بررسي عوامل موثر برکاهش درآمد شهروندان
نرخ بیکاری در تابستان سال جاری با رشد ۸/۱ درصدی نسبت به تابستان سال گذشته به ۷/۱۲ درصد رسیده است توزيع نابرابر درآمد، باعث شده كه در ايران فقير كسي باشد كه حتي نميتواند شكم خود را سير كند
ترافيك و شلوغي خيابانهاي تهران آنقدر سرسامآور و غيرقابل تحمل شده كه در اين چند سال اخير، مترو را به عنوان تنها وسيله حمل و نقل عمومي براي رفت و آمد شهري خود انتخاب كردهام. هر روز زنان دستفروش متعددي را در داخل واگنهاي مترو ميبينم كه مشغول فروختن كالاهاي چيني و تركيهاي به مسافران هستند اما اين روزها تعداد دستفروشان داخل واگنهاي مترو بيشتر شده است، به طوري كه ميبينيم در بين حجم بالاي دستفروشان زن، كودكانيكم سن و سال هم مشغول فروختن فال با عجز و ناله به مسافران هستند. در يكي از همين روزها در واگن قطار، زني كه در يك دست جعبه اي از انواع لوازم آرايش و در دست ديگر كيسه اي از انواع آدامس و كيك داشت، براي فروختن آدامس به طرفم آمد، بعد از خريدن يك بسته آدامس دو هزار توماني، از فرصت استفاده كردم و از فروشنده پرسيدم كه چرا امروز تعداد دستفروشان داخل مترو زياد شده است كه فروشنده در جوابم گفت: بيكاري، گراني و نبودكار تمام وقت و ثابت براي زنان سرپرست خانوار. افزايش تعداد دستفروشان مترو مختص امروز نيست، بلكه روز به روز به تعداد آنها افزوده ميشود. خدا رو شكر كه مكاني براي كسب درآمد داريم تا اجاره آپارتمان نقلي خود را به موقع پرداخت كنيم و كارتنخواب نشويم. هرروز مسئولان مدعي هستند كه نرخ تورم كاهش و نرخ رشد اقتصادي افزايش پيدا كرده است اما ما با هزار بدبختي تنها هزينه سيركردن شكم خود و بچه هايمان را در ميآوريم.
فقير، آيندهنگر نيست
سوالي كه ايجاد ميشود اين است كه آيا افزايش تعداد دستفروشان در داخل واگنهاي مترو، درسرچهارراهها و معابر و همچنين حرفهاي آن زن دستفروش درباره سيركردن شكم خود و بچههايش، به معناي افزايش فقر در كشور ماست؟ در كتاب Poor Economics يا اقتصاد فقير به اين داستان اشاره ميشود كه بسياري از فقراي صحراي كنيا در آفريقا، ميتوانند با پرداخت تنها ١٠دلار، پشهبند خريداري كنند تا شبها فرزندان از گزند پشه مالاريا در امان باشند اما عده كمي از آنها حاضر به پرداخت اين ۱۰دلار هستند حتي در مقطعي از زمان هم اين پشهبندها به صورت رايگان به فقرا داده شده است اما باز برخي از اين افراد پشهبندها را براي موارد متفرقه استفاده كردهاند. بنابراين تا زماني كه نتوان حداقل حاشيه امنيت را از نظر مهارت، شغل و درآمد براي جامعه فقير ايجاد كرد، اين امكان وجود دارد كه منابع كمكي تنها صرف مشكلات موجود شود و فقرا در دام فقر باقي بمانند و كمتر آيندهنگر باشند. برداشت از واژه فقر و سطحي كه براي فقر تعريف ميشود، در ميان اقتصاددانان متفاوت است. برخي صاحبنظران بر اين عقيدهاند كه فقير كسي است كه نميتواند شكم خود را سير كند و برخي ديگر فقير را كسي ميدانند كه حتي اگر هم سير باشد از پس تامين هزينههاي بهداشتي و درماني خود برنميآيد. عدهاي ديگر بر اين اعتقادند كه فقير كسي است كه از آموزش بيبهره است به طوري كه عدم آموزش افراد جامعه، در جهاني كه رو به تخصصي شدن ميرود باعث فقر يك نفر يا حداقل عدم رشد او در گذر زندگي ميشود.
