حال و هوای خانواده قربانیان حادثه خونین فهرج
٤٨ ساعت از جنایت هولناک روستای جهان آباد فهرج میگذرد. جنایتی که داماد ٢٧ ساله در اقدامی جنونآمیز دست به قتل عام خانوادگی زد. قتل عامی که ١٠ کشته و ٤ مصدوم برجای گذاشت. حالا با گذشت ٢ روز از این حادثه تلخ عامل اصلی این خونبازی هنوز دستگیر نشده است.
روزنامه شهروند: ٤٨ ساعت از جنایت هولناک روستای جهان آباد فهرج میگذرد. جنایتی که داماد ٢٧ ساله در اقدامی جنونآمیز دست به قتل عام خانوادگی زد. قتل عامی که ١٠ کشته و ٤ مصدوم برجای گذاشت. حالا با گذشت ٢ روز از این حادثه تلخ عامل اصلی این خونبازی هنوز دستگیر نشده است.
خونبازیاي که در عیادت مادربزرگ خانواده به راه انداخته بود. شهروز، داماد سابقهداری که کارنامه سیاهی در پرونده قضائیاش ثبت کرده حالا یکی از جنایتکاران تحت تعقیب پلیس کشورمان است. پلیس به دنبال ردی از عامل این فاجعه روستایی است. روستایی با ٤٠٠ خانوار در سوگ ١٠ عزیز از دست رفتهشان است.
«از غروب پنجشنبه خاک مرگ به روستا پاشیدهاند؛ زنان و بچهها با هر صدای بلندی میترسند و در جایی پناه میگیرند. خیلی وحشتناک بود. از همان لحظات تیراندازی روستاییان شوکه شدند باورشان نمیشود که یکی از هم ولایتیهایمان دست به چنین اقداموحشتناکی زده است.» اینها را یکی از اهالی روستای جهان آباد فهرج میگوید. با رخدادن این حادثه همه ما شوکه شدیم. از آنجا که همه ساکنان جهان آباد با یکدیگر نسبت فامیلی دارند، درگیر این حادثه هستند و همه در غم از دستدادن اقوام و دوستانشان به سوگ نشستهاند.
این مرد روستایی که ٣ تن از بستگان دورش را از دست داده، در ادامه میگوید: «با وجودی که ٤٨ ساعت از این حادثه هولناک میگذرد، اما خانواده قربانیان و مصدومان حال خوبی ندارند، بغض رهایشان نمیکند و نمیتوانند حتی کلامی صحبت کنند. همه اینجا منتظر هستند تا دستگیری این داماد سرکش را ببینند. او باید قصاص شود و به مجازات برسد. پلیس سایه به سایه در تعقیب وی است و مطمئنا بهزودی دستگیر میشود.»
علی یکی دیگر از اهالی روستاییان جهان آباد است که همسر و دخترش را از دست داده است. او در بم کارواش دارد. این مرد که وضع روحی خوبی ندارد، به «شهروند» میگوید: «سخت است باور اینکه گنجینه زندگیات را از دست بدهی. باور کردنی نیست که در یک لحظه تا ابد سیاهپوش بشوم. همه چیز در چند دقیقه رخ داده است. من در آنجا نبودم اما وقتی خبر این حادثه را شنیدم، در خود شکستم. همسر و دخترم برای عیادت رفته بودند که این حادثه رخ داد. میخواهم زودتر این داماد تیرانداز دستگیر شود و به مجازات برسد.»
در مواقعی که خشم و رفتارهای خشونتآمیز مطرح میشود، موضوع مسئولیت اعمال و رفتار در زمان وقوع جرم اهمیت پیدا میکند. آمار پزشکی قانونی در این زمینه نشان میدهد، بیشتر مجرمان در زمان وقوع جرم مسئول اعمال و رفتار خود بودهاند؛ به عبارت دیگر بیشتر بزهکاران با علم و آگاهی به شرایط مرتکب جرم میشوند. هر چند این افراد به دلایلی مرتبط با وجود شخصیتی در زمان ارتکاب به جرم نمیتوانند، بر تکانههای روانی خود غلبه کنند. با وجود اين در کل آمار پزشکی قانونی نشان میدهد که بیشتر مجرمان در زمان وقوع جرم بیماری روانی نداشتهاند. در حادثه قتل عام فهرج هم به نظر نمیرسید که قاتل سابقه بیماری روانی داشته باشد. هر چند اظهارنظر دقیق در اين خصوص وظیفه پزشکی قانونی است.
