توافق نانوشته دولت اسد و يكي از نهادهاي اقماري پ. ك. ك به نام حزب اتحاد دموكراتيك (PYD)، براي مديريت و دفاع از مناطق كردنشين در بحران اخير، موجب آن شد كه به يكباره، كردهاي سوريه از انزوا خارج شوند و مبارزات در برابر داعش، النصره و ديگر گروههاي افراطي، توجه همه را جلب كند.
محمدعلي دستمالي تحليلگر مسائل كردي در اعتماد نوشت: توافق نانوشته دولت اسد و يكي از نهادهاي اقماري پ. ك. ك به نام حزب اتحاد دموكراتيك (PYD)، براي مديريت و دفاع از مناطق كردنشين در بحران اخير، موجب آن شد كه به يكباره، كردهاي سوريه از انزوا خارج شوند و مبارزات در برابر داعش، النصره و ديگر گروههاي افراطي، توجه همه را جلب كند.
تلاش و سازماندهي سياسي و نظامي كردهاي سوري وابسته به پ.ك.ك به ويژه در پرونده كوباني، موجب آن شد كه در سناريوهاي مرتبط با آينده سوريه، روي كردها نيز، تامل شود. اگرچه مبارزات جريانات كرد نزديك به ملامصطفي بارزاني، فعاليتهاي خود را از سال ١٩٥٠ آغاز كردند اما آنان نتوانستند اعتبار و توفيق چنداني كسب كنند و از سال ١٩٧١ و همزمان با آغاز دوران طولانيمدت اقتدار حافظ اسد و پس از سال ٢٠٠٠ با شروع دوران زمامداري بشار اسد، كردهاي سوري در جامعه پليسي سوريه، همواره از سوي خاندان اسد، تحت فشار قرار گرفتند، به حاشيه رانده شدند و به بخش كثيري از آنان، نهتنها حقوق همسان شهروندي كه شناسنامه هم داده نشد. اما شرايط آن دوران باعث شد كه حافظ اسد به اوجالان اجازه دهد كه در خاك سوريه فعاليت كند و نيروي سياسي و نظامي پرورش دهد.
البته، شرط و شروطي هم در نظر گرفته شد كه يكي از آنها ممنوعيت فعاليت سياسي و سازماندهي مردمي در شهرهاي كردنشين و تمركز اوجالان و پ.ك.ك، در حلب و دمشق بود. با اين حال، پ.ك.ك هيچگاه به طور دقيق به اين شروط پايبند نماند و بارها نهتنها كادرهاي مسوول، بلكه خود اوجالان نيز به شكل كوتاهمدت بازداشت شدند.
حافظ اسد با استفاده از كارت كردها، بازي خاصي را در برابر تركيه مديريت كرد. او ميدانست كه براي شخص اوجالان و پ. ك. ك، بنيادهاي چپگرايانه فكري، بسيار مهمتر از هويت كردي است و رشد پ. ك. ك در سوريه، ميتواند به معني اين باشد كه خيال دمشق، براي هميشه از ناسيوناليسم كردي و تاثيرات خاندان بارزاني آسوده باشد. كمااينكه تاكنون نيز چنين بوده و پ.ك.ك به احزاب كردي وابسته به بارزاني، اجازه نفس كشيدن نداده است.
توافق نانوشته دمشق و پ.ك.ك براي سپردن امنيت مناطق كردنشين شمال سوريه به شاگردان اوجالان، منافع دوسويهاي براي هر دو طرف ايجاد كرد.
بشار اسد كه توان رزمي و دفاعي كافي براي جبهه گشايي در شمال سوريه را نداشت، كنترل اين مناطق را به خود كردها داد و پ. ك. ك نيز مجالي پيدا كرد تا در صحنه مبارزه با ترور، بدرخشد و تلاش كند كه نام خود را از ليست بينالمللي ترور، خارج كند. با اين حال، شرايط به شكل دلخواه، پيش نرفت و تغييرات و تنشهايي روي داد كه برخلاف تصورهاي معمول، ميتواند به ضرر كردها تمام شود و دردسرهاي تازهاي نيز براي اسد به وجود بياورد. حزب اتحاد دموكراتيك (PYD) بدون هماهنگي و كسب اجازه از كسي و تنها بر اساس آموزههاي اوجالان و پ. ك. ك، در سه منطقه كردنشين از هم گسسته شمال سوريه يعني در جزيره، كوباني و عفرين، سه تشكيلات خودگردان با نخست وزير و كابينه و مجلس محلي و تشكيلات ديگر ايجاد كرد و سقف مطالبات كردي چنان بالا رفت كه آنان را به مفاهيمي نظير استقلال، خودگرداني، خودمديريتي و فدراليسم نزديك كرد.
