استعمال و گرایش به مواد مخدر برای دختران به این دلیل که آنها مادران آینده و کانون خانواده هستند، زنگ خطری جدی برای جامعه به شمار میرود.
روزنامه آرمان - رامین علیزاده: استعمال و گرایش به مواد مخدر برای دختران به این دلیل که آنها مادران آینده و کانون خانواده هستند، زنگ خطری جدی برای جامعه به شمار میرود.
فاطمه ذوالقدر، عضو هیات رئیسه کمیسیون فرهنگی و عضو فراکسیون زنان مجلس میگوید: «در راستای برنامههای دولت یازدهم برای جلوگیری از اعتیاد زنان یا درمان آنها، تفاهمنامههایی با نهادهای متولی امر منعقد شده و اقدامات مناسبی در زمینه ارتقای وضعیت زنان کشور صورت پذیرفته که خوشبختانه گزارشهای امیدوارکنندهای در این حوزه دریافت شده است.»
به طور کلی در همه جوامع معتادان مرد بیشتر از معتادان زن هستند، اما به هرحال گرایش به اعتیاد در میان زنان و دختران وجود دارد. با این اوصاف ارزیابی شما از اوضاع کنونی چیست؟ این حد از اعتیاد طبیعی است یا باید نگران باشیم؟
امروزه افزایش اعتیاد در میان زنان به واقعیتی تلخ و غیرقابل انکار تبدیل شده است و نمیتوان آن را انکار و از کنار آن به سادگی عبور کرد. براساس آمار حدود ۷۰ درصد زنان معتاد به واسطه اعتیاد همسران خود، فشار، ترس و همدردی با آنها، اقدام به توزیع یا مصرف مواد مخدر میکنند. پنهانی بودن موضوع اعتیاد زنان نسبت به مردان یکی از موانع درمان آنها به شمار میآید. گرفتار شدن زنان در دام اعتیاد دارای آسیبهای چند بعدی است. این آسیبها نه تنها در سطح فردی بلکه در کشوری مذهبی مانند ایران که اساس خانواده بر پایه زنان است و زن اساس و ستون یک خانواده محسوب میشود، به منزله متزلزل شدن بنیان خانواده است و این مشکل فردی، ابتدا آسیبهایی به بنیان خانواده میزند و متعاقبا جامعه را متاثر از خود خواهد کرد.
طی دهه گذشته، میزان مصرف مواد صنعتی نسبت به مواد مخدر سنتی از ۳ درصد به ۲۵ درصد رسیده که در این میان، تمایل زنان به ۲ برابر افزایش یافته است. زنانه شدن اعتیاد یک موضوع بسیار خطرناک است؛ دلیل گرایش برخی زنان معتاد به مواد مخدر در ابتدای امر به دلیل مصرف داروهای کاهش وزن بود که پس از آن خود را در دام مواد صنعتی گرفتار دیدند. گروه دیگری از زنان، زنان بی خانمان هستند که از سوی خانواده طرد شده اند و زمانی که احساس قربانی شدن به آنها دست میدهد، درصدد قربانی کردن دیگران نیز برمیآیند که این معضلی خطرناک برای جامعه حال حاضر کشورمان است.
این زنان در ابتدا به طرف رفتارهای جنسی پرخطر سوق یافته و متعاقبا برای تداوم زندگی خود و دوام در شرایط بی سرپرستی و بی خانمانی به طرف مصرف مواد مخدر و پس از آن، خرید و فروش مواد و جسم خود هدایت میشوند. اعتیاد زنان پیامدهای ناگواری دربردارد که ابتلا به بیماریهای روانی، جسمی و جنسی از آن جمله هستند.
آیا میتوان گرایش به مواد مخدر در میان دختران را به مثابه عملی در راستای نزدیک شدن به مردان و شباهت به آنها دانست؟ منظورم نوعی فرار از زن بودن و نابرابریهاست.
در طول تاریخ با وجود تاکیدات دین مبین اسلام بر تساوی حقوق زنان و مردان، واقعیتی تلخ رخ داده و این تساوی تحقق نیافته و زن در بسیاری موارد به عنوان جنس دوم و زیردست شناخته شده است و نکته تلختر آنکه به عنوان کالا در اختیار مرد قرار گرفته اند. بنابراین در عصر جدید و با تغییرات جهانی و شکلگیری جنبشهای دفاع از حقوق زنان که خوشبختانه پیشرفتهایی نیز داشته است، بانوان وطنم نیز در تلاش برای گرفتن حق خود از مردان، پا پیش گذاشتهاند اما متاسفانه در راه رسیدن به حقوق نادیده گرفته شده، در دام برخی رفتارهای مردانه قرار گرفتهاند و تنها راه احصای حقوق خویش را زمخت و سخت شدن و مشابه مردان رفتار کردن قلمداد کرده اند. ایفای نقشهای پررنگ در جامعه، از سویی تمایل به اشتغال روزافزون را در میان بانوان به همراه داشته است و از سوی دیگر در گروهی از بانوان، وانهادن بار و مسئولیت زنانه خود بر زمین و حرکت به سمت فردگرایی و رفتارهای خودخواهانه و خوشگذرانیهای بی حد و مرز را در بر داشته است که در دام جدیدی به نام فسادهای اخلاقی و رفتاری نظیر اعتیاد گرفتار شده اند.
