت وبی نفوذ این مملکت هستم وهم شغلان وهم صنفان خود رامیشناسم منتظر شغل دولتی نماندند وهرگزبه ان فکرنمی کنندونکردندچون میدانند انکه به جایی نرسد فریاداست فرزندان همین قشر بدبخت یاکارگری است یاکشاورزی که سرنوشت کشاورزی رانمیدانم حضرتعالی امسال دنبال کردید یاخیر میلیاردها تومان گوجه فرنگی دراستانهای خوزستان..کهگیلویه وبویراحمد بوشهر .فارس.به خاطرعدم همکاری دولت وبستن مرز درزمین رها شده وخوراک دامهاشدند سرگذشت میوه ها راشنیدید که دلالها چه کردند اوضاع هندوانه راچطور این هم یادگرفتن حرفه غیر دولتی حضرت اقاچطورمیخواهی خاک باغچه را عوض کنی کارها ی عمرانی که هم تعطیل ودراعتبارات این بخش هم بسته شده وکلیدش درجیب رییس محترم جمهور محفوظ مانده خیالتان راحت باشد که جیب80درصد مردم کاملا خالی است وروی صف مرگ تدریجی ایستاده ایم خداوند اشا.اله به جنابعالی شفا عنایت فرماید تاشاید خاک این باغچه را عوض کنید
خدا خیرت بدهد که همیشه دغدغه دین و جوانان کشور را داری.
درودخدابرآقای قراعتی خوشحال شدم دیدم حالت خوب شدخداراشکرعزیزدل که سلامتیت بدست آوردی
آقای قرایتی خوب اشاره کردند ولی متاسفانه دیر شده،ديگه آب لبریز شده،جوانهای مملکت از لحاظ اعتقادی ضعیف شده اند وفقر و بیکاری باعث شده هيچ تعصبي هم نداشته باشند.ديگه اعتماد نیست به مسیولین،فکر خودشان هستند، نظر آقایی که در خصوص کشاورزی نوشته بود واقعا رنج آور هست،چرا اینگونه شد،