اینها را علی رضا شفیعی کندجانی درباره حادثه خونین روستای جهان آباد فهرج کرمان به میگوید. این استاد دانشگاه با اشاره به مقوله مهم اختیار و احراز شرایط جنون در هنگام وقوع جرم، میگوید: «به طور کلی آمارها نشان میدهد كه بیشتر قتلها با آگاهی کامل قاتل انجام شده است. البته این آمار فقط مربوط به کشور ما نیست؛ نتایج بررسیهای آماری نشان داده است که قاتلها در زمان ارتکاب به جنایت، شناخت و درک درستی از حیات، مرگ، اسلحه گرم یا سرد، شدت ضربه و... داشتهاند و این یعنی موضوع سلب اراده مجرم منتفی است.»
او ادامه میدهد: «از طرف دیگر همین آمارها نشان میدهد، بیشتر افرادی که مرتکب قتل میشوند، سابقههای کیفری متعددی داشتهاند. به طور کلی یک نفر یک شبه قاتل نمیشود؛ مجموعهای از عوامل مختلف محیطی در بروز آن نقش دارد. در همين حادثه فهرج هم مشخص شد که قاتل خلافکار و سابقهدار بوده است. در این گونه افراد ارتکاب به جرم بهدلیل اینکه تبدیل به یک عادت شده، همراه با نوعی لذت است؛ به عبارت دیگر مجرمان سابقهدار از انجام عمل مجرمانه خود لذت میبرند و این موضوعی است که متاسفانه در بسیاری از پروندههای قتل هم دیده میشود.»
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز عوارض روحی و اجتماعی ناشی از وقوع چنین حوادثی را از ابعاد مهم و قابل توجه میداند که معمولا در کشور ما به آن توجه نمیشود: «این حادثه مرگبار در روستایی آرام و با ٤٠٠ تا ٥٠٠ خانوار اتفاق افتاده است. بیشک این حادثه تأثیر بسیار مخربی بر روح و روان فردی و جمعی اهالی این منطقه دارد. این ترومای روانی باعث ایجاد علایم اضطراری میشود.
معمولا در مناطقی که این حوادث رخ میدهد تا مدتها علایمی چون اختلال در خواب، عصبیت، پرخاشگری و اضطراب در بین ساکنان یا افرادی که به نوعی از نزدیک با آن حادثه درگیر بودند، دیده میشود. این حادثه در نوع خود خبرساز و بزرگ است؛ قتل عام ١٠ نفر آن هم با اسلحه گرم موضوع سادهای نیست و نیاز به درمان دارد.»
کندجانی با اشاره با نقش رواندرمانیهای جمعی در جلوگیری از بروز حوادث مشابه و بازگرداندن سلامت روانی به مردم منطقه حادثهدیده میگوید: «برگزاری کلاسها و کارگاههای جمعی برای اهالی منطقه، انجام مشاوره و رواندرمانی فردی بهخصوص در یک ماه اول پس از وقوع حوادث اینچنینی علاوه بر بهبود شاخصهای سلامت روان، نقش بسیار مهمی در جلوگیری از تکرار حادثه مشابه دارد. خوشبختانه روانشناسان کرمان در حادثه بم تجربه خوبی در این زمینه دارند. اعزام تیمهای رواندرمانی به روستای محل این جنایت هولناک اقدامی است لازم که انجام آن برعهده شبکه بهداشت شهرستان فهرج است.»
دکتر رضا غنیلو، آسیبشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه ٣ ویژگی شخصیتی افراد را از نظر جرمشناسی مهم میداند و میگوید: «از نظر بینالمللی وقتی جرمشناسی یک واقعه و حادثهای را بررسی میکنند به ٣ رکن توجه میکنند. ویژگیهای شخصی فرد؛ مثلا عصبی مزاج بودن او. دوم از نظر تربیتی؛ یعنی فرد در چه محیطی و در چه خانوادهای آموزش گرفته و هنجارها و ارزشهایش در کجا بنا نهاده شده است.
