روزنامه آرمان- احسان انصاري: «اصولگرايان خطاب به آقاي روحاني عنوان ميكنند كه شما تنها۷/۵۰راي داشتهايد و بقيه آرا متعلق به اصولگرايان بوده است. با اين حال اصولگرايان اين مساله را مطرح نميكنند كه بقيه آرا نيز متعلق به يك نفر و يك گروه سياسي نبوده، بلكه به گروههاي مختلفي تعلق داشته است. شرايط به گونهاي پيش رفت كه آقاي روحاني بهشدت از اين وضعيت و حضور در انتخابات آينده دل چركين شدند.
از سوي ديگر آقاي روحاني قصد داشتند در اصلاح كابينه تغييرات جديتر و بيشتري صورت بدهند كه با مشاهده اين هجمهها از تغييرات بيشتر پرهيز كردند و تنها به تغيير سه وزير اكتفا كردند». جملات بالا سخنان سيد محمود ميرلوحي معاون پارلماني وزير كشور دولت اصلاحات در گفتوگو با «آرمان امروز» است.
سخنگوي ستاد اصلاحطلبان تهران در انتخابات۹۴ همچنين عنوان ميكند: «رئيس دولت اصلاحات همواره به اصلاحطلبان توصيه ميكند كه ديدگاههاي حمايتي خود را نسبت به دولت آقاي روحاني ادامه بدهند. حتي در يكي از ديدارهايي كه ايشان با آقاي روحاني داشتند به آقاي روحاني عنوان كرده بودند كه مراقب هجمههاي اصولگرايان عليه دولت باشند و به راحتي ميدان را خالي نكنند». در ادامه گفتوگو با سيد محمود ميرلوحي را ميخوانيد.
شما يكي از افرادي بوديد كه در بستن ليست اميد در انتخابات تهران دخالت مستقيم داشتيد. آيا از نتيجه كار خود و عملكرد فراكسيون اميد در مجلس رضايت داريد؟
تحليل ما در دوران بستن «ليست اميد» اين بود كه با توجه به اتفاقات رخ داده در ۸سال دولت احمدينژاد و همچنين شرايط مجلس نهم، كشور ديگر تحمل اين همه هزينهها را ندارد و بايد در اين زمينه يك اقدام اساسي صورت بگيرد. برنامه اصلاحطلبان در انتخابات۹۴ اين بود كه از دو انتخابات درس گرفته شود. نخست انتخابات رياستجمهوري سال۸۴ به عنوان يك «عبرت» و دوم انتخابات رياستجمهوري سال۹۲ به عنوان يك «الگو». از سوي ديگر اصلاحطلبان در آستانه انتخابات دو تحليل نسبت به عملكرد شوراي نگهبان داشتند. نخست اينكه شوراي نگهبان با مشاهده رفتار مردم در انتخابات رياستجمهوري سال۹۲ رويكرد متعادلي در پيش خواهد گرفت و به همين دليل فرصت حضور اصلاحطلبان بيشتري در فضاي انتخابات به وجود ميآيد.
تحليل دوم اما اين بود كه رويكرد شوراي نگهبان نسبت به گذشته تغيير نكرده و اصلاحطلبان نميتوانند با تمام پتانسيل خود در انتخابات حضور پيدا كنند. به همين دليل ما براي هر دو سناريو برنامهريزيهاي لازم را انجام داديم. در عين حال اتفاقي كه در انتخابات مجلس رخ داد بسيار فراتر از پيشبيني بدبينانه ما بود و شوراي نگهبان بيش از۹۰درصد چهرههاي اصلاحطلب را تاييد صلاحيت نكرد. با اين وجود جريان اصلاحات به جاي اينكه انتخابات را تحريم كند در طي مدت۲۴ ساعت خود را بازپروري كرد و به شكلي جديد به انتخابات بازگشت.
