وقتی آمار هم ادعای دولت را مردود میکند
یکی از معضلاتی که بیش از نیم قرن ایران به آن دچار است، مهاجرت روستاییان به شهرها و به دنبال آن گسترش شهرنشینی و حاشیه نشینی است.
طبق آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران در فاصله ساهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ مجموعا ۵,۵۳۴,۶۶۶ نفر از محل سکونت خود مهاجرت کرده اند. که این مهاجرت یا از یک شهر به شهر دیگر در محدوده استان قبلی ، یا از یک استان به استان دیگر و یا از یک روستا به شهر بوده است.
بنابه آمارهای موجود در این دوره پنج ساله،۹۵۹,۰۲۳, ۱ نفر از روستاها مهاجرت کرده اند که از این تعداد ۵۰۹,۹۱۵ نفر از روستائیان به شهرستان های همان استان و ۱۰۸,۴۵۰ نفر به شهرستان های استانهای دیگر مهاجرت کردهاند که مقصد اکثریت این افراد شهرستانهای استان تهران بوده است.
به عقیده جامعه شناسان مهاجرت به طور عمده در مرحله خاصی از دوران زندگی انسان روی می دهد. افرادی که وارد دوره جوانی شده اند، جوانانی که ازدواج کرده اند، معمولا خانه پدری را ترک می کنند و بر اثر مشکلات اقتصادی که بر زندگی خانوادگی آنها فشار میآورد، مجبور هستند برای کسب درآمد و یافتن کار سرزمین خود را ترک کنند و شهرها روی آورند. بنابراین مساله مهاجرت روستاییان بیشتر متوجه نیروهای فعال و جوان جامعه روستایی است. بررسی هائی که در زمینه سن مهاجران روستایی به عمل آمده است این امر را تائید می کند.
با مقایسه مهاجرین بین ۲۰ تا ۴۰ سال در بازه زمان ۸۵ تا ۹۰ در ایران، در می یابیم که ۲,۷۳۹,۸۳۱ شهر و روستای خود را رها کرده اند و که نسبت به کل جمعیت ۵/۵ میلیون نفری مهاجرین، بیش از ۵۱ درصد را شامل می شود. که اگر بخواهیم این آمار را تنها در حوزه روستایی بخواهیم موضوع را مورد تحقیق قرار دهیم ۴۵۶ هزار و ۷۷۵ نفر بین سنین ۲۰ تا ۴۰ سال روستاهای خود را رها کرده اند که بالغ بر ۱۰ درصد کل آمار را شامل می شود و این نشان دهنده اوضاع نامساعد اشتغال در روستاها در سالهای حضور محمود احمدی نژاد در پاستور است.
مدل مهاجرت هریس - تودار، بیان می کند که وجود نرخ بالای مهاجرت از روستا به شهر به دلیل بیکاری بالا است. طبق این مدل، مهاجرت از روستا به شهر تابعی از اختلاف دستمزدهای انتظاری شهر و روستا است. گلد اسمیت در تکمیل این نظریه معتقد است: در برسی مهاجرت از روستا به شهر و بهره وری بخش کشاورزی، مهاجرت از روستا به شهر تابعی مثبت از نرخ درآمد سرانه شهری به درآمد سرانه روستایی است و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی می تواند باعث کاهش مهاجرت شود.
اکنون با توج به این مهاجرت جوانان روستایی، از یکسو باعث کاهش نیروی مولد و از سوی دیگر باعث ناهنجاری های اجتماعی در شهرها می شود. مساله ای که در مدت ۴۰ -۵۰ سال گذشته پدیدهای نامطلوب برای اقتصاد و جامعه ایرانی بوده است و متاسفانه علی رقم ادعاهایی که دولت نهم و دهم داشته است، متاسفانه طبق آمار و شواهد موجود و همچنین تئوری های جامعه شناسی، ادعاهای دولت بر خلاف واقعیت است و به دلیل کاهش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و دشواری های بسیاری که سیاست های اقتصادی و کشاورزی برای روستاییان ایجاد کرده، نه تنها مهاجرت روستاییان به شهرها کاهش نیافته بلکه افزایش هم یافته است.
ارسال نظر