آنان در ميدان مبارزه با داعش، پيروزيهاي بزرگي به دست آوردند و توانستند به عنوان يك نيروي آماده و اثرگذار، حمايت امريكا و اروپا را نيز به دست بياورند. با اين حال، حجم سنگين تبليغات نهادهاي اقماري پ. ك. ك در مورد ايجاد ساختار مستقل كردي، تركيه را دچار ترس و وحشت كرد و اشتباهات استراتژيك پ. ك. ك براي تداوم جنگ و درگيري در پ. ك. ك، موجب آن شد كه آنكارا و مشخصا شخص اردوغان، عزم خود را براي اعمال فشار بر كردهاي سوري، جزم كند و اقدامات مداخلهجويانه تركيه نظير عمليات جرابلس و الباب را نيز بايد از همين منظر، تحليل و ارزيابي كرد.
شاخه نظامي حزب اتحاد دموكراتيك موسوم به «يگانهاي مدافع خلق»(YPG)، در حسكه و قاميشلو، چند بار با نيروهاي اسد نيز درگير شدند. اما هيچ كشوري حاضر نشد اقتدار سياسي كردها را به رسميت بشناسد و اين در حالي بود كه همه، آنان را به عنوان نيروي جان بر كف ضدترور، تحسين ميكردند و كار به جايي رسيد كه پس از آزادي كوباني، فرانسوا اولاند، رييسجمهور فرانسه در كاخ اليزه، يكي از فرماندهان زن كرد سوري را با لباس چريكي به حضور پذيرفت. علاوه بر اين امريكا به شكل رسمي، سلاح و مهمات در اختيار مدافعين كرد سوري گذاشت و در ميدان جنگ، همه حاضر شدند كردها را بپذيرند اما در حوزه سياسي، هيچ گونه تاييدي صورت نگرفته و تاكنون نه امريكا و نه روسيه و ديگران، حاضر نشدهاند حضور نمايندگان اثرگذارترين جريان كرد سوري در مذاكرات صلح را به عنوان يك ضرورت بپذيرند و همچنان كه صالح مسلم، رهبر اين حزب اعلام كرد، در آستانه نيز، جايي براي آنان در نظر گرفته نشده است.
در حال حاضر، علاوه بر فشارهاي آنكارا و تاثير مخرب جنگ تركيه و پ.ك.ك بر سرنوشت كردهاي سوري، اختلافات داخلي نيز بر مشكلات آنان افزوده است و در حالي كه بين حزب اتحاد دموكراتيك و نيروهاي مخالف سوري، هيچ رابطهاي وجود ندارد، جريانات سياسي نزديك به بارزاني در تركيه، قطر، امريكا و اروپا، در كنار مخالفين سوري و تركيه هستند و با توجه به اين شكاف عميق، بعيد است در ميانمدت، راهي براي پايان دادن به اين اختلافات پيدا شود.
حزب اتحاد دموكراتيك، در آخرين اقدام خود، خبر از طرح ايجاد فدراليسم شمال سوريه داده و بدون آنكه نامي از عبارت كرد يا كردستان بياورد، وعده داده كه به كمك اعراب، آشوريان، بدون آنكه براي تجزيه سوريه، اقدامي كند، يك ساختار سياسي جديد به وجود بياورد اما شواهد نشان ميدهد كه دمشق حاضر به پذيرفتن چنين چيزي نخواهد بود و اگر قدرت به شكل تدريجي از دست اسد نيز خارج شود، مخالفين سوري، تركيه، جريانات كردي نزديك به بارزاني و چندين عامل ديگر، بر اين مساله، اثر خواهند گذاشت و به عبارتي روشن ميتوان گفت كه با آنكه كردهاي سوري در ميدان جنگ و مبارزه با ترور، قدر و منزلت دارند اما در معادلات سياسي، مذاكرات و تقسيم قدرت، فعلا، جايي براي آنان در نظر گرفته نشده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر