شهروندان در ترافیک و سیاست گیرکرده اند
«ما را مجبور نکنید که جلوی نمایشگاه دایمی حلقه انسانی تشکیل بدهیم». اختلافات از اینجا علنی شد.تهدیدی که همزمان مهدی چمران و پیرهادی یکی از اصلیترین حامیان محمدباقر قالیباف، رسانهها را واسطه کردند تا به گوش دولت روحانی برسد.
همین جملات کافی بود تا بهانه به دست منتقدان سیاسی شهردار تهران بیفتد و بهاذعان خودشان «افشا» کنند که ترافیک تهران سیاسی ست و عامدانه؛ خطی که بسیار واضح از سوی اصلاحطلبان شورای شهر به همراه حافظی اصولگرای مستقل شورا ، در یک هفته گذشته کلید خورده است.خلاصه حرفشان این است که رییس راهور سابق تهران با شهردار تهران هماهنگ نبود؛ با فشار شهردار او تغییر کرد؛ رییس جدید راهور از همشهریان شهردار انتخاب شد و از آن پس پایتخت شاهد یک ترفیک عامدانه است. به قول محمدمهدی تندگویان «ترافیک سیاسی تهران».
ترافيك در پيچ دولت يا شهرداري
اما سوی دیگر، اصولگرایانی قرار دارند که میگویند قبول دارند این ترافیک سیاسی است اما چه کسی آن را سیاسی کرده؟ پاسخ شان شخص حسن روحانی ست . معتقدند به دستور مستقیم رییسجمهور دو برخورد سیاسی در بستر ترافیکی شهر رخ داده است. نخست اینکه دستور پرداختهای سهم شهرداری تهران از بودجه کشور ، با تاخیر صادر شده و بسیار اندک پرداخت شده است . دیگر آنکه «عامدانه» از انتقال برنامههای نمایشگاه تهران از محل کنونی نمایشگاهها در چمران به شهر آفتاب خودداری میشود.
بدین ترتیب ترافیکی که گرچه در ظاهر شهروندان تهران و انبوه خودروهای شخصی مسبب آن خوانده میشوند اما از نگاه هردو کارگزار این ماجرا، سیاسی قلمداد میشود. هر دو طرف تاکنون ادعا میکنند. به ظاهر تاکنون سندی برای اقناع افکار عمومی به رسانهها ارائه ندادهاند. یک طرف با حافظی و انصاری، جابهجایی سوال برانگیز رییس سابق راهور را مطرح کردند وبعد هم برخی دیگر ازاعضای اصلاحطلب شورای شهر، هر یک تناوبی پردهای از ترافیک عامدانه را به تصویر کشیدند . هرچند از برداشتهایشان گفتند و اگر سندی هم دارند، حداقل تاکنون در اختیار رسانهها قرار نداده اند .
حامیان شهردار هم در شورای شهر، همین مسیر را در راه مقابل رفتند. اما اولین نورافکن را رییس سابق راهور تهران به ماجرا تاباند. وقتی سخنان حافظی را تایید کرد و گفت: «آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. ترجیح می دهم در مورد نحوه برکناریام صحبت نکنم.»
بدین ترتیب نگاه رسانهها به سمت پلیس راهور برمیگردد. چه اتفاقی می تواند بیفتد که راهور تهران تحت نظر و اراده شهردار تهران در این حد دست به تغییر و تحولات تشکیلاتی بزند؟ پاسخ به رسم همیشگی در اعداد و ارقام و بودجهها است.
