پایان دو سال زندگی مخفیانه قاتل شیشه ای
قاتل شیشه ای که دو سال پیش در جریان سرقت از یک کارخانه فلافل سازی اقدام به قتل یکی از کارگران کرده بود در جریان تحقیقات پلیس آگاهی، شناسایی و دستگیر شد.
ساعت ۱۴:۱۰ روز پنجم بهمن ۹۳ وقوع یک فقره درگیری در یک کارخانه صنایع غذایی (فلافل سازی) در منطقه فشافویه شهرک صنعتی به کلانتری ۱۷۶ حسن آباد اعلام شد.
با حضور مأمورین کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد دو تن از کارگران کارخانه بنام های جواد و فرشاد، با حمله ور شدن به سمت سایر کارگران اقدام به مجروح کردن تعدادی از آنها از جمله فردی بنام اسلام کرده و در ادامه از محل متواری شده اند.
با گذشت دو روز از وقوع درگیری منجر به ضرب و جرح کارگران کارخانه و متواری شدن جواد و فرشاد، به کلانتری ۱۷۶ حسن آباد اعلام شد که اسلام ۳۰ ساله با وجود انتقال به بیمارستان و انجام اقدامات درمانی، به علت شدت ضربات وارد شده به ناحیه سر فوت کرده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور رئیس شعبه ۱۰۲ دادگاه بخش فشافویه ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، کارآگاهان به تحقیق از کارگران کارخانه فلافل سازی پرداختند ؛ یکی از کارگران کارخانه که بهمراه مقتول مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: من و اسلام ( مقتول ) در حال کار کردن در کارخانه بودیم که ناگهان احساس کردم پشت سرم داغ شده ؛ از ناحیه پشت سر دچار خونریزی شدیدی شده بودم. جواد و فرشاد به سمت ما حمله ور شده و هر دو نفرمان را با قمه و از ناحیه سر مجروح کرده بودند؛ به علت خونریزی شدید ، بیهوش شدم و پس از آن اطلاع از هیچ چیزی نداشتم تا اینکه سرانجام در بیمارستان به هوش آمدم.
در شرایطی که هیچ نشانی مشخصی از جواد و فرشاد وجود نداشت ، کارآگاهان در ادامه اقدامات پلیسی برای شناسایی و دستگیری متهمان اطلاع پیدا کردند که "جواد " ۲۲ ساله ۵ اردیبهشت ماه سال گذشته به اتهام سرقت اماکن دستگیر و روانه زندان شده لذا ضمن هماهنگی با مقام قضائی، متهم برای تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
جواد پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: به همراه فرشاد تصیم به سرقت ابزارآلات داخل کارخانه گرفتیم ؛ قصد داشتیم تا اموال مسروقه را با یک دستگاه خودرو وانت متعلق به کارخانه از آنجا خارج کنیم اما روز سرقت تعدادی از کارگران از جمله مقتول متوجه قصد و نیت ما شدند ؛ برای فرار با قمه به سمت آنها حمله ور شده و پس از مجروح کردن تعدادی از آنها ، از کارخانه متواری شده و به میدان راه آهن آمدیم؛ در آنجا از یکدیگر جدا شدیم و پس از آن دیگر هیچ اطلاعی از فرشاد ندارم تا اینکه پس از گذشت مدت کوتاهی به اتهام سرقت مغازه دستگیر و روانه زندان شدم.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که فرشاد، هویت برادر متهم پرونده آنها بنام واقعی حسن (متولد ۱۳۷۷) است ؛ در تحقیقات از اعضای خانواده حسن مشخص شد که وی بواسطه اعتیاد شدید به مصرف موادمخدر شیشه از خانه خارج شده و اعضای خانواده اش پس از آن دیگر هیچ اطلاعی از وی ندارند.
