خودمان را به آن کوچه زدهایم!
مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: حالا که دو هفتهای از ماجرای «گورخوابها» گذشته است، کمی راحت تر میشود در این مورد نوشت. اکثر یادداشتها و موضعگیریها در مورد این حادثه تلخ بیشتر در مورد کمکاریهایی حاکمیت در مورد این افراد بود. ایرادیهایی که اکثرا هم به دستگاه حاکمیتی کشور وارد است.
در این میان تقریبا همه فراموش کردهایم که ما هم در بوجود آمدن گورخوابها نقش داریم.. تا حادثهای در جامعه اتفاق میافتد، انگشت اتهام را به سوی حاکمیت میگیریم و آنها را مقصر جلوه میدهیم بدون اینکه به نقش خود اشاره کنیم. به گونهای از بیرون به ماجرا نگاه میکنیم که گویی قدیسانی هستیم که برای اصلاح جامعه پای به این دنیا گذاشتهایم.
در خلوت کلاه خود را قاضی کنید. به عنوان یک شهروند وقتی یک معتاد را میبینید یا وقتی در خیابان فردی را میبیند که در گوشهای خوابیده است، با او چگونه رفتار میکنید؟
اگر در فامیل خود یک معتاد داشته باشید با او چگونه رفتار میکنید؟ معمولا در میان اقوام تنهاترین افراد معتادها هستند. چون هیچکس حاضر نیست با آنها سخن بگوید و دل به دل آنها بدهد. همه میخواهند او نباشد. همین رفتار باعث میشود این معتادها پناه به جوی و گور ببرند.
بیایم قبول کنیم رفتار خوبی با معتادها نداریم. هنوز که هنوز است به آنها به عنوان یک متهم نگاه میکنیم نه یک بیمار. همه دوست داریم به دور از معتادها زندگی کنیم. همین نگاه ما شاید باعث شده است این افراد به گورها پناه ببرند.
گورخواب شدهاند چون از جامعه طرد شدهاند. حاکمیت در برابر مشکلات آنها مسئول است اما مسئولیت ما کجاست؟
بارها و بارها از کنار افرادی که در خیابان خوابیدهاند رد شدهایم، بدون هیچ توجهی. گویی انگار آدمی که خوابیده است، جدول خیابان است یا حداکثر یک درخت کاج.
خودمانیم در فضای مجازی حسابی هوای این افراد را داریم اما وقتی پای دنیای واقعی به میان میآید، همه خود را به آن کوچه می زنیم.
بگذارید مثال دیگری برایتان بزنم. دیگر تقریبا همه مردم میدانند ایدز از چه طریقی انتقال پیدا میکند اما هنوز که هنوز است وقتی متوجه میشویم کسی ایدز دارد سعی میکنیم از او فاصله بگیریم تا شاید از طریق دست دادن و یا روبوسی کردن ایدز نگریم.
بیاییم قبل از اینکه دیگران را محکوم کنیم، کمی فقط کمی به فکر رفتار خود باشیم. در تمام جهان سازمانهای غیر دولتی یا همان(NGO) با کمک دولت وظیفه حل کردن مشکلات این قشر را به عهده دارند. مردم سعی میکنند خود مشکلات هم شهریهای خود را حل کنند.
باور کنیم که میتوانیم خودمان بدون کمک هیچ نهادی جامعه را اصلاح کنیم. فقط کافی است باور کنیم.
نظر کاربران
واقعا خودمان را به کوچه .... زده ایم ..
من نمونه بارزی هستم حقیقتش گفتنش دردناکه اما شاید کمی اروم بشم برادر کوچکم را همگی دوست داشتیم اینقدر این بچه زیبا بود که لقب حسن طلا تو محله داشت تا اینکه دوران سربازی سر رسید و حسن طلای محله به یک معتاد همه فن حریف تبدیل شده بود و تلاش خانواده هم برای سلامتی او بی ثمر ماند تا اینکه همگی در خواب ناز بودیم و خبر مرگ برادرم را بر اثر عفونت و التهاب مغزی به ما دادند و حال همگی چند ماهی است داغدار جوان خود شده ایم بدادش نرسیدیم و همگی در مرگ او مقصریم و فقط جز داغ جگر سوز راهی نداریم
تقصیر حاکمیت است. اگر حاکمیت راههای ورود و تولید مواد مخدر را مسدود کند دیگر هیچ معتادی را در کوجه خیابان نخواهیم دید ک برایش واکنشی نشان دهیم
درسته که متن ارسالی من نقد و نیش و کنایه داره اما باور بفرمایید به دور از اغراض و اهداف سیاسی نوشتم.
شما هم به عنوان یک بیطرف پخش بفرمایید که خوانندگان فهیم خودشون نظر بدهند چی چیز درست هست و چه چیز غلط
دولت خیلی وقته خودشو به اون راه زده و مثل بچه ۴ ساله با ملت برخورد میکنه