جريان اصلاحات چگونه توانست طي مدت۲۴ساعت خود را بازپروري كند؟ در اين۲۴ساعت چه اتفاقاتي رخ داد؟
در اين۲۴ساعت جلسات متعددي بين اصلاحطلبان به رياست بزرگان جريان اصلاحات و از جمله دكترعارف برگزار شد و در اين جلسات تمام جوانب انتخابات مورد تحليل و بررسي قرار گرفت. در اين جلسات تحريم انتخابات يا حضور در انتخابات مورد بررسي جدي قرار گرفت. اين در حالي بود كه جريان اصلاحات پس از حضور رئيس دولت اصلاحات در پاي صندوقهاي راي در انتخابات مجلس هشتم عملا پل تحريم انتخابات را شكسته بود. در نتيجه تنها راه پيش روي جريان اصلاحات حضوري متفاوت در انتخابات پيش رو بود. با اين وجود با اقدام شوراي نگهبان درباره رد صلاحيت اصلاحطلبان در انتخابات عملا موضوع مجلس مطلوب و ايدهآل از دستور جريان اصلاحات خارج شد.
هنگامي كه مجلس مطلوب و ايده آل از دستور كار جريان اصلاحات خارج شد چشمانداز آينده بيشتر به منافع ملي معطوف بود يا منافع جرياني؟
بدون شك در اين زمينه منافع ملي مورد نظر بود. در اين زمينه سه سناريو پيش روي جريان اصلاحات بود. سناريو اول اين بود كه از پتانسيل موجود براي حضور در انتخابات استفاده شود. در آن مقطع زماني ما گمان ميكرديم با پتانسيل موجود ميتوانيم فراكسيوني شبيه فراكسيون اصلاحطلبان در مجلس پنجم با ۷۰ تا۸۰ نماينده در مجلس دهم تشكيل بدهيم. سناريوی دوم اين بود كه با توجه به اينكه عدهاي از اصلاحطلبان با عدم احراز صلاحيت مواجه شده بودند همين تعداد نيز براي اصلاحطلبان مقدور نباشد و در نهايت اصلاحطلبان بتوانند حدود۳۰ نماينده به مجلس بفرستند و وضعيتي شبيه مجلس نهم رقم بخورد.
سناريوی سوم اما اين بود كه با اقدام شوراي نگهبان و رفتار اصولگرايان، اصلاحطلبان هيچ سهمي در مجلس آينده نداشته باشند. با اين وجود استدلال ما در سناريوی سوم اين بود كه با اين فشارها باز هم جريان اصلاحات بايد در صحنه انتخابات حضور پيدا كند و صحنه را براي رقيب خالي نگذارد. اصولگرايان به دنبال اين بودند كه جريان اصلاحات با تحريم انتخابات عملا شرايط را براي فشارهاي بيشتر براي آنان مهيا كنند كه آنان پس از انتخابات و به بهانه تحريم انتخابات اصلاحطلبان را بهشدت تحت فشار قرار بدهند و تا آستانه نابودي بكشانند.
آيا نفوذ برخي افراد خاص در هنگام بستن ليست اصلاحطلبان صحت داشت؟ برخي از اصلاحطلبان عنوان كردهاند كه در لحظات پاياني بسته شدن ليست انتخاباتي يك ليست۹نفره و يك ليست۵نفره به ليست نهايي اضافه شده است؟ شما اين مساله را تاييد ميكنيد؟
پس از رد صلاحيتهاي گسترده، جريان اصلاحات با كمبود كانديدا براي حضور در انتخابات مواجه شده بود. به همين دليل ما يك فراخوان داديم و از كساني كه تاييد صلاحيت شده بودند و شرايط حضور در ليست اصلاحطلبان را داشتند خواستيم خود را به ستاد انتخابات اصلاحطلبان معرفي كنند. اتفاقا استقبال خوبي نيز از اين فراخوان صورت گرفت و ۳۳۸ نفر خود را به ستاد انتخابات معرفي كردند. از بين اين ۳۳۸ نفر در مرحله اول۱۲۰ نفر و در مرحله دوم و پس از مصاحبه و مذاكره سخت و فشرده در زمان محدود درحدود ۶۰ نفر براي حضور در ليست اصلاحطلبان استان تهران انتخاب شدند. پس از انتخاب اين۶۰ نفر ستاد انتخابات استان تهران ليست۶۰ نفره را به شوراي عالي سیاستگذاري تحويل داد تا تصميم نهايي در اين زمينه در شوراي عالي سیاستگذاري گرفته شود.