توزيع عادلانه درآمد؛ كاهش فقر
همانطور كه مي دانيد بحث فقر در جامعه ما از جنبههاي مختلفي قابل بررسي است. دراينباره جمشيد پژويان، كارشناس اقتصادي به «قانون» ميگويد: براي سير كردن شكم مردم بايد قرص نان بزرگي وجود داشته باشد كه هر چقدر اندازه اين قرص نان بزرگ تر باشد و حتي اگر هم نابرابر توزيع شود، فردي گرسنه يا فقير باقي نخواهد ماند. مساله رشد اقتصادي و توليد ناخالص داخلي بسيار حائز اهميت است كه بهطورحتم رشد اين دو عامل ، قرص نان مردم را بزرگتر خواهد كرد اما نحوه توزيع قرص نان بين جمعيت يك شهر يا كشور هم مهم است به طوريكه تا چه اندازه اين قرص نان بين مردم به صورت عادلانه توزيع ميشود. متاسفانه در اقتصاد ايران علاوه بر ركود اقتصادي، معضل توزيع نابرابر درآمد هم وجود دارد، كه در اينباره پژويان، تاكيد ميكند: توزيع عادلانه درآمد به اين معنا نيست كه تمام افراد جامعه به يك اندازه درآمد داشته باشند كه اين امر نيز بيعدالتي است بلكه افراد جامعه براساس نقشي كه در اقتصاد دارند بايد به صورت عادلانه درآمد كسب كنند. در حال حاضر برخي از اساتيد دانشگاه حقوقي كمتر از دبيران حقالتدريسي كه تدريس خصوصي هم دارند، دريافت ميكنند. همچنين شغل برخي از افراد، واسطه گري يا در بخش خدمات است كه با يك تلفن، درآمدي به اندازه يك سال استاد دانشگاه خواهند داشت.اين مساله يكي از شواهد توزيع درآمد ناعادلانه در ايران است. به طورحتم رشد مثبت و بالاي اقتصادي آن هم منوط به ايجاد شغل و بهكارگيري ظرفيتهاي خالي و يا جديد بنگاههاي توليدي وهمچنين توزيع عادلانه درآمد، باعث كاهش تعداد فقرا در جامعه ميشود. توانايي و مهارت شخص براي كسب درآمد را ميتوان ملاك توزيع عادلانه درآمد در كشور قرار داد. عدم دسترسي به امكانات آموزشي هم فقر محسوب ميشود. وي تصريح ميكند: متاسفانه دركشور سيستمي كه مهارت را به اقشار كارگر و فارغ التحصيلان دانشگاهي آموزش دهد، وجود ندارد.
ارگانها به وظايف خود عمل كنند
پژويان، با بيان اينكه براي خروج از دام فقر، نيازمند به يك سيستم تامين اجتماعي قوي و توانا هستيم، تاكيد ميكند: متاسفانه تا به امروز سازمان تامين اجتماعي وظيفه خود را به خوبي انجام نداده است. وظيفه اصلي اين سازمان، آموزش مهارتهاي لازم براي يك حرفه به دهكهاي پايين جامعه است و همچنين بايد مهارتهاي لازم را براي جست وجوي شغل جديد به كارگراني كه بيكار شدهاند، آموزش بدهد. بايد ترتيبي داده شود كه اين افراد طي مدت زمان بيكاري ، تحت پوشش اين سازمان قرار گيرند. با توجه به اينكه تاكنون سازمان تامين اجتماعي به وظيفه اصلي خود عمل نكرده است، نبايد انتظار داشت كه تعداد فقرا در كشور ما زياد نباشد. كميته امداد امام خميني(ره) نيز به صورت يك بنگاه خيريه عمل ميكند كه داراي تخصص كافي براي كاهش فقر در جامعه نيست. به طوريكه اين كميته تا به امروز تنها براي افراد معلول، ويلچر تهيه كرده و يا مبلغي به زنان خود سرپرست داده است. متاسفانه تاكنون سازمان بهزيستي كشور هم به عنوان سازمان حمايتي عملكرد مثبتي نداشته است و تنها با جذب اقشار كمدرآمد و فقير شعار داده كه افراد زيادي تحت پوشش اين سازمان هستند. بنابراين سازمان بهزيستي و كميته امداد امام (ره) هيچ نقشي در فقر زدايي جامعه نداشتهاند. بخش قابل توجهي از فارغ التحصيلان كشور به دليل نداشتن مهارتهاي لازم، بيكار هستند. دانشگاهها بايد به دانشجويان مهارت هاي لازم را براي يك حرفه يا شغل آموزش دهند تا آنها بتوانند از اين مهارت در سطح بالاتر استفاده كنند.
راهكار ايجاد شغل
جمشيد پژويان، تنها راه ايجاد شغل دركشور را سرمايهگذاري در بخش توليد مي داند به طوري كه تركيب سرمايه و كار، سطح توليد را در كشور افزايش دهد. وي ادامه ميدهد: براي دستيابي به رشد اقتصادي علاوه بر سرمايه به عامل كار هم نياز است. لذا اجراي سياستهايي به منظور رشد مثبت و بالاي اقتصادي كشور، ناخودآگاه باعث حل معضل بيكاري ميشود.
حرف آخر
با توجه به آنچه كه گفته شد، به نظر ميرسد كاهش بيعدالتي به منظور كاهش فقر در جامعه بسيار ضرورت دارد. بنابراين در وهله اول سازمان تامين اجتماعي بايد به وظيفه اصلي خود عمل كند و مهارتهاي لازم را به دهكهاي پايين جامعه آموزش دهد تا اين اقشار ضعيف حداقل درآمدي براي خروج از زير خط فقر كسب كنند. همچنين توزيع درآمد بايد عادلانه باشد. براساس شواهد موجود، شكاف طبقاتي در جامعه به حدي زياد است كه برخي از افراد حقوقهاي نجومي دريافت كرده و برخي از اقشار جامعه به نان شب خود نيز محتاج هستند.
رشد اقتصادي ۴/۷ درصدي در ۶ ماهه نخست سال جاري تنها به دليل افزايش توليد و صادرات نفت حاصل شده است .به همين جهت نرخ بيكاري با وجود رشد اقتصادي نه تنها كاهش پيدا نكرده بلكه در تابستان امسال افزايش ۸/۱ درصدي هم پيدا كرده است، لذا دولتمردان بايد توجه كنند كه افزايش درآمدهاي نفتي، ايجاد شغل نميكند و نبود شغل هم به عدم استمرار در كسب درآمد و در نهايت فقر منجر مي شود. به طور كلي هر چه حجم توليد در كشور افزايش پيدا كند، ايجاد شغل بيشتر ميشود كه اين امر كاهش فقر و افزايش رفاه در سطح جامعه را به دنبال خواهد داشت.
ارسال نظر