البته این پیوند نامبارک فیلمفارسی و فیلمهای شبه روشنفکری ریشه در سینمای مفسده آمیز دوران طاغوت دارد. زمانی که احمد شاملو (شاعر سوپر شبه روشنفکر) برای فیلمفارسیهای مبتذل، فیلمنامه مینوشت و زمانی دیگر فیلمفارسی سازان قهاری همچون میثاقیه و برادران رشیدیان و صادقپور و ... فیلمهای شبه روشنفکری ساختند و جریان به اصطلاح موج نو را تقویت کردند!
کیهان نوشت: بالاخره یکی از فیلمفارسی سازان پس از انقلاب نیز از فیلم «فروشنده» تقدیر و تجلیل کرد و برگی دیگر بر افتخارات آن افزود! «ح.ف» که البته در فیلم اخیرش کاملا آوانگارد شده و به فضاهای شبه روشنفکری تنه زده بود، اینک در تحسین فیلم «فروشنده»، دو دلیل میآورد:
«... یکی اینکه خود آقای اصغر فرهادی به عنوان نماینده ایران درکل جهان مطرح است...دلیل دوم ... توجه جشنوارههای مهم بینالمللی به خصوص کن به این اثر است...»!
البته این پیوند نامبارک فیلمفارسی و فیلمهای شبه روشنفکری ریشه در سینمای مفسده آمیز دوران طاغوت دارد. زمانی که احمد شاملو (شاعر سوپر شبه روشنفکر) برای فیلمفارسیهای مبتذل، فیلمنامه مینوشت و زمانی دیگر فیلمفارسی سازان قهاری همچون میثاقیه و برادران رشیدیان و صادقپور و ... فیلمهای شبه روشنفکری ساختند و جریان به اصطلاح موج نو را تقویت کردند!
ماجرا به آنجا رسید که در سالهای پس از انقلاب، بت فیلمسازی شبه روشنفکری یعنی عباس کیارستمی، جایزه اش از جشنواره سانفرانسیسکو را به سمبل ابتذال فیلمفارسی یعنی بهروز وثوقی تقدیم کرد! در واقع علیرغم همه ادعاها و ادا و اطوارهای شبه روشنفکری، فیلمهای این جریان در سینمای ما همواره روی دیگر ابتذال فیلمفارسی به شمار آمده با همان شعر و شعاربازی و غلوگرایی .
یادش گرامی شهید سید مرتضی آوینی که همواره «فیلمفارسی» و «فیلم شبه روشنفکری»را دو روی یک سکه میدانست. او در یکی از مقالاتش درباره فیلم «مسافران»، فیلمهای بهرام بیضایی را نوعی «فیلمفارسی» به شمار آورد و نوشت:
«... (در این فیلم ها) رسوم و آیینهای محلی تا آنجا که ممکن است اغراق آمیز و استیلیزه و انتزاعی شدهاند ... چنين فيلمهايي ازلحاظ ساختاركاملابه فيلمفارسي شبيه هستند، با یک تفاوت عمده و آن اینکه فیلمفارسی برای عوام الناس ساخته میشود و این فیلمها برای شبه روشنفکران مدرنیست! ...»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی
کاش یارب که میافتد به کسی کار کسی