دختران، مادران آینده و کانون خانواده هستند، گرایش به مواد مخدر در میان آنها چه پیامدهایی در پی دارد؟
اعتیاد زنان جدا از آسیبهای فردی که به خود فرد میزند، آسیبهای اجتماعی و خانوادگی آن به مراتب بالاتر از مردان است و دیده میشود که نقش مادری زنان معتاد کمرنگ شده و باعث ناهنجاریهایی فردی و اجتماعی در مورد فرزندان و کودک آزاری میشود. در راستای برنامههای دولت یازدهم برای جلوگیری از اعتیاد زنان یا درمان آنها، تفاهمنامههایی با نهادهای متولی امر منعقد شده و اقدامات مناسبی در زمینه ارتقای وضعیت زنان کشور صورت پذیرفته که خوشبختانه، گزارشهای امیدوار کننده ای در این حوزه دریافت شده است. اعتیاد زنان به طور معمول طرد شدن از کانون خانواده را به همراه دارد و اینجاست که بحث طلاق پیش میآید که این موضوع در کنار سوءاستفادههای بیرونی و کارهای ضداخلاقی، باعث متاثر شدن فرزندان این زنان میشود یا این بچهها به صورت تک والدی تربیت و بزرگ میشوند که در شخصیت فردی و اجتماعی آنها تاثیرات مخربی را به بار میآورد.
این فرزندان در خانواده ای آلوده رشد و نمو مییابند که این نیز آسیبهای دوچندانی نسبت به وضعیت قبل دربردارد. بنابراین این کودکان که سازندگان نسل آتی هستند، در شرایطی که نتوانسته اند زندگی سالم اجتماعی و خانوادگی را تجربه کنند، قادر نخواهند بود نقش خود را به صورت مطلوب در آینده ایفا کنند و این آسیبها نسل به نسل تداوم یافته و در جامعه ریشهدار میشود.
به طور کلی چه دلایلی را میتوان در نظر گرفت که بتوان گرایش یک دختر به مواد مخدر را توجیه کرد؟
یکی از دلایل اعتیاد در زنان را میتوان رشد نیافتن مهارتهای لازم برای توفیق در زندگی دانست. فقدان شایستگی فردی برای کسب پایگاه شغلی و جایگاه اجتماعی مناسب نیز میتواند سبب بروز تمایل به مصرف مواد مخدر شود. احساس بازدارنده بودن در رقابتهای شغلی و به دنبال آن احساس ناتوانی در نیل به موفقیت، احساس ناامنی، ناعادلانه دانستن نظام اجتماعی، احساس خشم و بی اعتمادی در خانه، محل کار یا مدرسه، همگی در گرایش زنان به اعتیاد و مواد مخدر موثر است و متعاقبا، توزیع ناعادلانه منابع درآمد سبب تمایل به انجام کارهای آسیب پذیرتر میشود و ممکن است به منظور احساس پذیرفته شدن در گروه همسالان، اعتیاد را تجربه کنند. زندگی با یک مرد معتاد و خشونت علیه زنان نیز از مهمترین دلایل گرایش زنان به مواد مخدر است.
نقش دانشگاه در گرایش دختران به مواد مخدر و همچنین سیگار را چطور ارزیابی میکنید؟
از دورههای پرخطر برای گرایش به مصرف مواد مخدر، دورههای گذر است. وقتی شخص از مدرسه به محیط دانشگاه وارد میشود، عوامل مختلفی در دانشگاهها وجود دارد که باعث کشیده شدن فرد به طرف اعتیاد و مواد مخدر میشود. در گذشته، استعمال مواد مخدر بیشتر مختص افراد بالای ۵۰ سال بود اما طی دو دهه گذشته، سن اعتیاد به ۲۰ سال رسیده و امروز گرایش به مواد مخدر و استعمال آن به دوره نوجوانی رسیده است.
محدودیتهای موجود در نظام خانواده، رهایی از برخی فشارهای موجود از سوی خانواده، دوری از خانواده، خودبزرگ بینی در بین دانشجویان و... با بروز رفتارهایی که نشاندهنده استقلال رای آنهاست، همگی باعث این مساله میشوند که در فضای دانشگاه، به جای گرایش روزافزون به آموزش و ارتقای سطح معلومات، به طرف رفتارهایی که بیانگر خودنماییهای افراد است، سوق پیدا کنند. محدودیت نظارت در فضای دانشگاهی، سبب بروز و گسترش اعتیاد در میان قشر دانشجو شده که چه بسا فردی در ابتدای امر به دید تفریحی به آن نگاه کرده یا برای همراهی با گروه همسالان، اقدام به مصرف مواد کرده است.