شوراي عالي سیاستگذاري نيز از بين اين۶۰ نفر۳۱ نفر كه شرايط مناسبتري داشتند را انتخاب كرد. در اين مقطع زماني موضوع ائتلاف با حاميان دولت نيز مطرح شد و به همين دليل يك ليست ۹نفره به ليست اصلاحطلبان اضافه شد كه تعداد كانديداها به۴۰نفر رسيد. پس از اين دوباره در اين زمينه تصميمگيري شد و از بين۴۰ نفر يك ليست ۳۰ نفره انتخاب شد. هيات رئيسه شوراي عالي سیاستگذاري از بين حاميان دولت برخي را انتخاب كرده و آنها را در ليست اصلاحطلبان قرار داد.
به نظر ميرسد بايد شرايط فراكسيون اميد را در قبل و بعد از انتخابات به دو مرحله تقسيم كرد و هر مرحله را با توجه به شرايط خاص خود مورد تحليل قرار داد. تحليل شما از اين دو مرحله چيست؟
دوران پس از انتخابات براي فراكسيون اميد را بايد به چهار مرحله تقسيم كرد. مرحله اول دوران تاييد انتخابات تا انتخاب روساي شعب اعتبار نامههاست. اين مرحله بسيار كوتاه بود اما در سرنوشت فراكسيون اميد تاثير زيادي گذاشت. مرحله دوم دوران انتخاب هيات رئيسه و روساي كمیسيونهاي مجلس بود كه اصلاحطلبان نتوانستند موفقيت مناسبي در اين زمينه كسب كنند. دوره سوم پس از تشكيل كميسيونهاست كه دوران انتخاب اعضاي شوراها و نهادهاي نظارتي است. در اين دوران اصلاحطلبان عملكرد موفقي در كميسيون احزاب و شوراي نظارت بر مطبوعات داشتند كه در جاي خود دستاوردهاي قابل قبولي بوده است.
دوران چهارم نيز در شرايط فعلي است كه فراكسيون اميد شكل بهتري به خود گرفته و از انسجام و كارايي بيشتري نسبت به گذشته برخوردار شده است. به نظر من فراكسيون اميد با توجه به روند روبه رشدي كه در پيش گرفته در آينده بسيار تاثيرگذارتر از گذشته خواهد بود.
آيا اصلاحطلبان براي آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ ستاد تشكيل خواهند داد يا اينكه آقاي روحاني خود ستاد تشكيل ميدهند و اصلاحطلبان از ايشان حمايت خواهند كرد؟
به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان براي آقاي روحاني به صورت مستقل ستاد انتخاباتي تشكيل ميدهند. اين در حالي است كه احتمال تشكيل ستاد از سوي آقاي روحاني نيز وجود دارد. درچنين شرايطي احتمال ادغام ستاد انتخاباتي اصلاحطلبان با حاميان دولت نيز وجود خواهد داشت. براي مشخص شدن دقيق اين مساله بايد ابتدا آقاي روحاني براي حضور در انتخابات رياستجمهوري اعلام آمادگي كند و پس از آن شوراي عالي سیاستگذاري درباره چگونگي حمايت از ايشان تصميمگيري كند. برخي از اصلاحطلبان ديدگاههايي مبني بر حمايت مشروط از آقاي روحاني داشتند كه اين موضوع در شوراي عالي سیاستگذاري مطرح شد و خيلي زود به يك جمعبندي مناسب مبني بر حمايت قاطع اصلاحطلبان از آقاي روحاني رسيد.
اصولگرايان به خوبي به اين نكته آگاهي دارند كه در همه انتخاباتها مشاركت بيش از ۴۵ درصد به سمت اصلاحطلبان متمايل ميشود. به همين دليل تا قبل از برگزاري انتخابات مجلس گمان ميكردند با حذف رقيب و تعطيل كردن تبليغات انتخاباتي رقيب ميتوانند به اهداف از پيش تعيين شده خود دست پيدا كنند. اين در حالي است كه نتايج انتخابات تهران و مناطق مختلف كشور به صورت كلي برنامههاي اصولگرايان را به هم زد و اصولگرايان را با چالشهاي مهم دورن گروهي مواجه كرد. اين وضعيت براي اصولگرايان تا انتخاب هيات رئيسه مجلس شوراي اسلامي و همچنين انتخاب رئيس مجلس خبرگان ادامه داشت.
