شلاق به دست های سینما در دهه ۶۰ چه کسانی بودند؟
نام فيضالله عربسرخي را خيليها به عنوان كسي كه در دورهاي از سينماي كشور دستي بر آتش داشته حتي يكبار هم نشنيده بودند تا اينكه سخنان جنجالي حسين فرحبخش، تهيهكننده مشهور سينما باعث شد نام اين فعال اصلاحطلب جزو كساني كه عملكردهاي جالبي در دهه ۶۰ از خود بروز نداده بر سر زبانها بيفتد.
ماجراي شلاق زدنهاي دهه ۶۰ دارد به جاهاي باريك كشيده ميشود. فيضالله عربسرخي كه متهم اصلي به كار بردن خشونت عليه يك تهيهكننده سينما در دهه ۶۰ است تا به حال سياست سكوت را برگزيده و واكنشي در اينباره نشان نداده بود ولي به تازگي در صفحه شخصياش در يكي از شبكههاي مجازي توضيحاتي در اينباره داده است. البته او به سرعت پست خود را حذف كرد اما متن يادداشت او پيش از آن از سوي رسانهها كپي شده و در فضاي مجازي دست به دست ميشد.
حسين فرحبخش در سالهاي اخير بارها به خفقاني كه در مديريت فرهنگي دهه 60 و به ويژه سينما حاكم بوده است، اعتراض كرده و حتي به برخوردهاي فيزيكي در آن زمان با سينماگران نيز اشاره كرده است كه مهمترين آنها شلاق زدن عبدالله عليخاني توسط فيضالله عربسرخي به خاطر ماجراي فيلمهاي خارجي بوده است.
او در ادامه نوشته است: «بناي اوليه من بر اين بود كه به اين ادعا پاسخي ندهم، زيرا ادعاهاي غيرمستند و خلاف واقع فراواني مطرح ميشود كه عملاً فرصت جواب دادن به آنها را ندارم و اميدي هم به رسيدگي منصفانه ندارم تا به دستگاههاي مسئول مراجعه كنم. در عين حال گاه و بيگاه و بيشتر در فضاي مجازي با سؤالات افراد مختلف مواجه شدهام كه به حكم ادب به آنها پاسخ دادهام اما تقاضاي مكرر دوستان و خانواده و تأكيد بر اينكه عدم پاسخگويي از يكسو مورد سوء استفاده برخي واقع ميشود و از سوي ديگر در ذهن گروهي كه با اين بازيها كمتر آشنا هستند ايجاد شبهه ميكند، باعث شد در حد رفع شبهه به آن پاسخ دهم. در سال ٦٣ و در پروژه جمعآوري فيلمهاي خارجي بدون مجوز و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چند بار فرد مورد اشاره را ديدهام و در موضوع فيلمهاي خارجي با ايشان گفتوگو كردهام، اما اينكه ايشان را شلاق زدهام خلاف واقع و كذب محض است.»
فرحبخش صحبتهايش را با اشاره به نكته ديگري از حرفهاي عربسرخي ادامه ميدهد: «اگر كسي قرار باشد واقعاً در جامعه مصلح باشد، ميتوانست بگويد بله من زدهام و توبهام كردهام و گناه هم كردهام و برود كنار، مطمئن باشيد هيچ موقع به ايشان كاري نداشتيم اما چون ايشان به عنوان مصلح در جامعه مدام در روزنامهها و سايتها مصاحبه ميكنند و مطلب ميدهند، افاضات ميكنند و راهحل ميدهند و خودشان را اصلاحطلب معرفي ميكنند بايد صادقانهتر عمل كنند. بله خيليهاي ديگر هم هستند كه ممكن است در اين جريان گناهكار بوده باشند اما اسم آنها را نميآوريم چون نيستند و مدعي هم نيستند و هيچكاري هم ندارند، نه مدعي اصولگرايياند و نه اصلاحطلبي كه البته من هيچكدامشان را قبول ندارم. بارها هم گفتهام كه ما پيرو مكتب اهل بيت هستيم.»
فرحبخش در ادامه به مصاحبهاي اشاره ميكند كه به قول او عنقريب در فضاي مجازي منتشر ميشود و توضيح ميدهد: «آنجا گفتهام كه چطور شلاق زدهاند، مشت زدهاند و چه اتفاقاتي افتاد و پدر و مادر آقاي عليخاني چه شدند... ايشان(عربسرخي) اطلاع پيدا كرده و جلوتر، ابتدا به ساكن فرار به جلو كرده است. من و آقاي عليخاني از ماجرا كوتاه نميآييم تا زماني كه آقاي عربسرخي توبه كند و اذعان كند و بگويد من زدهام و عذر هم ميخواهم.»
داستان تبديل شدن تندروهاي ديروز به اعتداليهاي امروز در تاريخ انقلاب اسلامي مصاديق زيادي دارد. محسن مخملباف شاخصترين مثال در اينباره است؛ فيلمسازي كه در ابتداي دهه 60 به خاطر نمايش فيلم حاجي واشنگتن اثر مرحوم حاتمي به سينماها حمله ميكرد و تماشاگران را ضرب و شتم ميكرد و بعدها تا حضور در جشنوارههاي فيلم در سرزمينهاي اشغالي هم پيش رفت. اصولاً افراط و تفريط مسلك همه افرادي است كه در مقطعي به اقتضاي زمان انقلابي ميشوند و به اقتضاي زماني ديگر در صف معتدلها و پشيمانها ميايستند.
ارسال نظر