بازیگر «ماه و پلنگ»: از تجربیات گذشته ام وام گرفتم
بازیگر «ماه و پلنگ» گفت: یکسری نقشها را کار کردم که متأسفانه آنقدر دیده نشد و تعداد کمی مخاطب داشت.
آقای استخری، حضور شما در سریال «ماه و پلنگ» چگونه شکل گرفت؟
پیشنهاد اولیه از طرف آقای مطلبی نویسنده سریال بود. از طرف دفتر آقای زرین کوب با من تماس گرفته شد و طی دیداری که با تهیه کننده و کارگردان داشتم قرار شد، نقش محسن را بازی کنم. من و آقای ارجمند جزو اولین افرادی بودیم که قرارداد بستیم.
دلیل انتخاب شما برای نقش «محسن شفیعی» چه بود؟
زمانی که قرارداد بستم 18 قسمت فیلمنامه آماده بود. نقش محسن شفیعی فراز و فرودهای زیادی داشت. جایی باهوش عمل می کرد و جایی دیگر در حد یک بچه ساده بود. مجبور شدم برای ایفای نقش از تمام تجربیات گذشتهام وام بگیرم .تلاش کردم از هرگونه حرکت اضافه پرهیز کنم. آنچه که از محسن شفیعی دیدید، ماحصل تلاش تیمی کارگردان٬ فیلمنامه نویس و من بود.
کار با آقای ارجمند چگونه بود؟
آقای ارجمند خیلی مسلط و جزو پیشکسوتان باهوش هنر هستند. از در کنار ایشان بودن لذت بردم و بسیار آموختم .
اگر درگیر رساندن فیلم به پخش نمیشدیم و عجله صورت نمیگرفت، رتبه بالاتری میگرفتیم. متاسفانه آنطور که باید نشد. به طوری که سه ماه آخر تصویربرداری دو گروهه کار کردیم و فشار کار بالا رفت. روزانه حدود 15 ساعت کار می کردیم و خب خستگی به کار لطمه میزند. به هر حال میتوانست کار در فضای آرام تری صورت بگیرد.
وضعیت پیشنهادهای شما در سینما چگونه است؟
تاکنون در هشت کار سینمایی بازی کردهام. فیلم های سینمایی «کبریت سوخته» و «آواز غمناک» در نوبت اکران است و اگر پیشنهاد خوبی باشد٬ چراکه نه؛ حتما در فیلمهای سینمایی دیگری هم بازی میکنم.
نظرتان را درباره حضور جوانان در عرصه بازیگری بفرمایید.
بازیگران جوانی در این سالها آمدند٬ درخشیدند و امروز مشغول کار هستند. بازی خوب نتیجه یک کار انفرادی نیست بلکه کارگردان ٬ متن و نقش خوب به شدت تاثیر دارد .اگر همه این گزینهها اتفاق بیفتد ٬ شاهد موفقیت یک بازیگر خواهیم بود .خیلیها بعد از ۱۵ سال با یک اتفاق مسیر بازیگری شان عوض شده است. اگر خمیر مایه و استعداد وجود داشته باشد، با صبر و تلاش ان شاء الله این اتفاق میافتد.
نظرتان درباره بازیگرانی که با پول نقش ها را می خرند، چیست؟
سینمای ما به گونه ای است که اگر کسی برای کاری پول بدهد، کل سینما در جریان قرار می گیرد. وقتی برای کار بعدی به او زنگ می زنند، بعد از سلام و احوالپرسی به او میگویند چقدر می دهی . هیچ کس نمیگوید بیا بازی کن و پول هم بهت میدهیم. اگر کسی به بازیگری علاقه دارد٬ این مسیر درستی برای ورود نیست. به نظرم با تحصیلات آکادمیک اعم از ثبت نام در آموزشگاه های معتبر یا ورود به دانشگاه، اگر فرد مستعد باشد اتفاق خوب برای او می افتد . البته شانس هم دخیل است. من خیلیها را میشناسم که سال هاست زحمت میکشند اما هنوز آن اتفاق برایشان رخ نداده است.
در مدتی که کار کردید، به حق خود رسیدید؟
بهتر است به جای حق بگوییم هدف؛ جایگاه امروزم چیزی نبود که از اول به دنبالش بودم. تمام تلاش خود را می کنم اتفاقات بهتری برایم بیفتد. من یکسری نقشها را کار کردم که متأسفانه آنقدر دیده نشد و تعداد کمی مخاطب داشت. بخصوص کارهای سینمایی که بعدها در رسانه خانگی پخش شد. اگر به اندازه یک استادیوم آزادی بروند فیلم را ببینند، اثر میلیاردی میشود. فرض کنیم در شبکه خانگی هم در بهترین حالت دو میلیون نفر فیلم را تماشا کنند که این میزان مخاطب غیر قابل مقایسه با مخاطب تلویزیون است. دوست داشتم آن کارها بیشتر دیده شوند.
دغدغه این روزهای شما؟
آینده خانواده ام، دخترم و زندگی.
حضور مردم در سینما را چگونه میبینید؟ خودتان سینما میروید؟
هر زمانی که فرصت داشته باشم به سینما می روم. خداروشکر آشتی مخاطب با سینما اتفاق افتاده است و استقبال خوبی را از فیلم ها شاهد هستیم.
سر کار جدیدی هستید؟
سر کار آقای حسن برزیده هستم. مینی سریال ۷ قسمتی برای هفته دفاع مقدس به نام «پرواز در ارتفاع صفر» که نقش خلبان F۱۴جنگی را ایفا می کنم. قصه در سال ۱۳۵۹ اتفاق میافتد. برای دکور و طراحی صحنه آنها زحمت زیادی کشیده شده است. در تهران تصویربرداری میکنیم و برای ادامه تصویربرداری به اصفهان میرویم.
حجم نقش در انتخاب نقش تأثیرگذار است؟
براى من فاكتور هاى ديگرى از جمله كارگردان، نويسنده و جذابيت خود نقش اولويت دارد.
کلام پایانی؟
ممنون از شما؛ این اولین مصاحبهام با بچههای باشگاه خبرنگاران جوان است. دوست دارم برای مصاحبه بهانه ای باشد و سریال ماه و پلنگ بهانه ای برای این گفتگو شد.
نظر کاربران
کلا همه بازیاش شبیه همه.یکنواخت
موندم این داریوش ارجمند که سریال مختار نامه را آبکی گفته خجالت نکشیده این سریال ماه و پلنگ رو بازی کرده با اون دیالوگ های معنوی.اون صحنه فیلم که رو تخت بیمارستان خوابیده و بچشو عقد میکنن وسط بیمارستان من داشتم تو خونه خجالت می کشیدم تلویزیونو خاموش کردم