حقيقت ماجرا اين است كه علت اصلي تراكم آلايندهها در فضاي تهران، اصفهان، مشهد و چند شهر ديگر اين است كه ما در طراحي شهريمان به ظرفيت زيستي اين شهرها توجهي نكردهايم و چند برابر ظرفيت زيستي، در اين شهرها جمعيت مستقر كردهايم.
محمد درويش فعال محيط زيست در اعتماد نوشت: حقيقت ماجرا اين است كه علت اصلي تراكم آلايندهها در فضاي تهران، اصفهان، مشهد و چند شهر ديگر اين است كه ما در طراحي شهريمان به ظرفيت زيستي اين شهرها توجهي نكردهايم و چند برابر ظرفيت زيستي، در اين شهرها جمعيت مستقر كردهايم. مهمترين قسمت ماجرا اين است كه تهران براي ٣/٢ تا ٥/٢ ميليون نفر جمعيت شهري قابل سكونت با استانداردهاي رايج زندگي درست شده، اما ٢/١٦ميليون تردد در شهر دارد اتفاق ميافتد، آنهم در شهري كه از شمال با ديوارهاي عظيم به نام البرز مركزي مواجه است كه اجازه حركت باد را نميدهد، در شهري كه همين الان نياز آبي مردم تامين نميشود و مجبورند از كيلومترها دورتر آب را به سمت تهران تغيير مسير دهند.
در چنين شهري شاهد اين هستيم كه استانداردهاي لازم هم رعايت نميشود؛ بيش از دو هزار مينيبوس فرسوده و بين ١٠٠ تا ٣٠٠ هزار خودروي فرسوده در آن تردد ميكنند كه هفت برابر ميزان خودروهاي استاندارد هوا را آلوده ميكنند. متاسفانه نزديكي بيش از حد فرودگاه مهرآباد به تهران هم از عواملي است كه در بالا رفتن تراكم آلايندهها موثر است. تعداد زياد حفاريهاي شن و ماسه و نيروگاهها و كارخانجاتي كه بيشتر هم در غرب تهراناند از ديگر عوامل افزايش آلايندهها هستند. از سوي ديگر مسير باد غالب به سمت شهر، همه آلايندهها را به سمت تهران سرريز ميكند.
علاوه بر اين با بحران نشست زمين و افت سطح آب زيرزميني در جنوب قزوين، دشت شهريار و منطقه معينآباد ورامين مواجهيم. اين خشك شدن سفرههاباعث افزايش ريزگردها و گرد و خاك ميشود و اين ذرات كوچكتر از دو و نيم ميكرون بر ضريب آلايندگي تهران ميافزايند.
اگر قرار باشد تهران به اين مشكلات فايق آيد، به عزم و اراده ملي نياز دارد. ما اين عزم را در تصويب لايحه آلودگي هوا هم نميبينيم. حدود سه سال است اين لايحه در راهروهاي مجلس دارد چپ و راست ميشود؛ لايحهاي كه تكليف ١٦ دستگاه را در رابطه با آلودگي هوا مشخص ميكند. وزارتخانهها و نهادهايي كه بايد تكاليفشان را به درستي انجام دهند اما همچنان ماجراي آلودگي هوا قرباني سياستگذاريها و جناح بازيهايي ميشود كه هيچ كدام دوست ندارند تكليف آلودگي هوا در زمان قدرت داشتن جناح مخالف حل شود و ما شاهد تداوم غمانگيز اين جريان هستيم. اگر واقعا رهبران شهري در ايران بخواهند آلودگي هوا را حل كنند، از تجربه مشابه در برلين، كپنهاگ، پاريس، نيومكزيكو، نيويورك و لندن ميتوانند استفاده كنند. تجربههايي كه هماكنون در اين شهرها در حال استفاده است؛ بايد تاجايي كه ميتوانيم تردد خودروهاي تكسرنشين را ممنوع كنيم.
به جاي تعطيلي مدارس و كند كردن فعاليت آموزشي، بايد اجازه تردد خودروهاي زير چهار نفر را ندهيم. به جاي ايجاد اتوبانهاي دوطبقه و تونل، برويم و به سياستهاي خودرومحوري چراغ سبز نشان دهيم، برويم به سمت ايجاد مسيرهاي ايمن دوچرخهسواري و پياده روي و بهبود سيستم حمل و نقل ريلي هدف اصليمان شود. مالياتي كه از خودروها در كلانشهرها گرفته ميشود براي تامين مسير دوچرخه و پيادهرو و سيستم ريلي استفاده شود. نبايد اجازه دهيم موتوسيكلتهاي كاربراتوري در بازار توليد شوند، اما لابي قدرتمند آنها باعث شد ممنوعيتي كه از اول مهر گذاشته شده بود، ملغي شود و توليد آنها تا پايان سال تمديد شود.
آلودگي هوا دارد سالي دستكم پنج هزار نفر در تهران و ٣٠ هزار نفر در ايران را ميكشد. خسارت آلودگي هوا تا ٣٠ ميليارد دلار ارزشگذاري شده. هر فعاليتي كه منجر به كاهش آلودگي هوا شود، نهتنها منجر به آسمان آبي، كاهش ترافيك و آلودگي صوتي ميشود كه نتيجه بهتر آن، اين است كه مردم سالمتري در ايران زندگي ميكنند كه ميتوانند نوآوريهايي در حوزههاي مختلف توسعه فناوري از خود نشان دهند. اين مساله در درازمدت به نفع اقتصاد كشور است، اما ارادهاي كه اين اتفاق بيفتد، وجود ندارد. نهادهايي كه وابسته به جناح خاصي از قدرتند، در مقابل هم كارشكني ميكنند، ترافيك عمدي ايجاد ميكنند و شهر را به شرايطي ميرسانند كه امروز شاهدش هستيم. متاسفانه نه فقط مردم ايران از اين قضيه ناراضياند، كه آنهايي كه از بيرون نگاه ميكنند هم به ما پوزخند ميزنند كه كشوري كه ادعاي مديريت جهاني دارد، از حل مشكل آلودگي هوايش عاجز است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خب جوابگو کی هست کدام سئول
کدام شهردار که قبول کند بدون تعیین ظرفیت اجازه ساخت و ساز داده
تازه طلبکار هستند و بر گردن دیگران می اندازند