وجود ۷۵۰ هزار بیمار «اسکیزوفرنی» در کشور
رییس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنیا ضمن تشریح سه مشکل اساسی بیماران مبتلا به این بیماری، گفت: با توجه به جمعیت و بر اساس آمار شیوع این بیماری، باید ۷۵۰ هزار بیمار اسکیزوفرنی در کشور داشته باشیم.
خبرگزاری ایسنا: رییس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنیا ضمن تشریح سه مشکل اساسی بیماران مبتلا به این بیماری، گفت: با توجه به جمعیت و بر اساس آمار شیوع این بیماری، باید ۷۵۰ هزار بیمار اسکیزوفرنی در کشور داشته باشیم.
طیبه دهباشی درباره آمار مبتلایان به اسکیزوفرنی در کشور، گفت: آمار دقیقی از تعداد این بیماران در دست نداریم؛ علت این موضوع هم عدم آگاهی افراد جامعه و انگ زدن به این بیماران است. بر همین اساس بیماران اعصاب و روان به مراکز درمان مراجعه نمیکنند.
وی با بیان اینکه به طور معمول، با توجه به جمعیت و بر اساس آمار شیوع این بیماری، باید ۷۵۰ هزار بیمار اسکیزوفرنی در کشور داشته باشیم، عواملی مانند ژنتیک، صدمات دوران زایمان و ... را از عوامل ابتلا به اسکیزوفرنی دانست و افزود: گاهی ممکن است فردی این بیماری را داشته باشد و تا زمان مرگ این بیماری بروز نکند، اما بروز این بیماری میتواند تحت تاثیر شرایط اجتماعی استرسزا، شرایط بحرانی و فشارهای مختلف باشد.
علائم اولیه اسکیزوفرنی
وی با بیان اینکه سن ابتلا به اسکیزوفرنی بین ۱۵ تا ۳۵ سالگی است، ادامه داد: علائم اولیه اسکیزوفرنی که خانوادهها باید به آن توجه داشته باشند، افت تحصیلی نوجوانان، انزوا و ترک جمع دوستان و کنار کشیدن از جمع است و در مرحله بعد بروز توهم، هذیان، دشمن پنداری دیگران و ... از علائم این بیماری محسوب میشود. بنابراین اگر بعد از مشاهده این علائم و به موقع به مراکز درمانی مراجعه شود، میتوان به میزان زیادی از پیشرفت این بیماری جلوگیری کرد.
دهباشی در مورد چگونگی درمان بیماران اسکیزوفرنی، گفت: اولین روش درمانی این بیماری، درمان دارویی است که تاکید زیادی روی این روش داریم. البته میتوان گفت بیماری اسکیزوفرنی دارای دو نوع علائم مثبت و منفی است؛ علائم مثبت آن مانند پرخاشگری، توهم و هذیان و علائم منفی مثل ناتوانی، انزوا و عملکرد پایین است که علائم مثبت با دارو درمانی کنترل میشود.
وی ادامه داد: اما برای اینکه فرد از جامعه طرد نشود و تواناییهای خود را از دست ندهد، به درمان و توانبخشی روانی و اجتماعی نیز نیاز دارد. این درحالیست که متاسفانه در این زمینه در کشور با کمبود زیادی مواجهیم. البته ما در انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنیا شرایطی را برای توانبخشی بیماران فراهم میکنیم؛ به صورتیکه در طی پنج سال، بین ۵۰ نفر فقط دو مورد از بیماران در دوره توانبخشی بستری شدند و بقیه در طول دوره درمان شدند.همچنین در حال حاضر مراکز توانبخشی روزانه را برای بیماران ایجاد کردهایم و خدمات خوبی را ارائه میدهیم.
انگزنی؛ عمدهترین مشکل مبتلایان به اسکیزوفرنی
دهباشی در ادامه صحبت هایش به عمدهترین مشکلات بیماران اسکیزوفرنی اشاره و اظهار کرد: عمدهترین مشکلی که همیشه بیماران و خانوادهها را رنج داده است بحث برچسب زدن و انگ زدن به این بیماران است. به طوری که بیماران روانی علاوه بر اینکه از حقوق اجتماعی خود محروم میشوند، نگرش منفی اطرافیان و جامعه نسبت به بیماریشان را هم باید به دوش کشند و این موضوع منجر به طرد شدن آنها و حتی خانوادههایشان از جامعه میشود.
وی افزود: بنابراین عدم آگاهی مردم و نگرش منفی آنها به این بیماران عمدهترین مشکل آنهاست و رسانهها میتوانند نقش زیادی را در آگاهسازی جامعه ایفا کنند .به عنوان مثال زمانی که سریالی میسازیم و در آن نشان میدهیم فردی که مرتکب قتل میشود، مبتلا به یک بیمار روانی است، در نتیجه بیمار روانی و اسکیزوفرنی در جامعه به عنوان انگ شناخته شده و این به باورهای غلط مردم مبنی بر خطرناک بودن بیمار روانی دامن میزند.