با شناسایی هویت واقعی متهم پرونده، اقدامات پلیسی برای شناسایی مخفیگاه و دستگیری حسن در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار داشت تا اینکه کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که حسن از چندی پیش در یک مغازه باطری سازی و اینبار نیز با هویت مجهول عرفان مشغول بکار شده است. سرانجام با شناسایی دقیق مخفیگاه و اطمینان از حضور متهم اصلی پرونده در محل وی در ساعت ۱۲ روز ۶ آذر ستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از ۱۵ سالگی به مصرف موادمخدر بویژه شیشه اعتیاد پیدا کردم و به همین علت از خانه فرار کردم ؛ مدتی بلامکان بودم تا اینکه در یک کارخانه فلافل سازی و به عنوان کارگر ساده مشغول بکار شدم ؛ پس از گذشت ۲۰ روز از زمان استخدام در کارخانه ، بهمراه یکی دیگر از کارگرها بنام جواد تصمیم به سرقت لوازم و ابزارآلات کارخانه و فروش آنها گرفتیم. روز سرقت ، مقتول و تعداد دیگری از کارگران متوجه نیت ما شدند ؛ به قصد فرار از محل، به سمت آنها حمله ور شدیم و در یک لحظه من با قمه چندین ضربه محکم به سر مقتول و چند کارگر دیگر زده و پس از آن هر دو نفر از آنجا خارج شدیم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، به خبرنگار مهر، گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضائی صادر و متهم برای انجام تحقیقات و تکمیل پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
نظر کاربران
خدایا این شیشه چیه که تموم کشور رو گرفته چکار باید کرد واقعا، یعنی مسئولین بجای مبارزه با مشروب و حجاب بهتر نیست تموم توان خودشونو برای مبارزه بااین شیطان بگذارن؟
این برترینا چراخبراراخوب منعکس نمیکنه منم اهوازمیشینم ازاون طلا فروشی ک دزدی کردن نزدیک 5 کیلوبردن ویک نفروکشتن یکی هم زخمی شدن من نزدیک طلا فروشه مغازه دارم
عجب۰۰۰
بعد دوسال حق به حقدار میرسه و قاتل باید اعدام بشه
خدا جای حق نشسته و هیچ وقت ماه پشت ابر نمیمونه
یاحق
خدا لعنت کنه کسانی رو که جوونای مارو بدبخت کردن
کامروای عزیز کجایی بیانظربده بخداوجود نازنینت خالیه
دوستان من شنیدم خداراشکر زهراکوچولو پیدا شده
امیدوارم حقیقت داشته باشه
جدی میگی مهری جان ؟خداازدهنت بشنوه ان شاء الله که پیداشده بشه وبه آغوش مادروپدرش برگرده
منم خوشحال شدم خدانکه زهراکوچولوپیداشده باشه ای خداااااااا
ببخشیدخدا کنه زهراکوچولوپیداشده باشه. ببخشیدالان دیدم بدنوشتم عذرمیخوام
انشالله خانواده های اونایی که شیشه رو میسازن آلوده شیشه بشن تا درد مردم رو بدونن
خانواده ها مواظب فرزندانتان باشید با انها دوست باشید تا حرفشان را به شما بگوید نه به دوستانش که اورا به بیراهه بکشد
این خبر چه ربطی به زهرا کوچولو داشت که دربارش مینویسید؟ عجب . حالا وجیهه خانم هم میاد میگه چقدر بگم شیشه مصرف نکنید و معتاد نشوید یاضامن آهو
خودساخته بیا نظر بده
راستی مشکل حل شدازربایجان.البته قصدفضولی نداریم
گل گفتی داش علی .
نظردهنده ۱۶/۲۶من یعنی وجیهه نیستم چکارمن دارید دیگرچه بدی جزدعای خیردرحقتان کردم
خودساخته تشکرمکنم که به فکر من هستید نه حل نشده من بچه هایم را دوست دارم کاری هم به شوهرم ندارم قهرم باهاش چون ارزش حرف زدن هم ندارد چون دیوانه واقعی است
سرکار خانم اذربایجان ما شما رانیشناسیم تنها بصرف هم نظریه ایجا هستیم اما متاسفانه شما با عدالت وایمان دینی یکزن نسبت بوظایف در کنار شوهر خیلی فاصله دارید شما امدی از اخلاق بظاهر تند شوهرت گفتی در دو کامنت یکی بسیار عالی نصیحت کرد ودیگری با حرفهایی از نوع زنان بگم بگم شوا را در راهی فرستاد که امروز اذعان دارید !!! یخودساخته ودیگران نگران شما مادر وهمسر بودن ادامه کار زار را پرسیدن تاسف میخوریم ظاهرا همان عقیده شما بحرفهای شیرین ان هم طبقه سرکار بیشتر از نصیحت عالمانه در شما اثر ساز بوده که همان موقع با کلمه شیرین ان حرفهای دور کننده از فضای خدایی زندگی باشوهر را بهتر دیدین مسلما جذب ان کلمات بگم بگم من من وتو تو شدین !!!! بنحوی که امروز در جواب انسانی خودساخته میفرمایید من با ان شوهر دیوانه کاری ندارم !!!! وبا او قهرم !!!! چقدر خوبه ان پروفسور دانایی که راه کار نشانتان داد امروز بیاد بشنوه هم جنسش به نا اور خانه اش چی میگه وچه خطاب می کنه ؟؟ سرکار خانم در دستور خدای مهربان زنیکه از دسترنج مردش یعنی شوهر ارتزاق میکنه یعنی از سر پناه خانه مسکن وخوراک وپوشاک وخرج او امور میگذرانه که در واقع همان نفقه است باید در انجام حدود زناشویی مطیع مرد و بدون اجازه مرد بیرون نرود ودر انجام تمکین خاص ( یعنی ……) وتمکین عام یعنی خانه داری حفظ مال مرد وامثالهم کوشا باشه … معصوم فرموده وای بحال زنیکه حتی دیناری از زحمت مردش ارتزاق ولی از انجام وظایف تمکین خاص ( همان که همگی میدانیم ) مرد را راهی خلاف وگناه نماید خدا نمیبخشد وگناه کبیره است ~ سرکار خانم اذر بایجان شما دختر ستار خان وامام قلی خانی با نصاف باش و نیا نزد منه اجنبی از پدر بچه هات بگو دیوانه است !!!!! حتما بچه هایتان هم که از ان شوهرن دیوانه هستن وشما پرستار دارالمجانین هستین !!!!!! دلم سوخت برایتان با چند دیوانه را تیمار کنینن وتازه وقت دادن خبر در نظر ها هم داشته باشید !!!! سرکار خانم اذربایجان ایا واقفی با حرفهای خودت ثابت کردی برای ان مرد زحمت کش که از صبح تا شب با مشتری سروکله میزند برای شما وبچهاش همسری از چه قماشی !!!!!! همین وتمام من بجای خود ساخته پاسخ دادم حال یا پند گیر یا و بازم یا ……… برترینها با احترام وخدا قوت استدعا دارم برای خانم اذربایجان چاپ کنید خدا یارتان
جهت اطلاع خانم اذر بایجان در قانون خانواده امده از لحظه ای که دختر بعقد پسر درامد مالک بر نصف مهریه امضا شده در عقد نامه واز لحظه زفاف وانجام عروسی زن همسر مرد مالک بر تمام مقدار مهریه یعنی در همان موقع حق دارد مهریه را بخواهد ومرد باید بدهد واگر ندهد ؟؟ معلومه چه شود خوب در کنار این ماده واحده خانواده بر زن واجب میشود از لحظه عروسی رسما زن وهمسر مرد وطبق قانون نفقه او عبارت از مسکن خوراک پوشاک دارو درمان ومقداری خرج لازم بر عهده مرد ودر کنار دریافت نفقه باید زن از مرد تمکین کند تمکین عام خانه داری وامثالهم و ( تمکین خاص بدون هیچ عذری مگر بیماری ) و در این مقوله در ادبیات قانون ایران ریاست خانواده از خصایص مرد محسوب وبر اساس مصالح خانواده بطور حتم بیرون رفتن زن از خانه باید با دانستن مرد باشد در غیر ان اگر زن بدون اجازه بیرون رود تمکین نکرده ومرد میتواند عدم تمکین زن را بدهد که اگر ثابت کند محکمه زن را ناشزه محسوب واعلام نشوز زن یعنی حرام بودن نفقه براو وحتی شاید قاضی اجازه زن دوم بمرد بدهد وتا زمانیکه مرد راضی نباشد نفقه قطع
اقایاخانم محترم اگرشما ازسر دلسوزی این همه پند واندرز را نثار اذربایجان کردی حداقل نامت را زیر این خطابه می نوشتی.
کامروا خوش امدی لااقل نامت رابنویس.
بی نام خیلی دیگرپررویی می کنی اصلا درزندگی خصوصی خانم اذربایجان دخالت میکنی فقط طرف مرد ها را می گیری زن مگر کلفت است فقط بپزد وبشوید واطاعت کند وحرف نزند پس وظیفه مرد چیست بخورد بیزد وامر ونهی کند به نظر تو در ضمن خانم اذربایجان از مشکلاتش نوشته کم وبیش در جریانم وبه فرزندانش عشق می ورزد
خانم دنیا اولا خیلی بی ادب تشریف داری در واقع یادت ندادن با ادب باشی دوم گنا من چیه سرکار فقط ( نطوق کننده ) کننده هستی بابا جان اگر نمیفهمی برو در گوگل سرچ کن ببین همین کلمات اصل شریعت اسلامی در قوانین خانواده هست یا خیر بعدش بیا بی ادبی کن که گفتم از روی نادانیت از قوانین خانواده هست در ضمن اگر رفتی دیدی اشتباه کرده بودی معذرت لازم نیست فقط بیا بگو دیگه تند نم روم حق باشماست
نامدار عزیز حالا تو نامت گفتی چه گلی زدی که من بگم تو به اسم من چکار داری نظر رابخوان من یک ادم هستم