سواستفاده روسیه از بحران های خاورمیانه
غرب تصور می کرد که مداخله نظامی روسیه در سوریه تنها به تشدید بحران اقتصادی روسیه منجر خواهد شد، اما ظاهراً تصورات و ارزیابی های کشورهای غربی در این زمینه اشتباه از آب درآمده و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با زیرکی تمام از این وضعیت به نفع خود بهره برداری کرده است.
دیپلماسی ایرانی: غرب تصور می کرد که مداخله نظامی روسیه در سوریه تنها به تشدید بحران اقتصادی روسیه منجر خواهد شد، اما ظاهراً تصورات و ارزیابی های کشورهای غربی در این زمینه اشتباه از آب درآمده و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با زیرکی تمام از این وضعیت به نفع خود بهره برداری کرده است. منطق پوتین این است که افزایش بودجه بخش نظامی و دفاعی می تواند موجب ایجاد مشاغل بیشتر و افزایش میزان صادرات نظامی این کشور شود و در نهایت به احیای اقتصاد این کشور بیانجامد. روسیه با همین منطق و طرز فکر تاکنون بودجه های کلانی را به سوی صنعت نظامی عظیم خود روانه کرده، اما روسیه تنها کشوری نیست که از چنین رویکرد و طرز فکری برخوردار است. در حقیقت صادرات و فروش تسلیحات به کشورهای خارجی یکی از منابع اصلی درآمد و بخش های اصلی اقتصاد ایالات متحده آمریکا را تشکیل داده است که موجب ایجاد میلیون ها شغل، حمایت از صنایع محلی و ارتقاء نوآوری شده است.
روسیه در طول دوران جنگ سرد از نیروهای کمونیستی آسیا حمایت های عقیدتی و نظامی بسیاری کرد و با همین کار بر نتیجه درگیری های کره و ویتنام تأثیر به سزایی گذاشت. نتیجه حاصل از این مناقشات همچنان دینامیک امنیتی نوظهور منطقه آسیا پاسیفیک را تحت شعاع خود قرار می دهد. در شرایطی که منطقه آسیاپاسیفیک با ظهور یک هژمونی منطقه ای روبه رو شده و تلاش می کند تا با آن مقابله کند، به نظر می رسد که به مکانی ناب و ایده آل برای صادرات سیستم های تسلیحاتی روسیه نیز تبدیل شده است.
اما اثبات این که روسیه از بی ثباتی منطقه آسیاپاسیفیک منافع زیادی کسب کرده و یکی از ذینفعان اصلی و مستقیم بروز بی ثباتی در این منطقه است، کار بسیار دشواری است. حمایت های همه جانبه روسیه از چین در مناقشات به وجود آمده در دریای چین جنوبی تنها به این خاطر است که روسیه نیز از پاسخ و کمک متقابل چین برخوردار شده و در مجادلاتش با اروپا و غرب آسیا از آن بهره بگیرد. بحران های به وجود آمده در اوکراین و سوریه همچنان در برنامه های روسیه برای ایجاد شبکه انرژی و خطوط لوله های گاز و نفت را با اختلال روبه رو کرده و این در حالی است که این شبکه یکی از منابع اصلی درآمد کشور روسیه به شمار می رود. روابط سیاسی تیره و تار میان روسیه و اوکراین نیز را باید شکستی برای صادرات نظامی روسیه دانست، چرا که روسیه برای تولید سیستم های تسلیحاتی خود به موتورها و سنسورهای ساخت اوکراین نیازمند و وابسته است.
