روزنامه اعتماد: هرچه به انتخابات آينده رياستجمهوري نزديكتر ميشويم وضعيت جبهه اصولگرا مبهمتر و رسيدن به كانديداي واحد در ميان آنها با نااميدي بيشتري پيگيري ميشود.
اصولگرايان گروه گروه مشغول معرفي نامزدهايشان هستند و سخن از فهرستي ٣٠ تا ٤٠ نفره براي انتخاب يك كانديدا ميگويند. با وضعيتي كه امروز در اين جريان سياسي ديده ميشود اميد به رسيدن به كانديداي قدرتمند براي رقابت با روحاني به كمترين حد خود رسيده است.
چندي پيش آيتالله محمدعلي موحديكرماني، دبيركل جامعه روحانيت مبارز در گفتوگو با فارس، با اشاره به برنامه اصولگرايان براي ائتلاف در انتخابات رياستجمهوري ٩٦ اظهار داشت: هنوز مشخص نيست چه كسي از اصولگرايان به عنوان كانديداي رياستجمهوري انتخاب شود. برنامه ما اتحاد جريانهاي انقلابي است و ما براي رسيدن به اين امر موظفيم روي مباني و اصول وحدت كنيم. در حال حاضر ما به دنبال اين هستيم كه همه اصولگرايان يك خط و مشي داشته باشند و در اين مسير حركت كنند.
بادامچيان و ميرسليم در فينال موتلفه
موتلفهايها از ماهها قبل به دنبال نهايي كردن كانديداهاي پيشنهادي خود به جبهه پيروان خط امام و رهبري بودهاند و به نظر ميرسد روند انتخاب كانديداي نهايي اين حزب قديمي اصولگرا به مراحل پاياني خود رسيده است. روز گذشته اسدالله بادامچيان، نايبرييس شوراي مركزي و عضو پرنفوذ اين حزب به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: گزينههاي حزب موتلفه مشخص شده و طي هفتههاي آتي معرفي ميشوند. اصولگرايان در حال بررسي گزينههاي خود براي انتخابات رياستجمهوري هستند و بسيار اميدواريم كه بتوانيم به فرد نهايي و مشترك برسيم. اگر همه اصولگرايان با توجه به شرايط روز تصميم گرفته و وحدت را سرلوحه كار خود قرار دهند، رسيدن به گزينهاي مشترك براي انتخابات دور از ذهن نيست؛ ما به اين مساله كاملا اميد داريم.
آخرين خبرها از حزب موتلفه حاكي از اين است كه از بين تمامي گزينههاي بررسي شده اسدالله بادامچيان و مصطفي ميرسليم به عنوان گزينههاي نهايي انتخاب شدهاند. با وجود اينكه شنيدههاي خبري حاكي از آن بود كه اسدالله بادامچيان كانديداي نهايي حزب موتلفه براي انتخابات ٩٦ خواهد بود اما به نظر ميرسد به احتمال زياد مصطفي ميرسليم از سوي حزب موتلفه اسلامي به عنوان كانديداي اين حزب به اصولگرايان معرفي خواهد شد. هرچند به گفته بادامچيان بايد صبر كرد و ديد از فينال ميرسليم و بادامچيان كدام يك به عنوان كانديداي نهايي اين حزب خواهند بود.
كانديداي حزبي؛ راهبرد موتلفه براي بازسازي
اسدالله بادامچيان، سياستمدار كهنهكار موتلفهاي اين روزها شايد در ذهنش خود را براي رقابت با حسن روحاني آماده ميكند. او يكي از گزينههاي نهايي حزب موتلفه است؛ گزينهاي كه از ماهها قبل علائم ورودش به انتخابات رياستجمهوري را ميشد به خوبي رصد كرد. او چندي پيش در مصاحبهاي با مردمسالاري اعلام كرد: «به فهرست نهايي نامزدها رسيدهايم. از ميان آنها يك نفر را به عنوان نامزد مشخص ميكنيم. همه اين كساني را كه بر اساس شاخصهها و ضوابط به فينال رسيدند در شوراي مشورتي - فكري رياستجمهوري جمع ميكنيم. از غير حزب موتلفه هم ميتوانيم در اين شورا جمع كنيم چراكه معتقديم رفع مشكلات با يك فرد و يك گروه امكان پذير نيست. پس از آن، از فرد نهايي شده حمايت ميكنيم. اسم من هم جزو نامزدهاي احتمالي است.»