دهباشی ادامه داد: این در حالیست که درصد بیماران اسکیزوفرنی در بین افرادی که مرتکب جرم و جنایت میشوند، بسیار کم است. اگر هم جرمی از طرف این بیماران صورت گیرد، ممکن است در زمان عود این بیماری و توهم ناشی از آن باشد و بیمار احساس ناامنی کند.
جای خالی پوشش بیمهای مناسب برای بیماران اسکیزوفرنی
رییس انجمن اسکیزوفرنی در توضیح مشکلات درمانی این بیماران و با اشاره به عدم پوشش داروهای خارجی و خدمات توانبخشی آنها توسط بیمهها، گفت: به لحاظ درمانی و دارویی باید گفت که برخی از بیماران با داروهای ایرانی سازگاری ندارند و داروهای خارجی هم یا وراد نمیشود یا گران است. در عین حال بیمهها هم داروهای خارجی و خدمات توانبخشی را پوشش نمیدهد.
دهباشی همچنین اظهار کرد: بنابراین اگر یک بیمار اعصاب و روان نیاز به بستری مداوم داشته باشد، فقط سالی دو بار و هر بار ۵۶ روز، بیمه بستری آنها را تحت پوشش قرار میدهد. این درحالیست که بیماران جسمانی میتوانند تمام سال را بدون هیچ منعی در بیمارستان بستری باشند. بنابراین محدودیتهای بیمهای در این بیماران زیاد است.
جایی برای اشتغال بهبودیافتگان اسکیزوفرنی وجود ندارد
دهباشی با بیان اینکه اولین درخواست ما از مسئولان این است که ابتدا این بیماران را به عنوان شهروند در نظر بگیرند تا آنها بتوانند از حقوق شهروندی بهرهمند شوند، گفت: دومین مساله این افراد اشتغال است. در حال حاضر جایی برای اشتغال افراد توانبخشی شده و بهبود یافته وجود ندارد و بحث اشتغال این افراد از دغدغههای مهم انجمن است.
وی با استناد به قانون جامع معلولین ادامه داد: ما قانون جامع معلولان را داریم که طبق آن سه درصد اشتغال همه واحدهای صنعتی، تولیدی و ... باید به معلولین اختصاص یابد، اما این قانون رعایت نمیشود و اگر هم بشود معمولا برای معلولان جسمی و حرکتی است و بیمار روان سهمی از این سه درصد ندارد.
دهباشی همچنین افزود: درخواست دیگر انجمن برای بهبود خدمت رسانی به بیماران روانی و اسکیزوفرنی پوشش و توسعه مراکز اورژانس روانپزشکی است. باید توجه کرد که در این زمینه کمبود زیادی داریم. به صورتی که اگر بیمار بدحال شود، خانواده برای رساندن او به بیمارستان باید از آمبولانس خصوصی با هزینه حداقل ۵۰۰ هزار تومان استفاده کند. چرا که اورژانس تهران انتقال این بیماران را در حیطه وظایف خود نمیداند.
دهباشی تاکید کرد: این درحالیست که انتقال این بیماران مراحل زیادی دارد و در شرایط خاص و حاد بسیار زمانبر است. به طوریکه به عنوان مثال جهت انتقال این بیماران توسط اورژانس ابتدا باید با ۱۱۰ تماس گرفته و بعد از آن ۱۱۰ با اورژانس تماس بگیرد تا اورژانس برای انتقال بیمار بیاید. بنابراین امیدواریم اورژانس روانپزشکی توسعه یابد.
وی پوشش بیمهای این بیماران را از دیگر الزامهای خدمت رسانی به آنها عنوان کرد و گفت: وجود بیمههای تکمیلی برای این بیماران نیاز است.
دهباشی در پایان برگزاری کلاسهایی مانند موسیقی درمانی، آموزش زبان و ... را با استفاده از تدریس خود بیماران و همچنین اردوها و سفرهای یک روزه با خانوادهها را از جمله خدمات انجمن به این بیماران عنوان کرد.
نظر کاربران
الحمد الله در جامعه ما بستر مناسبی برای این قبیل بیماری و بیماران نه فراهم است ونه در صدد فراهم نمودن است در واویلا ی هزاران هزار ناهنجاریها و مشکلات عدیده و هزاران هزار درد بی درمان بیکاری و نداری و فقر و فلاکت و اعتیاد ووو. دیگر جای امن و مامنی مطمئن خالی از درد و رنج و گرفتاری بدون فشار و استرس و عذاب روحی و روانی مگر یافت میشود مراکز پیگیر و دلسوز و حساب شده ای وجود ندارد که مورد اتکا و حامی باشند بنیاد و کانونی نیست که متولیاتی حمایت کننده باشند و به مردم مشورت و اعتماد داده شود اگر هم هست یک چیز سمبلیک و تقریبا انتفاعی و پولی آنهم بسیار هنگفت و کمر شکن که در وسع مردم عادی نیست لدا مردم در این بیماری بی پشتوانه و بی حامی هستند و هیچ ایمن نبوده و عاقبت نیز با این درد و ادبار بی توجه مسئولین می میرند و خواهند مرد