هنگامي كه آقاي جنتي و آقاي لاريجاني به رياست دو مجلس برگزيده شدند شرايط براي اصولگرايان تغيير كرد و اين جريان قدرت مانور بيشتري در فضاي سياسي كشور پيدا كرد. در اين فضا اصولگرايان تلاش كردند انتقام انتخابات مجلس را از آقاي روحاني بگيرند. به همين دليل نيز هجمههاي سنگين و بزرگي را عليه دولت و آقاي روحاني آغاز كردند. كار به جايي رسيده بود كه از همه تريبونها عليه آقاي روحاني، اعضاي كابينه و برادر ايشان موضعگيريهاي تندي صورت ميگرفت. اصولگرايان به دنبال اين مساله بودند كه با فشارهاي سنگيني كه عليه آقاي روحاني صورت ميدهند آقاي روحاني را وادار كنند از حضور در انتخابات آينده انصراف بدهد.
واكنش اصلاحطلبان به هجمه عليه آقاي روحاني براي انصراف از انتخابات چه بود؟
رئيس دولت اصلاحات همواره به اصلاحطلبان توصيه ميكنند كه ديدگاههاي حمايتي خود را نسبت به دولت آقاي روحاني ادامه بدهند. حتي در يكي از ديدارهايي كه ايشان با آقاي روحاني داشتند به آقاي روحاني عنوان كرده بودند كه مراقب هجمههاي اصولگرايان عليه دولت باشند و به راحتي ميدان را خالي نكنند. به نظر ميرسد اصولگرايان به ظاهر نتايج انتخابات مجلس را پذيرفتهاند اما به شكلهاي مختلف تلاش ميكنند تاثيرگذاري اصلاحطلبان را در مجلس كمرنگ نشان دهند. اصولگرايان خطاب به آقاي روحاني عنوان ميكنند كه شما تنها۷/۵۰راي داشتهايد و بقيه آرا متعلق به اصولگرايان بوده است.
با اين حال اصولگرايان اين مساله را مطرح نميكنند كه بقيه آرا نيز متعلق به يك نفر و يك گروه سياسي نبوده، بلكه به گروههاي مختلفي تعلق داشته است. شرايط به گونهاي پيش رفت كه آقاي روحاني بهشدت از اين وضعيت و حضور در انتخابات آينده دل چركين شدند. از سوي ديگر آقاي روحاني قصد داشتند در اصلاح كابينه تغييرات جديتر و بيشتري را صورت بدهند كه با مشاهده اين هجمهها از تغييرات بيشتر پرهيز كردند و تنها به تغيير سه وزير اكتفا كردند.
آيا دل چركين شدن آقاي روحاني به اندازهاي بود كه از حضور در انتخابات انصراف بدهد؟ واكنش بزرگان جريان اصلاحات به اين اتفاق چه بود؟
تكدر خاطر آقاي روحاني در اين زمينه بسيار زياد بود. به همين دليل بزرگان جريان اصلاحات با آقاي روحاني ديدار و مذاكره كردند و ايشان را نسبت به آينده اميدوار كردند. اصلاحطلبان در اين مقطع زماني اختلاف سليقههاي درونگروهي درباره حمايت از آقاي روحاني را كنار گذاشتند و به ايشان قول حمايت همهجانبه و بدون قيد و شرط دادند.
آقاي روحاني و بزرگان جريان اصلاحات به خوبي به اين مساله آگاهي دارند كه اصولگرايان و مخالفان دولت از تمام تواناييهاي خود استفاده خواهند كرد تا آقاي روحاني نخستين رئيسجمهور چهار ساله ايران باشد. به همين دليل اصلاحطلبان جوانب مختلف حضور آقاي روحاني را براي ايشان تحليل و بررسي كردند و عنوان كردند كه با برنامهريزي دقيق و هدفمند ميتوان استراتژي مخالفان دولت را خنثي كرد. اين وضعيت براي رئيس دولت اصلاحات نيز در دور دوم انتخابات رياستجمهوري رخ داده بود و ايشان تمايل جدي براي حضور در انتخابات رياستجمهوري سال۱۳۸۰ نداشتند.