از ماهها قبل اين اسدالله بادامچيان بود كه بر خلاف نظر دبيركل موتلفه مدام بر كانديداي حزبي تاكيد ميكرد و در مصاحبههايش كمتر نامي از جامعتين ميبرد. او بر ساز و كار حزبي تاكيد ميكرد و نبي حبيبي به عنوان دبيركل تمام تمركز خود را روي تمكين از نظر جامعتين ميگذاشت. آخرين روز شهريور ماه بود كه بادامچيان تعارفات سياسي را كنار گذاشت و صراحتا در مصاحبهاي خود را اينگونه آماده ورود به انتخابات نشان داد: من در يك آپارتمان در جنوب تهران زندگي ميكنم البته تمكن خريد يك منزل را دارم ولي وظيفه من سادهزيستي است. از سويي حزب موتلفه با سابقه ٥٠ ساله پشتيبان نامزد معرفي شده ميشود. حزب موتلفه اسلامي هم همواره مورد رضايت امام (ره)، محبت رهبري و تاكيد علما و مراجع بوده است. توده مردم همه به موتلفه اقبال دارند.
تكرار سناريوي هاشمي؟
اسدالله بادامچيان، عضو ارشد حزب موتلفه متولد سال ١٣٢٠ است و اگر قصد كانديداتوري براي انتخابات رياستجمهوري آينده را داشته باشد در سال ٩٦ حدودا ٧٦ ساله خواهد بود. نگاهي به انتخابات رياستجمهوري سال ٩٢ و مساله كهولت سن كه در عدم احراز صلاحيت آيتالله هاشمي مطرح بود نشان ميدهد هاشمي در سال ٩٢ حدودا ٧٩ ساله بوده است. مقايسه سن هاشمي در سال ٩٢ و سن بادامچيان در سال ٩٦ نشان ميدهد سن او تنها سه سال از هاشمي ٩٢ كمتر است. بنابراين مصداق كهولت سن براي خود بادامچيان هم صدق ميكند. او البته در همان سال ٩٢ و هنگامي كه موضوع ورود هاشمي به انتخابات مطرح بود پيرامون شايعه ردصلاحيت وي به دليل كهولت سن گفته بود: امام خميني (ره) در همين سن رهبر انقلاب بودند. سن در عاشورا مطرح نيست و اگر كسي عاشورايي باشد در هر سني به وظيفه خود عمل ميكند.
چراغ اصولگرايان خاموش است
در حالي كه بادامچيان از نهايي شدن كانديداي حزب موتلفه خبر داده، حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي اين حزب در گفتوگو با خبرآنلاين از وضعيت فعلي اصولگرايان تعبير به «حركت با چراغ خاموش» كرده است.
ترقي در ارزيابي فضاي انتخاباتي اصولگرايان با توجه به سردرگمي موجود بين تشكلهاي اصولگرا گفت: فعلا كه تشكلها چراغ خاموش حركت ميكنند و نميشود چيزي را مطرح كرد. البته اين ابهام و فضاي مبهم قطعا تا قبل از انتخابات تعيين تكليف ميشود. فعلا مدل انتخاب كانديدا هنوز نهايي نشده است اما بعد از اينكه جلسه تشكلهاي اصولگرا با جامعه روحانيت تشكيل شد اين مدل نهايي خواهد شد. ما نظراتمان را در مورد مدل به همان ائتلاف اصولگرايان ميدهيم، همانجا نهايي ميشود، اما الان امكان بيان مدل تا قبل از نهايي شدن وجود ندارد.
طبق گفته ترقي نظر بر اين است كه مشي اصولگرايان اينگونه باشد تا زماني كه جمع تصميم نگيرند مدل علني نشود و به همين دليل پيشنهادي فعلا قابل طرح نيست. البته پيشنهاد مشخص وجود دارد ولي قابل ارايه نيست. چون بنا بر عدم علني شدن روش كار است.
ترقي موافق ايده خاتمي
اين عضو سرشناس حزب موتلفه در بخش ديگري از اين گفتوگو درخصوص مباحث مطرح شده پيرامون رايزني اعتداليون اصولگرا و اصلاحطلب در بحثهاي كلان سياسي كشور، گرچه موافق اين ايده است اما اين را هم ميگويد كه «اين موضوع در بستر و فضاي انتخابات، شدني و عملياتي نيست.»
طرح پيشنهادي آلاسحاق مبني بر اينكه، ١١ نفر از چهرههاي شاخص و متخصص اصولگرا، اصلاحطلب و اعتدال دور هم جمع شده و از بين خود يك نفر را انتخاب كنند و آن را در معرض راي مردم قرار دهند، موضوع ديگري است كه ترقي در ارزيابي اين پيشنهاد ميگويد: موافقم كه افراد به صورت تيمي معرفي بشوند، يك نفر شاخص باشد و بقيه او را در ابعاد سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... ياري بكنند كه مردم به او بر اساس مكملهايش راي بدهند. اين مدل طرفدار زيادي در مجموعه اصولگرايان دارد.