ماجراهاي بودجه پليس راهور
علیرضادبیر یک سال پیش بهمنماه گفتوگویی دارد که اکنون اهمیت آن مشخص میشود:« بودجه ۸۳ میلیارد تومانی پلیس راهور از سوی شهرداری تهران » بر اساس آنچه علیرضا دبیر میگوید و یک هفته بعد در صحن شورای شهر هم تصویب میشود، شهرداری تهران موظف میشود که در سال۹۵ در قالب تبصره ۲۱ به پلیس راهنمایی و رانندگی تهران برای برقراری نظم ترافیکی ۸۳ میلیارد تومان پرداخت کند. البته بزرگترین جهش برای این رقم قابل توجه یکسال قبلتر صورت گرفته است:» سال ۹۴، شهرداری تهران در پیشنهادی تعجببرانگیز بودجه پلیس راهنمایی و رانندگی تهران را ۸۰ درصد افزایش میدهد و به ۷۰ میلیارد تومان میرساند.» حال بهمن سال گذشته اعضای شورای شهر به این استناد که یکسال قبل جهشی غیر قابل دفاع وجود داشته میتوانند این کمک را با جهش کمتری در بودجه سنواتی افزایش داده و از ۷۰ میلیارد تومان به ۸۳ میلیارد تومان برسانند. « دبیر در گفتوگویی در همان زمان میگوید این پول را برای کمک خرجی به راهور میدهیم که «چاشت،اضافهکاری ، غذا و لباس و .... « ماموران راهنمایی و رانندگی را تامین کند.» صد البته که ارقام جانبی دیگری هم وجود دارد. باز هم دبیر توضیح میدهد که ۸ میلیارد تومان دیگر هم برای خرید خودرو و تجهیزات به پلیس میدهیم.»
حال شاید با اعترافی که رییس پلیس سابق راهور کرده که برکناریاش «عادی» نبوده و به قول خودش «آنچه عیان است ...» و نیمنگاهی به ارقامی که هر سال پلیس راهورتهران مستقیم از شهردار تهران دریافت میکند و دادن و ندادنش در حوزه اختیارات محمدباقر قالیباف است، آن سخنان سربسته و مبهمی که امثال انصاری و حافظی و تندگویان و سرخو مطرح میکردند بهتر فهم شود.با اینحال گره اصلی جای دیگری ست . حتی اگر ادعای اعضای شورای شهر مبنی بر عامدانه بودن ترافیک تهران درست باشد، باز صورت مساله بر سر جای خود باقی ست که چرا تیم شهرداری و راهور در مظان چنین اتهامی قرار گرفتهاند. چرا چمران و پیرهادی به خود این اختیار را میدهند که دولت روحانی را تهدید کنند ؟ آیا موضوعی تحت الشعاع انتخابات ریاستجمهوری سال آینده است و آغاز زودهنگام آن به کف خیابانهای تهران کشیده است؟ یا داستان فقط همان است که ترسیم میشود:»نمایشگاه بینالمللی چمران-نمایشگاه شهر آفتاب « نمایشگاه شهر آفتاب همان مکانی ست که همین یک ماه پیش شهردار تهران شخصا لایحه فروشش را به شورای شهر آورد. باز هم آنجا سه گانه مسجدجامعی-حافظی - حکیمیپور اسنادی مبنی بر ممنوعیت فروش مطرح کردند. چمران نپذیرفت.لایحه فروش تصویب شد. اما ردههای میانی بانک مرکزی سریع واکنشی در جهت تایید مخالفان فروش در شورا اتخاد کرده و گفتند طبق قوانین سیستم بانکی، شهر آفتاب قابل فروش به بانک شهر نیست.
شهرآفتاب محل مناظره
شهر آفتابی که یک پرونده قطور مفتوح هم دارد:«هزینههای ساخت و شرکتهای اقماری سازنده و وابستگی آن ها به حلقه مشهد»موضوعی پیچیده است که شاید همگی در کنار هم سبب شده تا وقتی اعضای شورای شهر میخواهند در مورد ترافیک تهران صحبت کنند ، آنقدر سربسته و توییتوار سخن میگویند که این میشود که سرخو بگوید :«مسیر چمران تا نیایش-همان مسیر نمایشگاه که چمران حرف از ایجاد حلقه انسانی اطرافش را میزد- را مردم ۵/۲ ساعت طی میکنند در حالی که پیاده یک ساعته میرسیم.» یا حکیمیپور مختصر و مفید بگوید:«به دولت فشار میآورند تا انتقال نمایشگاهها به شهر آفتاب تحمیل شود.»اما انصاری موضوع را فراتر میبرد:«موضوع فقط نمایشگاه نیست و عوامل دیگری برای تحت فشار قرار دادن دولت در این قضیه دخیل هستند»اما نمیگوید چه دلایلی ؛ همان سکوت فراگیر شورا برای طرح پشت پرده اصلی . در نهایت این میشود که سردار ساجدینیا اعضای شورای شهر را تهدید کند که به خاطر این سخنان و القای آن به جامعه از همگیشان شکایت خواهد کرد.
ارسال نظر