پدر و مادر و طایفهاش چه چیزی را مجاز میدانستند و چه چیزی را ضد ارزش. رکن سومی که امروز خیلی خودش را نشان میدهد عنصر شرایط اجتماعی است. در این عنصر فاکتور شرایط اقتصادی خیلی نمایان بوده و در واقع نورافشانی میکند که مبتنی بر شرایط زیستی جامعه است. ضربالمثل مشهوری هست که میگوید وقتی زمین سفت است، گاوهایی که دارند آن را شخم میزنند و به خیش بسته شدهاند به یکدیگر شاخ میزنند. یعنی گاو بغلدستی، گاو کناری را مقصر میداند نه سفتی زمین را. وقتی شرایط اقتصادی، اجتماعی در یک جایی سخت میشود، اعضای آن اجتماع شروع میکنند به همدیگر شاخ زدن؛ یعنی خشونتهای فیزیکی و روحی خود را به یکدیگر نشان میدهند.
این سه عامل اصول اصلی هر پدیدهای است که میتوان هر جرمی را بررسی کرد. در گذشته این مسائل مشابه در بعضی از استانهای مرزی که متاسفانه بحث گسترش سلاحهای غیرمجاز بوده و یک خرده فرهنگهای غیرمتعارف در بعضی از اقوام هم حاکم است، وجود داشته است اما نه به این فجیعی.
دکتر رضا غنیلو راهکارهایی برای پیشگیری جرم پیشنهاد و ادامه میدهد: «نخست گروهی از روانشناسان اجتماعی، آسیبشناسان اجتماعی و جرمشناسها و مسئولان مربوطه باید اتاق فکر تشکیل و تمام زوایای قتل را مورد واکاوی قرار دهند و برجستگیها و نقاط مشترک را ببینند و بررسی کنند چه چیزهایی باعث تشدید این واقعه میشود. باید این حوادث را کند و از شکلگیری آنها جلوگیری کرد و به صورت جزوات آموزشی دربیاید.
ابتدا برای آموزش همگانی در سطح جامعه، دوم برای مسئولان سیاستگذار که تصمیمگیر هستند تا قوانین و لایحههایی را در آینده طراحی کنند و در برنامهریزیهایشان قرار بدهند. یک اقدام تکنیکی که در رابطه با افرادی که ویژگیهای شخصیتی مورد اول را دارا هستند یعنی کسانی که عصبانیمزاج هستند در کشورهای توسعهیافته وجود دارد که متاسفانه این مدل در ایران به دلیل نبود بانک اطلاعاتی پیوسته وجود ندارد. در این مدل کودکان از دورههای تحصیلی پایین دارای پرونده شخصیتی تحصیلی هستند.
به این معنا که یک فرد که به بلوغ میرسد چون بانک اطلاعاتی منسجم و شبکهای دارد، سیستم پلیسی و قضائی یک کشور اطلاع دارد که این فرد به هر دلیل عصبانیت و تکانههای هیجانی یا خشونت دارد؛ مثلا در مدرسه ظاهرا منزوی به نظر میرسد، اما در رابطهها و برخورد با همسالان و همکلاسیهای خودش رفتارهای خشنی انجام میدهد. درواقع این رفتارها توالی دارد؛ مثلا در دوره تحصیلی دانشآموز ٢٣ مرتبه رفتار خشن بروز داده است و در محیط کارش نیز ٢ بار حرکات خارج از عرف داشته است.
این افراد با هزینه بیمه دولت تحت کنترل روانشناسان قرار میگیرند یعنی هزینه آنها را نیز سیستمهای بیمهای میدهند و این افراد تحت کنترل دورادور قرار میگیرند. حتی بعضی افرادی که محکومیت داشتهاند تراشههایی زیر پوستشان قرار میدهند یا دستبندهای پلاستیکی به پا یا دست این افراد خاص نصب میکنند. سیستمهای نظارتی این افراد را به صورت آنلاین تحت کنترل دارند و دیگر افراد با این ویژگیهای خشن در جامعه پخش یا گم نیستند تا به صورت ناگهانی با چنین عارضهای در کشور برخورد کنیم و دیگر کاری از دست ما برنیاید.»
نظر کاربران
با سلام
بنده به عنوان یک همنوع از این جانباختگان فاجعه ننگین فهرج عاجزانه تقاضا دارم از مسئولین محترم که برای پیشگیری و مبارزه با چنین جرائم وحشیانه اقدام جدی و اساسی را اعمال کنند تا چنین قتل عام هایی و شبیه آن در هیچ کجایه کشورمان صورت نگیرد .
*و من اللّه توفیق*
ازمسولین هیچ انتظاری نداشته باشن آ نها همه کاره و بیکار هستند
عجب قاتل حرام زاده ای بوده که توانسته اسلحه بدست بکیره ومردم بیگاه رابه رکبارمرک ببنده...