اما او در پاسخ به اين سوال كه آيا اين مدل همنشيني چپ و راست به نوعي بازگشت و بهرهبرداري جريانات سياسي از مدل دولت آقاي روحاني نيست، گفت: نه آن مدل مدنظر من يا همان تيم كانديدا، تنها به جبهه اصولگرايي اختصاص دارد، اينكه كانديداي رييسجمهوري به همراه معاونينش در افكار عمومي كشور مطرح شود و متفاوت از مدل دولت آقاي روحاني است.
اصلاحطلبان نگران وضعيت رقيب
اظهارات اخير آيتالله موحدي كرماني در حالي است كه اصلاحطلبان نيز اگرچه خود در انسجام و وحدت كافي به سر ميبرند اما سخت پيگير وضعيت رقيب هستند. پربيراه نيست اگر كسي مدعي شود اصلاحطلبان نيز به همان اندازه و شايد بيشتر از خود اصولگرايان خواستار وحدت آنها هستند.
در طول ماههاي گذشته بارها از محمدرضا خاتمي تا محسن ميردامادي و علي شكوري راد بسياري از اصلاحطلبان اظهار اميدواري كردهاند تا رقيب ديرينه با يك اقدام جدي بالاخره به وحدت برسد و در عرصه رقابتي شورانگيز حاضر شود.
اصلاحطلبان معتقدند اگر رقيب اصولگرا به صورت يكپارچه وارد انتخابات نشود نه تنها به ضرر خودشان است بلكه مخاطراتي هم براي اصلاحطلبان دارد. تفرقه اصولگرايان ميتواند مقدمه شكلگيري انتخاباتي باشد كه از شور و هيجان لازم برخوردار نيست. چنين انتخاباتي با ضريب مشاركت بالا رخ نخواهد داد و اين همان نقطهاي است كه ميتواند براي كانديداي مورد حمايت اصلاحطلبان يعني حسن روحاني دردسرساز شود.
چندي پيش محسن ميردامادي دردسر مذكور را اينگونه تشريح كرد: در انتخابات سال آينده آقاي روحاني با اين مشكل مواجه است كه اگر رقيب قدري نداشته باشد و مردم احساس خطر نكنند كه ممكن است روحاني راي نياورد انگيزه مشاركتشان در انتخابات كم ميشود. در اين صورت اگر نگوييم همه ولي بخش عمده كاهش مشاركت از سبد راي آقاي روحاني خواهد بود و راي وي را كاهش خواهد داد. اصولگرايان بيش از هر دورهاي، دچار تشتت هستند.
عقلاي اصولگرايان اگر اين برداشت را داشته باشند كه آقاي روحاني راي ميآورد و رييسجمهور خواهد شد به نظرم آنها خيلي سرمايهگذاري روي يك كانديدا و رقابت جدي با روحاني نميكنند. اگر به اين نتيجه برسند كه امكان شكست دادن روحاني وجود دارد ممكن است به سمت تعدد كانديدا بروند، البته نه مثل دوره دوم آقاي خاتمي كه ١٠ تا بودند، ولي اينكه در حد دو و سه تا كانديدا داشته باشند كه اينها هر كدام بتوانند بخشي از راي آقاي روحاني را بگيرند تا در مرحله اول راي نياورد. اگر احتمال موفقيت بدهند ممكن است به اين سمت بروند.
محمدرضا خاتمي نيز چنين نگرانياي دارد: من دعا ميكنم كه جناح اصولگرا بتوانند متحد شوند و يك كانديدايي در حد رياستجمهوري عرضه كنند تا ما يك رقابت خيلي خوبي داشته و نتيجهاش به نفع مردم باشد. اصولگراها هنوز تاوان حمايت خودشان از آقاي احمدينژاد را ميپردازند و تا زماني كه يك ارزيابي كامل از عملكردهاي خودشان نداشته باشند و مسووليت آن زمان را در آن حدي كه بوده بپذيرند به نظرم قادر نخواهند بود به يك جمعبندي خوبي برسند. از آن طرف هنوز در درون آنها نه فقط در اصول، بلكه در شيوه و روشهاي ديگر هم اختلافنظرات زيادي وجود دارد. در درون اصلاحطلبان ممكن است ديدگاه، سليقه و نظرات مختلفي داشته باشيم اما در عمل به انسجام، وحدت و اجماع ميرسيم. با اين شرايط اين امكان را نميبينيم كه اصولگرايان بتوانند با يك كانديداي قوي وارد عرصه شوند.
نظر کاربران
به کوری چشم دشمنان چراغ اصولگرایان همیشه فروزان است.
بیخود خودتون رو خسته نکنید، اینا هیچ رایی ندارن!