۴۵۳۳۵۱
۲۰ نظر
۵۰۱۲
۲۰ نظر
۵۰۱۲
پ

دسیسه خانوادگی برای قتل پدر

پرونده زنی که متهم است بعد از دیدن پیامک‌های عاشقانه شوهرش با همدستی دو فرزندش نقشه قتل او را طراحی و اجرا کرده ‌است، یک‌ بار دیگر به جریان افتاد. به گزارش خبرنگار ما، این پرونده سه سال قبل تشکیل شد. آن زمان زنی به نام مهری به پلیس خبر داد شوهرش هادی که راننده ‌است، از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته ‌است.

شرق نوشت: پرونده زنی که متهم است بعد از دیدن پیامک‌های عاشقانه شوهرش با همدستی دو فرزندش نقشه قتل او را طراحی و اجرا کرده ‌است، یک‌ بار دیگر به جریان افتاد.
به گزارش خبرنگار ما، این پرونده سه سال قبل تشکیل شد. آن زمان زنی به نام مهری به پلیس خبر داد شوهرش هادی که راننده ‌است، از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته ‌است.
وقتی تحقیقات پلیس آغاز شد، مأموران متوجه شدند تصادف یا حادثه رانندگی در زمان گم‌شدن هادی به پلیس گزارش نشده ‌است. ضمن اینکه همسر هادی گفته ‌بود او از منزل بیرون رفت تا کاری در حوالی خانه انجام دهد و زود بازگردد. بنابراین مأموران به خانواده هادی شک و از آنها بازجویی کردند، هرچند مهری و پسرش آرش منکر داشتن هرگونه اطلاعاتی بودند اما ضدونقیض‌گویی‌های آرمیتا -دختر جوان هادی- مأموران را به شک انداخت و در نهایت نیز منجر به بازداشت آنها و کشف واقعیت شد.
مهری در بازجویی‌ها بعد از اعتراف به قتل به مأموران گفت: «شوهرم مرد بداخلاقی بود و ما همیشه با او درگیری‌ داشتیم، سر هر موردی با من دعوا و بچه‌ها را هم خیلی اذیت می‌کرد. هر خواستگاری برای دخترم می‌آمد، بهانه می‌گرفت و مانع ازدواج او می‌شد، یک ‌بار هم دیدم پیامک‌های عاشقانه‌ای برای یک نفر فرستاده ‌است، من هم دیگر نتوانستم تحمل کنم و یک روز که از دست او خیلی عصبانی بودم، با پسرم صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم باید هادی را بکشیم و از دست او خلاص شویم. نقشه را طراحی کردیم. صبح که شوهرم بیدار شد، اول پسرم پارچه‌ای دور گردن او پیچید و بعد من دو ضربه چاقو زدم و بعد ضربات دیگر را پسرم بر بدن او وارد کرد.
از دخترم هم خواستیم این کار را بکند اما قبول نکرد. او خیلی ترسیده بود». اعترافات این زن به وسیله پسرش هم تأیید شد و گفت ضربات کشنده‌ را به‌همراه مادرش وارد کرده ‌است. با توجه به اینکه دو ولی‌‌ دم مقتول فرزندانش بودند و هردو آنها هم در قتل نقش داشتند، بنابراین دادستان تهران به نمایندگی از رئیس قوه‌ قضائیه برای متهمان درخواست اشد مجازات کرد. پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای هر سه متهم به‌منظور رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران فرستاده ‌شد. در جلسه محاکمه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران براساس کیفرخواست و مدارک موجود در پرونده جزئیات قتل را خواند و درخواست دادستان درباره قصاص عاملان قتل را مطرح کرد، متهمان یک به یک در جایگاه حاضر شدند و دفاعیات خود را مطرح کردند.