در بحبوحه این تنش ها، روسیه به سوی منطقه آسیاپاسیفیک گرایش پیدا کرده و توانسته در همین مدت کوتاه مجموعه ای از همکاری های استراتژیک را با کشورهای این منطقه ایجاد کند. همکاری و مشارکت میان روسیه و کشورهای منطقه آسیاپاسیفیک، سفارش های نظامی متعددی را برای روسیه به ارمغان آورده و موجب شده است تا صنعت دفاعی این کشور روزهای پرکاری را تجربه کند. به عنوان مثال، چین در نظر دارد تا ۲۴ فروند هواپیمای جنگنده سوخو (Su-۳۵) و نیز ۳۶ سیستم دفاع هوایی (S-۴۰۰) را از روسیه خریداری کند. همچنین هند نیز اخیراً قراردادی را به منظور خرید سیستم دفاع هوایی (S-۴۰۰) از روسیه نهایی کرده است و این توافق موجب تقویت هر چه بیشتر زرداخانه تسلیحاتی هند می شود؛ زرادخانه ای که با این توافق مملو از تجهیزات و تسلیحات قدرتمند نظامی روسی خواهد شد. در حال حاضر نیز هند و روسیه در مورد صادرات مشترک موشک های کروز "برهموس" (BrahMos) به دیگر کشورهای منطقه از جمله ویتنام گفتگو و رایزنی می کنند.
در اجلاس اخیر سران بریکس (BRICS) که اخیراً در شهر گوآ واقع در هند برگزار شد، هند قراردادی به ارزش ۲ میلیارد دلار را برای اجاره زیردریایی هسته ای تهاجمی (SSN) از روسیه نهایی و امضاء کرده است. در حال حاضر نیز هند زیردریایی هسته ای «اکولا-۲» را طی قراردادی از روسیه اجاره کرده است که این قراداد از سال ۲۰۱۲ آغاز شده و به مدت ده سال ادامه دارد. همچنین قرار است تا هند چهار فروند ناوچه پیشرفته کلاس "تالوار" را به ارزش ۳ میلیارد دلار از روسیه خریداری کند. دو فروند از این ناوچه در روسیه ساخته و تولید خواهد شد و دو فروند دیگر نیز قرار است تا با کمک های روسیه در هند ساخته شود. هند در حال حاضر ۶ ناوچه از همین مدل را در اختیار دارد که همگی آنان در روسیه ساخته شده اند و ۴ ناوچه دیگر نیز پس از تولید به ناوگان جنگی هند افزوده خواهند شد.
تصمیم ساخت این دو ناوچه جنگی آن هم در روسیه با تعجب و شکفتگی خود هندی ها همراه بود، چراکه هند تولید نسل جدید ناوچه جنگی کلاس "شیوالیک" را خود در دست گرفته و آن را در داخل کشور انجام داده است. همچنین هند به تازگی ساخت و تولید ۷ فروند ناوچه پنهانکار "مدل ۱۷"A را توسط شرکت های کشتی سازی داخلی خود تأیید کرده است. این در حالی است که هند باید موتورخانه های مورد نیاز برای این ناوچه های جنگی را مستقلاٌ از اوکراین خریداری کند، زیرا به دلیل مناقشات و درگیری های اخیر به وجودآمده میان دو کشور اوکراین و روسیه، مقامات اوکراین از فروش و صادرات این تجهیزات نظامی به روسیه خودداری کرده اند. واقعیت آن است که روسیه در حال حاضر در شرکت های کشتی سازی خود، ساخت و تولید این ناوچه را به نیمه های راه رسانده اما برای تأمین موتورخانه این ناوچه ها و خرید آنها از اوکراین با مشکل روبه رو است. همچنین توافق اخیر میان روسیه و هند این امکان را فراهم می سازد تا موتورخانه های مورد نیاز برای تولید این ناوچه های جنگی از طریق کشور شخص ثالث (یعنی هند) از اوکراین خریداری شده و به روسیه تحویل داده شود. گفتنی است که پلتفرم های تکمیل شده نیز در نهایت
به خدمت نیروی دریایی هند در خواهند آمد.
موشک های کروز شلیک شده از ناوگان روسیه در دریای خزر به سوی اهداف و مواضع مشخص در کشور سوریه نیز نه تنها قدرت نظامی روسیه را به نمایش گذاشتند، بلکه به افزایش میزان فروش و صادرات این موشک ها به کشورهای دیگر منجر شده است. پس از این عملیات نظامی، کشورها و مشتریان بین المللی متعددی از جمله برخی از کشورهای حوزه جنوب شرقی آسیا برای خرید موشک های کروز "کلاب" روسیه ابراز تمایل و آمادگی کرده اند. بر اساس اعلام شرکت (Rosoboron export) به عنوان شرکت رسمی صادرات تسلیحات نظامی روسیه، تمایل کشورهای دیگر برای خرید موشک های کروز کلاب به افزایش سفارشات در زمینه خرید ناوهای جنگی و زیردریایی ها منجر خواهد شد، چراکه این موشک ها برای استقرار به وسیله ای برای حمل و نقل و سکوهایی برای کنترل و فرماندهی نیازمند خواهند بود. با توجه به افزایش تهدیدات روزافزون چین نسبت به قلمرو و تمامیت ارضی ویتنام، این کشور نیز علاقه دارد تا برای دفاع از خود موشک های کروز زمین به زمین و نیز موشک های کروز ضدکشتی موردنیاز خود را از روسیه خریداری کند. در حال حاضر این کشور شش زیردریایی کلاس "کیلو" را از روسیه خریداری کرده که قرار است به موشک های "کلاب"
مجهز شوند.
در منطقه آسیاپاسیفیک و دیگر مناطق همواره تقاضای مستمری برای خرید تجهیزات و سیستم های نظامی روسیه وجود دارد و بخش عمده ای از علت این امر نیز به فقدان همبستگی و نیز مسائلی همچون حقوق بشر مرتبط است. روسیه نیز به طور کلی حساسیت خود را نسبت به منافع امنیتی مشتریانش از دست داده است. نمونه بارز این این امر را می توان در انعقاد قراردادهای تسلیحاتی و فروش آنها به سه کشور ویتنام، چین و هند دید؛ کشورهایی که با یکدیگر اختلافات بسیاری داشته و هریک نسبت به دیگری نگرانی هایی دارد.
روسیه با استفاده و بهره برداری از تقاضاهای موجود و افزایش میزان نفوذ سیاسی خود، اکنون به بازگشایی پایگاه های نظامی دوران اتحاد جماهیر شوروی در منطقه آسیاپاسیفیک و مناطق فراتر از آن می اندیشد. به عنوان مثال، مصر به شدت تمایل دارد تا روسیه در این کشور پایگاه های نظامی خود را تأسیس کند و این دو کشور گفتگوهایی را در این خصوص آغاز کرده اند. بدون شک ایجاد پایگاه های نظامی روسیه در مصر موجب تقویت هرچه بیشتر نفوذ روسیه در منطقه مدیترانه خواهد شد. حتی برخی از گمانه زنی های موجود حاکی از آن است که روسیه تمایل دارد تا در کشورهای کوبا و ویتنام نیز پایگاه نظامی تأسیس کند. این اقدام به روسیه این امکان را خواهد داد تا فعالیت های دو رقیب اصلی خود یعنی ایالات متحده آمریکا و چین را به خصوص در دریای چین جنوبی به دقت مورد رصد قرار دهد.
اگرچه قدرت نظامی همواره یکی از منابع اصلی انگیزه و غرور روسیه بوده است اما داشتن قدرت نظامی لزوماً به معنای شرایط مناسب اقتصادی آن کشور تلقی و قلمداد نمی شود. در کل روسیه به دنبال آن است تا با استفاده و بهره برداری از صنایع عظیم نظامی خود هم جایگاه بین المللی خود را ارتقاء دهد و هم اقتصاد این کشور ار تقویت کند. به نظر می رسد ولادیمیر پوتین توانسته این استراتژی را به مرحله اجرا درآورد و ایده اقتصادی خود را تا حدی محقق سازد. در حال حاضر، روسیه برای نیل به همین هدف از بحران کنونی در سوریه و شرایط امنیتی نوظهور درمنطقه آسیاپاسیفیک به خوبی بهره برداری می کند، اما باید منتظر ماند و دید که آیا این استراتژی اقتصادی موفقیتی را به همراه خواهد آورد یا خیر.
ارسال نظر