"قیمت واقعی دلار" چند است؟
نوسانات قیمت ارز و دلار بحث داغ روز شده است. بسیاری سودای تکرار سال های پایانی دولت احمدی نژاد را در سر دارند که یک شبه ره صد ساله را بروند و برخی دیگر نیز نگرانند که با افزایش بی ضابطه قیمت ارز سرمایه گذاری تولیدی و صنعتی شان بر باد برود و نابود شود.
دولتیان نیز از قیمت واقعی ارز سخن می گویند؛ رقمی که پایین تر از عددی است که این روزها در بازار معامله می شود. بودجه سال آینده با ۳۳۰۰ تومان برای هر دلار آمریکا بسته شده و مسئولان بانک مرکزی هم از ۳۶۰۰ سخن می گویند؛ البته هر دو این قیمت ها کمتر از رقم حدود ۳۹۰۰ تومانی است که این روزها در بازار ارز مبادله می شود.
کارشناسان اقتصادی نیز این اطمینان را می دهند که ماجرای آن سالها تکرار نخواهد شد و این نوسانات پایدار نخواهد بود.
دکتر جمشید پژویان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «چه کسی میتواند قیمت واقعی دلار را استخراج کند؟ ما جایی نداریم که در اقتصاد تا بشود قیمت واقعی دلار را مثل هر قیمت دیگر در آنجا تعیین کرد؛ مثلا برخی کالاها هستند که قیمتشان بر اساس هزینه نهایی تولیدشان معین میشوند اما آنهم در شرایط رقابتی قیمت کالا تعیین میشود؛ قیمت واقعی هر کالا در بازاری تعیین میشود که در آن دخالتی نباشد.»
وی گفت: «الان بخش قالب ارزمان به واسطه دولت خریداری و مصرف میشود و بانک مرکزی عرضه کننده ارز و دلار است. البته در کنار آن بازاری وجود دارد که این بازار، مقداری جزئی از کل عرضه ارز در آن مبادله میشود.»
وی در خصوص میزان تاثیرپذیری این بازار توضیح داد: «این بازار اتفاقا به دلیل کوچک بودن آن به راحتی از هر نوع اختلالی اثر میپذیرد.»
این استاد اقتصاد در خصوص عوامل ایجاد کننده اخلال در بازار ارز توضیح داد: «این اختلال میتواند از طریق افرادی باشد که ارز زیادی در اختیار دارند یا با نگهداشتن دلار روی قیمتش اثر میگذارند؛ ناگفته نماند بانک مرکزی خود از منابع عمده تعیین کننده دلار است و به راحتی میتواند روی دلار اثر گذار باشد اما هیچکدام از این عوامل بدین معنا نیست که آنها توانستهاند قیمت واقعی دلار را معین کنند.»
پژویان توضیح داد: «قیمت واقعی دلار با توجه به نوع بازار، اندازه آن، قوانین گمرگی، میزان واردات و امکان دسترسی به دلار دولتی تعیین میشود. از سویی دیگر شوکهایی که از بیرون وارد میشود نیز مانند میزان فروش و قیمت نفت، -که منبع اصلی دلار ما هستند- میتوانند روی قیمت دلار اثر بگذارند.»
وی گفت: «در حال حاضر فروش نفت ما بالا رفته و قیمت نفت هم کمی افزایش داشته است با این اوصاف این افزایش قیمت دلار هیچ معنای اقتصادی ندارد.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص برخی گمانهزنیها درباره عوامل غیر اقتصادی گفت: «مسائلی مانند آمدن آقای ترامپ و انتظار اینکه وی بخواهد تحریمها را برگرداند معتقدم موجه نیست چرا که به نظر من فضای سیاسی آنقدر شفاف نیست که مشخص باشد اساسا آقای ترامپ چه تصمیمی درباره تحریمها خواهد گرفت.»
وی در خصوص تفاوت افزایش قیمت دلار در ماه اخیر با افزایش در سال پایانی دولت احمدینژاد گفت: «در دوران احمدی نژاد علل افزایش دلار کاملا شفاف بود. به شفافی شیشه پاک و تمیز شده، معلوم بود که وقتی تحریمی یک مرتبه میزان فروش و تولید نفت را به یک، سوم میرساند و در شرایطی که ما بیش از صد میلیارد دلار واردات داشتیم این بدیهی است که قیمت دلار سه برابر شود.»