ابتدا مهری -متهم ردیف اول- در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل شوهرش را رد کرد و مدعی ‌شد هرچه تابه‌حال گفته دروغ بوده و قصد کمک‌کردن به آرش، فرزندش، را داشته است. او گفت: «من و شوهرم با هم درگیری داشتیم اما این دعواها در حدی نبود که بخواهم دست به قتل او بزنم و با همه دعواهایی که داشتیم، زندگی‌ام را به خاطر بچه‌هایم دوست داشتم. وقتی صبح بیدار شدم و دیدم پسرم پدرش را به قتل رسانده ‌است، برای اینکه جرم‌ او سبک‌تر شود، تصمیم گرفتم درصورتی‌که پلیس موضوع را فهمید بگویم من و پسرم مشارکت داشتیم».
سپس آرش در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول و گفته‌های مادرش را تأیید کرد و گفت: پدر و مادرم خیلی با هم درگیر می‌شدند. پدرم با زنان دیگر رابطه داشت و همین موضوع مادرم را ناراحت می‌کرد و مدام با هم دعوا می‌کردند. پدرم ما را دوست نداشت. دعواهای او و ناراحتی‌های مادرم باعث شد از دست پدرم عصبانی شوم و تصمیم به قتل او گرفتم. روز حادثه برای اینکه پدرم را بکشم، وقتی که صبح زود بیدار شد، اول با پارچه‌ای که دور گردنش پیچیدم بی‌حالش کردم و در همین حین ضربات زیادی به بدنش زدم که همین ضربات هم باعث مرگش شد. مادر و خواهرم در این قتل نقشی نداشتند و آنها برای اینکه به من کمک کنند قبول کردند در قتل حضور داشته باشند. بعد از قتل هم جسد را به جایی بردیم و مدعی‌ شدیم پدرمان گم شده ‌است».
بعد از آرش، نوبت به خواهرش آرمیتا رسید. او نیز مانند مادرش اتهام قتل را رد کرد و گفت: من در این قتل نقشی نداشتم و مادرم هم بی‌گناه است. هرچند از دست پدرم ناراحت بودیم اما اصلا نقشی در این قتل نداشتیم و برادرم این کار را کرده ‌است. من دانشجو بودم و به درسم توجه داشتم. درگیری پدر و مادرم هم ربطی به من نداشت و سعی می‌کردم با درس‌خواندن خودم را از آن وضعیت نجات دهم. هیئت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، مهری را به قصاص نفس و آرش را با تشخیص هیئت قضات به دلیل اینکه زیر ١٨ سال بود و حرمت قتل را نمی‌دانست، مشمول ماده ٩١ قانون مجازات تشخیص دادند و به پنج سال حبس و آرمیتا را به اتهام معاونت در قتل به سه سال حبس محکوم کردند.
این حکم مورد اعتراض متهمان قرار گرفت و دیوان عالی کشور آن را بررسی کرد؛ از آنجایی که اولیای ‌دم مقتول شناسایی نشده ‌بودند، دیوان عالی کشور از دادگاه خواست دراین‌باره تحقیقات لازم انجام شود و پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده ‌شد. به دستور هیئت قضائی دادسرا دراین‌باره تحقیقاتی را انجام داد و اولیای‌ دم مقتول شناسایی شدند. با توجه به اینکه اولیای ‌دم شناسایی شده‌اند، یک‌ بار دیگر پرونده از ابتدا رسیدگی خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • لطفی