با اين وجود نزديكان و بزرگان جريان اصلاحات با تحليل شرايط انتخابات و كشور ايشان را راضي كردند كه در انتخابات حضور پيدا كنند. در سال۸۷ برخي از بزرگان كشور به آقاي احمدينژاد توصيه ميكردند كه برنامههاي خود را به صورت پنج يا شش ساله تدوين كنند.
اين مساله به معناي اين بود كه بزرگان دوست داشتند رياستجمهوري آقاي احمدينژاد ادامه داشته باشد. اين در حالي است كه كسي به آقاي روحاني توصيه نميكند برنامههاي بلندمدت و پنج ساله تدوين كند. تنها كسي كه توصيه موكد دارد كه دولت آقاي روحاني بايد دو دورهاي باشد آيتا...هاشميرفسنجاني است كه به دفعات به اين نكته در اظهارات خود تاكيد كرده و از آقاي روحاني خواسته كه اهداف بلندمدت براي خود تعيين كند.
نظر کاربران
اولین رییس جمهور ۴ ساله = روحانی
کاش نیاد
بهترین راه برای ثبات سیاسی یک رییس جمهورکادان ودایم باتغییردرقانون اساسی
خودت بکش کنار آقای روحانی بهتره
چیزی که دولت روحانی را زمین میزند وضعیت پول ملی و ارزش ان و وزیر صنعت و. معدن نعمت زاده و سیف مسئول بانک می باشد این دو نفر عامل شکست روحانی در انتخابات اتی خواهند بود
سلام مرابه اقای رییس جمهوربرسانیدوبگوییدحضرت اباعبدالله وقتی دست به اصلاحات زدنددشمنان باایشان انگونه رفتارکردندوان جنایت بزرگ رارقم زدندالبته اصلاحات دربرنامه همه ائمه (ع)بوده نتیجتادراین راه ملامت های زیادی بوده وهست ونبایددلسردشدبنده بعنوان یک شهروند ازشماودوستانتان وهمه خادمان انقلاب اسلامی ممنونم دلسردنشویدنگوییددلسردشدمو دیگه شرکت نمیکنم دربحث هسته ای بارها امام خامنه ای (مد)شماوتیم خدوم اسلام راتاییدفرموده اندایراداز شیطان بزرگ امریکاهست که بدعهدی میکنه اصلاحات واصولگراهاهمه سعیشون خدمت هست ازهمتون ممنونیم مهم اسلام وانقلابمونه شهدامونه...
مردم اگه لیاقت داشتن بیا
حسن اقابهتر است کاندید نشوید رای ندارید هر چه میگویند به شما رای دارید دروغ است محبوبیت ندارید
احسنت به بصیرت شما مرد ........
صرفنظر از قضیه برجام.که آینده اش معلوم نیست .دستاوردهای آقای روحانی برای مملکت چی بوده.ارزش پول ملی که در قبال دلار آمریکا روز بروز سیر قهقرایی دارد.در کنترل گرانی ومعیشت مردم که ناتوانن.وضعیت اشتغال جوانان و خروجی کنترل نشده دانشگاهها ودر نهایت افزودن بیکاران تحصل کرده به خیل بیکاران قبلی الی ماشااله.آزاد بودن دست دزدان بیت المال از منابع ملی کشور که نگو ونپرس.عدم تحقق اندکی از وعده های انتخباتی قبلی هم مزید بر علت .راستی ایشان چه چیزی در چنته دارن که به اعتبارش نظر مردم را جلب نمایند.؟.
درود خدا بر دکتر حسن روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان ایران اسلامی
هر چه کردید بسه دیگه خسته شدید . دیگه برید استراحت کنید .
جانم فدای دکتر محمود
اخرش مثل آقای خاتمی ممنوع التصویر میشید
ایشالا ک همینطور باشه و دیگه نیاد خدایا شکرت،روحانی خداحافظ
خدا را شکر ارزوی مستعصفان براورده میشود
مردم چقدر عجولند هنوز که صد روز نشده
خدا کنه دل چرکین تر شه و نیااااااد اصلا
روحانی و ظریف باعث مجدایران هستند .......