جمشید پژویان گفت: «مسئله شرایط کنونی است که با وجود این که در پی برجام توانستهایم تولید و فروش نفت را افزایش دهیم و تقریبا به دوران قبل از تحریم برگردیم هرچند با قیمتی پایینتر، و این یعنی درآمد دلاری ما افزایش یافته و لذا انتظار کاهش قیمت دلار میرود در شرایط که این اتفاق رخ نداده است.»
وی در خصوص تلاش دولت برای اعلام قیمت واقعی دلار گفت: «اعلام قیمت واقعی دلار یک ریال ارزش ندارد. قمیت واقعی دلار در بازار تعیین میشود. البته بعضی مسائل سیاسی و توهمات مردم یا انتظارات آنان میتواند به شدت تاثیر بگذارد اما وقتی آن توقعات و توهمات وقوع پیدا نکرد به سرعت خود را اصلاح و ترمیم میکند.»
وی در همین خصوص یادآور شد: «در روزها اولیه پایان جنگ قیمت دلار برای مدتی به شدت افت کرد، چرا که مردم فکر میکردند با پایان یافتن جنگ ما به قیمت دلار قبل از جنگ بر میگردیم در حالیکه خود مردم به سرعت متوجه شدند هیچ اتفاقی نیافتاده و قیمت دلار به جایگاه حقیقی خودش بازگشت. آن دوره بسیار کوتاه بود و ناشی از شکل گیری این تصور اشتباه بود که قیمت دلار به دوران قبل از جنگ بازخواهد گشت.»
پژویان در پایان به آسیبشناسی دانش اقتصادی مردم ایران پرداخت و گفت: «ما مردم ایران از تحلیلهای بسیار ساده مسائل اقتصادی ناتوان هستیم؛ تحلیلهای سادهای که در بسیاری از کشورها توسط مردم صورت میگیرد و موجب ثبات اقتصادی آنان میشود در حالیکه بیاطلاعی مردم ایران به خودشان و اقتصاد کشور لطمه میزند.»
دکتر علی دینی ترکمانی، استاد اقتصاد گفت: «چون بخش قابل توجهی از درآمد کشور از طریق صادرات نفت است و آن هم به طور انحصاری در اختیار دولت است و دولت هم آن را در اختیار بانک مرکزی میگذارد؛ طبعا بانک مرکزی نهاد انحصاری تعیین نرخ ارز میشود و این نهاد تمامی ارز دریافت شدهاش را به بازار و اقتصاد تزریق نمیکند، و به دنبال مدیریت بازار ارز است و بخشی از منابع ارزی دولت تبدیل به ذخایز ارزی میگردد و در برخی زمانها به منظور جلوگیری از افزایش نرخ ارز، بانک مرزی ذخائر ارزی را آزاد به بازار تزریق میکند.»
وی گفت: «به این اعتبار اقتصاد ایران شرایط خاص خودش را دارد و بازار ارز هم به دلیل وجود قابل توجهی از ارز ناشی درآمدهای نفتی، شرایط خاصی دارد و لذا بانک مرکزی و دولت این نقش مدیریت بازار را ایفا می کنند.»
وی در خصوص عوامل موثر بر نرخ واقعی دلار و ارز توضیح داد: «نرخ واقعی ارز را میتوان بر مبنای نظریه برابری در قدرت خرید توضیح داد؛ در این نظریه گفته میشود نرخ اسمی ارز، یعنی نرخ بازار یا نرخ رسمی بانک مرکزی باید متناسب تورم داخل و خارج تعدیل شود. یعنی اگر به طور متوسط ۱۵-۱۶ درصد تورم باشد انتظار میرود، هر ساله ۱۰ درصد نرخ ارز تعدیل شود تا نرخ واقعی ارز سر جای خودش بماند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص سیاست تک نرخی کردن ارز گفت: «بحث تک نرخی کردن ارز روی ۳۶۰۰ تومان، یعنی بانک مرکزی نرخ ارز را ۳۶۰۰ اعلام میکند و لذا نرخ دیگری در بازار نباید وجود داشته باشد البته اجازه میدهد نرخ بازار نهایت ۵ درصد بالا و پایین برود.»