    باید زن وپسرش اعدام شوند

  • باور

    چطور زیر ۱۸ سال را اعدام نمی کنند پنج سال قبل یک نوجوان که هنوز ۱۷ سالش هم تمام نشده بود اعدام شد خود برادر مقتول که می گفت این سریعترین پرونده است که اجرا شد قاتل بعداز سه ماه اعدام شد

  • سمیه

    خب طلاق و قانون رو گذاشتن واسه همچنین وقتایی دیگه. چرا مردم خودشون دست به کار میشن و حکم میدن و اجرا میکنن؟؟ واقعا خدا رو در نظر نمیگیرن؟ اینطوری باشه که دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه.

  • بدون نام

    درخانه دعوا بود شوهر بیچاره بود حالا شاید هم پای زن دیگه ای وسط اما چرا ان زن تو مادر بچه هاش نبودی ؟ برا اینکه خونه شما بجای عشق نفرت بود نفهمی بود اینده نگری نبود بزرگ وکوچکی نبود هرکی هرکی بود مرد بیچاره دوتا انگل در ست کرد دختر میگه دانشجو هستم حتما پسره الدنگ قاتل پدر اوهم دانشجو بوده یعنی مرد بیچاره سالها با کار سختش جون کنده اورده داده شما ها خوردین هار شدین نمیدنم چاقوی شما تیز بود که فوری بمیره یا نه مردنش هم زجر بود ؟ اون که راحت شد اما شما خاک برسرتون تا اگر زنده باشین همیشه ناله هاش جلوتونه خانم ها بخونن تا کمی تغیر روش بدن در زنا شویی ها یشان این اخر دعوا هست بشنوید وگذشت نداشته باشید

  • راز

    خب الان یعنی هر کی بد اخلاق بود باید کشته بشه واقعا چراانقدر کشتن آدم راحت شده به همین راحتی تصمیم گرفتنت بکشنش چون بد اخلاق بوده بابا هر بد اخلاقی هم یه قلقی داره یه چیزی میشه که طرف بد اخلاق میشه خب شمام اون بهانه رو دستش نمیدادین که عصبانی و بهانه گیر بشه نه اصلا یه آدم نامتعادل بود و بیخودی بد اخلاقی میکرد خب ازش جدا میشدین کی اجازه قتل طرف رو داد والا خیلی مظلومانه اس که تو خونه خودت و به دست نزدیک ترین افراد زندگیت کشته بشی

  • بدو ن نام

    خانم راز داره یواش یواش جهت فکریم نسبت به نظرهای شما تغیر میکنه چرا مه شما هم جهت نظرهایتان تغیر کرده مرحبا هر ادمی بحر حال نقطه ضعف داره بخصوص زن وشوهر با اطلاع هستن نمیشه که برای بد اخلاقی که انهم بحرحال از شرایط بد زندگی امروز ما ایرونی هاست ادم وقتی خودشم مشگل نداره ولی انسانه قلبش از سنگ که نیست مشگلات دیگران رومیفهمه روش اثر میزاره این مرد بیچاره بحرحال اگر دختر دانشجو هست پسر هم که زور داشته پدر را کشته حتما سنش بالا ست وخرجش کرده که اینقدر شده میخام بگم اون مرد بیچاره یک تنه زحمت کشیده وشاید مشگلات خونه وهمکاری نکردن اهل بیتش اونو عصبانی و مهم تر صددر صد زنش نا سازگار بوده که مزدشو دادن البته اون مرد زندگی نمی کرده تو زجر وناکامی بوده که راحت شد

  • بدون نام

    حتما پدر خیلی بدی بوده.اما قتل راه حلش نبود.

  • راز

    خیر آقای محترم جهت فکری بنده نه تغییر کرده ونه تغییر می کنه کشتن یک انسان هر کاره که میخواد باشه جرم هست و قاتل همیشه محکومه هر کسی و در هر جایگاهی که میخواد باشه از نظر من هیچکس حق کشتن یه انسان رو نداره و هیچ وقت هیچ قاتل رو تحسین نکردم و نه میکنم

  • بدون نام

    خانوم راز من همونم که چند وقت پیش بهتون گفتم تو نظرات خودتون در مورد زن دوم تجدید نظر کنید اینقدر نفرین و سرزنش نکنید تنها کسی که از سرنوشت و قلب انسانها خبر داره خداوند خودش جای حق نشسته و از همه بهتر می دونه زن دوم هم بنده خداست و با حکم شرعی خداوند ازدواج کرده من خودم مثل شما یکی رو سرزنش کردم واقعا عین همون بلا سر خودم اومد گفتم تجربه مو به شما هم بگم تا از این بعد اینجور زن دوم تفرین و سرزنش نکنید مساله زنای ......سواست که وارد هر زندگی میشن و با هر مردی ازتباط برقرار میکنن باز هم من سکوت ترجیج میدم و میگم خدا خودش بهتر می دونه

  • بدون نام

    همین اتفاق توشهرماهم افتاده زنجان مرده ریس اب خیزداری زنجان بود زنه با دوست پسرش وپسرخودش شوهر خودشو کشته بود

    پاسخ ها

    • فرزند ایران

      پسری که با دوست پسر مادرش پدر خودش رو بکشه پسر نیست انسان نیست یه حیوونه، از کجا معلوم که این پسر ه پدر کش هم تخم ترکه ی یه دوست دیگر مادرش نباشه ،والله هیچ اولادی حاضرر نمیشه بخاطر فاحشه گری مادرش و همراهی مادرش با یه نفر دیگه پدرشو مظلومانه بقتل برسونه .خدا میدونه قانون باید بدون معطلی هر۳ تاشونه تو شلوغ ترین نقطه شهر جلو چشم مردم قصاص کنه تا درس عبرتی بشه برای دیگران درس عبرت بشه .والسلام.