دخترانی که در شهرهای دیگر درس میخوانند، آزادی بیشتری دارند و ممکن است بیشتر به مواد مخدر گرایش پیدا کنند، نقش خانواده برای جلوگیری از این گرایش را چطور ارزیابی میکنید؟
درمان این درد نیمه خاموش، فقط با اقدامات تنبیهی، کیفری، بازداشت، کلینیک، کمپهای ترک اعتیاد و تهیه چند بروشور و اقداماتی مشابه نمیتواند انجام شود. دانشجویان در فضای دانشگاهها و دوری از خانواده، مفری برای حرکت به سمت تفریحات ناسالم که از جمله مواد افیونی است، یافتهاند. جای تامل دارد که نقش تحصیلات و آموزش دانشگاهی کجاست؟ آیا تفریحات و سرگرمیهای جوانان باید به خانهها و پشت درهای بسته هدایت شود که نتیجه آن تمایل و گرایش روزافزون دختران تحصیلکرده به مصرف مشروبات، مواد صنعتی و سیگار شود؟ آیا مامن یک دختر یا زن در جامعه باید پشتهالههای ناشی از دود مواد افیونی خلاصه شود و خلسه ناشی از آن، آرامش بخش روح متعالی یک زن در جامعه اسلامی باشد؟
یادگیری در این گرایش چه نقشی دارد؟ آیا میتوان گفت این مساله ریشههای خانوادگی دارد و در آنجا آموخته میشود؟
در ابتدا باید با نگاه آسیبشناختی به بررسی و واکاوی جامعه زنان و دختران که هم مشتمل بر زنان گرفتار در دام مواد مخدر و هم زنان و دختران در معرض این آسیب است، پرداخت و راهکارهای برون رفت آن را نه از راه تئوریهای روانشناختی و جامعهشناختی بلکه از درون خود جامعه استخراج کرد و بهکار بست. راه نجات امروز زنان و دختران در درون اذهان مردم، جامعه و خانوادهها قرار دارد و با توجه به اینکه ریشههای تربیتی و آموزشی فرزندان در درون خانواده، بنیان نهاده میشود، رفتارهای اعضای خانواده بهویژه والدین میتواند سهم قابل توجهی در تربیت اجتماعی فرزند به ویژه دختران داشته باشد، بنابراین باید به شیوه درست محیط اجتماعی یک دختر شناسایی شده و با استفاده از تئوریهای علمی، چهارچوب لازم و مشخص برای تحقق و اجرایی شدن راهکار مناسب را به آن داد. به امید روزی که جامعهای با همت عالی زنان که نقشی برجسته در دین مبین اسلام دارند، عاری از آسیبهای اجتماعی، روانی و اخلاقی ساخته شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نخیر به خاطر اینکه شما فقط تا وقتی مادر و همسر کسی باشن براشون ارزش قائلین واسه خود دخترا ارزش قائل نیستین و کاری کردین که اونا بی هدف و ناامید بار بیاین
بدون نام
ازبس که پول حرام شده نون رفته سرسفره کسی که نون سالم ببره خونه بچه هاش میشن قاسم سلیمانی صیاد .خانم دباغ ...وقتی دختر یازن تاهرساعتی که دلشون بخواد باهرکسی که دوست دارن میگردن پدر خانواده هم که هزاررحمت به ماست چون ماست وقتی ترش میشه بانصف قاشق تمام عضلات بدن راجمع مکنه ولی این پدرا حتی از دخترش یازنش جرات نداره بپرسه کجابودی باکی بودی فقط مردشون بی غیرته همین
نوغانچی صالح
در جوامع ما همیشه اول بدیها را یادمیگیریم بعد اگر زنده ماندیم بدنبال خوبیها میرویم اگر....
نظر کاربران
نخیر به خاطر اینکه شما فقط تا وقتی مادر و همسر کسی باشن براشون ارزش قائلین واسه خود دخترا ارزش قائل نیستین و کاری کردین که اونا بی هدف و ناامید بار بیاین
ازبس که پول حرام شده نون رفته سرسفره کسی که نون سالم ببره خونه بچه هاش میشن قاسم سلیمانی صیاد .خانم دباغ ...وقتی دختر یازن تاهرساعتی که دلشون بخواد باهرکسی که دوست دارن میگردن پدر خانواده هم که هزاررحمت به ماست چون ماست وقتی ترش میشه بانصف قاشق تمام عضلات بدن راجمع مکنه ولی این پدرا حتی از دخترش یازنش جرات نداره بپرسه کجابودی باکی بودی فقط مردشون بی غیرته همین
در جوامع ما همیشه اول بدیها را یادمیگیریم بعد اگر زنده ماندیم بدنبال خوبیها میرویم اگر....