وی در همین رابطه اضافه کرد: «نکته این است که در این شرایط هر روز نرخ واحدی برای ارز وجود دارد و همه مبادلات با همان نرخ انجام میشود اما من فکر میکنم چنین چیزی در فضای اقتصاد ایران امکان ناپذیر است به دلیل آنکه به محض اجرای این سیاست، نرخ ارز در بازار بیش از ۵ درصد افزایش پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است تا ۲۰ درصد برسد و در نتیجه بازار دو نرخی میشود.»
دینی ترکمانی در خصوص استدلالش برای این پیشبینی گفت: «بازار آزاد خود تابعی از نرخگذاری رسمی بانک مرکزی است، یعنی کسانی که در بازار آزاد ارز هستند بخصوص سفته بازان؛ استدلاشان این است که اگر دولت دلار را گران کند، قطعا ظرفیت بازار بیشتر است و شروع به سرمایه گذاری میکنند که شوک وارد میشود و نرخ بیشتر از انتظار بانک مرکزی بالا میرود و بازار مجددا دو نرخی میشود.»
وی در خصوص زمان مناسب سیاست ارز تک نرخی گفت: «سیاست تک نرخی باید در شرایط ثبات اعمال شود؛ اقتصاد ما درگیر بیثباتیهای سیاسی و ابهام در درآمدهای نفت است و همینطور نااطمینانی به آینده زیاد است و در فضای نااطمینانی به آینده، بخش واقعی اقتصاد جذابیت خودش را برای سرمایهگذاری از دست میدهد.»
دینی ترکمانی در باره تلاطم بازار در یک ماه اخیر توضیح داد: «یک علت تلاطم اخیر بازار ناشی از افزایش نرخ رسمی ۳۰۰۰تومان به ۳۳۰۰ تومان است. طبیعی است در بازار آزاد نرخ ارز افزاش یافت چرا که همه میدانند نرخ ارز بانک در سال آینده گران خواهد شد.»
وی در خصوص ابزارهای کنترلی قیمت ارز گفت: «بانک مرکزی تاثیری زیادی ندارد به نظر من هر چند دیدگاه اقتصادی بانک مرکزی جای نقد دارد اما مسئله این است که اقتصاد ایران بیشتر از عدم تعادل ساختاری رنج میبرد و در این فضا چسبیدن به سیاست تک نرخی کردن ارز کار درستی نیست.»
علی دینی ترکمان در پایان به بانک مرکزی پیشنهاد میدهد که: «بانک مرکزی به رغم عوارض و مفسدههایی که دو نرخی بودن ارز دارد فعلا سیاست دو نرخی را ادامه دهد تا شرایط اقتصادی به ثبات کامل برسد، این رویه را ادامه دهد تا جایی که اقتصاد تحمل، ارز تک نرخی را داشته باشد.»
این کارشناس اقتصادی در خصوص شاخصهای خارجی موثر بر نرخ ارز گفت: «علاوه بر شاخصهای داخلی، مسائلی مانند نرخ تورم کشورهای طرف معامله با ایران بر نرخ ارز اثرگذار هستند.»
وی در خصوص عوامل غیراقتصادی موثر بر نرخ ارز اضافه کرد: «علاوه بر شاخصهای اقتصادی، مولفههایی سیاسی نیز از اعمال محدویتها و تحریمها در مبادلات کالا و پول و همینطور وضعیت شاخص آزادیهای ایجاد فضای کسب و کار به عنوان عوامل غیراقتصادی موثر بر نرخ ارز شناخته میشوند.»
معیر معینی گفت: «در حقیقت مکانیسم تعیین قیمت ارز بدین صورت است که شاخصهای فوق، بر میزان عرضه و تقاضا اثرگذاشته و مقدار عرضه و تقاضا در نهایت قیمت ارز را معین میکند.»
وی در خصوص اشکال مختلف عرضه و تقاضا در بازار گفت: «زمانی عرضه و تقاضا واقعی مبتنی بر نیاز است و زمانی مبتنی بر سفته بازی در فضای اقتصاد است و گاهی حتی متاثر از هیجانات و جو روانی حاکم بر جامعه، البته در پارهای از موارد سرمایهگذاران به منظور حفظ ارزش و داراییهای خود، اقدام به خرید و فروش ارز میکنند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص اینکه در شرایط کنونی ایران، کدامیک از این عوامل سهم بیشتری در افزایش نرخ ارز داشتهاند، پاسخ داد: «الان یک سری از شاخصها اثرگذاریشان بیشتر شده است و موجب افزایش نرخ ارز، تحت تاثیر هیجانات جامعه قرار بگیرد و نوسان داشته باشد، این هیجانات البته ناشی از پیشبینی جامعه از سیاسی آینده کشور است.»