  • منطق

    همین اتفاق توی شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان افتاده بود جالبه اسم پسره آرش بود بعد دوسال چون شاکیاش رضایت دادن آزاد شد جنازه باباشم زیر یه پل صد کیلومتر دورتر از شهر انداخته بودن

  • راز

    جناب بدون نام هر کسی اعتقادی داره و من خیلی مخالف زن هایی هستم که فکر می کنن مجاز هستن با خراب کردن زندگی دیگری زندگی خودشونو آباد کنن نفرت من از این زن ها در حدی هست که دختر خاله خودم چنین کاری رو کرد و الان چند ساله حتی پا تو خونه اش نداشتم وبهش هم گفتم که اومدن به خونه تو رو برای خودم حرام میدونم و بازم بهش گفتم اگر جایی من هستم بخواد از زن اول شوهرش گله و شکایت کنه اون وقت من دختر خالگی رو بیخیال میشم چیز هایی رو که لیاقتش رو داره بهش خواهم گفت خیلی جالبه که چشم دیدن اون زن بدبخت رو که زندگیشو خراب کرده نداره به هر حال من از زن دوم بدم میاد و دست خودمم نیست چون اعتقاد خودم رو درست میدونم

  • بدون نام

    لایییییک راز منم نفرت دارم یکی آشیونه اشوروی خرابه های آشیونه ای دیگه بسازه

  • بدون نام

    دقیقامنم نظررازرودارم ساختن آشیانه روی خرابی آشیانه های دیگران خیلی سخت ودردناکه

  • بدون نام

    ولی بگین چرا اشیانه اول خراب شد ؟ لینو بحث کنید نه امدن زن دوم خوب معلومه ارگر یک شوهر زنش را طلاق داد قرار نیست تا ابد بمونه میره زن میگیره وتازه روز از نو لذت نبرده از زن اول هم اوستا تر شده وهم محکم تر اینبار عشق میکنن حالا هی بگین زن اول زن دوم زن سوم خوشی انحاست که خوش باشه نه هر روز جنگ زن اول اگر عرضه داشت مینشست زندگی میکرد عرضه نداشت منم منم کرد رفت

  • بدون نام

    بدون نام جان مرد اگه زن اولش رو طلاق داده باشه خانومی که بعد طلاق زنش میشه حکمش جداست اون زن یه مرد مجرد شده زن دوم منظور زنیست که میره سر زندگی یه زن دیگه، افتاد؟

  • بدون نام

    کاربر۱۸/۵۸ممنون عزیزم جواب درست بهش دادی منم میخواستم همینوبگم

  • بدون نام

    مردها از من بشما توصیه زن گرفتین اون از اول بدنبال ونظرش اینه یکجوری پا بزاره روی کفش وپای شما فوری بازرنگی بزن بره پایین وگرنه یواشکی میاد بالاتر پاشو میزاره روی زانوت اگر زدی هیچ اگر نزدی بره پایین شل دادی میاد بالاتر میشینه روی کمرت واگر بازم چیزی نگفتی دیگه بدبخت شدی اون با تمام قدرت سعی به سوارشدن روی شونه ات که اگر سوار شد دیگه رستم باشی نمیتونی بیاریش پایین سوارت شده بد جوری اشدتو بخون دیگه تو شدی زنش و ازین ببعد اون شده شوهرت هرچی میگه اطاعت من غیرالمستقیم هر روز فلان کارو میکنه روسرت بشی بکش تا بمیری گفتم اگر از روز اول جلوشو گرفته بودی سوارت نمیشد اخلاق زنهاست تا شل بدی خوردی که یعنی دندوناتو شمرده برو قبرو بخر در ضمن مهرشو اماده کن بلاخره اخطاریه میاد

  • بدون نام

    بدون نام ‌۶/۴۹‌ من که نفهمیدم چی گفتی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج