دست فروشی زنانه صد متر زير زمین
دستفروشي پديدهاي مخصوص جامعه ايراني نيست. در اغلب نقاط دنيا ميشود بازارهاي غيررسمي از فروشندگان دورهگرد تا بساطهاي کنار خيابان را پيدا کرد.
روزهاي نزديک به عيد نوروز شکل پيادهروها عوض ميشود. پيادهروها شلوغتر ميشوند و بساطهاي دستفروشي اين جا و آن جا پهن ميشود. مترو هم با وجود مشکلات قانوني و برخورد با دستفروشان، انگار شب عيد که مردم تب و تاب خريد و نو شدن دارند جاي بيشتري براي دستفروشها دارد.
دستفروشي زنان در مترو يکي از شکلهاي رايج دستفروشي در ايران است که از ديد جامعهشناسان و مطالعاتشان پنهان نمانده است. در حالي که دستفروشي در مترو شغلي کاذب به حساب ميآيد، آمار نشان از افزايش سال به سال تعداد زنان دستفروش مترو دارد. طبق آمار به دست آمده از حراست کل مترو، تعداد دستفروشاني که با آنها از سوي مامورين حراست برخورد شده است، در سال ۸۶ برابر ۵۵۱ نفر، در سال ۸۷ برابر ۶۱۲ نفر و در سال ۸۸ برابر ۸۷۹ نفر بوده است.
مصاحبه با ۳۰ دستفروش در قالب يک تحقيق در دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران نشان داده اين زنان دلايل مشترکي براي دستفروشي در مترو دارند. ۳۳درصد آنها سرپرست خانوادهشان هستند و بقيه با انگيزه همياري خانواده، عادت و کسب درآمد و استقلال و تفنن اين کار را انجام ميدهند.
اين دسته از زنان به اجبار به دستفروشي در مترو روي آوردهاند و مشکل اقتصادي و تامين نيازها مهمترين مساله آنهاست. بعضي از آنها بنا به دلايلي مثل فوت، طلاق يا زنداني شدن همسر، سرپرست خانواده خود را از دست دادهاند و بايد به تنهايي مخارج زندگي را تامين کنند.دستهاي ديگر از اين زنان متاهل و بدسرپرست هستند و همسرشان به دلايلي مثل اعتياد و از کارافتادگي نميتواند هزينه زندگي را تامين کند.
اين زنان علاوه بر تامين هزينههاي خود بايد هزينه زندگي همسرشان را هم تامين کنند. دختران مجرد هم بخشي از زناني را تشکيل دادهاند که به دليل سرپرستي خانواده دستفروشي ميکنند. اين دختران به دلايلي مثل فوت سرپرست خانواده يا از کار افتادگي او و ناتواني مادر دستفروشي ميکنند و به نانآور خانه تبديل شدهاند.
دستفروشاني که به دنبال همياري خانواده و افزايش درآمد هستند ۲۶.۶درصد زنان دستفروش مترو را تشکيل دادهاند که درآمدشان مکمل درآمد اصلي خانواده و جبران کننده کمبود درآمد سرپرست خانواده است.دستفروشي به دليل عادت و کسب درآمد انگيزه ۲۶.۶درصد زنان بوده که راهي براي فرار از زندگي روزمره و انزواي خانه است و به نيازهاي درجه دوم اين زنان پاسخ ميدهد.
آنها مدت زمان کمتري را در مترو ميگذرانند و فقط وقتي نياز مالي داشته باشند براي دستفروشي ميآيند.۱۳.۳ درصد اين زنان هم با انگيزه استقلال مالي و تفنن به مترو ميآيند و به خانوادههاي طبقه متوسط تعلق دارند. آنها کار ميکنند تا از کار بيمزد خانگي فرار کنند و بعضي از آنها با دوستان يا اعضاي خانواده به صورت گروهي به مترو ميآيند و دستفروشي ميکنند.
نارضايتي والدين اين گروه از زنان درباره شغلشان نقطه مشترک آنهاست.علاوه بر اين بعضي عوامل مثل انعطاف داشتن زمان و شرايط کار در مترو، زنانه بودن محيط، و نداشتن نياز به سابقه کار و مهارت خاص از عواملي است که زناني را که اغلب از نظر تحصيلات و مهارت در سطح پاييني قرار دارند به اين شغل جذب ميکند.
نظر کاربران
خودم يکي از اين خانم ها رو هميشه مي بينم که ليسانس ادبيات داره و چون کار نداشته تو مترو دست فروشي مي کنه.
از دزدی و تن فروشی که بهتره.باید به این زنان که با زحمت و بدبختی پول درمیارن و به کار خلاف رو نیاوردن آفرین گفت
من نمی فهمم مگه چه اشکالی داره که جلوشونو میگیرن هم برای مسافرا جالبه هم اونا یه درامدی کسب می کنند