وی در همین رابطه افزود: «انتظارات آینده جامعه از تحولات سیاسی در آینده نزدیک بر نرخ ارز اثر گذاشته است هرچند انتظار میرود زمانی که جامعه آینده سیاسی را با انتظاراتش همخوان نبیند، قیمت ارز به وضعیت اولیه خود بازگردد.» وی در همین خصوص گفت: «چیزی که این روزها بیشترین اثرگذاری را داشته است، جنبههای روانی ناشی از ابهام در وضعیت تحریمها و آینده اقتصاد ایران در فضای جامعه بینالمللی است.»
میرمعینی یادآور شد: «یکی از دلایل اصلی تغییرات نرخ ارز را باید بحث سیاسی و به تبع آن منابع ارزی دانست. هر نوع تردید درباره منابع ارزی کمتر از مقداری که الان وجود دارد منجر به افزایش قیمت ارز میگردد.»
وی در همین رابطه توضیح داد:«این فضا باعث شده، تا تقاضای سرمایهگذاری افزایش یابد و افراد برای اینکه پولها و داراییهایشان را حفظ ارزش کنند و قدرت خریدشان را از دست ندهند؛ دارایی خود را به دلار تبدیل میکنند.»
میرمعینی در خصوص نقش و سهم دولت در تغییرات نرخ ارز نیز گفت: «بحثی که در سطح گمانهزنی مطرح میشود، دستکاری قیمت دلار توسط دولت است؛ برخی معقتدند، دولت به منظور جبران کسری بودجه و عرضه و همزمان دستکاری عرضه، سبب افزایش قیمت میشود و مقداری از کسری بودجه خود را تامین میکند.»
وی در همین خصوص اضافه کرد: «بحث دیگر، تک نرخی کردن قمیت ارز توسط دولت است که شاید- به لحاظ اقتصادی- اگرمیخواستیم از سه سال پیش نرخ سال ۹۵ ارز را محاسبه کنیم بازهم به رقم فعلی میرسیدیم.»
این کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد نرخ فعلی ارز مورد قبول دولت نباشد و مسئولین دولتی از ارقام ۳۳۰۰ تا ۳۶۰۰ تومان حرف میزنند پاسخ داد: «به هر حال دولت همیشه تلاش میکند، جو روانی ایجاد نکند، اگر مبنای تعیین قیمت را با توجه به تورم کشور پایه با کشور طرف معامله انجام دهیم هر ساله باید بین ۱۲-۱۵ درصد این استهلاک اعمال شود. نقطه فعلی قیمت ارز به نظر علمی میرسد.»
وی در همین خصوص اضافه کرد: «دولت با این مسئله دوگانه برخورد میکند. از طرفی نرخ ارز را آزاد میگذارد تا به مرز ۴۰۰۰ تومان برسد و برخی عرضهها را انجام میدهد تا بتواند کسری بودجه را جبران کند و از طرف دیگر عنوان میکند که نرخ ارز ۳۶۰۰ تومان است؛ اینها همه جنبه روانی دارد و با انگیزه کاهش اثر روانی روی تورم انجام میشود چرا که از عوامل موثر بر نرخ تورم بحث نرخ ارز است چرا که ما کشوری وارداتی هستیم و قیمتها به نرخ ارز گره خوردهاند.»
نظر کاربران
عرضم به حضورت 1000 تومن می باشد
از نظر مردم که هفتاد و پنج میلیون نفر جمعیت دارن زیر هرار تومن و حداکثر هزار تومن است، اما از نظر دولت که حدود چند هزار نفری هستن که حقوق نجومی می گیرند بالای چند هزار تومن است. هر وقت دلار کشیده بالا اینها دست از سیری برنداشتن و گفتن آقا قیمت واقعی دلار بالاتر از این حرفهاست. یعنی بشه صد هزار تومن هم اینها بازم میگن قیمت واقعی دلار بالاتر از این حرفهاست. ولی وقتی دلار هزار تومن بود شاید می گفتن قیمت واقعی دلار هزار و دویست تومان است. الان نرخ واقعی رو نمی گن فقط میگن قیمت واقعی بیشتر از این حرفهاست.